1-9.  قلمرو تحقیق. 15

1-10.  محدودیت ها و مشکلات تحقیق. 15

1-11. نوع تحقیق. 15

1-12. روش تحقیق. 16

1-13. پیشینه پژوهش… 17

1-14. سازماندهی پژوهش… 20

  1. فصل دوم: مکتب انگلیسی، سازه انگاری و قدرت هنجاری.. 22

2-1. مکتب انگلیسی. 22

2-1-1. آنارشی و نظم. 23

2-1-2. نهادهای بین المللی و همکاری از دید مکتب انگلیسی. 24

2-1-3. مفهوم قدرت از نگاه مکتب انگلیسی. 24

2-2. نظریه سازه انگاری.. 26

2-2-1. روند شکل گیری.. 26

پایان نامه

 

2-2-2. تقسیم بندی سازه انگاری.. 27

2-2-3. اصول و مفروضات اساسی. 28

2-2-4. هویت دولت.. 30

2-2-5. مفهوم قدرت از نگاه سازه انگاران. 31

2-3. قدرت هنجاری.. 32

2-3-1. قدرت مدنی. 33

2-3-2. قدرت نظامی. 34

2-3-3.  قدرت هنجاری اتحادیه اروپا 35

2-3-4. تفاوت قدرت مدنی و قدرت هنجاری.. 39

2-4 مدلهای شیمل فنینگ 40

2-4-1. مدل مشوقهای خارجی. 42

2-4-2. مدل یادگیری اجتماعی. 46

2-4-3. مدل طرح درس… 46

  1. فصل سوم: سیاست ها و روند های اتحادیه اروپا و بالکان. 48

3-1. روند شکل گیری اتحادیه اروپا 48

3-2. اهداف اتحادیه اروپا 52

3-3. اتحادیه اروپا و نظام بین الملل. 54

3-3-1. جایگاه اقتصادی اتحادیه اروپا 56

3-3-2 جایگاه سیاسی و امنیتی اتحادیه اروپا 57

3-4. شبه جزیره بالکان. 61

3-4-1. موقعیت جغرافیایی. 61

3-4-2. پیشینه تاریخی بالکان. 67

3-4-3. بحران دهه 90 بالکان. 69

3-5. سیاست اتحادیه اروپا نسبت به بالکان غربی. 71

3-6. جمهوری صربستان. 75

  1. فصل چهارم: بررسی تاثیر هنجاری اتحادیه اروپا بر بالکان غربی با تاکید بر صربستان. 79

4-1. قدرت هنجاری اتحادیه اروپا در بالکان غربی. 80

4-1-1. هنجارهای اتحادیه اروپا برای بالکان غربی. 80

یک مطلب دیگر :

 

4-1-2. قدرت هنجاری اتحادیه اروپا از منظر سازه انگاری.. 83

4-1-3. بررسی روش های مانرز در بالکان غربی. 84

4-1-4. مدل شیمل فنینگ و بالکان غربی. 85

4-1-5. ابزارهای اتحادیه اروپا برای تاثیرگذاری هنجاری.. 87

4-1-6. چالش های فراروی قدرت هنجاری اتحادیه اروپا در بالکان غربی   89

4-2. جایگاه هنجاری اتحادیه اروپا در صربستان. 96

4-2-1. بررسی نقش هنجاری اتحادیه اروپا در صربستان. 96

4-2-2. صربستان و کوزوو. 100

4-2-3. گزارش پیشرفت کمیسیون اروپا درباره صربستان. 101

4-2-4 چالش های فراروی صربستان در مسیر الحاق. 104

فصل پنجم: نتیجه گیری.. 106

منابع. 123

مقدمه

بررسی معاهدات اتحادیه اروپا نشان می دهد که این اتحادیه همواره بر ارزش هایی نظیر صلح، آزادی، دموکراسی، حکومت قانون و احترام به حقوق بشر، همبستگی اجتماعی، توسعه پایدار، حکمرانی خوب و عدم تبعیض تاکید داشته و این ارزش ها را به عنوان اصول مسلم در ارتباطات درون اتحادیه و همچنین تعامل با سایر بازیگران مدنظر داشته است.

همچنین در درون حاکمیت و نهادهای اتحادیه‌ی اروپا رویکردی وجود دارد که معتقد است نظم آینده‌ی بین المللی تأکید بیشتری به ساختارهای غیرمادی قدرت خواهد داشت. به همین علت، اتحادیه‌ی اروپا باید پیشرو در این زمینه باشد. در حالی که قدرت اقتصادی اروپا در نوع خود قابل توجه می نماید، این اتحادیه در خصوص قدرت نظامی تا کنون به نتایج قابل قبول دست نیافته است. لذا تکیه بر هنجارهای این اتحادیه بخشی از تأملات نظریه‌پردازان این حوزه را دربر می گیرد. درواقع اتحادیه اروپا با ترویج هنجارهای خود در صدد استفاده از پتانسیل های غیرمادی قدرت به عنوان بازیگر جهانی (نه قدرت نظامی) برای پیشبرد اهداف خود در عرصه‌ی بین المللی است.

از دیگر سوی منطقه بالکان غربی و یا به نوعی کشورهای یوگسلاوی سابق به لحاظ نزدیکی جغرافیایی، فرهنگی، تاریخی و مرزی از اهمیت ویژه ای برای اتحادیه اروپا برخوردار است. در نتیجه اتحادیه اروپا خصوصا از سال 1990 سیاست پیچیده ای را در جهت سرعت بخشیدن به توسعه پایدار و برقراری صلح و ثبات در این منطقه تدوین کرده است.

به نظر می رسد اقدامات اتحادیه اروپا در این منطقه بیش از وجهه نظامی و غیر نظامی از منظر  هنجاری قابل ارزیابی باشد و اتحادیه اروپا با وعده الحاق این کشور ها به اتحادیه، امضاء قرارداد ثبات و همبستگی، اعطا، مشوق های اقتصادی و دیگر برنامه ها در صدد برقرای ثبات در منطقه و همسویی کشورهای بالکان غربی با اتحادیه است.

-1. بیان مسئله

اتحادیه اروپا به عنوان بزرگترین بلوک اقتصادی و یک بازیگر تاثیر گذار در عرصه بین الملل مطرح است. در حال حاضر این اتحادیه با 28 عضو وبیش از 505 میلیون جمعیت یک الگوی بی نظیر از همگرایی منطقه ای را ارائه داده است. اما بعد از تشکیل اتحادیه اروپا مباحث بسیاری در خصوص جایگاه این اتحادیه در نظام بین الملل در محافل سیاسی و دانشگاهی شکل گرفت. اینکه اتحادیه اروپا به عنوان یک کل 28 کشوری با منافع متفاوت و گاهی متضاد کشور های عضو می تواند به عنوان یک ابر قدرت و یا یک قدرت نظامی در جهان مطرح شود و یا آنکه می بایست آنرا در چارچوب یک قدرت مدنی و یا غیر نظامی ارزیابی کرد.

دانشمندان بسیاری از دیدگاه های متفاوت منبعث از مکاتب فکری گوناگون به این بحث پرداخته اند. یکی از چالش بر انگیزترین مباحث مطرح شده در این زمینه مفهوم “توانایی هنجاری”، “سیاست خارجه هنجاری” و یا به عبارت بهتر “قدرت هنجاری”[1] برای اتحادیه اروپا است.

این مفهوم اولین بار توسط آقای مانرز[2] استاد فعلی دانشکده روابط بین الملل دانشگاه کپنهاگ در سال 2002 مطرح گردید. مانرز در نوشته های خود اتحادیه اروپا را به عنوان یک بازیگر هنجاری معرفی کرده و عبارت “قدرت هجاری” را برای توصیف اثر گذاری این بازیگر در عرصه بین الملل به کار برده است.  وی این اتحادیه را به عنوان بازیگری متمایل به شکل دهی، القاء، نشر و هنجاری نمودن قواعد و ارزش ها در امور بین المللی از طریق ابزارهای مسالمت آمیز توصیف می نماید (Manners, 2002,  135).

برای این منظور اتحادیه اروپا از پنج معیار اصلی صلح، آزادی، دموکراسی، حکومت قانون و احترام به حقوق بشر و چهار معیار فرعی همبستگی اجتماعی[3]، توسعه‌ی پایدار[4]، حکمرانی خوب[5] و عدم تبعیض[6] پیروی می کند (همان،244-242).

به بیان دیگر اتحادیه اروپا با به کار گیری اصول فوق در سیاست خارجی خود در صدد تاثیر گذاری هنجاری در عرصه بین الملل و به تبع آن تامین منافع خود بر می آید. برای درک بهتر این مفهوم لازم است تاثیر قدرت هنجاری اتحادیه اروپا در یک منطقه خاص مورد ارزیابی قرار گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...