آموزش مهارت های کاربردی




جستجو



 



2-1-2-3 دیدگاه السون. 18

2-1-2-3 نظریه اریکسون. 20

2-1-2-4 الگوی زیگلمن.. 21

2-1-3 نگرش های فرزندپروری.. 24

2-1-4 مزایای سبک فرزند پروری اقتدارانه. 25

2-1-5 تاثیر شیوه های فرزندپروری مقتدارنه بر شایستگی فرزندان  27

2-1-6 طبقه اجتماعی و سبک فرزندپروری.. 28

2-1-7 فرهنگ و فرزندپروری.. 29

2-2 سبک های تفکر. 30

2-2-1 تعریف تفکر و سبک های تفکر. 30

2-2-2 انواع سبک های تفکر. 32

2-2-3 تفکر از دیدگاه جان دیویی.. 36

2-2-4 تفکر از دیدگاه گیلفورد. 37

2-2-5 مراحل تفکر منطقی در مواجهه با مشکلات.. 38

2-2-6 سبک های تفکر از دید استرنبرگ.. 39

2-2-7  رابطه هوش و تفکر. 40

2-2-8 عوامل بستر ساز تفکر. 42

 

2-3 سبک های حل مسئله. 43

2-3-1 تعاریف  و مفاهیم سبک های حل مسئله. 43

2-3-2 دیدگاه نزو در رابطه با حل مسئله. 46

2-3-3 دیدگاه دزوریلا و گلدفرید در رابطه با حل مسئله  47

2-3-4 دیدگاه بدل و لناکس در رابطه با حل مسئله  47

2-3-5 فرآیند حل مسئله. 49

2-3-6 نظریه های حل مسئله. 53

2-4 پیشینه پژوهش های انجام گرفته. 56

2-4-1 پیشینه پژوهش های انجام گرفته در داخل کشور  56

2-4-2 پیشینه پژوهش های انجام گرفته در خارج کشور  57

فصل سوم. 59

روش پژوهش… 59

3-1 طرح پژوهش… 60

3-2 طبقه بندی متغیرها 60

3-3 جامعه آماری پژوهش… 60

3-4 نمونه آماری پژوهش و روش نمونه گیری.. 60

3-5 ابزار پژوهش… 61

3-5-1پرسش نامه  شیوه های فرزند پروری.. 61

3-5-2 پرسش نامه  سبک های تفکر. 61

3-5-3پرسش نامه سبک های حل مسئله. 62

3-6روش اجرا 62

3-7 روش های آماری تجزیه و تحلیل داده ها 63

فصل چهارم. 64

تجزیه و تحلیل داده ها 64

الف) یافته های توصیفی.. 65

4-1- فراوانی و درصد سبک های فرزندپروری والدین   65

4-2- میانگین و انحراف معیار نمره سبک های فرزندپروری   66

4-3- میانگین و انحراف معیار نمره سبک های تفکر  66

4-4- میانگین و انحراف معیار نمره سبک های حل مسئله  67

یک مطلب دیگر :

 

ب) یافته های استنباطی.. 67

4-5- ضریب همبستگی پیرسون بین سبک های تفکر و سبک های فرزندپروری   68

4-6- ضریب همبستگی پیرسون بین  شیوه های حل مسئله  و سبک های تفکر  69

4-7- ضریب همبستگی پیرسون بین  شیوه های حل مسئله  و سبک های فرزند پروری   70

فصل پنجم. 72

بحث و نتیجه گیری.. 72

5-1 تفسیر نتایج.. 73

5-2 نتیجه گیری کلی.. 78

5-3 محدودیت ها 78

5-4 پیشنهادات.. 78

5-4- 1 پیشنهادهای پژوهشی.. 78

5-4-2 پیشنهاد های کاربردی.. 79

منابع فارسی.. 80

منابع لاتین.. 86

چکیده

هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری والدین با سبک های تفکر و سبک های حل مسئله در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر کرمانشاه بود. به این منظور از بین دانش آموزان تعداد 348 نفر و همچنین والدین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و در دسترس انتخاب گردیدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسش نامه شیوه های فرزندپروری بامریند، پرسش نامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر و نیز پرسش نامه سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج نشان داد که  بین شیوه‫های فرزند پروری والدین با سبک های تفکر دانش آموزان رابطه معنادار وجود دارد و بین سبک های تفکر با شیوه های حل مسئله دانش آموزان رابطه  معنادار وجود دارد. همچنین بین شیوه های  فرزند پروری والدین با سبک های حل مسئله دانش آموزان رابطه  معنادار وجود دارد.

واژگان کلیدی: شیوه های فرزند پروری، سبک های تفکر، سبک های حل مسئله، دانش آموزان.

 

1-1مقدمه

زندگی خانواده نقش اساسی در حفظ سلامت روانی، اجتماعی و جسمانی کودکان و والدین دارد. خانواده اولین و مهم‌ترین بافت اجتماعی را برای رشد انسان فراهم می سازد. در جریان رشد طبیعی هر کودک یک رشته تغییرات شناختی، عاطفی و اجتماعی را شاهد هستیم. تقریبا همه افراد در طول رشد و در جریان سازگاری با این تغییرات دچار مشکلاتی می‌شوند و استرس و تعارضی را که به دنبال می‌آید، می‌تواند به مشکلات رفتاری-عاطفی و یادگیری در آن‌ها بینجامد. اکثر مشکلات رفتاری دانش آموزان منعکس کننده شرایط پیچیده بین فردی اعضای خانواده به‌ویژه والدین می‌باشد. به عبارت دیگر وجود مشکلات رفتاری کودک به منزله روابط معیوب اعضای خانواده با یکدیگر است و با روش‌های تربیتی و شیوه های فرزند پروری نادرست والدین و تعاملات معیوب آن‌ها با فرزندان  ارتباط دارد(هیبتی، 1381).

منظور از شیوه‌های فرزند پروری، روش‌هایی است که والدین برای تربیت فرزندان خود به‌کار می‌گیرند و بیانگر نگرش‌هایی است که آن‌ها نسبت به فرزندان خود دارند و همچنین شامل معیارها و قوانینی است که برای فرزندان خویش وضع می کنند. ولی باید پذیرفت که رفتارهای فرزند پروری به واسطه فرهنگ، نژاد و گروه‌های اقتصادی تغییر می‌کند(حسینیان، پورشهریاری و کلانتری، 1387). این پژوهش بر آن است که ارتباط شیو ه های فرزند پروری والدین را باسبک های تفکر و سبک های حل مسئله بررسی نماید.

پژوهش در مورد سبک های تفکر از مطالعات مربوط به ابعاد روانشناختی، اجتماعی و فیزیولوژیک فرآیند آموزش سرچشمه گرفته است. شناخت و درک مدل های مرتبط با سبک های تفکر یکی از پیشرفت های اساسی روانشناسی در قرن بیستم است. شناخت سبک های تفکر و متغیرهای مربوط به آن در آموزش و پرورش امری ضروری است زیرا بسیاری از تفاوت ها در عملکرد افراد را به جای نسبت دادن به توانایی ها می توان به سبک های تفکر نسبت داد. به گونه ای که اگر معلمان از سبک های تفکر دانش آموزان آگاهی داشته باشند، با طراحی و جهت دهی مناسب فعالیت های آموزشی می توانند به نتایج موثری برسند( ژانک[1]، 2003؛ به نقل از جهانشاهی و ابراهیمی قوام،1386).

متغیر دیگر مورد بحث در پژوهش حاضر سبک های حل مسئله است. به این معنی که افراد در موقعیت های تنش زا از مهارت های حل مسئله متفاوتی استفاده می کنند و کارآمد و ناکارآمد بودن این راهکارها نقش اساسی در بهزیستی جسمی و روانشناختی آن ها ایفا می کند (نوری،1377). از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک های فرزند پروری والدین با سبک های تفکر و سبک های حل مسئله در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر کرمانشاه است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-07-29] [ 07:49:00 ب.ظ ]




مذهب و نوجوانی. 17

مذهب به عنوان عامل پیشگیری. 19

ضرورت نگرش مذهبی. 19

مزایای نگرش مذهبی. 21

1-…. خوش بینی. 21

2-…. توکل. 21

3-…. تسلیم در برابر اراده الهی. 22

4-…. شادکامی. 23

سلامت روان. 25

 

مفهوم سلامت روان. 25

تاریخچه سلامت روان. 26

اهمیت سلامت روان. 27

جنبه های مختلف سلامت روان. 28

مولفه های مثبت در سلامت روانی. 30

سلامت روان از دیدگاه روان شناسان. 30

مدل های سلامت روان. 42

الگوی سلامت روانی کامل. 43

پیشینه ی پژوهشی. 53

الف) پیشینیه داخلی پژوهش… 53

ب) پیشینه خارجی پژوهش… 54

یک مطلب دیگر :

 

فصل سوم: روش پژوهش

3-1- طرح پژوهش… 57

3-2-معرفی متغیر ها 57

3-3-جامعه ی آماری. 57

3-4-نمونه و روش نمونه گیری. 57

3-5-ابزار پژوهش… 57

1- پرسشنامه سلامت روانی (GHQ-28 ) گلدبرگ : 57

اعتبار و پایایی پرسش نامه 58

2- پرسشنامه نگرش مذهبی براهنی (گلریز و براهنی، 1353): 59

3-6- شیوه اجرا 60

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‫ها

4-1- روش تجزیه‫ و تحلیل داده ها 62

4-2- یافته های توصیفی. 62

4-3- یافته های استنباطی. 63

فصل پنجم: بحث و نتیجه‫گیری

بحث و تفسیر نتایج. 68

محدودیت های پژوهش… 73

پیشنهادات پژوهشی. 73

منابع.. . 74

ضمائم…………………… 80

فهرست جداول

 

چکیده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:49:00 ب.ظ ]




2-22-ویژگی‌های افراد تاب‌آور. 45

2-23-مذهب و تاب‌آوری.. 46

2-24-سبک‌های مقابله. 47

2-25-نظریه ها 49

2-26-  عوامل موثر بر انتخاب سبک‌های مقابله. 50

2-27-راهبرد های مقابله. 52

2-28-ویژگی‌های مقابله. 55

2-30-مقایسه سبک‌های مقابله. 57

‌2-31-پیشینه پژوهش… 59

2-31-1-پیشینه داخلی پژوهش… 59

2-31-2-پیشینه خارجی پژوهشی.. 61

فصل سوم: روش پژوهش

3-1-روش پژوهش… 64

 

3-2-جامعه آماری.. 64

3-3- روش نمونه‌گیری.. 64

3-4- متغیرهای پژوهش… 64

3-5- ابزار پژوهش… 65

3-5-1-پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت.. 65

3-5-2- پرسشنامه تاب آوری.. 67

3-5-3- نسخه ی کوتاه فهرست مقابله با موقعیت های تنیدگی زا  (CISS-SF) 68

3-5-4-روش اجرای پژوهش… 69

3-5-5- روش تجزیه و تحلیل داده‌ها 69

فصل چهارم: یافته‌های پژوهش

4-1- توصیف داده ها 71

یک مطلب دیگر :

 

4-1-1- جنسیت.. 71

4-1-2- سن.. 71

4-1-3- وضعیت تاهل. 72

4-2- آمار استنباطی.. 72

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1- یافته ها 80

5-2- محدودیت های پژوهش… 87

5-3- پیشنهادات.. 88

5-3-1- پیشنهادات پژوهشی.. 88

5-3-2- پیشنهادات کاربردی.. 88

چکیده

در پژوهش حاظر با هدف تعیین رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیت باتاب آوری و سبک های مقابله ای در دانشجویان دانشکده ی علوم و تحقیقات دانشگاه کرمانشاه انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است.

جامع آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشکده ی علوم و تحقیقات دانشگاه کرمانشاه بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه ی پنج عامل بزرگ شخصیت نئو، مقیاس تاب آوری کانرودویدسون و مقیاس CISS-SF برای سبک های مقابله ای استفاده شد. برای تحلیل داده ها از شاخص های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگریسون استفاده شد. یافته ها نشان دادند بین روان رنجور خویی با تاب آوری رابطه ی معنا داری وجود دارد، بین برون گرایی با تاب آوری رابطه ی معنا دار وجود دارد، بین انعطاف پذیری با تاب آوری رابطه ی معناداری وجود دارد، بین سازگاری با تاب آوری رابطه وجود دارد، بین وظیفه شناسی با تاب آوری رابطه ی معنادار وجود دارد. همچنین نتابج نشان داد بین روان رنجور خویی با سبک های مقابله ای مسأله مدار و هیجان مدار رابطه ی معنا داری وجود دارد اما بین روانرجورخویی با سبک مقابله ای اجتنابی رابطه ی معنادار وجود ندارد، بین برون گرایی با سبک های مقابله ای مسأله مدار و هیجان مدار رابطه ی معنا داری وجود دارد ولی بین برون گرایی با سبک مقابله اجتنابی رابطه معناداری وجود ندارد، بین انعطاف پذیری با سبک های مقابله ای مسأله مدار، هیجان مدار و اجتنابی رابطه ی معنادار وجود دارد، بین سازگاری باسبک های مقابله ای مسأله مدار، هیجان مدار و اجتنابی رابطه ی معنا دار وجود دارد، بین وظیفه شناسی با سبک های مقابله ای مسأله مدار و هیجان مدار رابطه وجود دارد اما بین وظیفه شناسی با سبک مقابله ای اجتنابی رابطه ی معنا داری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگریسون نشان داد برون گرایی، انعطاف پذیری، سازگاری، وظیفه شناسی، مسئله مدار، هیجان مدار و اجتنابی پیش بینی کننده معناداری برای تاب آوری بوده است اما روان رنجورخویی پیش بینی کننده معناداری نبوده است.

کلید واژگان: پنج عامل بزرگ شخصیت، تاب آوری، سبک های مقابله ای دانشجویان

1-1- مقدمه

در سال های اخیر رویکرد روانشناسی مثبت گرا با توجه به استعدادها و توانمندیهای انسان در جای پرداختن به نابهنجاریها مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. این رویکرد هدف نهایی خود را شناسایی موضوع ها و شیوه هایی می داند که بهزیستی و شادکامی انسان را بدنبال دارد. از این رو عواملی که موجب تصلابق بیشتر آدمی با نیازها و تهدیدهای زندگی می شود، بنیادی ترین موضوع مورد پژوهش این رویکرد است. (کمپل وهمکاران (2006)).

مدل پنج عاملی (FFI)  شخصیت یک نتیجه گیری تجربی درباره متغیرهای صفات شخصیت می باشد. بر اساس این مدل، شخصیت از پنج بعد اصلی تشکیل شده است که عبارتند از روان رنجور خویی (N)، برون گرایی (E)، انعطاف پذیری (O)، سازگاری (A)، وظیفه شناسی (C )، این پنج عامل نه تنها در مقیاس های رتبه ای همسالان (تیوبس و کریستال ، 1961-1992 .) وجود دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:48:00 ب.ظ ]




2-16- فلسفه عزت نفس… 39

2-17- شرایط پدید آمدن عزت نفس… 40

2-18- چگونگی تکامل عزت نفس… 41

2-19- اهمیت عزت نفس… 41

2-20- نظریه های عزت نفس… 42

2-21- طبقه بندی عزت نفس… 48

 

2-22- افزایش عزت نفس… 50

2-23- ارتباط حمایت اجتماعی با عزت نفس… 51

2-24- کیفیت زندگی.. 52

2-25- تعاریف کیفیت زندگی.. 54

2-26- ویژگی های کیفیت زندگی.. 56

2-28- دو مشخصه اصلی کیفیت زندگی.. 59

2-29- ابعاد کیفیت زندگی.. 60

2-30- اصول اساسی در ارتباط با کیفیت زندگی.. 61

2-31- نظریه های کیفیت زندگی.. 61

2-32-پیشینه های پژوهش… 63

فصل سوم: روش پژوهش

یک مطلب دیگر :

 

3-1-روش پژوهش… 67

3-2-جامعه آماری.. 67

3-3-روش نمونه گیری.. 67

3-4-متغیرهای پژوهش… 67

3-5-ابزار پژوهش… 67

3-5-1- پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان. 67

3-5-2-پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ.. 68

3-5-3-پرسشنامه کیفیت زندگی.. 69

3-6-روش اجرای پژوهش… 71

3-7-روش تحلیل داده ها 71

فصل چهارم: یافته های پژوهش

4-1- توصیف داده ها 73

4-1-1-جنسیت.. 73

4-1-2- سن.. 74

4-1-3- وضعیت تاهل. 74

4-2- آمار استنباطی.. 74

فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری

5-1-یافته ها 84

5-2- محدودیت های پژوهش… 87

5-3-پیشنهادات.. 87

5-3-1-پیشنهادات پژوهشی.. 87

5-3-2-پیشنهادات کاربردی.. 88

چکیده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:47:00 ب.ظ ]




هوش هیجانی.. 38

پژوهش‌های داخلی مرتبط با متغیرهای پژوهش… 49

پژوهش‌های خارجی.. 50

فصل سوم روش پژوهش… 53

طرح پژوهش… 54

جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری.. 54

ابزار پژوهش… 55

روش اجرا 57

روش تجزیه و تحلیل داده‌ها 57

فصل چهارم یافته های پژوهش… 58

4-2 داده‌های استنباطی.. 61

 

فصل پنجم بحث و نتیجه‌گیری.. 66

بحث و نتیجه‌گیری.. 67

محدودیت‌های پژوهشی.. 70

پیشنهادها 71

پیشنهادهای پژوهشی.. 71

پیشنهاد‌های کاربردی.. 72

فهرست منابع فارسی.. 73

فهرست منابع انگلیسی.. 80

چکیده

شناخت و شکوفاسازی خلاقیت در کودکان می‌تواند گامی مؤثر در جهت رشد و پیشرفت جامعه باشد. بنابراین مطالعه‌ی عوامل مرتبط با خلاقیت ضروری به نظر می‌رسد. هدف از این پژوهش، مطالعه‌ی ارتباط میان هوش‌هیجانی و شیوه‌های فرزندپروری مادران با خلاقیت دختران است. به این منظور تعداد 70 دانش‌آموز دختر دبستانی شهر کرمانشاه با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند و آزمون «خلاقیت تورنس» بر روی آنها آزمون «هوش هیجانی شیرینگ» و آزمون «شیوه‌های فرزندپروری بامریند» بر روی مادران آنها اجرا شد. داده‌ها به‌وسیله آزمون‌های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل همبستگی پیرسون نشان داد که بین شیوه‌های فرزندپروری مقتدرانه با خلاقیت رابطه مثبت و بین شیوه‌های فرزندپروری مستبدانه و مسامحه‌کارانه با خلاقیت رابطه منفی وجود دارد. همچنین بین هوش هیجانی مادران، با خلاقیت رابطه مثبت وجود دارد. داده های پژوهش اهمیت شیوه‌های فرزندپروری و جو عاطفی حاکم بر خانواده و همچنین هوش هیجانی مادران را بر روی خلاقیت کودکان نشان داد.

کلید واژه‌ها: هوش هیجانی، شیوه‌های فرزندپروری، خلاقیت.

مقدمه

به موازات گسترش علوم در زمینه‌های مختلف، مطالب علمی در اثر پدیده انفجار اطلاعات، در طول مدت کوتاهی اهمیت نخستین خود را از دست داده و به اطلاعاتی کم اهمیت و دست دوم تبدیل می‌شوند.

در جهان امروز بالاترین و بهترین تولید برای کشورهایی که بخواهند حرف اول را در دنیا داشته باشند تولید فکر نو و ایده جدید است.

در قرن حاضر خلاقیت، ارزشی روبه فزونی است، هدف امروزه‌ی بسیاری از جوامع بالا بردن خلاقیت و نوآوری افرادی است که تحقق بخش نیازهای قرن 21 باشد.(توگرول[1]، 2013)

اندیشه خلاق قابلیتی است که می‌توان آن را در تمامی ابعاد زندگی انسان مشاهده کرد. انسان به وسیله‌ی همین تفکر خلاق می‌تواند توانمندی‌های خود و بالتبع جامعه را افزایش داده، مسائل و مشکلات را حل نموده و به سوی کمال و ترقی پیش رود.

و این چنین است که اهمیت نیاز به کودکان خلاق و آفریننده به عنوان منابع انسانی فردا، بر کسی پوشیده نیست، پرورش کودکان خلاق برای رفع تنگناهای موجود و ابلاغ و خلق روشها و فنون منتهی به خودکفایی و رهایی از وابستگی حائز اهمیت است(افروز، 1386)

امروزه متخصصان امر تعلیم و تربیت به این نکته واقفند که خلاقیت نباید به عنوان استعدادی منحصر به فرد و مختص به عده‌ای خاص در نظر گرفته شود. ایشان معتقدند که همه‌ی انسان‌ها از خلاقیت بهره‌مند هستند ولی امکان به ظهور رسیدن آن در افراد مختلف متفاوت است. بالا رفتن خلاقیت تنها به توانایی‌های هوشی مربوط

یک مطلب دیگر :

پایان نامه روانشناسی با موضوع : علامت بهداشت روانی و شخصیت سالم:

 نیست بلکه بسیار تاثیرپذیر از محیطی است که انسان در دوران کودکی تجربه می‌کند.(بایونوا[2]،2014)

ساختار شخصیتی انسان در محیط‌های اجتماعی شکل گرفته و رشد می‌یابد. فرآیند اجتماعی شدن کودکان در ارتباط متقابل با بزرگسالان صورت می‌گیرد نقش والدین در چگونگی شکل‌گیری شخصیت بسیار تعیین کننده است و در این میان مادر به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با کودک دارد می‌تواند نقش مهمی در رشد شخصیتی و خلاقیت وی ایفا نماید(وراکسا[3]، 2011)

همین امر سبب شده است که تحقیقات بسیاری پیرامون عوامل مؤثر و بازدارنده خلاقیت انجام گیرد.

بیان مسأله

آن چه سبب شكل گیری این پژوهش شد‌، در برخورد با این پدیده بود كه این انسان اصالتاً موجودی است نیازمند برقراری ارتباط با دیگران‌.بسیاری از نیازهای عالیه انسان و شكوفا شدن استعداد ها و خلاقیت هایش فقط از طریق تعامل بین فردی می تواندارضا شده و فعلیت یابد (افروز‌، 1386).

از آنجا که خلاقیت قابل رشد و افزایش است(نیو و لیو[4]، 2009)، تا کنون مطالعات گسترده‌ای در زمینه متغیرهای مرتبط و مؤثر با آن انجام گرفته است. به عقیده برخی از صاحب‌نظران مجموعه‌ای از عوامل شناختی، متغیرهای محیطی، متغیرهای شخصیتی و متغیر جنسیت بر خلاقیت مؤثر است.(آیزیک[5]، 2005)

در رابطه با خلاقیت، روان‌شناسان اجتماعی به نقش ساختارهای اجتماعی در پرورش افراد خلاق تاکید دارند. در این گروه پژوهش‌ها، خلاقیت به صورت سیستمی متشکل از عناصر متعدد شناختی در بافت اجتماعی تعریف می‌گردد و این افراد بر این باورند که خانواده، مدرسه و به طور کلی محیط اجتماعی به عنوان عناصر تشکیل دهنده موقعیت خلاق مطرح هستند(جفری و کرافت[6]، 2001)

تردیدی نیست كه خانواده به عنوان نخستین نهاد اجتماعی و قوی ترین سیستم‌، بر پایه ریزی رفتار و شكل گیری شخصیت و فرآیندهای درونی فرزند تاثیر به سزایی دارد و آنها را شكل می دهد. بسیاری از ویژگی‌های شخصیتی كودك تحت تاثیر ویژگی شخصیتی و فرزند پروری والدین آنها است(لیل آبادی‌، 1375).

در خلال ده های گذشته‌، محققان سعی در شناخت عواملی داشته اند كه بر پیوند مادر و كودك موثر بوده و آن را هدایت و راهنمایی می كند‌. در این میان آنچه خودنمایی می كند هیجانها و بازخورد های مادر به عنوان مراقبت كننده اصلی است(بالبی[7]،1976، ترجمه ثقفیان ، 1359).

“یگانگی” مادر در جهان كودك باعث می‌شود تا حالت‌ها و هیجانها و شیوه‌های تربیتی وی نقش به سزا در محیط درونی و برونی كودك ایفا نماید‌، لذا سهم قابل توجهی از سیر خلاقیت كودك به اشكال ارتباطی اعمال شده از سوی مادر اختصاص دارد (فروید[8]، 1940، ترجمه افشار ، 1371).

به نظر گلمن[9]، برای مادران‌، كیفیت هوش هیجانی به مثانه آگاهی از احساسات كودك‌، توانایی همدردی‌، آرامش بخشی و راهنمایی كودك است(گلمن ، 1998، ترجمه پارسا، 1384).

در طول دوره های تكامل فرزند‌، مادر در رویا رویی با رویداد های مختلف محیطی – از جمله تكالیف سخت و مداوم تعامل با فرزند‌، درگیر هیجانهای ناهشیاری است كه می توانند از طریق حالتهای صورت‌، اندام وكلام به كودك منتقل شود. این هیجانها باید رهبری شوند تا مادر بتواند در تامین آرامش كودك با فرایند برون ریزی وی سهیم باشد. اشپیتز‌،  از انجا كه مادر نسبت به این هیجانها ناهشیار است و به سختی می تواند به طور هوشیار انه آنها را مهار نماید. شناخت‌، تنظیم‌، و هدایت فرایند هیجان های مختلف وارده به مادر‌، در جهت ایجاد هیجان های مثبت در كودك ضروری به نظر می رسد(دادستان ، 1378).

رضوی(1385) در تحقیقی در ارتباط با هوش هیجانی والدین و خلاقیت کودکان ابراز می‌دارد که بین هوش‌هیجانی مادران و خلاقیت کودکان رابطه مثبت وجود دارد و مادران با هوش هیجانی بالا دارای کودکانی خلاق‌تر هستند.

 

گاتمن[10]، مادرانی با هوش هیجانی بالا را‌، پروش دهنده كودكانی می داند كه از نظر فیزیكی سالمنتر و از نظر هیجانی رشد یافته تر و حتی در موقعیت های بحران‌، قادر به آرام سازی خود می باشند.انتظار می رود این مادران از توان مدیریتی بالا بخوردار بوده‌، مسئولیت پذیر تر‌، قابل اعتماد تر‌، سازگار تر و در رابطه با كودك خود خلاق تر باشند. بدین ترتیب می‌توان انتظار داشت كه كودكان ایشان در زنجیره نظام خلاقیت در سطوح بالایی قرار گیرند. چنانچه بالس بر اهمیت نظام مراقبتی مادر از كودك و نقش این نظام بر خلاقیت كودك تاكید فراوان داشته است(بالبی‌، 1976، به نقل دادستان1378).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:46:00 ب.ظ ]