آموزش مهارت های کاربردی




جستجو



 



پیشینه تحقیق

ریسک و نقدشوندگی سهام یکی از موضوعاتی است که در چند دهه گذشته همواره مورد توجه  خاص محققان حسابداری بوده است، به نحوی که تا کنون تحقیقات متعددی برای آزمون توانایی ریسک نقدشوندگی جهت پیش بینی بازده غیرعادی سهام شرکتها انجام و مدل های متفاوتی نیز برای پیش بینی  بازده غیرعادی سهام ارائه شده است. با این حال در مورد اینکه کدام یک از مدل ها برای پیش بینی  بازده غیرعادی سهام مفیدتر است نظرات متفاوتی وجود دارد، در ادامه به چکیده برخی از مهمترین تحقیقات خارجی و داخلی اشاره می شود :

2-19-1 تحقیقات خارجی

فاما و فرنچ (1993)،  معتقدند که اندازه شرکت به عنوان شاخص نقدشوندگی اثر منفی و معناداری بر بازده شرکت ها دارد. آنها اعلام نمودند که شرکت هایی که نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار آنها بالا (پایین) است، به طورکلی خیلی ضعیف (قوی) هستند . بنابراین، سرمایه گذاران نیازمند صرف بازده برای جبران ریسک اضافی متحمل شده از طریق نگهداری سهام شرکت هایی با نسبت ارزش دفتری سهام به ارزش بازار افتادگی کاهش یابد، سهام موردنظر دارای ریسک بیشتری خواهد بود، زیرا تغییرات بازده افزایش می یابد.

داتار نایک و رادکلیف ( 1998) ، نسبت گردش را که آمیهود و مندلسون در 1986 پیشنهاد نموده اند، به عنوان شاخصی برای نقدشوندگی استفاده کرده اند. آن ها دریافتند، نقدشوندگی نقش معنا داری توضیح تغییرات مقطعی بازده سهام دارد. آن ها از عوامل کنترلی مانند اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و بازده بازار استفاده کرده اند

یانگ و جِنگ وِنگ ( 2001 )، به مطالعه رابطه بین مدیریت نقدشوندگی با نتایج عملکرد و بین مدیریت نقدشوندگی با ارزش شرکت بر روی شرکت های ژاپنی و تایوانی پرداخته اند، به طور کلی مدیریت نقدشوندگی شدید باعث افزایش نتایج عملکرد و ارزش شرکت بالایی در کشورها می‌شود علیرغم تفاوت های موجود در خصوصیات ساختاری شرکتها و یا اینکه در سیستم مالی آنها باشد . علاوه بر آن نتایج آماری نشان داد  مدیریت نقدشوندگی برای مجموع شرکتهای ژاپنی و تایوانی که بر اساس نوع صنعت تقسیم بندی شده اند ، کمترین مقدار نقدشوندگی در صنعت غذایی و بیشترین مقدار نقدشوندگی در صنعت خدمات است.

چوردیا (2001)، معتقد است که یکی از فرضیه های منطقی این است که ریسک به تغییرات نقدشوندگی مربوط است و سطح نقدشوندگی بر بازده دارایی مؤثر است . در این پژوهش رابطه بین بازده مورد انتظار سهام و نوسانات فعالی ت های معاملاتی به عنوان شاخصی برای نقدشوندگی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین رابطه بین بازده سهام و نوسانات حجم معاملات و با کنترل عواملی از قبیل اندازه و نسبت دفتری به بازار مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که یک رابطه منفی بین بازده سهام و نوسانات حجم معاملات وجود دارد.

کالوک چان و همکارانش(2002) ،در پژوهشی با عنوان « سهام شناور و نقدشوندگی بازار » که در بورس هنگ کنگ انجام دادند، به بررسی رابطه سهام شناور و نقدشوندگی بازار پس از دخالت دولت در بازار سهام هنگ کنگ پرداختند و به این نتیجه ،رسیدند که دخالت دولت در بازار سهام هنگ کنگ باعث کاهش سهام شناور و در نتیجه، کاهش حجم معاملات سهام خرد و افزایش نقدشوندگی راکد در بازار می شود.

آمیهود(2002)، اعلام نمود که عدم نقدشوندگی مورد انتظار بازار دارای رابطه مثبت با مازاد بازده پیش بینی شده سهام است. او در پژوهش خود ادعا نموده است که بخشی از مازاد بازده مورد انتظار را می توان به وسیله ی صرف عدم نقدشوندگی بیان نمود. معیار عدم نقدشوندگی دراین پژوهش نسبت قدر مطلق بازده سهام به حجم معاملات بر حسب دلار است. همچنین او ادعا نموده است که عدم نقدشوندگی تأثیر بیشتری بر صرف سهام شرکت های کوچک دارد.

چان و فاف( 2003)، تأثیر نقدشوندگی دارایی ها را در بازار استرالیا با استفاده از معیار نرخ گردش سهام در قیمت گذاری دارایی ها به صورت مقطعی مورد استفاده قرار داده اند . آن ها در این پژوهش از داده های ماهانه و عوامل کنترلی نظیر نسبت ارزش دفتری به بازار و اندازه شرکت و مازاد بازده بازار استفاده کرده اند. با استفاده از چارچوب رگرسیون مقطعی به بررسی تأثیر نقدشوندگی( با معیار نرخ گردش سهام) در قیمت گذاری دارایی ها در بازار استرالیا با استفاده از داده های ماهانه و عوامل کنترلی همچون نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و اندازه و مازاد بازده بازار پرداخته اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-02-31] [ 11:35:00 ب.ظ ]




مقدمه

دستیابی به هدفهای علم یا شناخت علمی میسر نخواهد بود ، مگر زمانی که با روش شناسی [۱]درست صورت پذیرد . به عبارت دیگر تحقیق از حیث روش است که اعتبار می‌یابد نه موضوع تحقیق . روشهای تحقیق به عنوان هدایتگر جستجوهای علمی درجهت دستیابی به حقیقت به شکلهای مختلف دسته بندی می شوندکه هرکدام ازاین دسته بندی ها دربرگیرنده روشهای مختلفی هستند که کاربردها، مزایاومعایب خاص خودرا دارند. پژوهشگربایدتوجه داشته باشدکه اعتبار دستاوردهای تحقیق به شدت تحت تأثیر اعتبار روشی است که برای تحقیق خود برگزیده است (خاکی،۱۳۸۲).

منظور از روش تحقیق علمی، پیروی از رویه منظم و سیستماتیکی است که در جریان استفاده از روش­های آماری و مرتبط ساختن عوامل موضوع تحقیق باید رعایت گردد. در واقع روش تحقیق علمی، شامل اندازه گیری و ارزیابی و مقایسه عوامل بر اساس اصول و موازین پذیرفته شده از طرف دانشمندان، برای حل مشکلات و مسائل بوده و مستلزم قدرت اندیشه و ظرفیت تعمق، تشخیص، قضاوت و ابتکار است (کیقبادی و ستاری، ۱۳۵۴، ۲۰)

در این فصل به منظور آزمون فرضیه ها از روش داده های تلفیقی ایستا و پویا استفاده شده است. در روش داده های تلفیقی ایستا پس از انجام آزمون های اولیه و تخمین مدل، اقدام به برآورد ضرایب مدل با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی (EGLS) می گردد.

در این فصل مراحل انجام تحقیق مورد بررسی قرار می­گیرد. روش تحقیق، ویژگی­های تحقیق، فرضیه­های تحقیق، جامعه مطالعاتی، نحوه جمع­آوری داده­های مربوط به متغیرهای تحقیق و چگونگی تجزیه و تحلیل این اطلاعات نیز در این فصل مورد توجه قرار گرفته است.

۳ ـ ۲  روش تحقیق

دشوارترین گام در فرآیند تحقیق، مشخص کردن مسئله مورد مطالعه است. نخست آن­که درباره یک چیز، یک مانع یا یک موقعیت مبهم تردید وجود دارد، تردیدی که نیازمند تعیین است. در هر تحقیق ابتدا باید نوع، ماهیت، اهداف تحقیق و دامنه آن معین شود تا بتوان با استفاده از قواعد و ابزار مناسب و از راه­های معتبر به واقعیت­ها دست یافت (سرمد و همکاران، ۱۳۸۱، ۱۷۰).

بنابراین پژوهش حاضر از نظر طبقه­بندی بر مبنای هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. هدف تحقیق کاربردی، توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. هم چنین تحقیق حاضر، از نظر روش و ماهیت از نوع تحقیق توصیفی ـ همبستگی است. در این تحقیق هدف، تعیین میزان رابطه متغیرهاست. برای این منظور بر حسب مقیاس­های اندازه­گیری متغیرها، شاخص­های مناسبی اختیار می­شود (همان منبع، ص۱۷۲). تحقیق حاضر از نوع پس رویدادی (با استفاده از اطلاعات گذشته) بوده و از لحاظ هدف کاربردی است. به منظور گردآوری ادبیات تحقیق از روش کتابخانه‌ای استفاده شده است. روش این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی مبتنی بر داده‌های ترکیبی است و برای بررسی میان متغیرهای مستقل و وابسته آن از روش آماری رگرسیون چند متغیره استفاده می شود. تجزیه و تحلیل داده‌ها بر اساس روش مطالعه داده‌های ترکیبی[۲]رگرسیون داده‌های ترکیبی با اثرات ثابت (پنل) است.

تحقیق توصیفی، آنچه را که هست توصیف و تفسیر می کند و به شرایط یا روابط موجود، عقاید متداول، فرآیندهای جاری، آثارمشهود یا روندهای درحال گسترش توجه دارد. توجه آن در درجه اول به زمان حال است، هرچند غالباً رویدادها وآثارگذشته را نیزکه به شرایط موجود مربوط می شوند مورد بررسی قرارمی دهد (جان بست [۳]،۱۲۵،۱۳۷۱).

[۱]-Methodology

[۲]-Panel Data

[۳]-Best

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]




 

1-1 مقدمه

شادکامی[1]، خوشحالی، خرسندی و خشنودی کلماتی هستند که از نقطه نظر ادبی، تقریباً دارای بار معنایی مشترکی  می باشند، اما از دیدگاه روان شناختی هر کدام پیام متفاوتی را ارائه می دهند.

شادکامی از مهمترین نیازهای روانی بشر است که تاثیر عمده ای بر شکل گیری شخصیت و سلامت روان دارد. بالندگی، سرزندگی و نشاط روانی انسان به دلیل تأثیرقابل ملاحظه ای که بر تمامی جنبه های شخصیتی انسان وچگونگی بروز و ظهور رفتارهای مختلف او دارد، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. از هنگامی که مارتین سلیگمن[2] (2002) رویکرد “روان شناسی مثبت نگر[3] ” را به جامعه روان شناسی معرفی نمود، حدود دوازده سال می گذرد و در این مدت کوتاه شاهد به وجود آمدن یک مکتب جدید با نظریه ها، پدیده ها و مفاهیم مختلف بوده ایم. اگرچه این مفاهیم و اصطلاحات امروزی از ابتدای پیدایش دانش بشری، توسط فیلسوفان و دانشمندان یونانی، هندی و ایرانی مورد بحث و چالش بسیار قرار گرفته اند، اما سلیگمن و همکارانش با استفاده از روش علمی و طبقه بندی مفاهیم توانستند مجموعه کاملی از این کلمات را در یک مکتب جدید فکری با عنوان رویکرد مثبت نگر معرفی نمایند.

در سال 2002 میلادی، مارتین سلیگمن (2002) با بیان نظریه شادکامی که به مفهوم «اودایمونیا[4]» ارسطو شباهت بسیاری دارد، گام بزرگی را در جهت تعریف شادکامی برداشت. . ارسطو شادکامی را در خوب بودن، نیکی کردن و زندگی  در سایه آن می دانست و سلیگمن به پیروی از این جمله، شادکامی حقیقی را رسیدن به فراخنای شناسایی و رشد توانایی (کنجکاوی، نیروی حیاتی و قدردانی) در بازی، کار و عشق بیان کرده است (سلیگمن، 2002).

در طی سال های اخیر، بررسی تجربه شادکامی نیزتوسط روان شناسان و جامعه شناسان افزایش یافته است و روان شناسان علاقمند به حیطه روان شناسی مثبت نگر،توجه خود را بر منافع بالقوه احساس های مثبت، نظیراحساس شادکامی معطوف کرده اند؛ چرا که می توان به آن، به عنوان یکی از مؤلفه های سلامت روان نگاه کرد.

درهر جامعه ای ،قسمتی از برنامه ریزی  برای داشتن آینده ای مطلوب و کارآ در آموزش و پرورش آن جامعه صورت می پذیرد .جایی که جوانه های امید و نشاط هر جامعه ای در آن رشد می نماید و بدون تردید اگر دانش آموزان که سرشار از نیرو و ظرفیت های بکر هستند از سلامت روان و نشاط و طراوت فکری و جسمی برخوردار باشند ،نقش تعیین کننده ای درتعیین سرنوشت آینده ی جامعه خود دارند.

برنامه­ریزان و دست اندرکاران و مسئولین جامعه با حمایت هایی که از نسل در حال رشد خواهند داشت می توانند موجب افزایش سلامت روان افراد شده و استعداد های درونی آنان را شکوفا کنند.لذا پژوهش حاضر به دنبال آن است تا رابطه احساس پیوستگی ونارسایی هیجانی با شادکامی را مورد بررسی قرار دهد.

 

1-2 بیان مسئله                                                              

یکی از نعمات الهی که خداوند به انسان عنایت فرموده ، نعمت سلامتی است که یکی از ابعاد آن بعد روانی است. از نیازهای روانی انسان ،که اهمیت زیادی دارد ،شادی و نشاط در زندگی است .شادی به زندگی معنا می بخشد و موجب نشاط روحی و سلامتی و افزایش توانایی می شود. انسان شاد می تواند قله های موفقیت را طی نماید و در اجتماع نقش سازنده ای داشته باشد.

شادی و نشاط ،از جمله حالتهای فراگیر شخصیت انسان است که برنگرش ها، باورها، احساسات و رفتار او تاثیر شگرفی می گذارد و می تواند همه جنبه های شخصیت او را در حال و آینده، دستخوش تغییر و تحول کند (گلدبرک [5]،2000،به نقل از اکسیان،1383).

شادکامی[6] به عنوان یکی از مهمترین نیازهای بشر همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. شادکامی، حالت خوشحالی و سرور (هیجانات مثبت)، راضی بودن از زندگی و فقدان افسردگی واضطراب (هیجانات منفی) است (آرگایل[7] ،2001). رجاس[8] (2007) شادکامی را به عنوان مجموعه ای از عواطف و نوعی ارزیابی شناختی از زندگی تعریف می کند. وی آن را درجه ای از کیفیت زندگی افراد می­داند که به طورکلی مثبت ارزیابی می شود. افراد شاد، خود را به عنوان دارندگان ویژگی های مثبت می بینند که به وقایع زندگیشان کنترل دارند.

شادکامی پیامدهای مثبتی بر سبک زندگی و موفقیت تحصیلی افراد دارد و میل به انجام رفتارهایی که با موفقیت تحصیلی مرتبط هستند را افزایش می دهد. این توضیح ریشه در مطالعات بسیاری دارد که بیان کرده اند شادکامی به فعالیتهای جذاب و تولید کننده منجر می شود . شادکامی به عنوان یک عاطفه مثبت می تواند روابط بین فردی را تسهیل کرده و پیامدهای مثبت گسترده ای بر شناخت، سطح فعالیت اجتماعی و سلامتی داشته باشد (علی پور و همکاران ،1389).

با توجه به اهمیت تاثیر شادکامی برحیطه های مختلف زندگی، بحث پیرامون روشهای ایجاد و افزایش شادکامی ضروری می نماید. تحقیقات زیادی در زمینه ی تشخیص صفات افراد شادکام صورت گرفته که برخی صفات از قبیل روابط اجتماعی ، خود کنترلی، عزت نفس و … برای افراد شاد تشخیص داده اند . آلبر کستن[9] (2003) معتقد است که تجربه استرس، احساس شادکامی را کاهش می دهد یعنی هرچه فرد استرس بیشتری را تجربه نماید.از میزان شادکامی او کاسته می شود و سلامت روان را تهدید می کند. در سالهای اخیر ،اعتقاد براین است که درنظر داشتن شادی و طراحی برنامه هایی برای شاد بودن، باعث افزایش شادمانی می شود و غالبا شادکامی توام با کارکرد مطلوب و سلامتی روانی همراه بوده و با احساس پیوستگی در ارتباط می باشد.

احساس پیوستگی[10] سازه ای است که توسط آنتونوسکی[11] (1993) برای نشان دادن مقابله موفقیت آمیز دربرابر فشارزاهای زندگی بیان شده است . آنتونوسکی (1993) احساس پیوستگی را به عنوان سازه ای تعریف کرده است که جهت گیری کلی فرد و احساس اعتماد و پویایی مداوم و فراگیر را در زندگی و دنیای پیرامون وی نشان می دهد. احساس پیوستگی باعث می شود فرد تحریکات درونی و بیرونی دریافت شده را در زندگی سازمان یافته تر ،قابل پیش بینی تر و توضیح پذیر تر درک نماید. به بیان ساده تر، احساس پیوستگی به ادراک و احساسات فرد اشاره می کند که زندگی برای او قابل درک، کنترل پذیر و پرمعنی است. آنتونوسکی (1993) معتقد است احساس پیوستگی در طول دوران کودکی و نوجوانی رشد می کند و این رشد تا 30 سالگی ادامه دارد (اشنایدر،بوچی،اسنسکی و کلاقفر[12]،2000).

مونزو نورکوال[13] (2006) به این نتیجه رسیدند که احساس پیوستگی بر بهبود کیفیت زندگی و تندرستی بیماران مزمن تاثیر زیادی دارد .دراگست ، اید ، نیگارد ،بوندوک ، نورت ود و ناتویگ[14] (2009) در پژوهشی نشان دادند که احساس پیوستگی با کارکردهای اجتماعی و تندرستی جسمانی و شادکامی رابطه مثبت دارد.

1-Happiness

2-Martin seligman

3-Positive psychology perspective

4-Eudoimonia

[5]Coldberg

[6]Happiness

[7]Argyle

[8] Rojas

[9]Alberekstan

[10]Sens of coherence

[11]Antonovsky

[12]Schnyder,Buchi,Sensky&Klaghofer

[13] Moons & Norekval

[14]Dragest , Eide , Nygaard , Bondevik , Nortvedt & Natvig

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]




اهمیت و ضرورت پژوهش

با توجه به اهمیت و نقش شادکامی در ابعاد همه جانبه زندگی افراد، در سالهای اخیر، پژوهشگران مختلف به بررسی عوامل موثر بر شادکامی علاقه مند شده اند در این زمینه پرسش های مهمی مطرح شده است؛ ازجمله اینکه آیا شادی در خانواده نهفته است یا در اجتماع؟ آیا شادی ریشه در محیط دارد یا وراثت؟ آیا بین جنسیت و شادی رابطه ای وجود دارد؟ و… (آرگایل ، ۲۰۰۱ ترجمه گوهری و همکاران ،۱۳۸۲). چنین پرسش هایی نشان از اهمیت شادکامی دارد. این مهم در مورد دانش آموزان که قشر آینده ساز جامعه اند ، اهمیتی دو چندان می یابد.

به عبارت دیگراهمیت شادکامی به عنوان یک شاخص مثبت و توجه به جمعیت عظیم دانش­آموزان انتظار می رود نوجوانان نسبت به سایر گروه­های سنی از شادکامی بیشتری برخودار باشند تا زمینه­ی رشد همه جانبه­ی آنان فراهم شود، چرا که شادکامی می­تواند زمینه موفقیت تحصیلی دانش­آموزان را فراهم کند، بنابراین ضروری است که در مدارس به شادکامی و عوامل مؤثر بر آن توجه ویژه مبذول شود تا شاهد عملکرد تحصیلی مناسب در دانش­آموزان باشیم ولی امروزه در مدارس، بحث روانشناسی مثبت نگر آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است و لازم است در پژوهش­هایی اهمیت این موضوع آشکار گردد تا در مدارس با آگاهی از تأثیر و نقشی که روانشناسی مثبت نگر می­تواند در وضعیت تحصیلی دانش­آموزان داشته باشد، زمینه پیشرفت دانش­آموزان بیشتر فراهم گردد. در راستای توجه به این مهم و با توجه به اینکه هنوز در ایران پژوهش­هایی در زمینه احساس پیوستگی، نارسایی هیجانی و شادکامی صورت نگرفته است ضرورت پژوهش حاضر رخ می نماید.

 

۱-۴ هدف کلی پژوهش

هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی شادکامی براساس احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی می باشد.

 

 

۱-۴-۱ اهداف جزیی

  • تبیین رابطه بین احساس پیوستگی با شادکامی
  • تبیین رابطه بین نارسایی هیجانی با شادکامی
  • پیش­بینی شادکامی بر اساس احساس پیوستگی
  • پیش­بینی شادکامی بر اساس نارسایی هیجانی
  • پیش­بینی شادکامی بر اساس احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی

 

 

۱-۵ سوال­های پژوهش

  • آیا بین احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با شادکامی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد؟
  • آیا ابعاد احساس پیوستگی قادر به پیش بینی شادکامی دانش­آموزان می باشد؟
  • آیا ابعاد نارسایی هیجانی قادر به پیش بینی شادکامی دانش­آموزان می باشد؟

۴- کدامیک از متغیرهای احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی پیش بینی قوی تری برای شادکامی می باشد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]




 

1-6 تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش

1-6-1 تعاریف نظری

الف) شادکامی

شادکامی یعنی احساسات خوشایند مثل لذت، احساس کیف کردن و احساس شادی است. آرگایل[1] (2001) معتقد است که شادکامی سه بعد دارد: بعد شناختی شادمانی که رضایت از زندگی نام داد، بعد عاطفی شادمانی که احساس خوشی است و بعد سوم شادمانی، نداشتن عواطف منفی و افسردگی و اضطراب است (آتش پور، 1381).

 

ب) احساس پیوستگی

آنتونوسکی (1987) احساس پیوستگی را به عنوان یک سازگاری و خوگیری جهانی تعریف می­کند که حدودی را بیان می­کند که فرد دارای اندیشه پایدار و فراگیر و نافذ و احساس پویایی و اعتماد به عنوان عملکرد حس قابل درک و فهم، قابلیت مدیریت و هدفمند بودن فرد را شامل می­شود. آنتونوسکی معتقد است که احساس پیوستگی یک منبع مقاومت تعمیم یافته­ای است که اثرات استرس را بر سلامت تعدیل می­کند؛ این تعدیل از این طریق انجام می­گیرد که احساس پیوستگی، روش­های سودمند و مفیدی از برخورد با عوامل استرس­زا را در اختیار افراد قرار می­دهد و لذا این احساس، آن افراد را قادر می­سازد تا در برابر اثرات استرس­های زندگی مقاومت  بیشتری از خود نشان دهد (زهراکار، 1387).

 

ج) نارسایی هیجانی

نارسایی هیجانی سازه شخصیتی است که با فقدان خیال­پردازی، ظرفیت کم برای افکار سمبلیک و ناتوانی برای تجربه و بیان هیجانات مثبت مشخص می­شود. نارسایی هیجانی به حالتی اطلاق می­شود که در اثر آن فرد در درک پردازش و هیجانات خود مشکل دارد (سیفنوس[2]، 1973).

 

 

 

 

1-6-2 تعاریف عملیاتی

الف) شادکامی

در این پژوهش منظور از شادکامی میزان نمره ای است که هرشرکت کننده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد[3] علی پور و نوربالا (1378) بدست آورده است. کسانی که نمره بالاتری کسب می کنند از میزان شادکامی بیشتری برخوردارند.

 

ب) احساس پیوستگی

در این پژوهش منظور از احساس پیوستگی آنتونوسکی (1987)  نمره ای است که هر آزمودنی از پرسشنامه 29 سوالی احساس پیوستگی[4] کسب نموده است.

 

ج) نارسایی هیجانی

در این پژوهش منظور از نارسایی هیجانی ریف و همکاران (2005) میزان نمره ای است که هر آزمودنی از پرسشنامه 20 سوالی نارسایی هیجانی[5] کسب نموده است.

 

 

 

 

 

[1]- Argyle

[2]- Sifneos

[3] Oxford  happiness inventory

[4] Sens  of  coherence  in ventory

[5] Alexithymia   inventory

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]