2-6 مدل های مطرح در مدیریت استراتژیک پروژه………………………………………………………………………….12
2-6-1 مدل فیلیپس………………………………………………………………………………………………………………..12
2-6-2 مدل فریمن یا مدل ذی نفعان………………………………………………………………………………………..13
2-6-3 مدل رقابتی پورتر………………………………………………………………………………………………………..14
2-6-4 مدل پورتفولیو…………………………………………………………………………………………………………….14
2-6-5 مدلSpace………………………………………………………………………………………………………………..15
2-6-6 مدل پایپ…………………………………………………………………………………………………………………..17
2-7 تدوین استراتژیها در پروژه…………………………………………………………………………………………………..17
2-7-1 مراحل تدوین استراتژیها در پروژه……………………………………………………………………………….18
2-7-1-1 مرحله ورودی…………………………………………………………………………………………………….18
2-7-1-2 مرحله مقایسه…………………………………………………………………………………………………….18
2-7-1-3 مرحله تصمیم گیری……………………………………………………………………………………………18
2-7-2 ماتریس نقاط قوت،نقاط ضعف،فرصت ها و تهدید ها……………………………………………………..18
2-8 کارت امتیازدهی متوازن………………………………………………………………..21
2-9 رابطه ی بین برنامه ریزی استراتژیک پروژه و کارت امتیازدهی متوازن…………………………………………21
2-10 رابطه ی بین کارت امتیازدهی متوازن وQFD………………………………………………………………………..22
2-10-1 گسترش عملکرد کیفیت……………………………………………………………………………………………..22
2-11 معیارهای انتخاب استراتژی در پروژه…………………………………………………………………………………….22
2-11-1 معیارهای مورد استفاده در محیطهای پروژه محور…………………………………………………………..23
2-12 استفاده از روش غربالسازی فازی………………………………………………………………………………………..25
فصل سوم: روش اجرای تحقیق
3-1 مقدمه………………………………………………………………………………………..32
3-2 روش تحقیق………………………………………………………………………..32
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
4-1 مقدمه……………………………………………………………………………………………37
4-2 یافته های تحقیق…………………………………………………………………………………..37
4-2-1 مروری بر تاریخچه شرکت……………………………………………………….37
4-2-2 تهیه ماتریسSWOT …………………………………………………………….38
4-2-3 رتبه بندی استراتژیها…………………………………………………………………….56
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1 مقدمه……………………………………………………………………………………………….59
5-2 نتیجه گیری……………………………………………………………………………………..59
منابع و مآخذ………………………………………………………………………………………61
فهرست منابع فارسی……………………………………………………………….62
فهرست منابع انگلیسی……………………………………………………………………….63
چکیده انگلیسی……………………………………………………………………………….64
چکیده
امروزه مهمترین دغدغهی اکثر شرکتها در اجرای پروژهها، تدوین و پیادهسازی استراتژیهایی است که موفقیت و دوام آنها را در شرایط متحول محیطی تضمین نماید. در این تحقیق معیارهای مارسدن و اسکیدمور به عنوان ملاک انتخاب استراتژیها در پروژه درنظر گرفته شده است.
این تحقیق به ارائه چهارچوبی جامع برای انتخاب بهترین استراتژی در یک پروژه پرداخته است. در ابتدا یک گروه خبره شامل مدیران و مهندسان پروژه با استفاده از تجزیه و تحلیل SWOT به یافتن و استخراج نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدها در راستای انجام پروژهها میپردازند. در مرحلهی بعد یک نظرسنجی در مورد معیارها و همچنین میزان امکان اقناع معیارها توسط استراتژیهای استخراج شده با استفاده از مقیاسهای زبانی صورت میگیرد. این استراتژیها به وسیلهی BSC به چهار منظر مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری تفکیک میشوند. استراتژیها در خانهی کیفیت نقش «چه چیزها/گزینهها» و معیارها جهت غربال سازی نقش « چگونهها/معیارها» را ایفا میکنند. در مرحلهی آخر با استفاده از روش غربالسازی فازی به انتخاب بهترین استراتژی پرداخته میشود.
واژگان کلیدی :
تجزیه و تحلیل SWOT، غربالسازی فازی، BSC
1-1 مقدمه
مدیریت استراتژیک پروژه یعنی هماهنگی مجموعهای از اقدامات و فرآیندها برای رسیدن به اهداف معین پروژه که به دو نوع مدیریت اجرایی و مدیریت پروژه تقسیم میگردد. مدیریت با توجه به سرشت سلسلهمراتبیاش به دو بخش کلی استراتژیک جزئی و عملیاتی تقسیم میگردد. لذا مدیریت استراتژیک بیشتر متوجه جنبههای کلانتر، بلندمدت و اساسیتر اهداف و وظایف مدیریتی یعنی برنامهریزی، سازماندهی، کنترل و نهایتا هماهنگی است که جهت هموارسازی حركت در این راستا، مدلها و نیز ابزارهایی وجود دارند. مدیریت استراتژیک پروژه در حقیقت فرآیندی است که طی آن توجیه یا عدم توجیه پروژه در بستر زمان مشخص میشود و بر اساس
یک مطلب دیگر :
ویژگیهای پروژه و شرایط محیطی آن، خط مشیها و جهتگیریهای کلان و یکپارچهی پروژهی تعیین شده، مسیر دستیابی به اهداف پروژه ترسیم میشود و تصمیمات چندبعدی اتخاذ میگردد.
در این فصل سعی شده است به ارائهی بیان مسالهی اساسی، اهمیت و ضرورت انجام تحقیق، جنبهی جدید بودن، سوالات تحقیق مورد نظر و اهداف آن پرداخته شود.
1-2 بیان مسأله اساسی
مدیریت استراتژیک پروژه شامل برنامهریزیها، مطالعات و تصمیمات راهبردی در ارتباط با پروژه میباشد که خطوط اصلی تکامل پروژه را ترسیم میکند. اما به طور کلی در محیطهای پروژهای، تصمیمگیریهای دراز مدت صورت نمیگیرد. در بسیاری از طرحها و پروژهها به دلیل عدم انجام مطالعات و ارزیابیهای دقیق و عدم انجام پیشبینیهای صحیح، پروژهها به صورت نیمهتمام رها گردیدهاند. رها نمودن طرحها و پروژههای بلندمدت به صورت نیمهتمام و یا عدم دستیابی به بازدهی مورد انتظار در رابطه با پروژههای به بهرهبرداری رسیده، میتواند حاكی از تصمیمگیریهای نادرست مدیران و اخذ استراتژی نامناسب باشد. مهمترین دغدغهی اکثر سازمانها در پروژهها، تدوین و پیادهسازی استراتژیهایی است که موفقیت و دوام آنها را در شرایط متحول محیطی تضمین نماید. همهی سازمانها دائما در حال تغییر و دگرگونی هستند . سازمانی که در آن پروژهها به صورت استراتژیک مدیریت میشود، سازمانی است که هم وضعیتی را که میخواهد به آن برسد مشخص کند و هم تغییرات را در پروژه از طریق یک برنامهی عملیاتی برای دستیابی به آینده، مدیریت کند.
مطالعهی تصمیمات استراتژیک که خط مشیهای اصولی حرکت و تکامل پروژه را مشخص میکند، بسیار مهم میباشد. این تصمیمها میتوانند موفقیت یا شکست پروژه را از همان ابتدا رقم بزنند.
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
سرعت پرشتاب تغییرات در دنیای کنونی به این معناست که روشهای متداول مدیریت نمیتوانند مناسب تغییرات باشند. در شرایطی که با تغییرات جزئی مواجه بودیم، میتوانستیم از عامل تجربه و تصمیمگیریهای آنی بسیار بهره ببریم. اما اکنون تبعات تصمیمات کسب و کاری بسیار مهم هستند.
وجود فرصتها و تهدیدهای متعدد با ریسکهای متفاوت که نقاط قوت یا نقاط ضعف پروژهها را هدف قرار میدهند، نشاندهندهی اهمیت تصمیماتی هستند که آثار و تبعاتشان چندین سال دیگر مشخص میشود. محیط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و تغییرات آنها نیز برپروژه اثر گذاراست. پس میتوان گفت تصمیمات جنبهی راهبردی یافتهاند و نتایج آنها بسیار عمده و غیرقابل برگشت محسوب میشوند. در نتیجه نمیتوان از تصمیمگیریهای مبتنی بر قضاوتهای شهودی و تجربهی مبتنی بر فلسفههای مدیریت سنتی در اخذ بهترین استراتژی در یک پروژه استفاده کرد. بنابراین ارائهی راهکارهایی که بتواند پروژهها را در سازمانها، در اخذ تصمیمات بلندمدت یاری کند، حائز اهمیت میباشد.
1-4 جنبه جدید بودن و نوآوری در تحقیق
فرآیند تحقیقی جدیدی که در اخذ بهترین استراتژی در پروژه استفاده می گردد عبارت است از ترکیب ماتریسSWOT، کارت امتیازدهی متوازن BSC و غربالسازی فازی در محیط غیر قطعی که روش اساسی مهمی را برای شناخت استراتژی برتر در پروژه که در طراحی روندهای آتی درتفکر استراتژیک لازم است، فراهم می کند.
1-5 اهداف مشخص تحقیق
– مشخص نمودن نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها در راستای پروژههای سازمان
– استفاده از معیارهایی جهت غربالسازی استراتژی بهینه در پروژه نظیر قطعیت، سرعت و…
– انتخاب بهترین استراتژی حاصل از ماتریس SWOT در یک پروژه بر مبنای تلفیق نظر خبرگان
1-6 سؤالات تحقیق
– چگونه میتوان به ارائهی یک مدل استراتژیک در محیطهای پروژهای در حالت عدم قطعیت پرداخت؟
– نحوهی تعیین و انتخاب استراتژی کارآمدتردر یک پروژه به چه صورت است؟
– چگونه میتوان از تلفیق نظر خبرگان، بهترین و کارآمدترین استراتژی را در یک پروژه انتخاب نمود؟
– چگونه از روش غربالسازی فازی می توان جهت انتخاب استراتژی برتر استفاده نمود؟
– در صورت داشتن حداقل اطلاعات در مورد یک استراتژی در پروژه، چگونه میتوان به انتخاب بهترین آن پرداخت؟
1-7 تعریف واژهها و اصطلاحات فنی و تخصصی
- SWOT
این ماتریس برای فرموله کردن استراتژیهای اولیهی سازمان استفاده میگردد که این مبتنی بر تحلیل پروژههای سازمان و محیط اطراف آن بر اساس قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدات آن است. با استفاده ازاین ماتریس میتوان چهار نوع استراتژی را ارائه نمود:
- استراتژیهای SO
- استراتژیهای WO
- استراتژیهای ST
- استراتژیهای WT
هرکدام از استراتژیهایی که در بالا نام برده شد ناظر به وضعیت خاص شرکت و محیط اطراف آن و اثراتی که آن محیط بر سازمان دارد، می باشد که در این تحقیق، این ماتریس در راستای پروژههای سازمان تنظیم گردیده است. در گام اول بایستی عوامل اصلی داخلی و خارجی را مقایسه کرد. این قسمت، مشکل ترین بخش تهیهی ماتریس است و توان قضاوت بالایی را میطلبد. میزان مناسب بودن استراتژیهایی که از این متد به دست میآید و صحیح یا نادرست بودن آنها به صحت اطلاعاتی میباشد که تا کنون گردآوری شده و قوت و ضعف این استراتژیها بستگی زیادی دارد به دقتی که در تحلیل ارزیابی عوامل درونی و بیرونی سازمان صرف گردیده است.
- کارت امتیازدهی متوازن:
سازمان را از چهار جنبهی مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری میسنجد. کارت امتیازدهی متوازن زبان مشترکی را پدید آورده که مدیران میتوانند از آن برای بحث در مورد جهتگیری و اولویتهای سازمان خود استفاده کنند. اهداف و شاخصهای عملکردی در چهار وجه مستقل نیستند و ارتباطات علت و معلولی بین آنها وجود دارد. سازمانهای نوآور و خلاق از این روش به عنوان یک سیستم مدیریت و با هدف مدیریت استراتژیک در یک دورنمای بلند مدت استفاده می کنند.
- غربالسازی فازی:
روشی است جهت انتخاب بهترین استراتژی اخذ شده در یک پروژه که شامل دو مرحله میباشد که در فصول بعدی به طور مفصل شرح داده خواهد شد.
- استراتژی:
استراتژیها ابزاری هستند که سازمان به وسیلهی آن میتواند به هدف های بلندمدت خود دست یابد.
[چهارشنبه 1399-07-30] [ 06:43:00 ق.ظ ]
|