آموزش مهارت های کاربردی




جستجو



 



فصل اول: کلیات تحقیق

1-1 طرح مسأله

در وضعیت کنونیِ موسوم به مدرنیته­ی متأخر که خطوط و مرزهای تمایزهای اجتماعی به فراخور سبک­های زندگی و مصرف فرهنگی شکل می­گیرد، ابعاد، سطوح، کیفیات و شیوه­های مدیریت بدن[1] بسیار پیچیده و حایز اهمیت گشته است. به طور کلی، در این دوران که جهان به پدیده­ای چندفرهنگی[2] تبدیل شده است، فناوری پیشرفته، انسان­ها را از کارخانه­های تولید صنعتی بیرون رانده، زمان و فضا به واسطه ارتباطات و سیستم­های حمل و نقل پرسرعت به میزان قابل­توجهی تغییرکرده است و مرزهای میان ملل، انسان­ها و فرهنگ­ها نفوذپذیر شده­اند، می­توانیم به چرخش نامحسوس اما حقیقی کانون­توجه اندیشه اجتماعی به مسائل مربوط به بدن، شهروندی، نظام اطلاعات، جهانی­شدن [3] و جهان­های سیبرنتیک اشاره کنیم ( سیدمن، 357:1386). امروزه بدن جزیی از مفهوم «خود» و عوامل کارکردی و ساختاری است و تعامل با محیط و دیگر مردم را امکان­پذیر می­سازد (لی­مون،1991: 127).

جذابیت جسمانی از جمله موضوعاتی است که در این دوران استانداردهای جدیدی پیدا کرده و از عوامل شکل­دهنده­ی روابط افراد محسوب می­شود، به طوری که مدیریت بدن واجد اهمیت و دلالت مضاعف گشته است و رفتارهای گوناگون بهداشتی نظیر بدن­سازی، رژیم­های غذایی، تجهیزات ورزشی و آرایشی مختلف برای مراقبت از بدن پدیدار شده است (رضایی و دیگران،1389: 142). داشتن بدن زیبا در وضعیت کنونی نشانه­ی ارزش­های اجتماعی و تا حدودی سازوکار قدرت و کنترل اجتماعی است. مطالعه زیبایی ظاهری و بدن انسانی از مسائل مهم جامعه امروزی است. سرچشمه این تحول از آنجاست که در جوامع پیشامدرن فرد در جمع مستحیل بود و انتخاب و تغییر شرایط موجود به مانند جوامع مدرن امروزی زمینه­ای برای ظهور پیدا نمی­کرد (خواجه نوری و دیگران،1390: 22).

در دوران مدرن، نوع مدیریت کردن ظاهر بدن به منزله یک معرف هویتی، در برداشت افراد از خویشتن خود و قضاوت­های دیگران در مورد نمای ظاهری آنان نقشی

 کلیدی پیدا کرده است (ابراهیمی و ضیاءپور،1391: 126). ممکن است اعضای یک گروه اجتماعی به واسطه­ی قضاوت، پاداش­دهی و تنبیه افرادِ دارای اندازه، شکل، وزن و عضله متفاوت، همدیگر را متقاعد کنند که بدن­هایی به لحاظ اجتماعی مقبول و شبیه بسازند (جونز و هی­یس،2009: 7). این حساسیت در میان زنان و دختران جوان بیش از مردان است (هوانگ و همکاران،2007: 7). بسیاری از زنان از ظاهر فیزیکی و بدن خود رضایت ندارند (اسپیتزر و همکاران،1999: 547). برای زنان، تصویر بدن و باریک اندامی با جذابیت، کنترل بر نفس، مهارت اجتماعی، موفقیت شغلی، و جوانی تداعی می­شود (گروگن،2000: 356). از منظری جامعه­شناسانه مبرهن است که کنترل و نظارتی که بر بدن زنان اعمال می­شود در خدمت تقویت و بازتولید نظم اجتماعی است؛ به تعبیر فوکو بدن زنان به عنوان سرمایه­ای اجتماعی تحت­تأثیر الزام اجتماعی­ای که ارزش و فرم آن را تعیین می­کند تغییر شکل می­دهد و این تغییر شکل به تغییر منزلت یا وضع اجتماعی آنان کمکی شایان­توجه می­کند (مهدوی و عباسی اسفجیر،1389: 132). به طورکلی بدن پدیده­ای است که به صورت اجتماعی برساخته می­شود (کریگر و اسمیت،2004: 941). بر این اساس، نظر به اهمیت فزاینده­ی بدن و شیوه­های مدیریت آن در دوران مدرن، از یک سو، و برجسته­شدن روزافزون این پدیده در جامعه­ی ما و تعارض آشکار ابعاد و مؤلفه­های آن، همچون آرایش دختران و زنان و استفاده از لباس­های چسبان و کوتاه و بدن­نما، با آموزه­های دینی و بافت اجتماعی، هنجاری، عرفی و قانونی (فاتحی و اخلاصی،1387: 10)، تحقیق حاضر در پی تبیین رابطه­ی مدیریت بدن با یکی از عمده­ترین متغیرهای تأثیرگذار در برساخت مرزبندی­های اجتماعی، یعنی سبک زندگی، و به طور کلی در پی تبیین سازوکار برساخت بدن در متن وضعیت عینیِ روابط و مناسبات اجتماعی می­باشد.

در چند دهه اخیر در ایران مدیریت بدن و تناسب اندام به عنوان معیار زیبایی و کنش فرهنگی مورد توجه زنان و دختران قرارگرفته است و اقدام برای رعایت رژیم غذایی و فعالیت­های مرتبط با مدیریت بدن به یکی از دغدغه­های شمار بسیاری از دختران و زنان ایرانی تبدیل شده است (احمدنیا،25:1385). حجم بالای پژوهش­های مرتبط با بدن در سال­های اخیر نیز مؤید این قضیه است که بدن به مسئله­ای اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است که هر روز بر دامنه توجه به آن و تأثیرات آن افزوده می­شود. مدیریت بدن به معنای نظارت و دستکاری مستمر ویژگی­های ظاهری و مرئی بدن است. این مفهوم به کمک معرف­هایی همچون­کنترل وزن از طریق ورزش، رژیم غذایی و دارو، دست­کاری پزشکی (جراحی بینی و پلاستیک) و میزان اهمیت دادن به مراقبت­های بهداشتی و آرایشی و استحمام روزانه، آرایش مو، آرایش یا اصلاح صورت، استفاده از ادکلن و انواع خوش­بوکننده، آرایش ناخن و لنز رنگی برای خانم­ها، به یک شاخص تجمعی تبدیل شده است که متغیری است با سه درجه نظارت سطح پایین، نظارت متوسط و نظارت سطح بالا. بدن و جذابیت جسمانی از موضوعاتی است که بر نحوه­ی رفتار افراد وگروه­ها تأثیرات مستقیمی دارد، به گونه­ای که مدیریت بدن به عنوان پدیده­ای که دارای تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خاص خود است به امری شایع و پراهمیت تبدیل شده است. افزایش تأکید بر بدن با چند عامل در ارتباط است که عبارتند از: «سیاسی­شدن بدن، عوامل جمعیتی، تغییر ماهیت بیماری، افزایش فرهنگ مصرفی، توسعه تکنولوژی­های جدید مرتبط با بدن، دگرگونی­های جدیدِ مرتبط با حرکت از مدرنیته­ به مدرنیته­ی متأخر، و در نظر گرفتن بدن به عنوان یک پروژه یا به مثابه یک پدیده­ی اجتماعی و بیولوژیکی ناتمام که در حال تغییر است» (موحد ودیگران،80:1389).

انسان­ها در برخوردهای روزمره­ای که با هم دارند از طریق به نمایش گذاشتن بدن­هایشان به عرضه­ی خود می­پردازند. تصور از بدن می­تواند تأثیرات عمیقی بر چگونگی تفکر و احساس افراد داشته باشد و حالتی از اطمینان و عزت نفس را جهت رویارویی با جهان اجتماعی به افراد اعطا کند. بدن همواره منبع لذت، سلامتی، زیبایی و جوانی بوده است. اما در عین حال به صورت بالقوه به عنوان جایگاه آلودگی، بیماری، اختلال و بی­نظمی، آشفتگی و ناخشنودی، خطرناک و رعب­آفرین به شمار رفته است که این امر لزوم توجه به نگه­داری نظام­مند از بدن و رفتارهای گوناگون بهداشتی نظیر بدن­سازی، رژیم­های غذایی، تجهیزات ورزشی و آرایشی مختلف برای مراقبت و مدیریت بدن را لازم و ضروری می­سازد. از ­طرف­ دیگر، رسانه­ها و وسایل ارتباط جمعی به ارایه­ی الگوهایی ایده­آل از بدن و وضعیت جسمانی می­پردازند؛ برنامه­های ترویج سلامتی انباشته از تصاویری از بدن­های زیبا، جوان، جذاب، دارای تناسب و لاغر هستند که تمامی افراد آرزوی داشتن آنها را در سر می­پرورانند. بدن­ها به محملی برای کسب هویت­های جدید و همچنین وسیله­ای برای کسب منزلت، پرستیژ، تمایز و مشارکت تبدیل شده است. در این میان، زنان همواره در مقایسه با مردان توجه بیشتری به بدن

یک مطلب دیگر :

منبع تحقیق با موضوع دانش آموز، اندازه گیری، دانش آموزان، طلاق

 و ظاهر فیزیکی خود داشته­اند. زنان نارضایتی بیشتری از بدن را تجربه می­کنند و نگرانی نسبت به بدن به یکی از مهمترین نگرانی­ها و دل­مشغولی­ها در زندگی آنان تبدیل شده است. از همین رو زنان پول، زمان و انرژی زیادی را معطوف فعالیت­های مرتبط با مدیریت بدن می­سازند تا ظاهرشان را به شکل آرمانی در آورند.

نحوه نگرش نسبت به بدن، مدیریت و کنترل آن از سبک­های زندگی تأثیر می­پذیرد. مفهوم سبک­زندگی پس از آن که ابتدا به ترتیب در آثار وبر، زیمل و وبلن پرورانده شد برای مدتی از رونق افتاد و سال­ها در جامعه­شناسی مسکوت باقی ماند و در این سال­ها بیشتر در پژوهش­های بازار مورد استفاده قرار گرفت. اما در سال­های نخست دهه­ی1990، سبک زندگی با آثار­ نظریه­پردازان­ اجتماعی و فرهنگی معاصر مانند بوردیو[4]، فدرستون[5]، شیلدز[6]، رایمر[7]و چَینی دوباره وارد مباحث جامعه­شناسی شد ( بنت،100:1386). سبک­های ­زندگی نتیجه­ی همه­ی انتخاب­ها و گزینش­هایی هستند که­ شخص نسبت به زندگی خود انجام می­دهد (گیبنیز و بوریمر،103:1384). «سبک­های زندگی برنامه­های خلاقی هستند که بر پایه نمایش توان و شایستگی مصرف­کننده استوارند و نشانگر تأمل فزاینده قلمداد می­شوند که افراد در عمل و دادوستدهای روزمره به نمایش می­گذارند» (چَینی، 97:1996). سبک­های زندگی شکل مهمی از توانمندی و قدرت­یابی فردی در متن مدرنیته­­ی متأخراست؛ این قدرت­یابی به سازماندهی خلاقانه­ی فضا مربوط می­شود. سبک­های زندگی بسیاری از رفتارهای متمایز و خاص­گرایانه را بر­ می­انگیزند و سبب تفاوت در بسیاری از کنش­های افراد و گروه­های انسانی می­شوند. اندی ­بنت اهمیت سبک زندگی در مدرنیته­ی متأخر را این­گونه متذکر می­شود: «سخن گفتن از سبک زندگی مدرن اخیر، به معنای سخن گفتن درباره­ی شیوه­ای از بودن است که در آن جنبه­های مختلف امور محلی – فضایل و معرفت­ها و آداب محلی –  به صورت تأملی اداره می­شوند و به صورت خلاقانه با مجموعه­ای از منابع ­فرهنگی[8] اقتباسی ترکیب می­شوند تا هویتی برساخته شود ( بنت، 103:1386). سبک­های زندگی نقش مهمی را در شکل­گیری کنش­ها و رفتارهای فرهنگی- اجتماعی افراد و گروه­ها دارد و شکل­هایی از ارائه خود و برساخته شدن هویت­های مدرن و متمایز را نشان می­دهند.

پژوهش حاضر در صدد است که به تبیین جامعه­شناختی رابطه­ی بین سبک ­زندگی و مدیریت بدن در میان زنان شهر سنندج بپردازد و تأثیر سبک زندگی بر نحوه­ی مدیریت بدن را نشان دهد. شهر سنندج به دلیل ویژگی­های خاص فرهنگی و همراهی با پدیده­های نوین هم از لحاظ فکری و هم از لحاظ کنشی – رفتاری از شهرهایی است که همواره پذیرای تغییرات و گشودگی­های فرهنگی بوده است و در این میان زنان نیز به واسطه تغییر در الگوهای نقشی و تولید و بازتولید هویت­های جدید زنانه به عنوان کنشگرانی خلاق در عرصه­های عمومی اجتماع حضور داشته­اند. در این میان مدیریت بدن به منزله کنشی اجتماعی/ فرهنگی و ذی­نقش در شکل­دهی به هویت جایگاهی کانونی در زندگی روزمره­ی بسیاری از زنان این شهر پیدا کرده است و همین امر انجام پژوهش­ آکادمیک در این حوزه را ضروری ساخته است.

1- 2 اهمیت و ضرورت تحقیق

مطالعات نشان داده­اند که انسان­ها از گذشته تا به حال بدن­های­شان را به لحاظ فرهنگی به روش­های گوناگون شکل داده­اند. این روش­ها دامنه­ای وسیع از راه­های سنتی همچون کنترل غذا و یا کشیدن گردن تا راه­های جدیدتر همچون استفاده از جراحی­های زیبایی را در بر می­گیرند. مسئله­ی زیبایی در جوامع گوناگون از مسائل جدی بوده و در فرایند انتخاب­های مردم نقشی مهم داشته است. پژوهش­ها حاکی از آنند که از جوامع بدوی تا جوامع مدرن صنعت زیبایی همواره مطرح بوده (مالسون، 2008) و انسان­ها با استفاده از وسایل گوناگون سعی نموده­اند خود را زیباتر نشان دهند. اگرچه زیبایی امری بسیار ذهنی است، اما همچنان که ریچر و کو اشاره می­کنند، آن را نمی­توان به سادگی موضوع علم زیبایی­شناسی و یا ذائقه تلقی کرد، بلکه ایده­های فرهنگی زیبایی شاخص و بیانی از ارزش­ها و باورهای اجتماعی هستند(ریچر و کو، 2004).

با گسترش فناوری­های ارتباطی و پدیده­هایی نظیر ماهواره و اینترنت، فرهنگ مدرن در جهان گسترش یافت و با فرایند جهانی­شدن، شبکه­های ارتباطی با این­که فرایند یکسان­سازی فرهنگ جهانی را دنبال می­کردند، امکان خلق تمایزات گوناگون فراهم آمد. این امر با مصرف ( کالاهای مادی و معنوی ) نمود عینی­تری به خود گرفت و ادبیات جدیدی با عنوان سبک زندگی وارد عرصه جامعه­شناسی شد (اباذری و چاوشیان،1381). در واقع انتخاب نوع ویژه­ای از سبک زندگی منجر به شکل دادن حوزه فردی و عمومی هر فردی می­شود. این مفهوم شامل مدیریت بدن و اصلاح بدن در حوزه فردی تا عضویت در گروه­های گوناگون اجتماعی، کسب موفقیت، سرمایه اجتماعی و … در عرصه­ی عمومی می­گردد (خواجه نوری،1389). سبک­های زندگی رفتارهای افراد را تغییر داده و افراد پیوسته بر اثر آن بر بدن­شان نظارت می­کنند و حتی آن­ را تغییر می­دهند.

حساسیت در میان زنان نسبت به بدن در مقایسه با مردان بسیار بیشتر است. این امر حتی موجب شده تا بیشتر پژوهش­های 30 ساله اخیر در حوزه نگرش نسبت به بدن در مورد این گروه انجام شود (تیگمن، 2001). نگرانی زنان نسبت به بدن­شان مشکلات زیادی را برای آن­ها ایجاد کرده است ( جراحی­های زیبایی، تاتو، لایپوساکشن و…) و همچنین آن­ها را به رژیم­های غذایی سخت­گیرانه و بدون نظارت پزشک سوق داده­اند(جانگ و لی، 2009). اگرچه در جامعه­ای مانند ایران آمارها بیشتر بر پایه­ی برآوردهای ژورنالیستی بوده و دقیق نمی­باشند، آن­چه به صورت گسترده مورد قبول قرار گرفته این است که مدیریت بدن در حال افزایش است. لذا درک و فهم این­گونه رفتارهای فرهنگی در جامعه می­تواند نشان­دهنده­ی تغییرات اجتماعی و فرهنگی در جامعه باشد و روشن سازد که چگونه امر فرهنگیِ برساخت و مدیریت بدن در کانون زندگی قشرهای مختلف جامعه ما از جمله زنان قرار گرفته است. بررسی علمی و آکادمیک مدیریت بدن می­تواند ما را در خوانش رفتارها و مصارف فرهنگی یاری دهد و آشکار سازد که مسائل و پدیده­های نوظهوری در جامعه ما سر بر آورده­اند که نادیده گرفتن و انکار آنها صرفاً پاک کردن یا تغییر صورت مسئله است.

1-3 اهداف تحقیق

اهداف این پژوهش به را می­توان ذیل دو نوع اهداف کلی و جزیی دسته­بندی کرد:

– هدف اصلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-07-30] [ 07:04:00 ب.ظ ]




گفتار دوم: مقدمات… 9

جایگاه مهدویت نزد اهل سنت… 9

الف. روایات مهدوی در مصادر اهل سنت… 10

ب. کتاب‌های ویژه امام مهدی از اهل سنت… 11

ج. قائلان به صحت احادیث امام مهدی در اهل سنت… 14

د. اهل سنت و ادعای تواتر در احادیث امام مهدی.. 15

صحاح سته. 18

صحیح بخاری.. 20

اشکالات بر صحیح بخاری.. 22

صحیح مسلم. 23

سنن ابوداوود. 24

اشکالات بر سنن ابو داوود. 26

سنن ترمذی.. 26

سنن ابن ماجه. 28

سنن نسائی.. 29

فصل دوم: احادیث مهدویت در صحاح سته. 32

احادیث عام مهدویت در صحاح سته. 33

1.حدیث دوازده خلیفه. 33

متن روایت در صحاح.. 33

نکات قابل استفاده از این روایت… 34

مصداق دوازده خلیفه. 35

  1. حدیث ثقلین.. 39
  2.  

متن حدیث… 39

نکات قابل استفاده از حدیث ثقلین.. 41

اهل بیت در حدیث ثقلین.. 42

  1. حدیث «معرفت امام» 46

متن حدیث… 46

نکات قابل استفاده از حدیث… 47

احادیث خاص مهدویت در صحاح سته. 49

شبهه مهم. 50

احادیث حسب و نسب امام مهدی.. 52

الف. مهدی، ازفرزندان عبد المطلب… 52

ب. مهدی از اهل بیت پیامبرa.. 52

ج. مهدی، از فرزندان فاطمه. 54

د. بررسی حدیث «اسم ابیه اسم ابی» 56

هـ.بررسی حدیث «مهدی از فرزندان امام حسنj است» 58

و. بررسی حدیث «الامهدی الاعیسی» 61

حدیث همنامی با پیامبرa.. 63

فصل سوم: مشخصات و علائم ظهور. 66

حتمی بودن ظهور. 67

محل ظهور. 68

علایم و نشانه‌های ظهور. 69

الف) فراگیر شدن ظلم و ستم و فتنه‌ها 69

ب) طلوع خورشید از مغرب… 72

ج) سفیانی و خسف در بیداء. 74

سفیانی.. 74

خسف در بیداء 76

د) پرچم‌های سیاه «رایات سود» 78

هـ) خروج دجال. 80

صفات ظاهری دجال. 83

یک مطلب دیگر :

 

محل خروج دجال. 83

دجال شخص است یا جریان؟. 84

و) نزول عیسی بن مریم. 86

نتیجه‌گیری.. 89

فهرست منابع و مأخذ. 91

مقدمه

بی تردید یکی از مولفه‌های مهم حیات اجتماعی بشر، مساله دین و اعتقادات دینی است؛ چرا که هویت آدمی با اعتقادات او شکل می‌گیرد. کمتر ملت و جامعه ای را می‌توان یافت که معارف دینی در آن رسوخ نکرده باشد. میان اعتقادات وبرداشت‌ها و تصورات آدمی، باورهای اصیلی است که با قطرت و عقل آدمی عجین شده و در طور تاریخ، ذهن انسان‌ها را به خود مشغول کرده است. یکی از این اعتقادات، اعتقاد به وجود منجی و موعود مصلح آخر زمان است که در هر ملت و مذهب و حتی بین معتقدان به ادیان غیر الهی نیز مطرح بوده است این اعتقاد، بین پیروان ادیان الهی، رنگ و بویی خاص به خود گرفته است و هر کس در این راستا، طبق معتقدات خویش، آن حقیقت موعود را انتظار می‌کشد.

این حقیقت، در عقاید و معارف اسلامی تحت عنوان «مهدی» تبلور یافته و اذهان را متوجه خود کرده است. بی تردید از بخش‌های مهم عقاید اسلام «اعتقاد به مهدویت» و ظهور امام مهدی عجل الله فرجهه شریف است.

هنگامی که آفتاب اسلام در جزیره العرب طلوع کرد و وجود مبارک رسول مکرمa رسالت الهی خویش را آوازه جهانیان کرد، همه مخاطبان را به آینده درخشان نوید داد. از اصول پذیرفته شده عقاید اسلامی، اعتقاد به مهدویت و ظهور امام مهدی است. می‌توان گفت کمتر موضوعی را می‌توان یافت که تا این اندازه به آن اهمیت داده شده و مورد اجماع همگان نیز باشد؛ الذا با قاطعیت می‌توان گفت: در اعتقاد به منجی آخر الزمان و مهدی موعود، نوعی وحدت نظر بین فرق مسلمین برقرار است؛هر چند در این میان؛ بعضی افراد با انگیزه‌های مبهم یا غرض ورزی یا از روی ناآگاهی و جهل به مبانی اسلامی، در صددند این بارو را برگرفته از اندیشه‌های یهودی و مسیحی یا باور صرفاً شیعی جلوه دهند. حتی این اندیشه را بر آمده از مسایل تاریخی چند قرن بعد از ظهور اسلام مطرح کنند، در حالی که این اندیشه –علاوه بر این که مطابق فطرت و عقل است – از قطعی ترین معارف و حیانی اسلام و بر گرفته از کلمات گهر بار پیامبر اعظمa میباشد. البته آیات قرآن نیز چنین وعده ای را مطرح کرده است. گفتنی است میان مسلمانان، کسانی یافت می‌شوند که این اندیشه متعالی را به نحوی خدشه دار کنند، ولی بین کلمات و نوشته‌های آن‌ها به طور ضمنی و التزامی، اصل اعتقاد به مهدویت را می‌توان یافت.

باید توجه کرد که موضوع امام مهدی نزد شیعه، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. شیعه، امام مهدی را فرزند امام حسن عسکریj و امام دوازدهم و آخرین خلیفه از خلفای دوازدهگانه می‌داند که نیمه شعبان سال 255 ق در سامرا تولد یافت. شیعه معتقد است اکنون، عالم از وجود این امام بهره مند است، هر چند به امر الهی، در دوران غیبت به سر می‌برد.

گفتنی است در طول تاریخ، عالمان فراوانی از اهل سنت در کتب خود به موضوع امام مهدی پرداخته وبسیاری از آن ‌ها به صحت احادیث مهدوی معتقد بوده اند. شمار زیادی از علمای اهل سنت، به تواتر احادیث مهدوی معقتد شده اند .

موضوع امام مهدی – بسیار جذاب بوده و به علاوه موجب انسجام و اتحاد در تفکر واندیشه اسلامی خواهد شد، به خصوص در زمان کنونی که از درون و بیرون دنیای اسلام بر طبل اختلافات کوفته می‌شود، بحث‌ها و گفتمان‌هایی چون گفتمان مهدویت و تطبیق آن در روایات فریقین، موجب اتحاد در تفکر و در نهایت اتحاد در عمل خواهد شد، ان شاء الله از آن جا که موضوع امام مهدی، مساله ای بسیار مهم و مورد توجه است و از طرف دیگر، معتبر ترین کتب حدیثی اهل سنت، «صحاح سته» است، تحقیق و بررسی این مطلب در صحاح سته، سودمند و حتی لازم است، لذا کوشیده ایم همه احادیث مهدوی این صحاح را بررسی کرده و مورد کنکاش و تحلیل قرار دهیم.

فصل اول: کلیات و مقدمات

 

گفتار اول: کلیات

تعریف مسأله

تبیین و بررسی مسئله مهدویت با توجه به کتب معروف و اصلی آنها (صحیح مسلم، صحیح بخاری، سنن ابن ماجه، سنن ابی داوود، سنن نسایی، سنن ترمذی) و همچنین بررسی احادیث راجع به امام زمانf و شرایط ظهور حضرت و حکومت حضرت مهدیf .

پیشینه تحقیق

بررسی حرکت تألیف اسلامی درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف سابقه ای طولانی دارد چرا که از زمان پیامبرa عزیزمان به آن پرداخته شده است. و فراوانی تألیف درباره مهدویت، حاکی از اهتمام رهبران جامعه اسلام (پیامبر و اهل بیتb) به این مسئله است.

حدود یک یا دو قرن پیش از ولادت امام مهدیf حرکت تألیف درباره مهدویت آغاز شده است، بسیاری از کتاب‌های این دوران تحت عنوان الغیبه تألیف شده اند و حتی اگر نام دیگری هم داشته به این نام مشهور گردیده اند، ، همان گونه که شهرت این تألیفات به این نام، دلیلی ضمنی بر کثرت آن هاست وبسیاری از علمای بزرگ شیعه، این پدیده را دلیلی بر صحت امامت امام مهدی منتظرf و صحت غیبت آن حضرت دانسته اند به عنوان نمونه سید بن طاوسe می‌فرماید:

«غیبت مولانا امام مهدیf که مخالفان و برخی موافقان از غیبت آن حضرت متحیر شده بودند، حجتی بر ثبوت امامت وی و امامت و پدران پاکش و جدش محمدa است؛ زیرا با نگاهی به کتاب‌های شیعه و غیرشیعه، مانند الغیبه ابن بابویه، الغیبه نعمانی، الشفا و الجلاء، در اخبار مهدی و صفات آن حضرت و حقیقت ثبوت و خروج آن حضرت اثر ابی نعیم الحافظ و دیگر کتاب‌هایی که به ولادت آن حضرت پرداخته اند و در کتاب الطرائف به آن‌ها اشاره کرده ام، درمی یابیم حضرت غیبتی طولانی خواهد داشت، به گونه ای که برخی معتقدان ایشان، از باور خود برمی گردند. اما اگر این غیبت طولانی نبود، مردم درباره امامت پدران آن حضرت اشکال وارد می‌کردند. لذا غیبت آن حضرت حجتی برای ائمهb و حجتی برای خود آن حضرت علیه مخالفانش شد که به امامت وی شک داشند و غیبتش را نپذیرفتند.»

بعد از تولد حضرتf این حرکت عظیم ادامه داشت تابه غیبت حضرت و بعد از آن تألیفات مهدوی به چند دسته تقسیم شدند:

اول: تألیفات در عصر غیبت صغرا

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:03:00 ب.ظ ]




مفهوم دیگری که در ادامه به بحث گذاشته می­شود “استحاله”است. استحاله در این جا به معنای تغییر بنیادین در یک گفتمان نیست، بلکه تغییر تدریجی در مفاهیم و دال­های مرکزی است، به حدی که بتوان گفتمان دهه هفتاد را همان گفتمان دهه شصت دانست و گفتمان دهه هفتاد را نیز همان گفتمان دهه هشتاد. اگر این گفتمان را در روند تاریخی آن بازشناسی کنیم ممکن است گفتمان دهه هشتاد را گفتمانی متفاوت و یا حتی متقابل در برابر گفتمان دهه شصت دانست. از همین رو است که به عقیده من اتخاذ رویکردی تبارشناسانه برای تحلیل هر گفتمانی مشخص است. اینکه سر حد یک گفتمان چیست و یا به عبارت دیگر آیا می­توان منشاء خاصی برای یک گفتمان قائل شد و آن را شناسایی کرد­، اما می­توان به شناسایی این امر پرداخت که یک گفتمان از چه زمانی توانسته است هژمونی خود را تا حدی مسلط کند. از این رو

 گفتمان رسمی جنگ، بدون شک ریشه در دهه­های پیش از انقلاب نیز دارد، اما آنچه اهمیت دارد این موضع است که این گفتمان در دهه شصت تو انسته است با دستیابی به یک حوزه گفتمانی، یعنی سینما، گفتمان خود را به عنوان گفتمان مسلط در دهه اول- معرفی کند. موضوع مهم دیگر به گفتمان رسمی کشور در طول این سه دهه

یک مطلب دیگر :

مسیرهای سیگنالینگ هایپرتروفی عضلانی

 بازمی­گردد. به واقع هدف من از انتخاب ‏سینمای جنگ، پیگیری گفتمان­های مسلط جمهوری اسلامی در طول این سه دهه بوده است. نتیجه به دست آمده حرکت تاریخی گفتمان در مواجهه با سایر گفتمان ها از یک رویکرد تخاصمی به سمت تفاوت فرهنگی است.

در ادامه کمال تشکر از خانم دکتر مهری بهار  را دارم که اگر نبود راهنمایی ایشان انجام این رساله ممکن نبود.نظریاتشان چون چراغی راه دشوار این رساله را روشن و بار سنگین آن را سبک کرد.وهمچنین ازآاقای دکتر تقی آزاد ارمکی و آقای دکترمحمودشارع پور سپاسگزارم.
1-1-  بیان مسأله:
سینمای جنگ در ایران که عموما با نام سینمای “دفاع مقدس”شناخته می­شود،­ به علت محور قرار گرفتن در
ایدئولوژی رسمی حاکمیت نتوانست در دوره­های مختلف –سه دهه اخیرـ به نحو باز و آزادی مورد ارزیابی و نقادی قرار گیرد. تفکرات انتقادی در این دوره به علت تابو شدن شدید این سوژه  اکنون اجتماعی شده  که هنوز هم بسیار مورد ارجاع تفکر حاکم قرار می­گیرد و سعی در حفظ “تقدس گونگی” آن می­شود، تنها توانست در حوزه­ی ادبیات و هنر به صورت عام و سینما به صورت خاص پرداخت آزاد گونه­تر و رهاتری به آن داده شود. چون حوزه­ی هنرگفتمانی است که به شکل نمادین و غیر مستقیم فهم ما از چیزها را قوام می­دهد . این حوزه می­تواند به شکلی نمادین برخی از جنبه­های نهی شده آن را در خود بازنمایاند. با این وجود فهم ما از وقایع جنگ تنها به بازنمایی­های روایی در فیلم­ها محدود نمی­شود و نیاز به واکاوی فیلم و کنار هم قرار دادن تکه­های این پازل دارد. من سه دوره­ی اصلی در بازنمایی فیلم جنگ را در این سه دهه از یکدیگر متمایز کرده­ام. هر یک از این سه دوره ویژگی­ها و شرایط اجتماعی خاص خود را داراست که می­توان این ویژگی­ها را در ابژه­های  بازنمایی شده در فیلم­ها شناسایی کرد.
تعداد صفحه : 124

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:02:00 ب.ظ ]




1-2-3-روش دیپلماتیک : 17

1-3-قضاوت : 18

1-3-1-معنای لغوی قضاوت : 19

1-3-2- معنای اصطلاحی قضاء : 21

1-3-3-انواع قضاوت : 26

1-3-3-1-قضاوت بر اساس نوع محکمه : 26

1-3-3-2-قضاوت بر اساس مستند صدور رای : 26

1-3-3-3-قضاوت بر اساس مرجع صدور جواز اذن : 27

1-3-4-اوصاف و شرایط قاضی در فقه اسلامی : 29

1-3-5-جایگاه قضاوت در قرآن : 34

1-4-داوری : 37

 

1-4-1-مفهوم داوری : 37

1-4-1-1-تعریف لغوی داوری : 37

1-4-1-2-معنای اصطلاحی داوری : 37

1-4-2-داوری در قرآن و روایات : 38

1-4-2-1-مفهوم داوری در فقه : 38

1-4-2-2-داوری در قرآن : 39

1-4-2-3- داوری در روایات… 40

1-4-3- نظرات موافقین و مخالفین مشروعیت قضاوت تحکیمی: 41

1-4-4- سابقه تاریخی داوری : 42

1-4-5- انواع داوری: 43

1-4-5-1- داوری داخلی و داوری بین المللی.. 43

1-4-5-1-1- داوری داخلی: 44

1-4-5-1-2- داوری بین المللی.. 44

1-4-5-2-داوری سازمانی و داوری موردی : 45

1-4-5-2-1 داوری سازمانی : 45

1-4-5-2-2-داوری موردی : 46

1-4-5-3-تقسیم داوری به تجاری و غیر تجاری (مدنی): 46

1-4-5-3-1-داوری تجاری : 47

1-4-5-3-2-داوری غیر تجاری یا مدنی : 47

1-4-5-4- داوری اختیاری و داوری اجباری : 48

1-3-5-4-1-داوری اجباری : 48

1-4-5-4-2-داوری اختیاری : 49

1-4-5-5-داوری قراردادی و داوری قانونی : 49

1-4-5-5-1-داوری قراردادی : 49

1-4-5-5-2-داوری قانونی : 49

فصل دوم: مبانی فقهی مشروعیت و عدم مشروعیت ارجاع دعاوی به محاکم غیر مسلمان. 51

مقدمه فصل دوم: 52

2-1- بررسی دلایل ممنوعیت و محدودیت ارجاع دعاوی به داوری و قضاوت اشخاص و نهادهای غیر مسلمان  55

اصول حاکم بر روابط بین المللی دولت های مسلمان. 55

2-1-1- قاعده نفی سبیل: 56

یک مطلب دیگر :

 

2-1-1-1- مفاد قاعده نفی سبیل.. 56

2-1-1-2- مدارک قاعده: 58

2-1-1-3- واژگان قاعده: 61

2-1-1-4- دلیل ایجاد منع و محدودیت از سوی قاعده: 66

2-1-1-5- شیوه استناد به قاعده: 68

2-1-1-6- مرجع تشخیص سبیل، سلطه و نفی آن: 70

2-1-1-7- برخی از مهمترین ویژگی های قاعده نفی سبیل: 72

2-1-2- قاعده منع تحاکم الی الطاغوت… 73

2-1-2-1- واژگان قاعده: 75

2-1-2-2- مهمترین ویژگیهای نظام طاغوتی: 77

2-2- مبانی فقهی و برخی دلایل مشروعیت ارجاع دعاوی به داوری و قضاوت اشخاص و نهادهای غیر مسلمان: 81

2-2-1- قاعده اضطرار:  (الضرورات تبیح المحضورات) 84

2-2-1-1- معنای اضطرار: 84

2-2-1-2- مفاد قاعده اضطرار : 85

2-2-1-3- شیوه استناد به قاعده: 89

2-2-2- قاعده لاضرر: (لاضرر و لا ضرار فی الاسلام) 93

2-2-2-1- معنای قاعده: 93

2-2-2-2- مفاد قاعده: 93

2-2-2-3- شیوه استناد به قاعده: 96

2-2-3- قاعده ضرورت حفظ نظام و منع اختلال در آن: 98

2-2-3-1- معنای نظام. 98

2-2-3-2- مفاد قاعده منع اختلال  در نظام: 100

2-2-3-3- شیوه استنادبه قاعده: 102

2-2-4- تقدیم دلیل اهم بر دلیل مهم (الاهم فالاهم – الاهم و المهم) 106

2-2-4-1- مفاد قاعده الاهم فالاهم: 107

2-2-4-2- شیوه استناد به قاعده: 110

نتایج تحقیق: 112

پیشنهادات: 115

فهرست منابع و ماخذ. 117

Abstract 125

چکیده:

اختلاف و منازعه، جزیی جدایی ناپذیر از زندگی اجتماعی انسانهاست. اما افراد به درستی به این نکته پی برده اند که دستیابی به اهداف و آرمانها جز در پرتو برقراری فضایی آرام و عاری از تشنّج امکانپذیر نخواهد بود. لذا همواره تلاش کرده اند با استفاده از روش های مسالمت آمیز، خصومات را فیصله دهند. داوری و قضاوت، از مهمترین ابزارهای دستیابی به این هدف محسوب شده و به ویژه، شیوه داوری به دلیل نیاز به صرف وقت و هزینه کمتر، ضمن امکان تعیین مقررات دادرسی براساس موافقت طرفین با استقبال روز افزونی مواجه شده است. از آن جایی که نظام قانونگذاری و اجرایی کشور ما مبتنی بر فقه اسلامی و بر خاسته از آموزه های دینی است لذا برقراری هر گونه روابط بین المللی می بایست براساس اصول خاصی صورت پذیرد. قاعده «نفی سبیل» به عنوان اصلی مسلم در چگونگی و تعیین محدوده برقراری روابط درجامعه ملل، نقش کنترل کنندگی و جهت دهی ارتباطات را عهده دار است. در این تحقیق که با هدف تحلیل فقهی ارجاع دعاوی به داوری و قضاوت اشخاص و نهادهای غیر مسلمان صورت پذیرفت، مشخص گردید اگر چه براساس ظاهر کلام فقها که مبتنی بر قاعده نفی سبیل و دیگر ادله فقهی است ارجاع دعاوی از سوی مسلمانان و دولتهای اسلامی به اشخاص و نهادهای غیر مسلمان، نا مشروع و غیر مجاز است اما با توجه به قواعد فقهی مهمی نظیر «اضطرار»، «لاضرر»، «منع اختلال در نظام» و «الاهم و الاهم»، چنین به نظر می رسد که در شرایط کنونی جهان می توان چنین ارجاعاتی را مشروع دانست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:01:00 ب.ظ ]




1-1-3-2رابطه ی قاعده ی درء با اصل احتیاط………………………………………………………………………………32

1-2مبحث دوم:مبانی…………………………………………………………………………………………………………………..33

1-2-1گفتار نخست مبانی روایی………………………………………………………………………………………………….33

1-2-1-1روایات امامیه……………………………………………………………………………………………………………….33

1-2-1-2روایات اهل سنت…………………………………………………………………………………………………………34

1-2-2گفتار دوم مبانی عقلی………………………………………………………………………………………………………..41

 

1-2-3گفتار سوم مبانی فقهی……………………………………………………………………………………………………….44

1-2-4گفتار چهارم ماهیت قاعده ی درء و کاربرد آن………………………………………………………………………45

1-3مبحث سوم:اقسام شبهه………………………………………………………………………………………………………….51

1-3-1گفتار نخست:شبهه حکمیه و موضوعیه………………………………………………………………………………..51

1-3-2گفتار دوم:شبهه خطا و شبهه اکراه……………………………………………………………………………………….58

1-3-3گفتار سوم:شبهه از نطر فقهه عامه………………………………………………………………………………………..62

1-3-4گفتار چهارم:شبهه بر اساس ارکان مجرمانه…………………………………………………………………………..65

1-3-4-1شبهه در رکن قانونی……………………………………………………………………………………………………..65

1-3-4-2شبهه در رکن روانی………………………………………………………………………………………………………66

1-3-4-3شبهه در رکن مادی……………………………………………………………………………………………………….68

فصل دوم:گستره ی قاعده،ملاک عروض شبهه و در آمدی بر مصادیق قانونی قاعده ی درء

2-1مبحث نخست: شمول قاعده…………………………………………………………………………………………………..71

2-1-1گفتار نخست:شمول قاعده نسبت به حدود…………………………………………………………………………..71

2-1-2گفتار دوم:شمول قاعده نسبت به قصاص……………………………………………………………………………..73

2-1-3گفتار سوم:شمول قاعده نسبت به دیات……………………………………………………………………………….78

2-1-4گفتار چهارم:شمول قاعده نسبت به تعزیرات………………………………………………………………………..79

2-1-5گفتار پنجم:شمول قاعده نسبت به مجازات های باز دارنده……………………………………………………..80

2-2مبحث دوم:ملاک عروض شبهه………………………………………………………………………………………………82

2-2-1گفتار نخست:بررسی احتمال نخست…………………………………………………………………………………..82

2-2-2گفتار دوم:بررسی احتمال دوم…………………………………………………………………………………………….83

یک مطلب دیگر :

 

2-2-3گفتار سوم:بررسی احتمال سوم…………………………………………………………………………………………..84

2-3مبحث سوم:مصادیق قانونی…………………………………………………………………………………………………….86

2-3-1گفتار نخست:در قانون مجازات اسلامی پیشین……………………………………………………………………..86

2-3-2گفتار دوم:در قانون مجازات اسلامی جدید…………………………………………………………………………..87

نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………………………..97

پیشنهادات………………………………………………………………………………………………………………………………….99

منابع………………………………………………………………………………………………………………………………………..100

چکیده

قاعده(ادرئو الحدود بالشبهات)که به اختصار قاعده درء نام گرفته است از مصادیق بارز قواعد فقهی است که در فقه و حقوق کیفری و حتی در صدور حکم در مراجع قضایی بدان استناد می شودمنظور ما از قاعده همان حکم کلی است که بر مصادیقش منطبق است وچون قاعده ی درء دارای عمومیت بوده و بر موارد متعددی صدق می کند  تحت عنوان یک قاعده مورد بررسی قرار می گیرد.

بی گمان مهمترین مستند قاعده درء روایات است. روایاتی که انتساب هیچ کدام از آنها به شارع مقدس ثابت نیست و این قاعده تنصیصی نیست بلکه اصطیادی است ولی به جهت وحدت روایات و هماهنگی آنها با مقاصد شارع مقدس اسلام سبب استقبال عامه شده است.لفظ الحدود در «الحدود تدرء بالشبهات» به معنای مطلق مجازات است. اما استعمال آن در خصوص مجازات معین یا نامعین از باب انطباق کلی بر یکی از مصادیق و افراد است و گرنه هیچ شاهد قرآنی و روایی وجود ندارد که ثابت کند لفظ حد در معنای مجازات معین حقیقت است و در دیگر معانی مجازی است. بنابراین عموم قصاص و تعزیرات را در بر می گیرد ولی در مورد ماهیت دیه اختلاف نظر وجود دارد و نظری که حاکی از جبران خسارت بودن است با واقعیات حقوقی سازگارتر است بنابراین مشمول این قاعده نمی شود.

کلمه شبهه در این قاعده به معنای عام به کار رفته است. در قاعده مورد بحث حکم وجوب دفع مجازات بر نفس طبیعت شبه بار شده است و نظر به صنف خاص (متهم و قاضی) ندارد و شبه بر هر کدام می توان عارض شود،بنابراین باید بگویم مجرای قاعده ی درء به مواردی منحصر است که دلیل چندانی بر حکم اعم از شرعی یا قضایی وجود ندارد و اصل حکم مورد تردید بوده و مجرای برائت است هنر این قاعده این است که در مواردی که ادله و اصول اقتضای مجازات دارند جاری شود و مانع اجرای حد گردد ولی به جهت اصطیادی بودن این قاعده دارای عموم و اطلاق نبوده و باید به قدر متیقن آن عمل کرد تا باعث سوء استفاده از قاعده نشود.

قاعده ی درء از نظر حقوقدانان اسلامی از قواعد تفسیری است.براساس نظریات انها باید حد عقلایی را در قاعده ی درء مد نظر داشت.

کلید واژگان:1.درء2.قاعده3.شبهه4.جهل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:01:00 ب.ظ ]