2-2-11 ویریلیسم…………………………………………………………….22

2-3 مروری بر پیشینه­ی پژوهش­ها……………………………………………………..23

2-3-1 پژوهش­های پیشین داخلی……………………………………….23

2-3-2 پژوهشهای پیشین خارجی………………………………41

2-4 رهیافت­های نظری………………………………………………………………………..52

2-4-2 جامعه­شناسی بدن………………………………………………….54

2-4-3 داغ ننگ: اروینگ گافمن……………………………………………….59

2-4-3-1: چیستی استیگما………………………………………………………………..59

2-4-3-2 کنش متقابل در مواجهه با استیگما …………………………………61

2-4-3-3 استیگما و ومساله­ی وضعیت دوگانه­ی هویت……………………..62

2-4-4 نظریه­ی میدان: پیر بوردیو………………………………………………63

2-4-5 میشل فوکو و جنسیت………………………………………75

2-4-5-1 میشل فوکو: تکنولوژی­های انضباطی و مداخلات پزشکی…………………………………….79

2-5 چارچوب مفهومی……………………………………………………………………85

 

فصل سوم:روش تحقیق پژوهش

3-1 مقدمه……………………………………………………………….93

3-2  روش انجام پژوهش……………………………………………………………….94

3-2-1  پژوهش کیفی………………………………………………………………………94

3-2-2  تحقیق توصیفی…………………………………………………95

3-4 شیوه گردآوری اطلاعات (داده­یابی)……………………………….95

3-4-1 تعریف داده در پژوهش کیفی…………………………………….95

3-4-2: شیوه گردآوری داده­ها……………………………………….95

3-5 روش انتخاب مشارکت­کنندگان…………………………………………………….97

3-5-1 نمونه­گیری غیراحتمالی…………………………………….97

3-5-2 نمونه­گیری گلوله برفی…………………………………….97

3-5-3 نمونه­گیری هدفمند………………………………………………………….98

3-5-4 اندازه­ی نمونه………………………………………………….98

3-6  نظریه­ی زمینه­ای…………………………………………………………………101

3-7 واحد تحلیل…………………………………………………………………..103

3-8  تحلیل داده­ها در روش گرندد تئوری……………………………………………103

3-9 گام­های عملی تحلیل در این پژوهش………………………………….105

 

فصل چهارم:تجزیه و تحلیل

4-1 مقدمه : نحوه­ی كدگذاری جدول داده­ها……………108

4-2 تحلیل تم اصلی نخست: برساخت دوگانگی جنس و جنسیت تجربه شده در دوران کودکی فرد تبدیل­خواه…..109

4-3 تم اصلی دوم: تجربه­ی آزار جنسی و تجاوز………………….122

4-4 تم اصلی سوم: برساخت عواطف تبدیل­خواهان مبتنی بر تجربیات عاشقانه­ی هم­پیوند با وضعیت تبدیل­خواهی………………131

4-5 تم اصلی چهارم: واكنش خانواده در برابر تبدیل­خواهی جنسی………………143

4-6 تم اصلی پنجم: اشتغال به مثابه­ی چالشی فراروی تبدیل­خواهان:‌ جنسیت تجربه شده در تجربه­ی اشتغال تبدیل­خواهان جنسی…………..165

4-7 تم اصلی ششم: روند زندگینامه­ای دوران تحصیل تبدیل­خواهان: تمایز به مثابه­ی تجربه­ی زیسته………………….177

4-7 تم اصلی هفتم: تجربه­ی روابط جنسی تبدیل­خواهان: برساخت عادات و رفتارهای جنسی در «جریان كنش متقابل»………………….193

4-9 تم اصلی هشتم: راه­های پیشِ­روی تبدیل­خواه جنسی برای تامین هزینه­های عمل تغییر جنسیت………………….206

4-10 تم اصلی نهم: «خودكشی» به مثابه­ی راه حلی برای تغییر وضعیت كنونی…………………………………………………….216

یک مطلب دیگر :

 

4-11 تم اصلی دهم: تجربه­ی «داغ ننگ» به دلیل تبدیل­خواهی جنسی:‌ قرارگیری در وضعیت انگ و «هویت ضایع­شده»………………………………..223

4-12تم اصلی یازدهم: نمود بیرونی تبدیل­خواهی در آینه­ی كنش متقابل اجتماعی……………………………………………….237

4-13 تم اصلی دوازدهم: عدم تمایل به رابطه با ترنسكشوال جنس مقابل برای روابط عاطفی به دلیل ناهمخوانی عادت­واره­ها و بدن مورد انتظار………………………………………………. ………………………………………………. …………………………………247

4-14 تم اصلی سیزدهم: قرارگیری در چاچوب «نظم»:‌ مواجه­ی توجیه­شده­ی پلیس با تبدیل­خواهان جنسی………253

4-15 تم اصلی چهاردهم: نحوه­ی مواجه­ی تبدیل­خواه با ترنس­بودگیِ خود……………………………………………………………..258

4- 16 تم اصلی شانزدهم: برساخت هویت دوگانه مبتنی بر تعارض بدن با ذهن(روح) …………………………………………..268

4-17 تم اصلی هفدهم: «ازدواج» به مثابه­ی چالش فرارروی تبدیل­خواهان جنسی ……………………………………………….286

 

فصل پنجم: بحث و نتیجه­گیری

5-1 مقدمه………………………………………………. ………………… …………… 295

5-2 جداول خلاصه یافته­های تحقیق: تم­های اصلی و فرعی………………………………………296

5-3 گامی به سوی یک نظریه­ی عام در خصوص تبدیل­خواهی جنسی…………………………………………312

5-4 نتیجه­گیری پژوهش…………………………………………………………………………..321

5-4-1 پاسخ به پرسش‌های پژوهش……………………………………………………………….321

5-4-2 تجزیه و تحلیل و نتیجه‌گیری……………………………………………………………325

5-5 محدودیت‌های پژوهش…………………………………………………………………………………….328

5-6 پیشنهادهای پژوهش…………………………………………………………………………..331

فهرست منابع فارسی……………………………………………………………………………….332

فهرست منابع انگلیسی…………………………………………………………………………….337

  • مقدمه

«جامعه­شناسان از اصطلاح جنس[1] برای اشاره به آن دسته از تفاوت­های کالبدی و فیزیولوژیک استفاده می­کنند که بدن زن و مرد را تعریف و مشخص می­کنند. در مقابل، جنسیت[2] به تفاوت­های روانشناختی، اجتماعی و فرهنگیِ مذکرها و مونث­ها مربوط می­شود. جنسیت به افکار و مفاهیمی درباره­ی مردانگی و زنانگی مربوط می­شود که به صورت اجتماعی برساخته می­شوند؛ و ضرورتا محصول مستقیم جنس زیست­شناختی فرد نیست»(گیدنز، 1389: 156). به­طور معمول مختصات جنسی و جنسیتی افراد با یکدیگر هماهنگ است اما گاهی مختصات جنسی و جنسیتی افراد با یکدیگر ناسازگار است. در ادبیات علمی برای این شرایط از اصطلاح ترنسکشوالیتی[3] استفاده می­شود که ما در این نوشتار آن را تبدیل­خواهی جنسی ترجمه خواهیم کرد.

هویت جنسی برای بیان احساس مردانگی و زنانگی فرد به کار می­رود. مفهوم هویت جنسی بیان کننده­ی آن است که فرد به طور معین خود را مرد یا زن بداند. در واقع، هویت جنسی بخش قابل ملاحظه­ای از هویت هر انسان را تشکیل می­دهد دربردارنده­ی تصویری است که هر فرد به عنوان یک مرد یا زن از خود دارد. فرد می­آموزد از آن حیث که مرد یا زن آفریده شده باید به شیوه­ای خاص بیندیشد، رفتار کند و احساس نماید (یوربرگ[4]:1974– اوحدی: 1384). «اختلال هویت جنسیتی[5] یکی از گروه­های اصلی اختلالات جنسی محسوب می­شود که مشخصه اصلی آن همانندسازی قوی و مستمر با جنس مخالف و ناراحت بودن از جنس خود یا احساس عدم تناسب با نقش جنسیتی خود است»(کاپلان[6] و سادوک[7]، 1392: 322).

«اختلال هویت جنستی دو مولفه دارد، ملاک الف: باید شواهدی مبتنی بر اتخاذ پایدار و مستمر هویت جنس مخالف که مایل به داشتن آن است یا اصرار به این که از جنس مخالف است وجود داشته باشد. ملاک ب: اتخاذ هویت جنس مخالف نباید فقط به دلیل تمایل به برخورداری از امتیازهای فرهنگی متعلق به جنس دیگر باشد. به­علاوه باید شواهدی درباره نارضایتی مستمر از جنسیت تعیین شده­ی خود یا احساس عدم تناسب با نقش جنسی تعیین شده وجود داشته باشد»(شعاع­کاظمی، 1392). در واقع هویت انسان تحت تاثیر دو مولفه اکتسابی و غیراکتسابی تدوین می­یابد.

«این اختلال موجب به­وجود آمدن نارضایتی جنسی در افراد می­گردد. در واقع نارضایتی جنسی شرایطی است که در آن فرد از نظر جنسی و جنسیتی با ابهام خاصی مواجه نیست اما جنس او با جنسیتش ناهمخوان است»(رولند[8] و اینکروسی[9]، 2008). «این اختلال موجب پریشانی یا اختلال اساسی در کارکرد اجتماعی، شغلی و یا سایر زمینه­های مهم می­شود و می­تواند زمینه­ساز رفتارهای پرخطر جنسی باشند»(گرین[10]، 2009). «به خاطر شکل ظاهر و رفتارهای تا حدی نامتعارف که افراد تغییرجنس­خواه دارند و به دلیل فقدان آگاهی­های عمومی، بسیاری از مردم، تغییرجنس­خواهی را نوعی انحراف جنسی می­دانند و به این دلیل تغییرجنس­خواهان را در شبکه روابط اجتماعی نمی­پذیرند»(جواهری، 1390). برخوردهایی مانند مجرم دانستن، گناهکار دانستن، ابراز تنفر، اغلب از این دلیل سرچشمه می­گیرد که اکثر مردم نمی­توانند بین تغییرجنس­خواهی، همجنس­گرایی یا دوجنس­گرایی تفاوت قایل شوند. بنابراین منفی بودن قضاوت مردم و ارزیابی آنان می­تواند بر خودپنداره، حرمت نفس و هویت مبتلایان به نارضایتی جنسی تاثیر بگذارد و آنها را به سوی انحراف سوق دهد. بنابراین می­توان گفت ناراضیان جنسی قربانیان شرایطی هستند که ناخواسته در آن قرار گرفته­اند، قربانی فردی است که از شرایط آسیب خاصی می­بیند در حالی که مسئول به­وجود آمدن آن شرایط نبوده بلکه مستحق همدردی است (لوزیک[11]، 1388 :121-120).

تبدیل­خواهی­جنسی یک اختلال در هویتِ جنسی است. افراد مبتلا به این اختلال خود را متعلق به گروه جنس مخالف می­دانند، از وضعیت جنسی- بدنی خود ناراحت هستند و می­کوشند با استفاده از هورمون­ها و اعمال جراحی وضعیت خود را به وضعیت دلخواه نزدیک کنند (سازمان بهداشت جهانی[12]، 1992). تبدیل­خواهی­جنسی با نارضایتی جنسی همراه است. نارضایتی جنسی به عنوان یک گرایش جنسی محسوب می­شود. گرایش جنسی شیوه­ای است که براساس آن افراد، امیال جنسی و نقش­های اجتماعی مربوط به جنس خود را تجربه می­کنند. این تجربه برای برخی از افرد به شیوه­ای خوشایند و برای برخی دیگر به صورت یک تضاد پایدار تجربه می­شود (برگاتا[13] و مونتگمری[14]:2000  به نقل از جواهری).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...