هوش تلفیقی از توانایی:

 

    1. یادگیری: شامل تمام انواع یادگیری رسمی و غیر رسمی از طرق مختلف چون تجربه و آموزش را شامل می‌شود.

 

    1. مواجه با مسئله: شامل تشخیص موقعیت مسئله و تعریف دقیق آن است

 

    1. حل مسئله: شامل حل مسائل، انجام و تکمیل کارها و تولیدات می­ شود.

 

بین پژوهشگران تا حدودی توافق جهانی وجود دارد که توانایی هوشی انسان به تجارب و ژنتیک فرد بستگی دارد. به عبارتی هوش انسانی محصولی از طبیعت و پرورش است.

 

هوش شناختی که بیشتر با هوشبهر شناخته می‌شود در مباحث هوش مصنوعی از دیر باز مطرح بوده است. هوش هیجانی[۹۳]حوزه جدیدی از مطالعات مربوط به هوش انسانی است که نسبت به عمر یک صد ساله هوش شناختی جوان تر بوده و قریب به دو دهه از طرح و تکامل آن می­گذرد. هوش هیجانی؛ توانایی پردازش اطلاعات هیجانی بوده و احساس، جذب، فهم و مدیریت هیجان را در بر ‌می‌گیرد (مایر و کوب[۹۴]،۲۰۰۰)؛ برای هوش هیجانی چهار شاخه از توانایی ذهنی قائلند:

    1. تشخیص، احساس و اظهار هیجانی: توانایی شناسایی هیجانات در حقایق، موسیقی و داستان را شامل می­ شود.

 

    1. تسهیل عاطفی تفکر: توانایی مرتبط کردن هیجانات به سایر احساس­های روانی چون مزه و رنگ (ربط­دهی ممکن است به روش هنری صورت گیرد) و به‌کارگیری هیجان در استدلال و حل مسئله را در بر ‌می‌گیرد.

 

    1. فهم هیجانی: توانایی حل مسائل هیجانی است. مانند تشخیص شباهت­ها و تفاوت­های هیجان­ها و میزان همپوشانی آن‌ ها با یکدیگر را شامل می­ شود

 

  1. مدیریت هیجانی: شامل توانایی فهم کاربردهای اجتماعی هیجانات، تنظیم هیجانات خود و دیگران است.

نظر به تاریخ طولانی پژوهش در حوزه هوش شناختی، تحقیقات هوش مصنوعی بیشتر بر این نوع هوش و شبیه­سازی آن در رایانه متکی است. برخی از پژوهشگران هوش مصنوعی روی هوش هیجانی کار ‌می‌کنند، اما در حال حاضر عملکرد انسان نسبت به رایانه ­ها در حوزه هوش هیجانی برتری دارد (مورساند[۹۵]،۲۰۰۶).

 

۲-۴-۲ هوش مصنوعی

 

پس از ارائه مقدمه­ای ‌در مورد هوش انسانی تعریف و تاریخچه آن؛ درنگی بر معنا، مفهوم، مصادیق و کاربردهای هوش مصنوعی[۹۶]یا هوش ماشینی[۹۷] ضروری است. هوش مصنوعی شاخه­ای از علوم رایانه ای است که سعی در شبیه سازی رفتار و تفکر بشر با بهره گرفتن از سیستم­های رایانه­ای دارد. راسل و نوریک[۹۸](۱۳۸۵) درباره هوش مصنوعی آورده­اند: رشته هوش مصنوعی نه تنها برای درک موجودات هوشمند تلاش می‌کند، بلکه قصد دارد موجوداتِ هوشمند نیز بسازد. اولین تلاش­ها در این زمینه پس از جنگ جهانی دوم آغاز شد و اصطلاح هوش مصنوعی در سال ۱۹۵۶ به وجود آمد. به اعتقاد مورساند (۲۰۰۶) و اغلب صاحب‌نظران این حوزه، اصطلاح هوش مصنوعی اولین بار توسط جان مک­کارتی[۹۹]در سال ۱۹۵۶ در کنفرانس دارت­موت[۱۰۰]مطرح شد. در اوایل سال ۱۹۶۰ ماروین مینسکی[۱۰۱]اظهار داشت: هوش مصنوعی علم ساخت ماشین­هایی است که کارهایی را انجام دهند که انسان برای انجام آن‌ ها نیاز به استفاده از هوش دارد”.

 

تعاریف متعددی از هوش مصنوعی ارائه شده است و رویکردهای بحث­انگیزی ‌در مورد هوش مصنوعی و تعاریف آن وجود دارد که جزئیات آن از حوصله پژوهش حاضر خارج است. برخی از تعاریف به قرار زیر است:

 

    • تلاشی جذّاب و جدید برای وادار کردن رایانه به تفکر… ماشین­های دارای ذهن به معنای دقیق کلمه.

 

    • خودکارسازی فعالیت­هایی مانند حل مسئله، تصمیم ­گیری، یادگیری و … که به فکر کردن انسان مربوط است.

 

    • هنر خلق ماشین­هایی که اعمالی را انجام می­ دهند که انسان برای انجام آن‌ ها به هوشمندی نیاز دارد.

 

    • مطالعه درباره چگونگی توانا ساختن رایانه ­ها به انجام کارهایی که در حال حاضر، انسان‌ها آن‌ ها را بهتر انجام می­ دهند.

 

    • مطالعه قدرت ذهنی با بهره گرفتن از مدل­های رایانه­ای.

 

    • مطالعات محاسباتی که ادراک استدلال و اقدام را امکان‌پذیر می­سازند.

 

    • هوشمندی محاسباتی، مطالعه طراحی گزاره ­های هوشمند است.

 

  • هوش مصنوعی با رفتار هوشمندانه بشر سرکار دارد (راسل و نوریک، ۱۳۸۵).

غضنفری و کاظمی (۱۳۸۲) هوش مصنوعی را این‌گونه تعریف کرده‌اند: “فرایندهای کامپیوتری که سعی دارند فرایند تفکر انسان را تقلید نمایند، این فرایندها با فعالیت­هایی که نیاز به استفاده از هوش دارند در ارتباطند (غضنفری و کاظمی، ۱۳۸۲، ص ۵۰۳).”

 

توجه به معنای هوش مصنوعی در حوزه آموزش و یادگیری نیز حائز اهمیت است، تنیسون و پارک[۱۰۲](۱۹۸۷) در کتاب مبانی تکنولوژی آموزشی در فصلی تحت عنوان “هوش مصنوعی و یادگیری مبتنی بر رایانه” اصطلاح هوش را به عنوان قابلیت حل مسئله تعریف کرده ­اند و مصنوعی هر گونه روش نظام­مند انسانی است که ممکن است به حل مسئله بینجامد. در این بافت [آموزش] هوش مصنوعی به شبیه­سازی حل مسئله انسان دلالت ندارد، بلکه هر گونه ابزار عقلانی و منطقی را در بر ‌می‌گیرد، که ممکن است به منظور بهبود و ارتقاء حل مسئله مورد استفاده قرار گیرد (تنیسون و مرسون، ۱۹۸۷، ص ۳۲۰). مورساند (۲۰۰۶) ‌در مورد اصطلاح “هوش مصنوعی” و پیامد­های انتخاب این عنوان برای سیستم­های رایانه­ای که برخی از فعالیت­های هوشمند بشر را تسهیل می‌کنند این‌گونه آورده است:

 

“در طول قرن­ها، انسان‌ها در ساخت ابزارهایی که پشتیبان توانایی فیزیکی انسان باشد، پیشرفت قابل ملاحظه­ای داشته است. انسان به طور معمول از عینک، دوربین، تلسکوپ و میکروسکوپ برای تقویت و گسترش قدرت بینایی خود استفاده ‌می‌کنند. انسان‌ها به طور معمول از بولدوزر و تراکتور برای تقویت و گسترش قدرت ماهیچه­های خود استفاده می‌کنند. با این وجود ما اصطلاح چشم مصنوعی، بدن مصنوعی یا ماهیچه مصنوعی را برای توصیف نظریه و عمل توسعه و کاربرد این‌گونه وسایل به کار نمی­بریم. در اکثر موارد، مردم در این مورد بحثی ندارند که ماهیچه­های مصنوعی به خوبی یا بهتر از ماهیچه­های حقیقی یا انسانی است. آن‌ ها فکر نمی­کنند که مدارسی که رانندگی تراکتور­های بزرگ یا بولدوزر­ها را آموزش می­ دهند، مشکوک هستند و بهتر است این مدارس، مبانی حرکت دادن وسایل و خاک را با دست آموزش دهند.

 

در نگاهی به گذشته، انتخاب اصطلاح هوش مصنوعی توسط جان مک کارتی در سال ۱۹۵۶ ممکن است ‌به این حوزه زیان زده باشد. برای بسیاری از انسان‌ها اصطلاح هوش مصنوعی، اصطلاحی مملو از احساس است و هیولاهای فرانکشتاین[۱۰۳]را یادآور می­ شود که جایگزین انسان خواهند شد. “(مورساند،۲۰۰۶، ص ۸)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...