کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Purchase guide distance from tehran to armenia


جستجو



 



مقدمه

دستیابی به هدفهای علم یا شناخت علمی میسر نخواهد بود ، مگر زمانی که با روش شناسی [۱]درست صورت پذیرد . به عبارت دیگر تحقیق از حیث روش است که اعتبار می‌یابد نه موضوع تحقیق . روشهای تحقیق به عنوان هدایتگر جستجوهای علمی درجهت دستیابی به حقیقت به شکلهای مختلف دسته بندی می شوندکه هرکدام ازاین دسته بندی ها دربرگیرنده روشهای مختلفی هستند که کاربردها، مزایاومعایب خاص خودرا دارند. پژوهشگربایدتوجه داشته باشدکه اعتبار دستاوردهای تحقیق به شدت تحت تأثیر اعتبار روشی است که برای تحقیق خود برگزیده است (خاکی،۱۳۸۲).

منظور از روش تحقیق علمی، پیروی از رویه منظم و سیستماتیکی است که در جریان استفاده از روش­های آماری و مرتبط ساختن عوامل موضوع تحقیق باید رعایت گردد. در واقع روش تحقیق علمی، شامل اندازه گیری و ارزیابی و مقایسه عوامل بر اساس اصول و موازین پذیرفته شده از طرف دانشمندان، برای حل مشکلات و مسائل بوده و مستلزم قدرت اندیشه و ظرفیت تعمق، تشخیص، قضاوت و ابتکار است (کیقبادی و ستاری، ۱۳۵۴، ۲۰)

در این فصل به منظور آزمون فرضیه ها از روش داده های تلفیقی ایستا و پویا استفاده شده است. در روش داده های تلفیقی ایستا پس از انجام آزمون های اولیه و تخمین مدل، اقدام به برآورد ضرایب مدل با استفاده از روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی (EGLS) می گردد.

در این فصل مراحل انجام تحقیق مورد بررسی قرار می­گیرد. روش تحقیق، ویژگی­های تحقیق، فرضیه­های تحقیق، جامعه مطالعاتی، نحوه جمع­آوری داده­های مربوط به متغیرهای تحقیق و چگونگی تجزیه و تحلیل این اطلاعات نیز در این فصل مورد توجه قرار گرفته است.

۳ ـ ۲  روش تحقیق

دشوارترین گام در فرآیند تحقیق، مشخص کردن مسئله مورد مطالعه است. نخست آن­که درباره یک چیز، یک مانع یا یک موقعیت مبهم تردید وجود دارد، تردیدی که نیازمند تعیین است. در هر تحقیق ابتدا باید نوع، ماهیت، اهداف تحقیق و دامنه آن معین شود تا بتوان با استفاده از قواعد و ابزار مناسب و از راه­های معتبر به واقعیت­ها دست یافت (سرمد و همکاران، ۱۳۸۱، ۱۷۰).

بنابراین پژوهش حاضر از نظر طبقه­بندی بر مبنای هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. هدف تحقیق کاربردی، توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. هم چنین تحقیق حاضر، از نظر روش و ماهیت از نوع تحقیق توصیفی ـ همبستگی است. در این تحقیق هدف، تعیین میزان رابطه متغیرهاست. برای این منظور بر حسب مقیاس­های اندازه­گیری متغیرها، شاخص­های مناسبی اختیار می­شود (همان منبع، ص۱۷۲). تحقیق حاضر از نوع پس رویدادی (با استفاده از اطلاعات گذشته) بوده و از لحاظ هدف کاربردی است. به منظور گردآوری ادبیات تحقیق از روش کتابخانه‌ای استفاده شده است. روش این تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی مبتنی بر داده‌های ترکیبی است و برای بررسی میان متغیرهای مستقل و وابسته آن از روش آماری رگرسیون چند متغیره استفاده می شود. تجزیه و تحلیل داده‌ها بر اساس روش مطالعه داده‌های ترکیبی[۲]رگرسیون داده‌های ترکیبی با اثرات ثابت (پنل) است.

تحقیق توصیفی، آنچه را که هست توصیف و تفسیر می کند و به شرایط یا روابط موجود، عقاید متداول، فرآیندهای جاری، آثارمشهود یا روندهای درحال گسترش توجه دارد. توجه آن در درجه اول به زمان حال است، هرچند غالباً رویدادها وآثارگذشته را نیزکه به شرایط موجود مربوط می شوند مورد بررسی قرارمی دهد (جان بست [۳]،۱۲۵،۱۳۷۱).

[۱]-Methodology

[۲]-Panel Data

[۳]-Best

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-02-31] [ 11:34:00 ب.ظ ]




 

1-1 مقدمه

شادکامی[1]، خوشحالی، خرسندی و خشنودی کلماتی هستند که از نقطه نظر ادبی، تقریباً دارای بار معنایی مشترکی  می باشند، اما از دیدگاه روان شناختی هر کدام پیام متفاوتی را ارائه می دهند.

شادکامی از مهمترین نیازهای روانی بشر است که تاثیر عمده ای بر شکل گیری شخصیت و سلامت روان دارد. بالندگی، سرزندگی و نشاط روانی انسان به دلیل تأثیرقابل ملاحظه ای که بر تمامی جنبه های شخصیتی انسان وچگونگی بروز و ظهور رفتارهای مختلف او دارد، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. از هنگامی که مارتین سلیگمن[2] (2002) رویکرد “روان شناسی مثبت نگر[3] ” را به جامعه روان شناسی معرفی نمود، حدود دوازده سال می گذرد و در این مدت کوتاه شاهد به وجود آمدن یک مکتب جدید با نظریه ها، پدیده ها و مفاهیم مختلف بوده ایم. اگرچه این مفاهیم و اصطلاحات امروزی از ابتدای پیدایش دانش بشری، توسط فیلسوفان و دانشمندان یونانی، هندی و ایرانی مورد بحث و چالش بسیار قرار گرفته اند، اما سلیگمن و همکارانش با استفاده از روش علمی و طبقه بندی مفاهیم توانستند مجموعه کاملی از این کلمات را در یک مکتب جدید فکری با عنوان رویکرد مثبت نگر معرفی نمایند.

در سال 2002 میلادی، مارتین سلیگمن (2002) با بیان نظریه شادکامی که به مفهوم «اودایمونیا[4]» ارسطو شباهت بسیاری دارد، گام بزرگی را در جهت تعریف شادکامی برداشت. . ارسطو شادکامی را در خوب بودن، نیکی کردن و زندگی  در سایه آن می دانست و سلیگمن به پیروی از این جمله، شادکامی حقیقی را رسیدن به فراخنای شناسایی و رشد توانایی (کنجکاوی، نیروی حیاتی و قدردانی) در بازی، کار و عشق بیان کرده است (سلیگمن، 2002).

در طی سال های اخیر، بررسی تجربه شادکامی نیزتوسط روان شناسان و جامعه شناسان افزایش یافته است و روان شناسان علاقمند به حیطه روان شناسی مثبت نگر،توجه خود را بر منافع بالقوه احساس های مثبت، نظیراحساس شادکامی معطوف کرده اند؛ چرا که می توان به آن، به عنوان یکی از مؤلفه های سلامت روان نگاه کرد.

درهر جامعه ای ،قسمتی از برنامه ریزی  برای داشتن آینده ای مطلوب و کارآ در آموزش و پرورش آن جامعه صورت می پذیرد .جایی که جوانه های امید و نشاط هر جامعه ای در آن رشد می نماید و بدون تردید اگر دانش آموزان که سرشار از نیرو و ظرفیت های بکر هستند از سلامت روان و نشاط و طراوت فکری و جسمی برخوردار باشند ،نقش تعیین کننده ای درتعیین سرنوشت آینده ی جامعه خود دارند.

برنامه­ریزان و دست اندرکاران و مسئولین جامعه با حمایت هایی که از نسل در حال رشد خواهند داشت می توانند موجب افزایش سلامت روان افراد شده و استعداد های درونی آنان را شکوفا کنند.لذا پژوهش حاضر به دنبال آن است تا رابطه احساس پیوستگی ونارسایی هیجانی با شادکامی را مورد بررسی قرار دهد.

 

1-2 بیان مسئله                                                              

یکی از نعمات الهی که خداوند به انسان عنایت فرموده ، نعمت سلامتی است که یکی از ابعاد آن بعد روانی است. از نیازهای روانی انسان ،که اهمیت زیادی دارد ،شادی و نشاط در زندگی است .شادی به زندگی معنا می بخشد و موجب نشاط روحی و سلامتی و افزایش توانایی می شود. انسان شاد می تواند قله های موفقیت را طی نماید و در اجتماع نقش سازنده ای داشته باشد.

شادی و نشاط ،از جمله حالتهای فراگیر شخصیت انسان است که برنگرش ها، باورها، احساسات و رفتار او تاثیر شگرفی می گذارد و می تواند همه جنبه های شخصیت او را در حال و آینده، دستخوش تغییر و تحول کند (گلدبرک [5]،2000،به نقل از اکسیان،1383).

شادکامی[6] به عنوان یکی از مهمترین نیازهای بشر همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. شادکامی، حالت خوشحالی و سرور (هیجانات مثبت)، راضی بودن از زندگی و فقدان افسردگی واضطراب (هیجانات منفی) است (آرگایل[7] ،2001). رجاس[8] (2007) شادکامی را به عنوان مجموعه ای از عواطف و نوعی ارزیابی شناختی از زندگی تعریف می کند. وی آن را درجه ای از کیفیت زندگی افراد می­داند که به طورکلی مثبت ارزیابی می شود. افراد شاد، خود را به عنوان دارندگان ویژگی های مثبت می بینند که به وقایع زندگیشان کنترل دارند.

شادکامی پیامدهای مثبتی بر سبک زندگی و موفقیت تحصیلی افراد دارد و میل به انجام رفتارهایی که با موفقیت تحصیلی مرتبط هستند را افزایش می دهد. این توضیح ریشه در مطالعات بسیاری دارد که بیان کرده اند شادکامی به فعالیتهای جذاب و تولید کننده منجر می شود . شادکامی به عنوان یک عاطفه مثبت می تواند روابط بین فردی را تسهیل کرده و پیامدهای مثبت گسترده ای بر شناخت، سطح فعالیت اجتماعی و سلامتی داشته باشد (علی پور و همکاران ،1389).

با توجه به اهمیت تاثیر شادکامی برحیطه های مختلف زندگی، بحث پیرامون روشهای ایجاد و افزایش شادکامی ضروری می نماید. تحقیقات زیادی در زمینه ی تشخیص صفات افراد شادکام صورت گرفته که برخی صفات از قبیل روابط اجتماعی ، خود کنترلی، عزت نفس و … برای افراد شاد تشخیص داده اند . آلبر کستن[9] (2003) معتقد است که تجربه استرس، احساس شادکامی را کاهش می دهد یعنی هرچه فرد استرس بیشتری را تجربه نماید.از میزان شادکامی او کاسته می شود و سلامت روان را تهدید می کند. در سالهای اخیر ،اعتقاد براین است که درنظر داشتن شادی و طراحی برنامه هایی برای شاد بودن، باعث افزایش شادمانی می شود و غالبا شادکامی توام با کارکرد مطلوب و سلامتی روانی همراه بوده و با احساس پیوستگی در ارتباط می باشد.

احساس پیوستگی[10] سازه ای است که توسط آنتونوسکی[11] (1993) برای نشان دادن مقابله موفقیت آمیز دربرابر فشارزاهای زندگی بیان شده است . آنتونوسکی (1993) احساس پیوستگی را به عنوان سازه ای تعریف کرده است که جهت گیری کلی فرد و احساس اعتماد و پویایی مداوم و فراگیر را در زندگی و دنیای پیرامون وی نشان می دهد. احساس پیوستگی باعث می شود فرد تحریکات درونی و بیرونی دریافت شده را در زندگی سازمان یافته تر ،قابل پیش بینی تر و توضیح پذیر تر درک نماید. به بیان ساده تر، احساس پیوستگی به ادراک و احساسات فرد اشاره می کند که زندگی برای او قابل درک، کنترل پذیر و پرمعنی است. آنتونوسکی (1993) معتقد است احساس پیوستگی در طول دوران کودکی و نوجوانی رشد می کند و این رشد تا 30 سالگی ادامه دارد (اشنایدر،بوچی،اسنسکی و کلاقفر[12]،2000).

مونزو نورکوال[13] (2006) به این نتیجه رسیدند که احساس پیوستگی بر بهبود کیفیت زندگی و تندرستی بیماران مزمن تاثیر زیادی دارد .دراگست ، اید ، نیگارد ،بوندوک ، نورت ود و ناتویگ[14] (2009) در پژوهشی نشان دادند که احساس پیوستگی با کارکردهای اجتماعی و تندرستی جسمانی و شادکامی رابطه مثبت دارد.

1-Happiness

2-Martin seligman

3-Positive psychology perspective

4-Eudoimonia

[5]Coldberg

[6]Happiness

[7]Argyle

[8] Rojas

[9]Alberekstan

[10]Sens of coherence

[11]Antonovsky

[12]Schnyder,Buchi,Sensky&Klaghofer

[13] Moons & Norekval

[14]Dragest , Eide , Nygaard , Bondevik , Nortvedt & Natvig

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]




اهمیت و ضرورت پژوهش

با توجه به اهمیت و نقش شادکامی در ابعاد همه جانبه زندگی افراد، در سالهای اخیر، پژوهشگران مختلف به بررسی عوامل موثر بر شادکامی علاقه مند شده اند در این زمینه پرسش های مهمی مطرح شده است؛ ازجمله اینکه آیا شادی در خانواده نهفته است یا در اجتماع؟ آیا شادی ریشه در محیط دارد یا وراثت؟ آیا بین جنسیت و شادی رابطه ای وجود دارد؟ و… (آرگایل ، ۲۰۰۱ ترجمه گوهری و همکاران ،۱۳۸۲). چنین پرسش هایی نشان از اهمیت شادکامی دارد. این مهم در مورد دانش آموزان که قشر آینده ساز جامعه اند ، اهمیتی دو چندان می یابد.

به عبارت دیگراهمیت شادکامی به عنوان یک شاخص مثبت و توجه به جمعیت عظیم دانش­آموزان انتظار می رود نوجوانان نسبت به سایر گروه­های سنی از شادکامی بیشتری برخودار باشند تا زمینه­ی رشد همه جانبه­ی آنان فراهم شود، چرا که شادکامی می­تواند زمینه موفقیت تحصیلی دانش­آموزان را فراهم کند، بنابراین ضروری است که در مدارس به شادکامی و عوامل مؤثر بر آن توجه ویژه مبذول شود تا شاهد عملکرد تحصیلی مناسب در دانش­آموزان باشیم ولی امروزه در مدارس، بحث روانشناسی مثبت نگر آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته است و لازم است در پژوهش­هایی اهمیت این موضوع آشکار گردد تا در مدارس با آگاهی از تأثیر و نقشی که روانشناسی مثبت نگر می­تواند در وضعیت تحصیلی دانش­آموزان داشته باشد، زمینه پیشرفت دانش­آموزان بیشتر فراهم گردد. در راستای توجه به این مهم و با توجه به اینکه هنوز در ایران پژوهش­هایی در زمینه احساس پیوستگی، نارسایی هیجانی و شادکامی صورت نگرفته است ضرورت پژوهش حاضر رخ می نماید.

 

۱-۴ هدف کلی پژوهش

هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی شادکامی براساس احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی می باشد.

 

 

۱-۴-۱ اهداف جزیی

  • تبیین رابطه بین احساس پیوستگی با شادکامی
  • تبیین رابطه بین نارسایی هیجانی با شادکامی
  • پیش­بینی شادکامی بر اساس احساس پیوستگی
  • پیش­بینی شادکامی بر اساس نارسایی هیجانی
  • پیش­بینی شادکامی بر اساس احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی

 

 

۱-۵ سوال­های پژوهش

  • آیا بین احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با شادکامی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد؟
  • آیا ابعاد احساس پیوستگی قادر به پیش بینی شادکامی دانش­آموزان می باشد؟
  • آیا ابعاد نارسایی هیجانی قادر به پیش بینی شادکامی دانش­آموزان می باشد؟

۴- کدامیک از متغیرهای احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی پیش بینی قوی تری برای شادکامی می باشد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]




 

1-6 تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش

1-6-1 تعاریف نظری

الف) شادکامی

شادکامی یعنی احساسات خوشایند مثل لذت، احساس کیف کردن و احساس شادی است. آرگایل[1] (2001) معتقد است که شادکامی سه بعد دارد: بعد شناختی شادمانی که رضایت از زندگی نام داد، بعد عاطفی شادمانی که احساس خوشی است و بعد سوم شادمانی، نداشتن عواطف منفی و افسردگی و اضطراب است (آتش پور، 1381).

 

ب) احساس پیوستگی

آنتونوسکی (1987) احساس پیوستگی را به عنوان یک سازگاری و خوگیری جهانی تعریف می­کند که حدودی را بیان می­کند که فرد دارای اندیشه پایدار و فراگیر و نافذ و احساس پویایی و اعتماد به عنوان عملکرد حس قابل درک و فهم، قابلیت مدیریت و هدفمند بودن فرد را شامل می­شود. آنتونوسکی معتقد است که احساس پیوستگی یک منبع مقاومت تعمیم یافته­ای است که اثرات استرس را بر سلامت تعدیل می­کند؛ این تعدیل از این طریق انجام می­گیرد که احساس پیوستگی، روش­های سودمند و مفیدی از برخورد با عوامل استرس­زا را در اختیار افراد قرار می­دهد و لذا این احساس، آن افراد را قادر می­سازد تا در برابر اثرات استرس­های زندگی مقاومت  بیشتری از خود نشان دهد (زهراکار، 1387).

 

ج) نارسایی هیجانی

نارسایی هیجانی سازه شخصیتی است که با فقدان خیال­پردازی، ظرفیت کم برای افکار سمبلیک و ناتوانی برای تجربه و بیان هیجانات مثبت مشخص می­شود. نارسایی هیجانی به حالتی اطلاق می­شود که در اثر آن فرد در درک پردازش و هیجانات خود مشکل دارد (سیفنوس[2]، 1973).

 

 

 

 

1-6-2 تعاریف عملیاتی

الف) شادکامی

در این پژوهش منظور از شادکامی میزان نمره ای است که هرشرکت کننده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد[3] علی پور و نوربالا (1378) بدست آورده است. کسانی که نمره بالاتری کسب می کنند از میزان شادکامی بیشتری برخوردارند.

 

ب) احساس پیوستگی

در این پژوهش منظور از احساس پیوستگی آنتونوسکی (1987)  نمره ای است که هر آزمودنی از پرسشنامه 29 سوالی احساس پیوستگی[4] کسب نموده است.

 

ج) نارسایی هیجانی

در این پژوهش منظور از نارسایی هیجانی ریف و همکاران (2005) میزان نمره ای است که هر آزمودنی از پرسشنامه 20 سوالی نارسایی هیجانی[5] کسب نموده است.

 

 

 

 

 

[1]- Argyle

[2]- Sifneos

[3] Oxford  happiness inventory

[4] Sens  of  coherence  in ventory

[5] Alexithymia   inventory

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ب.ظ ]




 

۲-۱ مبانی نظری شادکامی

شادکامی و نشاط به عنوان یکی از مهمترین نیازهای روانی بشر، به دلیل تأثیرات عمده ای که در مجموعه زندگی انسان دارد، همیشه ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. شادکامی ناشی از قضاوت و داوری انسان درباره چگونگی گذراندن زندگی است. این نوع داوری از بیرون به فرد تحمیل نمی شود، بلکه حالتی است درونی که ازهیجانهای مثبت تأثیر می پذیرد (مایرز و دینر[۱]،۱۹۹۵).

بر این اساس، شادکامی برنگرش و ادراکات شخصی مبتنی است و برحالتی دلالت می کند که مطبوع و دلپذیراست و از تجربه­ی هیجانهای مثبت و خشنودی از زندگی نشأت می گیرد(هیلز[۲] و آرگیل،۲۰۰۱). انسان از دیرباز به دنبال این بود که چگونه می تواند بهتر زندگی کند و چه چیزی موجبات رضایتش را فراهم می سازد و با چه ساز و کارهایی می تواند از زندگی در این دنیا لذت ببرد. همه اینها به نوعی به مفهوم شادکامی و نشاط مربوط می شود (دیکی[۳]،۱۹۹۹).

بی شک همه ما به طور فطری، در جستجوی حالات مطلوب و خوشایند هستیم. این حالات ریشه در احساسات ما دارد. روانشناسی مثبت نگر به عنوان رویکرد تازه ای است که در اواخر سده ی بیستم میلادی پا به عرصه ی وجود نهاده وافق تازه ای را پیش روی روانشناسان و پژوهشگران گشوده است، که این رویکرد در فهم و تشریح شادی و بهزیستی ذهنی و همچنین پیش بینی دقیق عواملی که بر آنها مؤثرند، تمرکز دارد. در این نوع روانشناسی، به جای تأکید بر شناسایی و مطالعه کمبودهای روانی و کاستیهای رفتاری و ترمیم یا درمان آنها، به شناخت و ارتقای وجوه مثبت و نقاط قوت انسان توجه و تکیه می شود.

مفهوم شادی از دیرباز مورد توجه دانشمندان مختلف بوده است و سعی در شناختن آن داشته­اند ابن سینا معتقد است که عقل می داند که شادکامی در چیزهای فانی یافت نمی شود. او می گوید که شادکامی واقعی رسیدن انسانها به کمال در قدرت اندیشه و عمل است. غزالی معتقداست که شادکامی واقعی بشر  در نتیجه دانش است. او معتقد است شادکامی بشر در شناخت و پرستش و بندگی خداست و پیروی از دین راه شادکامی است. اکونیاس معتقد است که شادکامی وحدت با خداست. او می نویسد که مردم به کمال می رسند و به وسیله پرهیزگاری به سمت اعمالی که مستقیماً به سوی شادکامی هدایتشان می کند، حرکت می­کنند (دیویس[۴] ،۲۰۰۳).

ازدیدگاه کانت، شادکامی پاداشی طبیعی است برای رفتار پرهیزگارانه و با فضیلت، بنابراین رفتار اخلاقی باید منجر به شادکامی شود(دور[۵] ،۲۰۰۲).

افلاطون در کتاب جمهوری به سه عنصر در وجود انسان اشاره می کند که عبارت از: قوه تعقل یا استدلال، احساسات و امیال است. افلاطون، شادکامی را حالتی از انسان می داند که بین سه عنصر تعادل و هماهنگی وجود داشته باشد(دیکی، ۱۹۹۹).

از نظر ارسطو شادکامی منوط به راضی بودن از حالات، شرایط یا عملی خاص در زمان و مکان مشخص بود. پر واضح است که در این دیدگاه خشنودی فرد برشرایط عینی استواراست. زیرا در ابعاد مکان یا زمان قرار می گیرد. اما ارسطو فقط بر همین دو بعد اشاره ندارد. او معتقد بود بنیان فرد در شادکامی او مؤثر است و اینکه تلاش هایش به بارنشسته باشد و فرزندان نیکو پرورش داده باشند و موفقیت شغلی کسب کرده باشند. اما برخلاف تفکر ارسطویی شادکامی نوعی از احساس رضایت ذهنی است نه احساس رضایت عینی(اسدی،۱۳۸۲). آرگایل(۲۰۰۱)به عنوان پیشگام درنظریه پردازان شادکامی، ارتباطات اجتماعی را از مؤلفه های مهم شادی می داند و پیوندهای نزدیک همچون دوستی، عشق و ازدواج را از نمونه های بارز و اثرگذار بر بهکامی شمرده است.

وینهون[۶] (۱۹۸۸)، شادکامی رابه عنوان مجموعه ای از عواطف و ارزیابی شناختی از زندگی تعریف کرده است و آن را درجه ای از کیفیت زندگی افراد می داند که به طورکلی مثبت ارزیابی می-کند(رجاس،۲۰۰۷، نقل ازپائیزی،۱۳۸۶).

برای دانلود متن کامل پایان نامه ها اینجا کلیک کنید

به عبارت دیگر، شادمانی به این معناست که فرد چقدر از زندگی خود لذت می برد. همچنین آیزنک[۷] (۱۹۳۸به نقل ازفرانسیس، براون، لستر و فیلیپ چالک[۸]، ۱۹۹۸) شادکامی را به عنوان برونگرایی پایدار در نظر گرفت و خاطرنشان ساخت از زمانی که عواطف مثبت در شادکامی مورد توجه قرارگرفت، شادکامی با جامعه پذیری آسان و تعامل مطلوب و لذت بخش با دیگران مرتبط دانسته شد.

در ارتباط با شادکامی، دو دیدگاه اصلی وجود دارد: دیدگاه لذت گرایی که براساس اصول لذت گرایی، موجودات زنده برانگیخته می شوند تا به دنبال لذت باشند و از درد اجتناب نمایند. لذت گرایی به طور معمول در چارچوب احساس هایی مفهوم سازی می شود که با ناشی از تحریک دستگاههای حسی مختلف (بینایی، شنوایی، چشایی، بویایی و لامسه) است و یا ناشی از بمباران حسی(برانگیختگی) است. بر اساس اصول لذت گرایی، احساس ها را می توان به صورت پیوستاری نمایش داد که عاطفه ی مثبت دریک انتها و عاطفه ی منفی در انتهای دیگران قرار دارد. شادی بالاترین سطح عاطفه ی مثبت است. شادی از نظر عصب شناختی به وسیله کاهش سریع سرعت شلیک عصبی، فعال می شود. رهایی از درد جسمی، رهایی از نگرانی ها، حل کردن مسأله دشوار و پیروز شدن در رقابتی اضطراب انگیزنمونه ی الگوی کاهش برانگیختگی عصب شناختی شادی است (ریو،۱۳۸۶).

لازاروس[۹] (۱۹۸۵) اشاره می کند که تحریک دو یا چند موضوع مربوط به هم، هیجان جدیدی تولید می کند که بازتابی از ترکیب آنهاست. در الگوها و نظریه های ارائه شده پیرامون شادی، مؤلفه های درون فردی و میان فردی چندی مطرح شده است.

[۱] Myers & Diener

[۲] Hilss

[۳] Dickey

[۴] Davies

[۵] Door

[۶] veenhoven

[۷] Eysenck

[۸] Francis, Brown, Lester & Philip chalk

[۹] Lazarous

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم