آموزش مهارت های کاربردی




جستجو



 



1-8 روش گردآوری اطلاعات. 12

1-9 تاریخچه خداشناسی توحیدی در مسیحیت. 12

نتیجه. 24

فصل دوم:زندگی نامه رهبران یونیتارین

2-1 ایرانائوس (130-200م ). 26

2-2 ترتولیان (160-220م). 29

2-3 اوریگن (185-254م). 32

2-4 آریوس(250-336م). 35

2-5 میخائیل سروتوس (1511-1553م). 37

2-6 فرانسیس دیوید(1510-1579م). 45

2-7 فائوستوس سوسینوس(1539-1604م). 48

2-8 فردریک شلایرماخر(1768-1834م). 48

2-9 کارل بارت (1886-1968م). 52

فصل سوم:ذات خداوند

تعریف ذات . 59

3-1 روح بودن. 59

3-2  خدا قائم به ذات است. 76

3-3  خدا نامحدود است. 80

3-4 خدا ازلی و ابدى است. 83

نتیجه فصل ذات. 85

فصل چهارم:صفات خداوند

تعریف صفات خدا. 89

4-1 حضور مطلق. 90

4-2 قدرت مطلق. 92

4-3 تغییر ناپذیری. 95

نتیجه فصل صفات خداوند. 99

فصل  پنجم:افعال خداوند

5-1 مشیت خدا. 101

5-2 آفرینش. 104

نتیجه فصل افعال. 110

فهرست منابع. 111

 

چکیده :

نوشتار حاضر به بررسی خدا از منظر یونیتارین ها به خصوص نظرات میخائیل سروتوس می پردازد که علیه عقاید  کلیسا برخواستند. افراد این گروه مطرود کلیسا بودند و کلیسا آن ها را به عنوان بدعت گذار محکوم کرد و آثار این افراد را ازبین برد و فقط تعداد معدودی از آن ها اکنون برجای مانده است. مبنای این پژوهش آثار به جای مانده از این افراد و نوشته های مخالفین آن ها است .

بنابراین برای یافتن آثار آن ها خیلی تلاش صورت گرفته است و بیشتر مطالب از لابه لای سخنان افرادی که از آن ها نقل قول کردند و همچنین اینترنت یافته شده است. نگارنده ضمن بیان معرفی زندگی و عقاید یونیتارین ها  به بررسی و تحلیل آن ها می پردازد.

حاصل این پژوهش آن است که وجوه مشترک عقاید این افراد با دلایل منطقی و عقلی نشان می دهد که مسیحیت، بعد از عروج مسیح از جاده اصلی خود منحرف شده و راه شرک عقلی را در پیش گرفته است. یکتاپرستان کسانی بودند که در برابر باطل ایستادند و جان خود را نیز فدا کردند تا هدف اصلی مسیح که یکتاپرستی بوده احیا شود . این پژوهش با بررسی ذات ، صفات ، افعال خدا از دیدگاه یونیتارین ها به خوبی روشن می سازد که خدای واحدی بر جهان حکومت می کند ، برخلاف نظرات کلیسا .

کلید واژه : خدا ، ذات ، صفات ، افعال ، مشیت ، میخائیل سروتوس، یونیتارین ها .

 

 

 

 

 

 

مقدمه

این تحقیق با عنوان « بررسی خدا از دیدگاه یونیتارین ها با تأکید بر نظر میخائیل سروتوس »، در پی حقایقی است که در تاریخ مسیحیت مطرح شده و سرکوب گردیده است . در میان دینداران مسیحی ،مذاهبی وجود دارد که معتقد به خدای واحدند وپیروان آن مذاهب ، می کوشند که بر طبق دستورات انجیل زندگی کنند. یکتاپرستان مسیحی معتقدند کسانی که کتاب مقدس را آموزش می دادند تفاسیر اشتباهی از آن داشتند و آن تفاسیر اشتباه را ترویج کردند که این موجب شرک نسبت به خداوند شده است. مهمترین عقیده و وجه تمایز یکتاپرستان از دیگر مکاتب و مذاهب مسیحی این است که آنان بر استفاده از عقل و اندیشه آدمی در دین تأکید می­ورزند.بر همین اساس، آنان تثلیث را قبول ندارند، خدا را تنها در یک شخص (و نه در سه شخص) پذیرفته و الوهیت حضرت عیسی را انکار می­کنند.البته با یکتاپرستان مسیحی برخوردهای شدیدی صورت گرفته وحتی به صورت فجیعی حکم اعدامشان صادر شده و اجازه ندادند عقایدشان به صورت آزادانه گفته شود . میخائیل سروتوس متولد قرن 16 میلادی از سردمداران یکتاپرستی مسیحی است .علاوه بر او در قرن های اولیه میلادی کسانی بودند که تفکرات یکتاپرستانه داشتند.افرادی چون ایرانائوس 130-200م، ترتولیان 160-220 م، اوریگن185-254م، آریوس 250-336م ،فرانسیس دیوید 1510-1579م ،سوسینوس 1539-1604م ، شلایرماخر 1768-1834م ،کارل بارت 1886-1968م.

هدف از بررسی این افراد، معرفی نسبتاً مختصری از زندگی نامه و عقاید آنها در مورد خدا به زبان فارسی است که ناقد آموزه تثلیث می باشند. این افراد به خصوص سروتوس مسیری را طی کردند که بعدها باعث ایجاد جریان مستقلی در مسیحیت شدند و نظرات و دیدگاههای آن ها می تواند تقاربی میان یکتاپرستی مسیحی و یکتاپرستی اسلام ایجاد کند.

نگارنده با شناختی که از افراد یاد شده به دست آورده است ، در صدد برآمد زندگی و افکارشان را بررسی کند. علاوه بر انگیزه علمی که در انتخاب این موضوع موثر بوده

 ، دلایل زیر می تواند انتخاب نگارنده را بهتر و بیشتر توجیه کنند.

1 – عقایدی که از سوی آنان مطرح شد تا آن زمان مطرح نشده بود وکلیسا قانون و یا دستوری در خصوص آن موضوع نداشت. با طرح آن ها ،کلیسا را به عنوان مرجع نهایی دینی و مذهبی وادار به پاسخ کرد.

2 – عقاید این افراد به عنوان بدعت شناخته شد و از نظر کلیسا مطرود گردید . بدعت عبارت است از عدول از مذهب رایج و بنابراین با توجه به مذاهب رایج آن زمان یعنی مسیحیت تعریف می شود. البته بدعت در آن زمان موضوع اخلاقی و به معنای خطای صعب بوده است. خطا و اشتباه مراتب گوناگون داشته و هر خطایی را بدعت به حساب نمی آورند. آنجایی که کلیسا در مقام مرجعی که نجات دادن فرد، رسالت آن در زمین است، عقیده ای را خطا اعلام می کرد و به فرد خاطی اعلام می نمود و از او می خواست که از این خطا تبری و دوری جوید، در صورتیکه کلیسا در برابر اصرار سرسختانه فرد قرار می گرفت ،خطا را بدعت اعلام می نمود. ( گریدی،1377 ،719 )

با وجود این محکوم شدند و کلیسا سعی بسیار بر پنهان نمودن افکار وآثار آنان کرد، اما این افکار تا قرن ها پس از مرگ ایشان طرفدارانی داشت که برخی از آن ها هنوز هم وجود دارند. بر این اساس نگارنده در صدد برآمد که با انتخاب موضوع مذکور ، حقایقی را مکشوف سازد که می توان افکار آنان را اشکال مختلف توحید در مسیحیت اعلام نماید.

3- کلیسا فرد بدعت گذار را مجازات می نمود زیرا پس از نشان دادن خطا به فرد، از خطای خود تبری نمی جسته و وتوبه نمی کردند. بر این اساس بدعت ، برای کلیسا در حکم شکست بوده است یعنی ناکامی در امر نجات دادن فرد که رسالت آن در زمین بوده است. به این ترتیب نوعی دوگانگی نسبت به شخص بدعت گذار وجود داشته ، مسئولیت وی (بر خلاف کافر) مستقیماً بر دوش کلیسا بوده است که در صورت اصلاح نشدن می بایست مجازات نماید. بنابراین از سوی کلیسا مجازات های سختی شدند. برای مثال سروتوس مدتی در زندان بود و اندکی بعد به همراه کتابهایش در آتش سوزانده شد.

4- افراد مذکور دارای آثار و نوشته هایی بودند که به دستور امپراتور یا پاپ طعمه آتش قرار گرفتند. هدف آن ها از سوزاندن این آثار این بود که مانع از رسوخ این نوع تفکر و دیدگاه بر جامعه مسیحیت شوند.

5- با وجود این همه سختگیری های کلیسا ، این افراد پیروانی بدست آوردند که قرن ها زیسته اند. این خود نشانه ای بر این مدعاست که اگرچه  افرادی در طول تاریخ مورد لعن و تکفیر قرار گیرند و از سوی جامعه طرد گردند ، اما افکار و اندیشه مقوله ای نیستند که با سوزاندن آثار و یا بدعت خوانده شدن آن مطرود گردند و از بین روند .بلکه ممکن است پس از گذشت سالیان بار دیگر ظهور یابند.

اما در خصوص واژه خدا که عمده مطالب این پژوهش به آن مرتبط است می توان گفت که خدا در دین مسیحیت جزئی از الاهیات مسیحی  است . الهیات به معنی خداشناسی است که مبیّن تعریف، توصیف و شناخت خدا در یک دین میباشد. در الهیات مسیحی بحث محدود به وجود خدا نمی‌ماند بلکه موضوعات دیگری نیز مورد مطالعه و تحقیق قرار میگیرند.   در الهیات مسیحی هنگام بحث از آموزه خدا صرفا به ذات و صفات او پرداخته نمی‏شود و در مورد تمامی شئون الوهی وی از جمله علم خدا، نام‏های خداوند، مشیت خدا، قدرت خدا، تدبیر خدا، حکمت او و سایر امور مربوط به خدا پرداخت می‏شود.

خداشناسی هنگامی که به عنوان موضوع علم الهیات طرح می‏شود به بحث در مورد صفات و ذات خدا می‏پردازد و همانگونه که برخی از صفات را برای خداوند اثبات می‏کند، برخی دیگر از صفات را نیز از او نفی می‏کند. الهیات به معنی خداشناسی است و دربردارنده تعریف، توصیف و شناخت خدا در یک دین میباشد. الهیات مسیحی نیز به معنای گفتار در مورد خدا در مسیحیت است. (هینلز، 1386، 58 )

از آن جا كه خداوند داراى وجودى نامحدود است ارائه ى تعریفى جامع و مانع در مورد او كارى ناممكن است. درباره ى خدا دو مطلب مشخص شده است: یكى آن كه «خدا وجود است» و مى توان تفاوت او را با سایر وجودها بیان كرد; و دیگر آن كه صفات الهى را كه براى انسان مكشوف شده است مى توان شرح داد.

در این تحقیق ، بررسی خدا در سه عنوان انجام می شود که نمودار آن را در ذیل مشاهده می کنید.

 

خدا غیرمادی و بدون جسم است.

خدا نامرئی است.

1 – روح بودن             خدا زنده است.

خدا یک شخصیت است.

 

2- قائم به ذات بودن (وجود خدا به هیچ علت خارج از خودش متکی نیست)

«ذات خدا          3- نامحدود بودن

4- ابدی بودن ( خدا از نظر زمان نامحدود است ، او بدون آغاز و بدون              انتها است)

یک مطلب دیگر :

 

 

1- حضور مطلق

«صفات خدا»  :  صفاتی که جنبه اخلاقی ندارند             2- قدرت مطلق

3- تغییرناپذیری

 

1- مشیت خدا

 

 

«افعال خدا»

 

مستقیم

2- آفرینش

غیرمستقیم

 

حال به واژه یونیتارین می پردازیم که واژه کلیدی دیگر است؛ یونیتارین Unitarian ، به معنای موحد، معتقد به وحدت خداوند است که واژه مخالف تثلیث هم در مسیحیت معنا می دهد.این واژه از کلمه Unity نشأت می گیرد که به معنای توحید و وحدانیت است. البته لازم به توضیح است که واژه یونیورسالیسم Universalism، هم در مسیحیت مطرح می شود که فرع بر واژه یونیتارین است. (گواهی،1387، 120) آن به این معنا است : اعتقاد به اینکه کلیه مردم بالاخره رستگار خواهند شد ونجات و فلاح منحصر به بنی اسرائیل نیست. البته این واژه (یونیورسالیسم)در این پژوهش مورد دقت نیست و واژه اصلی یونیتارین است با معنایی که ذکر شد.

یونیتارین یا یکتاپرستی، نهضتی است که شکل جدید آن، در قرن شانزدهم میلادی پدیدار گردید. پیروان این مکتب، با احیای دیدگاههای افلاطونی در مورد جایگاه عقل و اندیشه، بر یگانگی خداوند اصرار ورزیدند و آموزه تثلیث را انکار نمودند. (Doniger,2006, p.1117 )

مهمترین عقیده و وجه تمایز یونیتارین ها از دیگر مکاتب و مذاهب مسیحی این است که آنان بر استفاده از عقل و اندیشه آدمی در دین تأکید می­ورزند.بر همین اساس، آنان تثلیث را قبول ندارند، خدا را تنها در یک شخص (و نه در سه شخص) پذیرفته و الوهیت حضرت عیسی را انکار می­کنند.( ibid,1118)

از دیگر ویژگیهای اعتقادی یکتاپرستان، گونه­ای از پلورالیزم دینی است.از نگاه آنان فروکاستن حقیقت در حد مذاهب و مکاتب موجود، کاملا اشتباه است و حقیقت امری بسیار والاتر و بالاتر از این امور است. بنابراین و از دیدگاه یکتاپرستان، مذاهب و مکاتب مختلف تنها شیوه­های مختلف و متفاوتی برای نگرش به حقیقت و درک آن است.( De  clercg,1967, p.303 )  از دیگر مشخصه­های اعتقادی یونیتارینها انکار آموزه­هایی مانند سقوط انسان، کفاره و مجازات ابدی است( Cross, F. L,2005, p.1659)

البته و بی­تردید،یکتاپرستی عقیده­ای بسیار کهن است که سابقه آن به قرون ابتدایی مسیحیت باز می­گردد. با این وجود، برخی مسیحیان تمایل دارند که پیشینه این اعتقاد را به قرنهای دوم و سوم میلادی باز گردانند.آنها اظهار می­دارند که الهیات یکتاپرستی، ریشه در تعالیم مونارشیزم، آریوس[1] (250-336م) و پیروان وی آریان­ها[2] دارد. (Doniger,2006,p.1119 )

نظام کلیسایی یونیتارینها مطابق با کلیسای کانگریگیشنال است. ساختار کلیسایی آنان به شکل دایره­ای است و با عنوان نظام جماعت­گرا[3] شناخته می­شود؛ نظامی که بر اساس آن تمام مردم، در کلیسا از جایگاهی یکسان و برابر برخوردار هستند.در این سیستم، جایگاه ویژه و خاص روحانی برای برخی افراد (آنچنانکه در بسیاری از سیستمهای کلیسایی وجود دارد)مورد قبول نیست. نظام عبادی آنان نیز بر پایه سنت پروتستانی است که البته در این زمینه میان آنان اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد.

De  clercg, 1967,p.304))

به نظر می‌رسد بر طبق تعریفی که از یونیتارین ارائه شده است، باید دامنه یونیتارینها را بسیار فراتر از پیروان خاص این نهضت (با نظام کلیسایی خاص)دانست.بر این اساس، باید تمامی کسانی که منکر آموزه تثلیث هستند و موحد شمرده می­شوند را در زمره یکتاپرستان قرار داد، حتی اگر به این نظام خاص کلیسایی و یا عبادی، وابسته نباشند.

اما مختصری از بنیانگذار این خط فکری میخائیل سروتوس ؛ او فردی اسپانیایی بود که در شهر ژنو ،که فرقه کالون پیروانی داشت ظهور کرد. این مرد پس از مطالعه در عهد جدید موضوع تثلیث را در آن نیافت ولذا عقیده به تثلیث را کفر محض دانست. او کتاب «اثبات خطای تثلیث» را نگاشت ودر سال 1531م منتشر کرد. او در این کتاب ثابت کرده بود که پیدایش تثلیث  از ابداعات کلیسای کاتولیک است و مسیحی صحیح الایمان که به دستور انجیل عمل می کند، باید دست از تثلیث بردارد، زیرا عقلاً محال است که اجزاء ثلاثه ی سه شخصیت ، خدای واحدی شود. (مبلغی آبادانی؛1373،809 ) کلیسا به دستور کالون او را دستگیر کرده و همراه با کتابهایش سوزاند.( مولند ،1381؛ 456 و تسوایگ،1383،98)

چنانچه بیان شد در این پژوهش به بررسی خدا پرداخته شده که شاخه ای از الاهیات مسیحی است . شامل پنج فصل می باشد که فصل اول کلیات است ، فصل دوم به بررسی زندگی نامه یونیتارین ها می پردازد ؛ فصل سوم درباره ذات خداوند ؛ فصل چهارم صفات خداوند وفصل پنجم افعال خداوند پرداخته شده است ، که نمودار رسم شده در صفحات قبل کامل تر مسئله را روشن می نماید.

 

 

فاطمه پاک نیت

تهران. تیرماه 1392

 

 

 

 

فصل اول:

 

کلیات

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-07-30] [ 09:20:00 ب.ظ ]




 

 

فهرست

الف- فصل اول: کلیات

1.1. مقدمه…………………………………… 1

1.1. مقدمه…………………………………… 1

1.2.بیان مسئله……………………………….. 2

1.3. اهداف تحقیق…………………………….. 3

1.4. اهمیت تحقیق…………………………….. 3

1.5. پرسش های تحقیق………………………….. 5

1.6. فرضیه های تحقیق…………………………. 5

1.7. پیشینه تحقیق……………………………. 6

1.8. روش تحقیق………………………………. 6

ب- فصل دوم

2.1. توحید…………………………………… 8

  • اثبات وجود خدا از منظر عقل……………………………. 9
  • اثبات وجود خدا از منظر نقل……………………………. 11

    • آیات آفاقی…………………………………… 12
    • آیات انفسی 13
  • توحید اصل ومحور تمامی اعتقادات و دین…………………… 13
  • وابستگی نظام تربیتی صحیح به مسئله توحید………………. 14
  • توحید محوری در آموزه های تربیتی دو پیامبر اسوه قرآنی… 20
    • توحید محوری در آموزه های تربیتی حضرت محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله)……………………………….. 20
    • توحید محوری در آموزه های حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام)…… 22
  •  

  • محوریت مبداء ومعاد در دعوت انبیا……………………. 23
  • مراحل اعتقاد 26

    • اسلام آوردن…………………………. 27
    • ایمان آوردن…………………………. 28

      • عدم شک و تردید در وجود خداوند و هر حقیقت دینی دیگر…… 31
      • یاد خدا… 31

        • یاد مداوم …………………….. 32
        • یاد خدا در هنگام گناه……………………………. 33
        • یاد خدا در هنگام عبادت……………………………. 33
        • یاد خدا در هنگام سختی…………………………….. 34
        • یاد خداهنگام به خود آمدن……………………. 35
        • یاد خدا در همة احوال……………………………… 35
        • آثار یاد خدا 36

ج- فصل سوم

3.1. تربیت در لغت……………………………. 44

3.2.تربیت در اصطلاح. 44

3.3.نیاز انسان به تربیت ………………………………………………………… 46

3.1.1.1.عقل، حجت باطنی. 47

3.1.1.2.فرستادگان الهی، حجت ظاهری. 48

3.1.1.2.1.ازطریق گفتار. 51

3.1.2.تربیت در حوزة عمل. 51

برتری روش تربیتی انبیا نسبت به روش‌های بشری. 56

3.4.همبستگی روش تربیتی انبیا با اصل توحید. 57

4.1.1.مبانی نظری نظام تربیتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)   63

4.1.1.1. توجه به ویژگی های ثابت انسان. 64

4.1.1.2. توجه به مبدأ. 69

4.1.1.3. توجه به معاد. 72

یک مطلب دیگر :

 

4.1.2. روش‌های تربیت در نظام تربیتی حضرت محمّد(ص)………….. 72

4.1.2.1. تذکّر. 73

4.1.2.2.تلفیق علم و عمل. 73

4.1.2.3. برقراری ارتباط با مخاطب. 75

4.1.2.3.2. رفق و مدارا. 77

4.1.2.4.ایجاد فضای مناسب تربیتی. 83

4.1.2.5. انذار و تبشیر. 84

4.2.روش‌های تربیتی حضرت ابراهیم(ع). 86

4.2.1. روش احتجاج. 86

4.2.1.1. شروع با سؤال. 86

4.2.1.2 جدال احسن. 89

4.2.2. روش برائت از بت ها. 92

4.2.2.1. برائت لفظى. 93

4.2.2.2. برائت عملى. 94

4.2.3. روش انذار و تبشیر. 95

4.2.3.1. همراهی انذار و تبشیر. 95

4.2.4. روش اظهار بندگی. 95

ح- فصل پنجم

نتیجه گیری………………………………………………………………………… 100

منابع و ماخذ ………………………………………………………………….. 101

 

 

 

 

الف- فصل اول: کلیات

  • مقدمه

اعتقاد به توحید و یگانگی خداوند متعال، امری است فطری؛ که خدا آن را در درون همة انسان‌ها، حتّی فرزندان مشرکان نیز قرار داده است امّا بعد از تولّد انسان این فطرت الهی فراموش می‌شود، که خداوند با قرار دادن عقل و فرستادن اولیای خویش، نزد مردم او را نسبت به این امر آگاه می‌سازد.

خداوند متعال هدف از خلقت بشر را رسیدن به کمال معرفی نموده است که همان اعتقاد خالص نسبت به توحید و یگانگی خداوند بلند مرتبه و قبول نبوت رسولان الهی و ایمان به روز رستاخیز و قرار گرفتن در مسیر عبودیت پروردگار می‌باشد، و تا زمینة این مهم فراهم نگردد هیچ انسانی خودش در این مسیر قدم نخواهد گذاشت. او نیاز به یک مربّی‌ای دارد که خود متربّی مهد توحیدی باشد، معصوم باشد و چه بهتر که خداوند او را اسوه خطاب کرده باشد؛ آن هم برای انسانی که در هر مرحله از زندگی‌اش به دنبال الگو می‌گردد تا از او تبعیت کند .

قرآن کریم متضمن کلیّات زندگی بشر است، که به عنوان آخرین کتاب آسمانی بر پیامبرمان نازل شد.

در آیات قرآن داستان‌های بسیاری در مورد پیامبران بیان شده است، که ایشان دعوت به توحید و یکتاپرستی می‌کردند و سعی در هدایت قومشان داشتند، اما از این تعداد تنها دو نفر آنها؛ حضرت ابراهیم (علیه السلام) و حضرت محمد (صلی الله علیه و آله)؛ به عنوان اسوه معرفی شده‌اند.

سعی ما نیز در این رساله، بررسی روش‌های تربیتی بود که این دو پیامبر گرامی پیش گرفتند تا بتوانند مسئله توحید را به مردم متذکّر شوند.

 

 

  • بیان مسئله

علم کلام علمی است که دربارة اصول دین بحث می‌کند. توحید نیز یکی از ارکان اصول دین در کنار نبوّت و معاد است که متکلّمین اسلامی در کتاب های کلامی پیرامون آن به تفصیل پرداخته‌اند .

در مسیر توحید از جنبه‌های گوناگون بحث هایی شده؛ مثلاً: خدایابی یا هستی خداوند و خداشناسی که همان، شناخت خداوند متعال است. یکی از راه‌های اثبات وجود خداوند یا همان خدایابی، راه فطری است؛ یعنی احساس وجود خدا در انسان هست، همان گونه که در قرآن می‌فرماید:

)فاقم وجهک للدین حنیفاً فطرة الله التی فطرالناس علیها (

البته در آیات دیگری هم بحث توحید را فطری می‌داند مثلاً آیه 172 سوره مبارکه اعراف (در آنجا که مردم هنوز در اصلاب آبا خود بودند، آنها را بر نفس خودشان گواه گرفته و از آنها پرسش کرد: )ألَستُ بِربِّکُم(؛ آیا من پروردگار شما نیستم؟

البته اصل کلّی‌تر در قرآن، این است که در تمام موجودات تمایل به حق وجود دارد:

)أفَغَیرَ دینِ اللهِ یَبغوُن وَ لَهُ أسلَم مَن فِی السَّمَوَاتِ وَالأَرض (

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:19:00 ب.ظ ]




  • 2. 1. انگیزه تألیف نهج البلاغه: 28
  • 2. 1. تبویب نهج البلاغه. 29
  • 2. 1. کمیت نهج البلاغه. 30
  • 2. 1. وجه تسمیه و وجه شاخص تألیف.. 31
  • 2. 1. کتابى بس شگفت. 32
  • 2. 1. روش‌هاى مرور و مطالعه نهج البلاغه. 35
  • 10. 2. 1. روش ترتیبى. 35
  • 10. 2. 1. روش تجزیه‌اى. 36
  • 10. 2. 1. روش موضوعى. 37
  • 2. 1. گردآورنده‌ی نهج البلاغه. 38
  • 11. 2. 1. سید رضی کیست؟ 38
  • 11. 2. 1. مقام سید رضی. 39
  • 11. 2. 1. خاندان. 40
  • 11. 2. 1. تألیفات.. 40
  • 11. 2. 1. استادان. 41
  • 11. 2. 1. وفات.. 42
  • 2. 1. مترجمین و شارحین نهج البلاغه. 42
  • 12. 2. 1. سید جعفر شهیدی. 42
  • 12. 2. 1. میرزا خلیل کمره‌ای. 46
  • 12. 2. 1. آقا محمدباقر لاهیجی. 55
  • 12. 2. 1. ملا فتح الله شریف کاشانی. 55
  • 12. 2. 1. حسین بن شرف الدین اردبیلی. 57
  • 12. 2. 1. آیت الله سید على نقى فیض‌ الاسلام &.. 58
  • 12. 2. 1. محمد مهدى فولادوند & (1299-1387) 62
  • 12. 2. 1. علامه عبدالحسین امینى. 65
  • 12. 2. 1. آیت الله علامه محمدتقى جعفرى & (1304- 1377) 72
  • 12. 2. 1. حجت الاسلام محمد دشتى & (1380- 1330 ﻫ. ش) 77
  • 12. 2. 1. آیت الله شیخ جعفر سبحانی. 80
  • 12. 2. 1. طاهره صفارزاده 83
  • 2. 1. جلوه‌هایی از شخصیت امام علی × در نهج البلاغه. 85

1ـ علی × پرورش یافته مکتب پیامبر اکرم ’ است. 85

الف) دوران طفولیت امام ×. 85

ب) دوران نوجوانی امام ×. 86

ج) امام × هنگام بعثت پیامبر اکرم ’: 86

2ـ ایمان امام ×. 87

الف) اول کسی که ایمان آورد امام × است. 87

ب) ایمان امام × توام با یقین بود. 87

3ـ امام × معیار هدایت و راه نجات است. 87

4ـ امام × مطیع خدا و رسول اکرم ’ بود. 88

5ـ موقعیت علمی امام ×. 88

الف) از محضر پیامبر کمال استفاده را برد. 88

ب ) دعای پیامبر در حق امام نسبت به علم و آگاهی او. 90

ج) گستره علم امام ×. 90

د) کمبود ظرفیت‌ها برای استفاده از علم امام 91

6) امام × شریک غم و همراه سختی‌های مردم 92

7) امام و ساده زیستی. 92

8) سیاست امام×. 93

9) شجاعت امام ×. 94

10) شخصیت منحصر به فرد امام در نگاه دیگران. 95

الف) امام حسن مجتبی× پس از شهادت امام× فرمود: 95

ب) تعقاع بن زراره درباره امام گفت: 95

  1. 2. 1. امام علی × و نهج البلاغه در ترازوی قضاوت دیگران. 95

«امام خمینی»: 96

«نرسین»: 96

 

«جرج جرداق»: 96

«کارلایل»: 96

«جبران خلیل جبران»: 96

«میخائیل نعیمه»: 97

«شیخ محمد عبده»: 97

  1. 1. سیر تدوین غریب الحدیث.. 97
  2. 3. 1. پیدایش تک نگارى ها 97
  3. 3. 1. دوره جمع و ترتیب مُسنَدى. 98
  4. 3. 1. دوره الفبایى. 101
  5. 3. 1. نیاز امروز. 105
  6. 3. 1. مؤلفان غریب الحدیث. 106
  7. 3. 1. برخى ناقدان کتاب هاى غریب الحدیث. 109
  8. 3. 1. پاسخ دهندگان به ابن قتیبة۳ 110
  9. 3. 1. برخى نسخه هاى خطى کتب غریب الحدیث. 111

فصل دوم بررسی الفاظ غریب نامه‌های (30 ـ 1) 113

  1. 2. نامه 1. 114
  2. 1. 2. ترکیب واژه‌ها 114
  3. 1. 2. بررسی الفاظ غریب. 116
  4. 2. 1. 2. سنام 116
  5. 2. 1. 2. جاشت.. 118
  6. 2. 1. 2. العنف.. 119
  7. 2. نامۀ 2. 121
  8. 2. 2. ترکیب واژه‌ها 121
  9. 2. نامۀ 3. 122
  10. 3. 2. ترکیب واژه‌ها 123
  11. 3. 2. بررسی الفاظ غریب. 128
  12. 3. 3. 2. ازعاج. 128
  13. 3. 3. 2. الضراعه 129
  14. 3. 3. 2. مبلبل. 133
  15. 2. نامۀ 4. 134
  16. 4. 2. ترکیب واژه‌ها 134
  17. 4. 2. بررسی الفاظ غریب. 135
  18. 2. 4. 2. تقاعس.. 135
  19. 2. 4. 2. المتکاره 136
  20. 2. نامۀ 5. 139
  21. 5. 2. ترکیب واژه‌ها 139
  22. 2. نامۀ 6. 141
  23. یک مطلب دیگر :
  24. دانلود پایان نامه ارشد :رابطه بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار گردشگری در روستای ابیانه
  25. 6. 2. ترکیب واژه‌ها 141
  26. 2. نامۀ 7. 143
  27. 7. 2. ترکیب واژه‌ها 144
  28. 7. 2. بررسی الفاظ غریب. 145
  29. 2. 7. 2. لاغطا 145
  30. 2. 7. 2. مداهن. 145
  31. 2. نامۀ 8. 147
  32. 8. 2. ترکیب واژه‌ها 148
  33. 8. 2. بررسی الفاظ غریب. 149
  34. 2. 8. 2. مجلیه 149
  35. 2. نامۀ 9. 149
  36. 9. 2. ترکیب واژه‌ها 151
  37. 9. 2. بررسی الفاظ غریب. 155
  38. 2. 9. 2. اجتیاح. 155
  39. 2. 9. 2. اوعرت.. 156
  40. 2. 9. 2. غیا 156
  41. 2. 9. 2. زور. 157
  42. 2. نامۀ 10. 158
  43. 10. 2. ترکیب واژه‌ها 160
  44. 10. 2. بررسی الفاظ غریب. 165
  45. 2. 10. 2. شمر. 165
  46. 2. 10. 2. حائده 165
  47. 2. 10. 2. باسق. 166
  48. 2. نامۀ 11. 167
  49. 11. 2. ترکیب واژه‌ها 168
  50. 11. 2. بررسی الفاظ غریب. 169
  51. 2. 11. 2. سفاح. 170
  52. 2. 11. 2. کفه 171
  53. 2. 11. 2. مناکب.. 171
  54. 2. 11. 2. الهضاب.. 172
  55. 2. نامۀ 12. 173
  56. 12. 2. ترکیب واژه‌ها 174
  57. 2. نامۀ 13. 176
  58. 13. 2. ترکیب واژه‌ها 176
  59. 2. نامۀ 14. 177
  60. 14. 2. ترکیب واژه‌ها 178
  61. 14. 2. بررسی الفاظ غریب. 180
  62. 2. 14. 2. معورا 180
  63. 2. 14. 2. هراوه 181
  64. 2. نامۀ 15. 182
  65. 15. 2. ترکیب واژه‌ها 183
  66. 2. نامۀ 16. 183
  67. 16. 2. ترکیب واژه‌ها 184
  68. 2. نامۀ 17. 186
  69. 17. 2. ترکیب واژه‌ها 187
  70. 17. 2. بررسی الفاظ غریب. 190
  71. 2. 17. 2. حشاشات.. 190
  72. 2. 17. 2. الصیق. 191
  73. 2. نامۀ 18. 191
  74. 18. 2. ترکیب واژه‌ها 192
  75. 18. 2. بررسی الفاظ غریب. 194
  76. 2. 18. 2. المغرس.. 194
  77. 2. 18. 2. الوغم 194
  78. 2. نامۀ 19. 195
  79. 19. 2. ترکیب واژه‌ها 195
  80. 19. 2. بررسی الفاظ غریب. 197
  81. 2. 19. 2. جَفْوَةً 197
  82. 2. نامۀ 20. 198
  83. 20. 2. ترکیب واژه‌ها 198
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ب.ظ ]




1-5-3- معرفت خدا…………………………… 10

1-5-4- تعطیل و تشبیه……………………….. 10

1-6- روش تحقیق…………………………….. 11

فصل دوم: اعتبار و حجیت عقل…………………. 12

2-1- مقدمه………………………………… 13

2-2- عقل …………………………………. 13

2-2-1- عقل و کارکردهای آن…………………… 13

2-2-2- اقسام عقل…………………………… 14

2-2-3- عقل در کلام معصومین (علیهم السلام)………. 15

2-3- اعتبار و حجیت عقل در روایات اهل بیت علیهم السلام 17

2-3-1- ارزش عقل……………………………. 17

2-3-2- امر به تعقل و نهی از ترك تعقل…………. 18

2-3-3- حجیت عقل در معرفت خدا………………… 20

2-4- جایگاه عقل در باور علمای شیعه…………… 23

2-5- نتیجه گیری و طرح سؤال …………………. 31

فصل سوم. محدودیت و نیاز عقل ……………….. 32

3-1- مقدمه………………………………… 33

3-2- محدودیت عقل…………………………… 33

3-2- 1- نهی از تفکر در ذات خدا………………. 34

 

3-2-2- نهی از تعمق ………………………… 36

3-2-2-1- تعمق در معرفت خدا………………….. 38

3-2-3- رسوخ در علم………………………… 40

3-3- نیاز عقل به وحی در حوزه عقاید به ویژه در معرفت خدا    44

3-4- نهی از کلام و ذم متکلم و تأمّلی در آن…….. 49

3-5- نتیجه گیری و طرح سوال ………………… 53

فصل چهارم. کارکرد وحی در معرفت خدا…………. 54

4-1- مقدمه……………………………….. 55

4-2- وحی،متذکر وجود خالق…………………… 55

4ـ3ـ نفی تشبیه …………………………… 60

4-3-1- نفی توصیف، تحدید و توهم……………… 64

4-3-2- تباین ذات و صفات خالق و مخلوق ……….. 67

4-4- معرفی خدا …………………………… 70

4-4-1- معرفت مبتنی بر توصیف وهمی……………. 70

4-4-2- معرفت مبتنی بر توصیف غیابی…………… 73

4-4-3- معرفت مبتنی بر توصیف بالعقل………….. 74

4-4-4- تبیین اسماء و صفات …………………. 77

4-4-5- معرفت فطری…………………………. 83

4-5- نتیجه گیری و طرح یک سوال ……………… 88

فصل پنجم. كاركرد عقل در معرفت خدا………….. 89

5-1- مقدمه……………………………….. 90

5-2- نگاهی به حقیقت عقل در روایات ………….. 90

5-3- نگاهی به كاركردهای عقل در روایات ………. 93

5-3-1- كاركردهای عقل نظری………………….. 95

5-3-2- كاركردهای عقل عملی …………………. 97

5-4- نتیجه‌گیری …………………………… 100

فصل ششم. جمع‌بندی و نتیجه گیری …………….. 101

6-1- نسبت بین عقل و وحی در معرفت خداوند …….. 102

6-2- پیشنهاد …………………………….. 104

یک مطلب دیگر :

 

منابع فارسی و ترجمه………………………. 105

منابع عربی………………………………. 108

 

مقدمه:

مسأله «عقل و وحی» و حوزه عمل و اعتبار هر كدام، از مسائل و دغدغه‌های فكری دیرینه اندیشمندان مسلمان بوده است. مسأله‌ای كه به نزاع فكری عقل گرایان و نص گرایان تبدیل و موجب پیدایش دو مكتب اصلی اهل حدیث و اهل عقل و رأی گردید. كشاكشی طولانی و ریشه‌دار كه در دوره‌های مختلف تاریخ به شكلی نمایان بوده است.[1]

پی بردن به كاركردهای عقل و وحی و توانایی‌های هر یك از این دو و به تعبیری دیگر نسبت بین عقل و وحی یا رابطه میان این دو، موضوعی است كه مولود این كشاكش‌ها و تنازعات بوده است. جستجوی این نسبت به ویژه در حوزه معرفت خداوند از آنجا كه باور به خداوند و شناخت او ابتدایی‌ترین و اصلی‌ترین موضوع معرفت دینی است. از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد.

این پژوهش قصد آن دارد تا با بهره‌گیری از روایات اهل بیت علیهم السلام و بر اساس آنها نسبت میان عقل و وحی را در معرفت الاهی جستجو كند و در نتیجه كاركردهای متقابل عقل و وحی را روشن‌تر نماید. عقل در اندیشه شیعی بر اساس روایات اهل بیت علیهم السلام موهبتی الهی و حجتی درونی است كه بخش مهمی از معتبرترین كتب روایی شیعه را به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر با مطالعه دسته ای از روایات در می‌یابیم كه عقل دچار محدودیت و نیاز است و از این رو نیازمند به دستگیری و تعلیم وحی می‌باشد.

پژوهش حاضر ابتدا بر اساس روایات به موضوع حجیت و اعتبار عقل و آنگاه به محدودیت و نیاز عقل می‌پردازد و از آنجا وارد بحث كاركردهای وحی و عقل و در نهایت نسبت میان این دو خواهد شد.

در اینجا لازم است قبل از ورود به بحث به چند نكته كلی اشاره شود.

1) با توجه به اینكه این پژوهش قصد دارد بر اساس روایات اهل بیت علیهم السلام به بررسی نسبت میان عقل و وحی در حوزه معرفت خداوند بپردازد، از پرداختن به آراء و اندیشه‌های اندیشمندان و بویژه از قضاوت و داوری در خصوص آن پرهیز شد و صرفاً در هر كجا كه لازم بود و به ارائه بهتر بحث كمك می‌نمود، به نظریات علماء اشاره شد و یا در خلال بحث از آن استفاده گردید. روشن است كه بررسی نسبت بین عقل و وحی از نظر اندیشمندان و علمای امامی و غیر امامی خود موضوع پژوهش‌هایی دیگر بوده و می‌تواند باشد.

2) در این تحقیق سعی شد بحث از حوزه عقاید و به ویژه معرفت خداوند و به تعبیر دیگر توحید خارج نگردد.

3) استفاده از منابع معتبر و نخستین روایی شیعه اصل كلی است كه در این پژوهش نیز به آن توجه گردید و لذا عمدتاً سعی شد به منابع دست اول روایی رجوع شود و اگر روایتی در چند مجموعه و یا كتاب روایی نقل گردیده است به منبع معتبرتر ارجاع داده شود. همچنین روایاتی كه از منابع معتبر فاقد اعراب نقل شده، به منظور حفظ امانت به همان شکل آورده شده‌اند.

4) در مواردی که نیاز به استفاده از لغت‌نامه بوده است، سعی شده از میان لغت نامه ها و معانی موجود، مناسب‌ترین معنی انتخاب شود. (در متن تنها نام کتاب لغت ذکر شده و مشخصات کامل کتاب در فهرست منابع آورده شده است.)

5) به منظور جلوگیری از حجیم شدن كم سود پژوهش از ترجمه روایات روان پرهیز گردید. ولی در خصوص روایات طولانی‌تر و یا مواردی كه احساس شد نیاز به ذكر ترجمه است، از ترجمه‌های موجود استفاده و هر مورد با ارجاع مشخص گردیده است. در سایر مواردی كه به منبع ترجمه اشاره نشده است (به خصوص در روایات فصل سوم)، ترجمه و یا شرح از نگارنده است.

6) تلاش بر این بوده است كه اصل ایجاز تا به آنجا كه مخل معنی و دلالت نباشد رعایت گردد، از این رو از نقل روایات تكراری پرهیز شد.

 

 

 

 

 

 

فصل اول

كلیات

 

  1. كلیات

1-1- بیان مسأله و اهمیت تحقیق

از آغازین سده‌های شكل گیری اندیشه اسلامی بحث‌های عقل و دین و یا عقل و وحی، همیشه و تاكنون به اشكالی مطرح بوده است. اینكه جایگاه عقل كجاست و حدود اختیارات آن تا چه اندازه است بحثی كهن در تاریخ اسلام است. با تأمل در تاریخ تفكر اسلامی ملاحظه می‌شود كه اغلب پاسخ‌های داده شده در یكی از دو سوی افراط و یا تفریط گرفتار است. اهل حدیث با گرایش نص‌گرایانه به دین در یك سوی این كشاكش و معتزله با عقل‌گرایی افراطی در سوی دیگر این جریان قرار می‌گیرند.

اهمیت این موضوع تا به آنجا است كه مهمترین ویژگی جریان‌های فكری دوره‌های ابتدایی اسلام، در نگاه آنان به جایگاه عقل تعریف می‌شود. جریان‌ها یا مكتب‌های فکری دیگر همچون اشعری، ماتریدی و امثال آن نیز در شیوه برخورد با موضوع عقل، ماهیت مستقل پیدا كرده و شكل گرفته‌اند.

تقسیم‌بندی عقل به دو جنبه‌ عملی و نظری از آغاز در بین اندیشه‌های اسلامی به وضوح به چشم می‌خورد. دو مسأله اصلی كلام یعنی تشبیه و تنزیه و جبر و تفویض تجلّی این دو جنبه از عقل می‌باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ب.ظ ]




فصل دوم عوامل سیاسی فروپاشی جوامع. 27

  1. 2. عوامل سیاسی آسیب‌زننده به جامعه 28
  2. 1. 2. ولایت‌ناپذیری. 28
  3. 1. 1. 2. ولایت‌ناپذیری علی‌رغم ضرورت وجود رهبری. 28
  4. 1. 1. 2. تضعیف رهبری. 29
  5. 1. 2. استبداد و خودکامگی. 39
  6. 2. 1. 2. مفهوم‌شناسی. 39
  7. 2. 1. 2. حسّاسیّت امام علی (×) در نفی خودکامگی. 41
  8. 2. 1. 2. استبداد، عامل تباهی. 45
  9. 2. 1. 2. حکومت عثمان، حکومت مستبدّانه 47
  10. 2. 1. 2. پیامدهای استبداد 48
  11. 1. 2. قدرت‌طلبی. 48
  12. 3. 1. 2. قدرت، زمینۀ استبداد 50
  13. 3. 1. 2. آفات قدرت‌طلبی. 50
  14. 1. 2. خشونت‌ورزی. 52
  15. 4. 1. 2. مفهوم‌شناسی. 52
  16. 4. 1. 2. خشونت‌ورزی بدترین خصلت.. 52
  17. 2. عوامل سیاسی تحکیم‌کنندۀ جامعه 54
  18. 2. 2. ولایت‌پذیری. 54
  19. 1. 2. 2. نقش اساسی رهبری. 54
  20. 1. 2. 2. عوامل موفّقیّت در رهبری. 58
  21. 2. 1. 2. 2. رعایت حقوق دو طرفه 61
  22. 2. 2. آگاهی بخشی و بصیرت.. 62
  23. 2. 2. 2. مفهوم‌شناسی. 63
  24. 2. 2. 2. نقش بصیرت در رفع خودکامگی. 63
  25. 2. 2. 2. بصیرت‌افزایی‌های حضرت علی (×) 63
  26. 2. 2. مشورت.. 66
  27. 2. 2. به‌سامانی نظام حکومتی وارسته از خودکامگی. 69
  28. 4. 2. 2. دقّت در گزینش کارکنان. 69
  29. 4. 2. 2. انتقادپذیری. 70
  30. 2. 2. حاکمیّت فرهنگ عقلانیت و دوراندیشی. 71
  31. 5. 2. 2. تعقّل. 71
  32. 5. 2. 2. تفکّر. 72
  33. 5. 2. 2. تدبّر. 75
  34. 5. 2. 2. نظارت و بازرسی. 79
  35. 2. 2. نبود فرهنگ قدرت‌طلبی. 81
  36. 2. 2. مهرورزی. 84
  37. 2. 2. رفق‌ورزی. 85
  38. 8. 2. 2. مفهوم‌شناسی. 86
  39. 8. 2. 2. رفق‌ورزی در حکومت.. 86

فصل سوم عوامل اجتماعی فروپاشی جوامع. 90

  1. 3. عوامل اجتماعی آسیب‌زننده به جامعه 91
  2. 1. 3. اختلاف و تفرقه 91
  3. 1. 1. 3. اختلاف، عامل شکست و نابودی. 91
  4. 1. 1. 3. عوامل اختلاف.. 95
  5. 1. 3. جهاد گریزی. 100
  6. 2. 1. 3. مفهوم‌شناسی. 100
  7. 2. 1. 3. جهاد دفاعی. 102
  8. 2. 1. 3. جهادگریزی، عامل شکست.. 102
  9. 1. 3. ترک امر به معروف و نهی از منکر. 104
  10. 3. 1. 3. مفهوم‌شناسی. 105
  11. 3. 1. 3. آثار ترک امر به معروف و نهی از منکر. 105
  12. 1. 3. ظلم و بی عدالتی. 107
  13. 4. 1. 3. مفهوم‌شناسی. 108
  14. 4. 1. 3. ظلم و ستم عامل نابودی. 108
  15. 4. 1. 3. انواع ظلم 112
  16. 4. 1. 3. بدترین ظلم، ظلم به بندگان. 113
  17. 5. 1. 3. اقسام آزادی. 115
  18. 3. عوامل اجتماعی تحکیم‌کنندۀ جامعه 121
  19. 2. 3. اتّحاد و انسجام ملّی. 121
  20. 1. 2. 3. توصیه به همبستگی. 122
  21. 1. 2. 3. آثار وحدت و پیوستگی اجتماعی. 123
  22. 2. 3. حاکمیّت فرهنگ جهاد 127
  23. 2. 2. 3. پای‌بندی به دفاع مشروع. 127
  24. 2. 3. امر به معروف و نهی از منکر. 128

اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر. 128

  1. 3. 2. 3. آثار امر به معروف و نهی ازمنکر. 128
  2. 2. 3. عدالت.. 131
  3. 4. 2. 3. مفهوم‌شناسی. 131
  4. 4. 2. 3. اهمیّت عدالت.. 131
  5. 4. 2. 3. ویژگی‌ها و آثار عدالت.. 133
  6. 4. 2. 3. حاکمان موفّق. 134
  7. 2. 3. انصاف.. 135
  8. 5. 2. 3. مفهوم‌شناسی. 135
  9. 5. 2. 3. انصاف، شاخصۀ یک جامعۀ بالنده 135
  10. 2. 3. پاسداشت آزادی‌های عمومی. 138
  11. 6. 2. 3. بسترهای آزادی. 140
  12. 2. 3. مشارکت عمومی در همۀ عرصه‌ها 143
  13. 4. عوامل فرهنگی آسیب‌زننده به جامعه 147
  14.  

  15. 1. 4. دنیاطلبی. 147
  16. 1. 1. 4. مفهوم‌شناسی. 148
  17. 1. 1. 4. دنیای مذموم و دنیای ممدوح. 148
  18. 1. 1. 4. دنیاطلبی، ریشۀ همۀ فساد‌ها 149
  19. 1. 1. 4. بی‌میلی امام نسبت به دنیا 150
  20. 1. 1. 4. دنیاطلبی عامل ویرانی. 152
  21. 1. 1. 4. آرزوهای طولانی برای زیستن در دنیا 154
  22. 1. 4. وارونگی ارزشی در جامعه 155
  23. 2. 1. 4. وارونگی ارزشی در بیان حضرت امیر (×) 156
  24. 2. 1. 4. وارونگی در آینده 158
  25. 2. 1. 4. وارونگی ارزشی مقدّمۀ سقوط. 158
  26. 1. 4. برسرکار آمدن نابخردان و نابه‌کاران. 159
  27. 1. 4. جهل و نادانی. 162
  28. 4. عوامل فرهنگی تحکیم‌کنندۀ جامعه 167
  29. 2. 4. نگاه درست به دنیا 168
  30. 1. 2. 4. سیرۀ علوی، همدردی با مستضعفان. 168
  31. 2. 4. آموزش و پرورش عمومی. 170
  32. 2. 4. علم و آگاهی. 171
  33. 3. 2. 4. اهمیّت آگاهی. 172
  34. 3. 2. 4.آگاهی حقّ مردمان. 173
  35. 2. 4. مدیریّت خردمندان و تدبیرورزان. 175
  36. 2. 4. عبرت‌گرفتن از گذشتگان. 178
  37. 5. 2. 4. مفهوم‌شناسی. 179
  38. 5. 2. 4. تشابه‌پذیری رویدادها 179
  39. 5. 2. 4. توصیه به عبرت‌‌پذیری. 180
  40. 5. 2. 4. نتیجۀ عبرت‌گیری. 185
  41. 5. عوامل اقتصادی آسیب‌زننده به جامعه 189
  42. 1. 5. فقر و ناداری. 189
  43. 1. 1. 5. نگاه منفی به فقر و ناداری. 190
  44. 1. 1. 5. فقر عامل نابودی. 192
  45. 1. 5. تصرّف در بیت المال. 196
  46. 2. 1. 5. خطر اطرافیان. 197
  47. 1. 5. فرو رفتن در کام‌رانی. 198
  48. 1. 5. توزیع نابرابر امکانات.. 203
  49. 5. عوامل اقتصادی تحکیم‌کنندۀ جامعه 204
  50. 2. 5. سفارش درباره مستضعفان و طبقۀ فرودین. 205
  51. 2. 5. رفاه عمومی. 209
  52. 2. 5. مالیات با برنامه 211
  53. یک مطلب دیگر :
  54. نظریه های رفتاری و شناختی ؛پایان نامه در مورد بیمه
  55. 2. 5. حراست از بیت‌المال. 213
  56. 4. 2. 5. مفهوم‌شناسی. 213
  57. 4. 2. 5. اهمیّت حراست از بیت‌المال. 213
  58. 4. 2. 5. پای‌بندی حضرت به حراست از بیت‌المال. 217
  59. 2. 5. برخورداری همگان از سرانۀ برابر. 226
  60. 2. 5. بازرگانی و تولید 229
  61. 2. 5. اعتدال و میانه‌روی. 232

نتیجه‌گیری. 236

پیشنهادها 237

منابع و مأخذ 238

منابع فارسی. 238

منابع عربی. 242

 

 
 

مقدّمه

همواره پرداختن به موضوعات مختلف در آموزه‌های دینی، مورد توجّه اهل تحقیق و پژوهش بوده است و هرکسی به تناسب شرایط مختلف، به برّرسی موضوعی در آموزه‌های دینی پرداخته است. یکی از منابع گران‌سنگ که از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمؤمنین (×) ما را به واقعیّت‌های جهان رهنمون می‌سازد، نهج البلاغه است. هرکسی از دیدگاه خود در این کتاب غور می‌کند و موضوعاتی را برّرسی می‌کند و کسانی هم هستند که به یک موضوع می‌پردازند، امّا هرکدام از منظری این موضوعات را شناسایی می‌کنند. یکی از موضوعات اجتماعی که در نهج البلاغه، بایستی بدان پرداخته شود، علل فروپاشی و انحطاط جوامع است.

دغدغۀ بسیاری از دولتمردان و زمامداران این است که دوران حکومت و فرمانروایی خود را افزایش دهند و به‌طور ناگهانی و سریع از صفحۀ روزگار محو نشوند. طبق اصل قانونمند بودن جوامع و شباهت سرنوشت ملل و اقوام گوناگون، تعالی و انحطاط جوامع، عزّت و ذلّت آن‌ها، از روی تصادف نخواهد بود. هر دولتی تلاش می‌کند تا سال‌های متمادی، قدرت و حکومت را در دست داشته باشد و با اقتدار بیشتری، حکمرانی کند، از این‌رو این موضوع بسیار حائز اهمیّت است و باید این عوامل از آموزه‌های دینی استخراج شود تا دولت‌ها از این عوامل دوری کنند و عواملی که قدرت آن‌ها را تحکیم می‌کند، به کار ببندند.

یکی از موضوعاتی که در بیانات رهبر معظّم انقلاب مشاهده می‌شود، بحث انحطاط جوامع است که گویی یکی از مطالبات دیرین ایشان، استخراج و استنتاج این بحث از نهج البلاغه است. ایشان در خطبه‌های نمازجمعه سال 1367 در این‌باره فرمودند:

«عواملی که در درون جامعه به وجود می‌آید و جامعه را به ضعف و انحطاط دچار می‌کند و موجب زوال جامعه و دولت حق می‌شود، در قرآن و حدیث شمرده شده است. اگر قرآن و نهج البلاغه، و احادیث را مطالعه کنیم، خواهیم دید که خدای متعال و اولیای معصومین (^) این موضوع را بسیار مهم دانسته‌اند و به قدر کافی به ما مردم درباره آن توصیه کرده‌اند و راه و چاه را نشان داده‌اند.»[1]

دربارۀ علل سقوط و انحطاط جوامع، رساله‌هایی نگاشته شده است که هرکدام از زاویه‌ای به این موضوع پرداخته‌اند، امّا به جهت اهمیّت موضوع و جامع نبودن مباحث پیشین، بر آن شدیم رساله‌ای جدید بنویسیم و گوشه‌ای دیگر از این مبحث مهم را بازگو کنیم.

پیش از پرداختن به متن اصلی، دو تذکر لازم است:

1ـ تمام ارجاعات نهج البلاغه، و شماره‌گذاری‌ خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌ها، بر اساس فهرست نسخۀ صبحی صالح است.

2ـ در ترجمۀ متون نهج البلاغه، از کتاب‌های زیر استفاده شده است:

  • ترجمه حسین ‏انصاریان، چاپ دوم، تهران، پیام آزادى، 1386؛
  • ترجمه و شرح على نقى فیض الاسلام اصفهانى‏، چاپ پنجم، تهران، مؤسسه چاپ و نشر تألیفات فیض الإسلام، 1379؛
  • ترجمه جعفر شهیدى، تهران، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ چهاردهم، 1378؛
  • جعفری، سیّد محمّد مهدی، پرتوی از نهج البلاغه، چاپ دوم، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1374.

 

 

 

 

بخش اوّل

 

کلّیات و مفاهیم

 

 

 

فصل اوّل

 

کلّیات و مفاهیم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:17:00 ب.ظ ]