دانشگاه سیستان و بلوچستان
تحصیلات تکمیلی
پایان نامه کارشناسی ارشد در در رشته مدیریت دولتی گرایش منابع انسانی
عنوان:
بررسی مقایسه ای آمادگی دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان و بلوچستان در زمینه زیرساختهای پیاده سازی مدیریت دانش
استاد راهنما:
دكتر نور محمد یعقوبی
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده:
در این پژوهش به بررسی مقایسهای آمادگی دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان و بلوچستان در زمینه زیرساختهای پیادهسازی مدیریت دانش پرداخته شد. ابزار مورد استفاده برای گردآوری دادهها یک پرسش نامه ۳۶ سوالی بود که وضعیت زیرساختهای مدیریت دانش را در سه زیرساخت فرهنگ سازمانی، فرایندهای مدیریت دانش و فناوری اطلاعات می سنجید. این پژوهش تعداد ۲۸ دستگاه ستادی استان را مورد مطالعه قرار داد . طبق آمار رسمی دستگاه های فوق الذکر تعداد جامعه آماری ۲۳۱۱ نفر بود که از این تعداد و با استفاده از روش نمونه گیری جدول مورگان نمونه آماری ۳۳۱ نفر به دست آمد که در نهایت با توزیع پرسش نامه بیشتر تعداد ۳۹۰ پرسش نامه قابل استفاده جمع آوری گردید. نتایج آزمون آلفای کرونباخ نشان داد که پرسش نامه از پایایی قابل قبولی برخوردار است. به منظور روایی سنجی نیز از روایی محتوا و صوری استفاده و روایی پرسش نامه به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی مانند تی استیودنت و آزمون واریانس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که همه ۲۸ دستگاه مورد مطالعه از وضعیت مطلوبی در زمینه زیرساخت ها برخوردار هستند. نتایج حاصل از رتبه بندی دستگاه ها نیز نشان داد که به صورت کلی سازمان انتقال خون بالاترین و اداره راه و شهرسازی جنوب پایین ترین رتبه را در زیرساخت های مدیریت دانش دارا هستند. در نهایت نیز پیشنهاداتی مانند بهبود فرهنگ تسهیم دانش، توسعه سیستم ارزیابی و سازماندهی دانش و چند پیشنهاد عملیاتی و کاربردی دیگر برای بهبود وضعیت زیرساخت های مدیریت دانش ارایه گردید.
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1- مقدمه
عصر حاضر، عصر اقتصاد دانش محور نامیده شده است. در این دوران توجه مدیران سازمانها بیشتر به مقولههایی همچون دانش و خلاقیت جلب شده است و در پی آن انسانهای دانشگرا نسبت به انسان های عملگرا اهمیت بیشتری پیدا كردهاند.
صاحبنظران معتقدند دهه 80 دهه جنبش كیفیت و دهه 90 دهه مهندسی مجدد بوده است و دهه كنونی دهه مدیریت دانش است. به گفته پیتر دراكر چالش 50 سال اول هزاره سوم بهرهوری دانش در سازمانهاست كه جز با مدیریت درست و مؤثر آن امكانپذیر نیست (افرازه، 1386). از اینرو جای تعجب ندارد كه دانش قواعد قدیمی مربوط به رقابت و استراتژی را دگرگون كرده است، بهطوریكه پایه و اساس اقتصادهای صنعتی از منابع مادی به سمت داراییهای فكری سوق داده شده است. این امر
یک مطلب دیگر :
ویروس ها چگونه توسط نور نابود می شوند؟
محققان را بر آن داشته است تا درباره چگونگی مدیریت این سرمایه ارزشمند تحقیق كنند.
علیرغم تحقیقات قابل توجهی که تاکنون در حوزه مدیریت دانش صورت گرفته است، کمتر پژوهشی بهطور جامع به بررسی کلیه مولفههای زیر ساختی مدیریت دانش پرداخته است. لذا این تحقیق سعی دارد تا مولفههای مربوط به زیرساخت های پیاده سازی مدیریت دانش را بهطور جامع و یکپارچه در بین دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان و بلوچستان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد. در این فصل قصد داریم تا اهمیت، سوالات پژوهشی و مسیر انجام تحقیق را به اختصار تبیین نموده تا تصویری کلّی از آن حاصل گردد.
2-1- بیان مسأله تحقیق
الزامات مدیریت دانش، سازوكاری است كه سازمان از طریق آن دانش را مدیریت میكند و افراد در بخشهای متفاوت آن، دانش خود را از طریق این زیرساخت تسهیم میكنند، به طوری كه اعضا بتوانند از آن دانش به طور كاملاً اثربخش استفاده كنند. این زیرساخت باعث میشود، فرآیندهای ضروری دانش با حداكثر كارآیی صورت گیرند، از فناوریها اعم از سختافزار و نرمافزار كارآمدتر استفاده شود و خلق، تسهیم و به كارگیری دانش انجام پذیرد. هدف اصلی این زیرساخت، چیزی جز جریان دادن دانش در رگهای فرآیندهای كاری سازمان نیست. الزامات مدیریت دانش شامل الزامات فرهنگی، الزامات فرایندهای دانشی و الزامات فناوری اطلاعات میباشد. یك زیرساخت قوی دانش بر اساس مبانی قوی ایجاد میشود و این مبانی به استفاده كامل از دانش میانجامد. در این میان، مدیریت دانش بر افراد و تعاملات آنها تمركز دارد. خلق و تسهیم دانش، حاصل تعاملات انسانها در حین كار است، لذا در مدیریت دانش ابتدا باید افراد را به اطلاعات مرتبط كرد. این ارتباط شامل فرایندها و تشویق لازم است؛ نه صرفاً برای ایجاد اعتماد و استفاده از اطلاعات موجود، بلكه به دنبال آن، برای سهیم شدن در منبع جهانی اطلاعات. سپس افراد باید با هم مرتبط شوند. آنها باید قادر به یافتن یكدیگر بوده و در مورد درخواست و دریافت كمك و انتشار تجاربشان راحت باشند. این كار به آنان این احساس را میدهد كه خود را همواره در تحقق اهداف استراتژیك سازمان سهیم ببینند. مدیریت دانش را نباید با مدیریت دادهها اشتباه كرد. مدیریت دادهها بر فرآیند و فناوری تمركز دارد، در حالی كه اركان مدیریت دانش، افراد و توانایی جمعی آنان برای تشریك مساعی سریع و اثربخش است. بدون مدیریت دادهها، مدیریت دانش موفق نخواهد بود. پیوند دادن این دو، نیازمند تعهد به فرهنگ تسهیم دانش است. سازمان برای رسیدن به این منظور چارهای جز سرمایهگذاری و تعهد به ایجاد فرهنگ مطلوب سازمانی ندارد. بدون آنكه افراد نسبت به دانش تعهد داشته باشند و فعالیتهای فعلی دانش را بپذیرند، زیرساخت دانش موفق نخواهد بود. همچنین، بدون داشتن یك زیرساخت فناوری كه به اندازه كافی برای پشتیبانی فعالیتهای دانش قوی باشد، زیرساخت دانش عمل نمیكند و تا زمانی كه فرآیندهای مبتنی بر دانش نباشند نیز، مدیریت دانش دارای زیرساخت مناسبی برای عمل نخواهد بود(سیوان[1]، ۲۰۰۰). استعاره انتقال علم از بازو به مغز و تبدیل اطلاعات به دانش و نهایتاً به كار یا خروجی مشخص دارای ارزش افزوده، حاكی از آن است كه تنوع، خلاقیت، نوآوری و دانش محور شدن سازمانها، انتخابی اجتنابناپذیر برای سازمانهای قرن بیستویكم خواهد بود(میشل و رایس[2]، ۲۰۰۷).
همان گونه که بیان شد مبانی زیر ساخت مدیریت دانش شامل نظام فناوری اطلاعات، فرایندهای دانش و فرهنگ سازمانی می باشد که این مبانی منجر به استفاده کامل از دانش می گردند. این تحقیق نیز با مفروض داشتن این سه عامل در پی تبیین و سنجش وضعیت هر یک از این عوامل در سازمانهای مورد مطالعه جهت استقرار مدیریت دانایی و نیز رتبه بندی آنها به منظور توجه و تقویت عوامل ضعیف تر می باشد. لذا با توجه به اهمیت بحث الزامات و زیرساختهای پیادهسازی مدیریت دانش، سوال اساسی تحقیق حاضر این است که دستگاه های اجرایی ستادی در استان سیستان و بلوچستان از نظر زیرساخت های مدیریت دانش در چه سطحی هستند؟ رتبه بندی آنها به چه صورتی است؟ و راهکارهای بهبود وضعیت این سازمان ها در ارتباط با زیرساخت های مدیریت دانش کدامند؟
3-1- اهداف پژوهش
هدف اصلی:
– ارزیابی وضعیت عوامل زمینه ای در پیاده سازی مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان و بلوچستان.
اهداف فرعی (ویژه):
– بررسی و ارزیابی وضعیت شاخصهای عامل فناوری برای استقرار مدیریت دانش در دستگاه های اجرایی ستادی استان سیستان و بلوچستان.
[پنجشنبه 1399-08-08] [ 11:35:00 ب.ظ ]
|