3-1- لزوم توجه به حقوق کودکان. 36
3-2- پروتکل اختیاری جدید الحاقی کنوانسیون حقوق کودك.. 37
3-3- ایام کودکى ازدیدگاه فقه. 38
3-4- بلوغ در لغت و اصطلاح. 38
3-5- علت اختلاف فقها در تعیین سن بلوغ. 39
3-6- ایام کودکى از دیدگاه قوانین جمهورى اسلامى ایران. 40
3-6-1- کودکی.. 40
3-6-2- پایان کودکی.. 41
3-7- کنواسیون حقوق کودک.. 42
3-7-1- سابقه تاریخی کنوانسیون حقوق کودک.. 42
3-7-2- نگاهی به کنوانسیون حقوق کودک.. 43
3-8- تعریف و مفهوم کودک از دیدگاه کنوانسیون حقوق کودک.. 44
3-9- قوانین مربوط به کودکان. 45
3-10- کودکان خیابانی.. 52
3-10-1- رویکرد همه جانبه به موضوع حمایت و ارتقای حقوق کودکان خیابانی.. 53
3-11- وضعیت برخی از کشورها، نسبت به کنوانسیون حقوق کودک.. 55
3-12- ایران و کنوانسیون حقوق کودک.. 57
3-13- بررسی جایگاه حقوق كودك و نوجوان در اسلام. 59
3-13-1- تاریخچهی حقوق كودك در آستانهی ظهور اسلام. 59
3-13-2- بررسی حقوق كودك پس از ظهور اسلام. 60
3-13-3- حقوق كودكان و نوجوانان در فقه اسلامی.. 62
3-14- قتل فرزند توسط والدین از نگاه فقه اهل سنت و شیعه. 63
3-15- حقوق كودك در جوامع اسلامی مبتنی بر مسایل فقه اسلامی.. 64
فصل چهارم: شرایط و آثار فرزندخواندگی
4-1- تعریف و ضرورت توسعه نهاد فرزندخواندگی.. 67
4-2- فرزندخواندگی در حقوق ایران. 68
4-2-1- فرزندخواندگی در قانون ایران. 68
4-3- بررسی فرزند خواندگی در حقوق ایران وفرانسه. 70
4-3-1- فرزندخواندگی.. 70
4-3-2- تشریفات قانونی و شرایط سرپرستی از کودک بیسرپرست.. 72
4-3- فرزندخواندگی در قانون جدید (مصوب 1392) 80
4-5- ازدواج با فرزند خوانده 85
4-5-1- تصویب قانون ازدواج با فرزند خوانده 87
4-5-2- مزایای قانون ازدواج با فرزند خوانده 88
4-5-3- معایب قانون ازدواج با فرزند خوانده 89
4-5-4- نقدی بر قانون ازدواج با فرزندخوانده 90
4-6- فرزندخوانده و بهره مندی از ارث.. 91
4-7- نتیجه گیری.. 92
منابع. 97
چکیده
مسأله فرزند خواندگی قدمت و سابقه بسیار طولانی دارد و در مذاهب گذشته مورد توجه و معمول بوده است، پیش از ظهور اسلام نیز این امر به دلیل وقوع موارد چندی متداول و رایج بوده است. امروزه به دلیل آن که بسیاری از خانوادهها امکان فرزندار شدن برای آنها وجود ندارد، فرزند خواندگی در کشورهای گوناگون جهان امری معمول و متداول و رایج میباشد و در حقوق کشورهای مختلف راهکارهایی برای حمایت از فرزند خواندهها و خانوادههای جدید و قدیم ایشان راهکارهایی پیشنهاد شده است. حقوق ایران نیز با توجه به آن که از منابع اسلامی برگرفته شده نهادی به نام فرزند خواندگی وجود ندارد در عین حال از طریق قوانین دیگری این امر به رسمیت شناخته شده و برای آن شرایط و راهکارهایی بیان شده است. در این مطالعه به بررسی حقوقی فرزندخواندگی در ایران پرداخته ایم و با بررسی مطالعات و مطالب مربوط به این زمینه به این نتیجه رسیده ایم که فرزندخواندگی در ایران با چالشهای عمدهای روبه رو میباشد که یکی از اصلیترین آنها تصویب قانون جدید ازدواج با فرزندخوانده میباشد که دارای مخالفان زیادی میباشد. در ادامه به بحث و بررسی در این مورد پرداختهایم و نتیجه نشان میدهد که قوانین مربوط به فرزندخواندگی نیازمند اصلاح و بررسی دوباره میباشند.
کلمات کلیدی:فرزندخواندگی، قوانین حمایت، کودکان
فصل اول:
کلیات تحقیق
یک مطلب دیگر :
1-1- مقدمه
فرزند خواندگی یکی از موضوعات در خور توجه در قوانین حقوق خصوصی در جوامع امروزی میباشد. این مسأله که ریشه در نیازهای عاطفی و اقتصادى داشته و گاهى عوامل روحى و معنوى یا موجب پیدایش آن شده است، پیشینهای به درازای تاریخ تمدن بشر دارد. فرزند خواندگی نهادى است كه به اشكال و شیوههای گوناگون، در بین جوامع و تمدن هاى متنوع تاریخى، رواج داشته و همواره مرسوم بوده است. در گذشته دور، رؤساى قبیلهها به منظور تقویت قدرت دفاعى در برابر قبایل دیگر و هجوم وحوش، رونق دادن به امور کسب و کار و رفاه در قبیله و افزایش جمعیت و بزرگ شدن قبیله، خانوادهها و اعضاى قوم را به داشتن فرزند زیادتر تشویق مىكردند و به افراد كثیرالاولاد، صله قابل توجهى مىبخشیدند كه بتدریج، داشتن فرزند وظیفهاى مقدس و سنتى حسنه شناخته شد و ارزش مذهبى پیدا كرد، به نحوى كه افراد بدون فرزند در خود احساس كمبود مىكردند و دچار مشكلات روحى مىشدند و متفكران براى حل این مشكل و جبران این كمبود، راه حلى اندیشیدند و چنین مرسوم گردید:افرادى كه با وجود اشتیاق و علاقه فراوان به داشتن فرزند از این موهبت محروم بودند، فرزند خواندگانى انتخاب و جانشین فرزند واقعى نمایند. كمكم این طرز تفكر در ذهن مردم به عنوان سنتحسنه رسوخ كرد.
فرزند خواندگی یکی از مسائل مرسوم و مورد پذیرش در زمان حکومت ساسانیان بوده است. به ویژه با توجه به نقش دین زرتشت در فرهنگ و رسوم آن دوره و اعتقادات زرتشتیان در مورد فرزند خواندگی و فرزند خوانده را فرزند حقیقی دانستن و منطبق بودن قوانین پدر و فرزند بر قوانین پدر خوانده و فرزندخوانده، نهاد فرزند خواندگی دارای جایگاه ویژهای بوده است چنان که در این باره گفته شده است:«زرتشتیان معقتد بودند که فرزند عنوان پل صراط را دارد و کسی که فرزند نداشته باشد، قادر نیست در روز قیامت از پل صراط بگذرد. لذا کسانی که صاحب فرزند نبودند برای رفع این نقیصه و طلب آمرزش و عبور از پل مزبور، فرزند بدلی برای خود انتخاب میکردند».
قرآن کریم نیز به رواج فرزند خواندگی طول تاریخ صحه میگذارد و مشخص کنندهی این مسأله است که در زمان حضرت موسی (ع) و نیز در زمان حضرت یعقوب (ع) امری متداول و رایج بوده و در عربستان پیش از ظهور اسلام نیز نمود داشته و افراد چندی توسط دیگران به فرزندگی گرفته شدهاند که از جمله آنها زیدبن حارثه فرزند خوانده پیامبر اسلام (ص) میباشد.
با پیشرفت جوامع بشری و تکامل قوانین اجتماعی و نیاز به قوانین تعیین کنندهی حقوق افراد در تمام زمینههای تعامل فرد با سایر افراد در جامعه و با وجود رواج گستردهی مسألهی فرزند خواندگی در جوامع، قوانین خصوصی تعیین کنندهای برای تعیین حقوق فرزند خوانده و پدر خوانده وضع و به مرور زمان تکمیل یافت. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر پایهی اصول دین مبین اسلام میباشد، بحث فرزند خواندگی به خوبی مورد توجه قرار گرفته است.
1-2- بیان مسأله
در جوامع و علی الخصوص جوامع پیشرفتهی امروزی برای گرمی بخشیدن به محیط خانوادههای فاقد فرزند و کاستن مشکلات روحی و ناهنجاریهای روانی که خاص زوجینی است که از توانایی فرزند دار شدن محروماند و همچنین فراهم کردن بستری مناسب برای رشد و نمو کودکان بیسرپرست و رفع مشکلات روحی ناشی از فقدان تکیه گاه عاطفی و اقتصادی برای آنها، مسألهی فرزند خواندگی را به یکی از مسائل مهم و نیازمند توجه و بررسی تبدیل کرده است. فرزند خواندگی آن گونه که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به آن پرداخته شده است، با جوامع غیر اسلامی تفاوتهایی دارد، چرا که پایهی قنون اساسی ایران، دستورات دین اسلام است. قانون مدنی ایران به تبعیت از احکام اسلامی و فقه، دارای قوانی متفاوتی میباشد که به طبع آن و با توجه به قانون حمایت از کودکان بیسرپرست که در سال 1353 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، خانوادههای فاقد فرزند میتوانند در صورت داشتن شرایط و تحت ضوابط خاصی کودکان بیسرپرست را به فرزندی بپذیرند. این که کودکانی که به عنوان فرزند خوانده در خانوادهای پذیرفته شدهاند دارای چه حقوقی هستند زمینه ساز ایجاد سؤالات تعیین کنندهای میباشد که نیازمند توجه قانون به این مسأله است.
قانون حمایت از کودکان بیسرپرست مصوب 1353، نیز به منظور تأمین منافع مادی و معنوی آنان، شرایط خاصی را برای خانوادههایی که میخواهند سرپرستی اطفال بدون سرپرست را به عهده بگیرند وضع نموده است. ماده 11 قانون مذکور، وظایف و تکالیف سرپرست و طفل تحت سرپرستی او را از لحاظ نگاهداری و تربیت و نفقه و احترام، با حقوق و تکالیف اولاد و پدر و مادر برابر نهاده است.
توجه به حقوق کودک پدیده جدیدی نیست و در ادوار گذشته مطرح بوده است و ادیام الهی نیز بدان عنایت نمودهاند. دین مبین اسلام با نظر به جامعیت و گستردگیاش در موارد بسیاری به حقوق کودک توجه نموده و فقها بزرگ در مباحث مختلف فقهی و حقوقی، حقوق کودک را برشمردهاند و به تجزیه و تحلیل و بیان مبانی آن پرداختهاند[1] (حسینیمقدم 1389).
سرپرستی کودکان بیسرپرست با توجه به شرایط عمومی موجود کودک به افرادی سپرده میشود که از نظر مالی و معنوی و روحی و روانی معتبر باشد و آینده کودک از نظر شرایط عمومی و خصوصی تا حدودی تأمین شود و این امر سبب ساز مسائل و مشکلات پیچیدهای شده که ضرورت توجه قانون به فرزند خواندگی را مهم و مورد بحث میسازد.
یکی از مسائل ومشکلاتی که در جوامع امروزی درحال افزایش است، مشکل تحویل کودک به متقاضیان نگهداری فرزند از طرف والدین قانونی وطبیعی است. گاهی والدین به خاطر ناتوانی در ایجاد شرایط بهتر و بستری مناسبتر برای رشد و نمو کودکشان، او را به خانوادهای که دارای شرایط اقتصادی بهتر سپارند میسپارند، و در مقابل، بعضی والدین به صورت غیر قانونی دست به عمل فروش کودکانشان به خانوادههای فاقد فرزند میکنند که این امر، امریست غیر اخلاقی و نکوهیده و دارای پیگرد قانونی و منع حقوقی میباشد و بررسی این گونه موانع حقوقی و مساائل قانونی موضوعی مهم و حیاتی است که باید به آن توجه ویژهای شود.
بنابراین محقق در این پژوهش به بررسی چالشهای حقوقی فرزندخواندگی با تکیه بر حقوق کودکان در ایران میپردازد.
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
با توجه به رواج گستردهی پذیرش کودکان به عنوان فرزند در جوامع امروزی و نیاز این امر به قوانین درست و تعیین کننده، اهمیت موضوع فرزند خواندگی و حقوق قانونی آن و همچنین حقوق کودکان بر هیچ کس پوشیده نیست. بررسی حقوقی فرزند خواندگی با تکیه بر قوانین حمایت از کودکان در ایران و بررسی شرایط و آثار برقراری رابطه فرزند خواندگی و موانع حقوقی و مشکلات اجتماعی موجود در این نهاد مهم، تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران و با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و مذهبی کشور یک امر مهم و نیازمند توجه است. کودکی که به عنوان فرزند خوانده در خانوادهای پذیرفته میشود فقط در صورت داشتن حقوق اجتماعی و انسانی مناسب است که میتواند بستر مناسبی برای رشد تعالی داشته باشد. در مقابل، زوجینی که کودک یا کودکانی را به فرزند خواندگی میگیرند دارای حقوق خاص خود هستند. گاهی این حقوق و قوانین به درستی تفهیم، تصویب و یا اجرا نشده و به طبع آن، مشکلاتی برای کودکانی که قرار است سرپرستی آنها به کسی واگذار شود و خانوادههایی که این کودکان را به فرزند خواندگی میگیرند پیش میآید. برای برطرف کردن هرگونه مشکل احتمالی در امر فرزند خواندگی و و دور ماندن از پیچ و خمهای قانونی، نیاز پرداختن به امر حقوق قانونی فرزند خوانده و سرپرست نمایانتر میشود. لذا لازم است پژوهشهایی جدی در موانع و مشکلات این موضوع مهم صورت گیرد. بررسی مطالب مذکور در جهت شناسایی مشکلات و خلاءهای حقوقی و قانونی و پیشنهاد مفیدترین و بهترین راهکارها جهت تسهیل در اجرای حقوق عادلانه برای طفل بدون سرپرست و نیز والدین پذیرای سرپرستی میباشد.
1-4- اهداف پژوهش
[جمعه 1399-08-02] [ 03:27:00 ق.ظ ]
|