فصل دوم عوامل سیاسی فروپاشی جوامع. 27

  1. 2. عوامل سیاسی آسیب‌زننده به جامعه 28
  2. 1. 2. ولایت‌ناپذیری. 28
  3. 1. 1. 2. ولایت‌ناپذیری علی‌رغم ضرورت وجود رهبری. 28
  4. 1. 1. 2. تضعیف رهبری. 29
  5. 1. 2. استبداد و خودکامگی. 39
  6. 2. 1. 2. مفهوم‌شناسی. 39
  7. 2. 1. 2. حسّاسیّت امام علی (×) در نفی خودکامگی. 41
  8. 2. 1. 2. استبداد، عامل تباهی. 45
  9. 2. 1. 2. حکومت عثمان، حکومت مستبدّانه 47
  10. 2. 1. 2. پیامدهای استبداد 48
  11. 1. 2. قدرت‌طلبی. 48
  12. 3. 1. 2. قدرت، زمینۀ استبداد 50
  13. 3. 1. 2. آفات قدرت‌طلبی. 50
  14. 1. 2. خشونت‌ورزی. 52
  15. 4. 1. 2. مفهوم‌شناسی. 52
  16. 4. 1. 2. خشونت‌ورزی بدترین خصلت.. 52
  17. 2. عوامل سیاسی تحکیم‌کنندۀ جامعه 54
  18. 2. 2. ولایت‌پذیری. 54
  19. 1. 2. 2. نقش اساسی رهبری. 54
  20. 1. 2. 2. عوامل موفّقیّت در رهبری. 58
  21. 2. 1. 2. 2. رعایت حقوق دو طرفه 61
  22. 2. 2. آگاهی بخشی و بصیرت.. 62
  23. 2. 2. 2. مفهوم‌شناسی. 63
  24. 2. 2. 2. نقش بصیرت در رفع خودکامگی. 63
  25. 2. 2. 2. بصیرت‌افزایی‌های حضرت علی (×) 63
  26. 2. 2. مشورت.. 66
  27. 2. 2. به‌سامانی نظام حکومتی وارسته از خودکامگی. 69
  28. 4. 2. 2. دقّت در گزینش کارکنان. 69
  29. 4. 2. 2. انتقادپذیری. 70
  30. 2. 2. حاکمیّت فرهنگ عقلانیت و دوراندیشی. 71
  31. 5. 2. 2. تعقّل. 71
  32. 5. 2. 2. تفکّر. 72
  33. 5. 2. 2. تدبّر. 75
  34. 5. 2. 2. نظارت و بازرسی. 79
  35. 2. 2. نبود فرهنگ قدرت‌طلبی. 81
  36. 2. 2. مهرورزی. 84
  37. 2. 2. رفق‌ورزی. 85
  38. 8. 2. 2. مفهوم‌شناسی. 86
  39. 8. 2. 2. رفق‌ورزی در حکومت.. 86

فصل سوم عوامل اجتماعی فروپاشی جوامع. 90

  1. 3. عوامل اجتماعی آسیب‌زننده به جامعه 91
  2. 1. 3. اختلاف و تفرقه 91
  3. 1. 1. 3. اختلاف، عامل شکست و نابودی. 91
  4. 1. 1. 3. عوامل اختلاف.. 95
  5. 1. 3. جهاد گریزی. 100
  6. 2. 1. 3. مفهوم‌شناسی. 100
  7. 2. 1. 3. جهاد دفاعی. 102
  8. 2. 1. 3. جهادگریزی، عامل شکست.. 102
  9. 1. 3. ترک امر به معروف و نهی از منکر. 104
  10. 3. 1. 3. مفهوم‌شناسی. 105
  11. 3. 1. 3. آثار ترک امر به معروف و نهی از منکر. 105
  12. 1. 3. ظلم و بی عدالتی. 107
  13. 4. 1. 3. مفهوم‌شناسی. 108
  14. 4. 1. 3. ظلم و ستم عامل نابودی. 108
  15. 4. 1. 3. انواع ظلم 112
  16. 4. 1. 3. بدترین ظلم، ظلم به بندگان. 113
  17. 5. 1. 3. اقسام آزادی. 115
  18. 3. عوامل اجتماعی تحکیم‌کنندۀ جامعه 121
  19. 2. 3. اتّحاد و انسجام ملّی. 121
  20. 1. 2. 3. توصیه به همبستگی. 122
  21. 1. 2. 3. آثار وحدت و پیوستگی اجتماعی. 123
  22. 2. 3. حاکمیّت فرهنگ جهاد 127
  23. 2. 2. 3. پای‌بندی به دفاع مشروع. 127
  24. 2. 3. امر به معروف و نهی از منکر. 128

اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر. 128

  1. 3. 2. 3. آثار امر به معروف و نهی ازمنکر. 128
  2. 2. 3. عدالت.. 131
  3. 4. 2. 3. مفهوم‌شناسی. 131
  4. 4. 2. 3. اهمیّت عدالت.. 131
  5. 4. 2. 3. ویژگی‌ها و آثار عدالت.. 133
  6. 4. 2. 3. حاکمان موفّق. 134
  7. 2. 3. انصاف.. 135
  8. 5. 2. 3. مفهوم‌شناسی. 135
  9. 5. 2. 3. انصاف، شاخصۀ یک جامعۀ بالنده 135
  10. 2. 3. پاسداشت آزادی‌های عمومی. 138
  11. 6. 2. 3. بسترهای آزادی. 140
  12. 2. 3. مشارکت عمومی در همۀ عرصه‌ها 143
  13. 4. عوامل فرهنگی آسیب‌زننده به جامعه 147
  14.  

  15. 1. 4. دنیاطلبی. 147
  16. 1. 1. 4. مفهوم‌شناسی. 148
  17. 1. 1. 4. دنیای مذموم و دنیای ممدوح. 148
  18. 1. 1. 4. دنیاطلبی، ریشۀ همۀ فساد‌ها 149
  19. 1. 1. 4. بی‌میلی امام نسبت به دنیا 150
  20. 1. 1. 4. دنیاطلبی عامل ویرانی. 152
  21. 1. 1. 4. آرزوهای طولانی برای زیستن در دنیا 154
  22. 1. 4. وارونگی ارزشی در جامعه 155
  23. 2. 1. 4. وارونگی ارزشی در بیان حضرت امیر (×) 156
  24. 2. 1. 4. وارونگی در آینده 158
  25. 2. 1. 4. وارونگی ارزشی مقدّمۀ سقوط. 158
  26. 1. 4. برسرکار آمدن نابخردان و نابه‌کاران. 159
  27. 1. 4. جهل و نادانی. 162
  28. 4. عوامل فرهنگی تحکیم‌کنندۀ جامعه 167
  29. 2. 4. نگاه درست به دنیا 168
  30. 1. 2. 4. سیرۀ علوی، همدردی با مستضعفان. 168
  31. 2. 4. آموزش و پرورش عمومی. 170
  32. 2. 4. علم و آگاهی. 171
  33. 3. 2. 4. اهمیّت آگاهی. 172
  34. 3. 2. 4.آگاهی حقّ مردمان. 173
  35. 2. 4. مدیریّت خردمندان و تدبیرورزان. 175
  36. 2. 4. عبرت‌گرفتن از گذشتگان. 178
  37. 5. 2. 4. مفهوم‌شناسی. 179
  38. 5. 2. 4. تشابه‌پذیری رویدادها 179
  39. 5. 2. 4. توصیه به عبرت‌‌پذیری. 180
  40. 5. 2. 4. نتیجۀ عبرت‌گیری. 185
  41. 5. عوامل اقتصادی آسیب‌زننده به جامعه 189
  42. 1. 5. فقر و ناداری. 189
  43. 1. 1. 5. نگاه منفی به فقر و ناداری. 190
  44. 1. 1. 5. فقر عامل نابودی. 192
  45. 1. 5. تصرّف در بیت المال. 196
  46. 2. 1. 5. خطر اطرافیان. 197
  47. 1. 5. فرو رفتن در کام‌رانی. 198
  48. 1. 5. توزیع نابرابر امکانات.. 203
  49. 5. عوامل اقتصادی تحکیم‌کنندۀ جامعه 204
  50. 2. 5. سفارش درباره مستضعفان و طبقۀ فرودین. 205
  51. 2. 5. رفاه عمومی. 209
  52. 2. 5. مالیات با برنامه 211
  53. یک مطلب دیگر :
  54. نظریه های رفتاری و شناختی ؛پایان نامه در مورد بیمه
  55. 2. 5. حراست از بیت‌المال. 213
  56. 4. 2. 5. مفهوم‌شناسی. 213
  57. 4. 2. 5. اهمیّت حراست از بیت‌المال. 213
  58. 4. 2. 5. پای‌بندی حضرت به حراست از بیت‌المال. 217
  59. 2. 5. برخورداری همگان از سرانۀ برابر. 226
  60. 2. 5. بازرگانی و تولید 229
  61. 2. 5. اعتدال و میانه‌روی. 232

نتیجه‌گیری. 236

پیشنهادها 237

منابع و مأخذ 238

منابع فارسی. 238

منابع عربی. 242

 

 
 

مقدّمه

همواره پرداختن به موضوعات مختلف در آموزه‌های دینی، مورد توجّه اهل تحقیق و پژوهش بوده است و هرکسی به تناسب شرایط مختلف، به برّرسی موضوعی در آموزه‌های دینی پرداخته است. یکی از منابع گران‌سنگ که از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمؤمنین (×) ما را به واقعیّت‌های جهان رهنمون می‌سازد، نهج البلاغه است. هرکسی از دیدگاه خود در این کتاب غور می‌کند و موضوعاتی را برّرسی می‌کند و کسانی هم هستند که به یک موضوع می‌پردازند، امّا هرکدام از منظری این موضوعات را شناسایی می‌کنند. یکی از موضوعات اجتماعی که در نهج البلاغه، بایستی بدان پرداخته شود، علل فروپاشی و انحطاط جوامع است.

دغدغۀ بسیاری از دولتمردان و زمامداران این است که دوران حکومت و فرمانروایی خود را افزایش دهند و به‌طور ناگهانی و سریع از صفحۀ روزگار محو نشوند. طبق اصل قانونمند بودن جوامع و شباهت سرنوشت ملل و اقوام گوناگون، تعالی و انحطاط جوامع، عزّت و ذلّت آن‌ها، از روی تصادف نخواهد بود. هر دولتی تلاش می‌کند تا سال‌های متمادی، قدرت و حکومت را در دست داشته باشد و با اقتدار بیشتری، حکمرانی کند، از این‌رو این موضوع بسیار حائز اهمیّت است و باید این عوامل از آموزه‌های دینی استخراج شود تا دولت‌ها از این عوامل دوری کنند و عواملی که قدرت آن‌ها را تحکیم می‌کند، به کار ببندند.

یکی از موضوعاتی که در بیانات رهبر معظّم انقلاب مشاهده می‌شود، بحث انحطاط جوامع است که گویی یکی از مطالبات دیرین ایشان، استخراج و استنتاج این بحث از نهج البلاغه است. ایشان در خطبه‌های نمازجمعه سال 1367 در این‌باره فرمودند:

«عواملی که در درون جامعه به وجود می‌آید و جامعه را به ضعف و انحطاط دچار می‌کند و موجب زوال جامعه و دولت حق می‌شود، در قرآن و حدیث شمرده شده است. اگر قرآن و نهج البلاغه، و احادیث را مطالعه کنیم، خواهیم دید که خدای متعال و اولیای معصومین (^) این موضوع را بسیار مهم دانسته‌اند و به قدر کافی به ما مردم درباره آن توصیه کرده‌اند و راه و چاه را نشان داده‌اند.»[1]

دربارۀ علل سقوط و انحطاط جوامع، رساله‌هایی نگاشته شده است که هرکدام از زاویه‌ای به این موضوع پرداخته‌اند، امّا به جهت اهمیّت موضوع و جامع نبودن مباحث پیشین، بر آن شدیم رساله‌ای جدید بنویسیم و گوشه‌ای دیگر از این مبحث مهم را بازگو کنیم.

پیش از پرداختن به متن اصلی، دو تذکر لازم است:

1ـ تمام ارجاعات نهج البلاغه، و شماره‌گذاری‌ خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌ها، بر اساس فهرست نسخۀ صبحی صالح است.

2ـ در ترجمۀ متون نهج البلاغه، از کتاب‌های زیر استفاده شده است:

  • ترجمه حسین ‏انصاریان، چاپ دوم، تهران، پیام آزادى، 1386؛
  • ترجمه و شرح على نقى فیض الاسلام اصفهانى‏، چاپ پنجم، تهران، مؤسسه چاپ و نشر تألیفات فیض الإسلام، 1379؛
  • ترجمه جعفر شهیدى، تهران، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، چاپ چهاردهم، 1378؛
  • جعفری، سیّد محمّد مهدی، پرتوی از نهج البلاغه، چاپ دوم، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1374.

 

 

 

 

بخش اوّل

 

کلّیات و مفاهیم

 

 

 

فصل اوّل

 

کلّیات و مفاهیم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...