3-4-1-1 ایستگاه پل­چهر ………………………………………………………………46
3-4-1-2 ایستگاه دوآب ………………………………………………………………..46
3-4-1-3 ایستگاه آران ………………………………………………………………..47
3-4-1-4 ایستگاه پل­حاجی آباد ……………………………………………………..47
3-4-1-5 ایستگاه حیدر آباد ………………………………………………………47
3-4-1-6 ایستگاه پیرسلمان ……………………………………………………..47
3-4-1-7 ایستگاه کله جوب ……………………………………………………..47
3-4-2 دبی رودخانه …………………………………………………………………48
3-4-3 تبخیر ………………………………………………………………………..50
3-5 سدهای حوضه …………………………………………………………………….50
3-6 تقاضای آب ………………………………………………………………………..53
3-6-1 نیاز کشاورزی ……………………………………………………………….53
3-6-2 نیاز صنعت ………………………………………………………………….54
3-6-3 نیاز شرب ……………………………………………………………………55
3-6-4 نیاز زیست محیطی ………………………………………………………..56
3-7 واسنجی و اعتبار سنجی مدل ………………………………………………56
3-7-1 گام زمانی …………………………………………………………………..56
3-7-2 واسنجی مدل …………………………………………………………………..57
3-7-3 اعتبار سنجی مدل ………………………………………………………….58
فصل چهارم: بررسی سناریوهای مختلف
4-1 مقدمه ……………………………………………………………………………64
4-2 سناریوی 1 ……………………………………………………………………..64
4-2-1 سناریوی 1 الف ………………………………………………………………..65
4-2-2 سناریوی 1 ب ………………………………………………………………..66
4-3 سناریو 2 …………………………………………………………………………..67
4-3-1 سناریو 2 الف …………………………………………………………………..67
4-3-2 سناریو 2 ب …………………………………………………………………….69
4-4 سناریو 3 ……………………………………………………………………………70

 

فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
5-1 مقدمه …………………………………………………………………………….74
5-2 نتیجه گیری ………………………………………………………………..74
5-3  پیشنهادات ………………………………………………………………………..75
منابع …………………………………………………………………………….77
پیوست ……………………………………………………………………………..80
چکیده:
امروزه آب به عنوان کلید توسعه، در جوامع بشری اهمیت فوق­العاده­ای پیدا کرده و کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نمی­باشد. بویژه آنکه این کشور در منطقه خشک و نیمه خشک جهان قرار دارد. شرایط آب و هوایی حاكم بر استان کرمانشاه  و محدودیت های موجود در منابع آب زیرزمینی، بهره وری بیشتر از منابع آب های سطحی را اجتناب ناپذیر می نماید. از سوی دیگر عدم بهره برداری از پتانسیل­ آب­های سطحی استان، افزایش جمعیت و به تبع آن افزایش نیازها در سنوات اخیر، باعث برداشت بی­رویه و غیر اصولی از منابع آب زیرزمینی اغلب دشت­های استان شده است. در دهه­های گذشته با رشد قابلیت­های نرم­افزاری، امکان توسعه مدل­های رایانه­ای فراهم شده است که به نوبه خود نقش بسزایی در بهینه­سازی و شبیه­سازی منابع آب داشته است. امروزه تجزیه و تحلیل مسائل منابع آب با استفاده از مدل­های هیدرولوژیکی که فرآیندهای از قبیل بارش، تبخیر، نفوذ و رواناب را شبیه­سازی می­کنند، از جایگاه ویژه­ای برخوردار است. یکی از پر کاربردترین این نرم­افزارها در سال­های اخیر نرم­افزار WEAP بوده است. WEAPدر زمینه برنامه­ریزی و ارزیابی پروژه­های آبی، اجزای مختلف یک حوضه و رودخانه را گرد هم می­آورد. این تحقیق در حوضه گاماسیاب که زیر حوضه شمال شرقی حوضه کرخه است، انجام شده است. هدف از این تحقیق بررسی جامع منابع آب سطحی حوضه گاماسیاب با توجه به سدهای در دست ساخت و مطالعه بوده است. بخش اعظم این حوضه در استان کرمانشاه و سرشاخه­ آن در استان همدان قرار دارد. رودخانه اصلی این حوضه رودخانه گاماسیاب است که برروی شاخه­های آن در استان کرمانشاه سدهای جامیشان، قشلاق علیا و آناهیتا (کبوتر لانه) در دست ساخت، و سد بیستون در پایین دست آنها در دست مطالعه است. بمنظور ساخت مدل WEAP تعریف مسئله  قالب زمانی، محدوده مکانی، اجزای سیستم و طراحی مسئله انجام گردیده است. سپس با اعمال سناریوهای مختلف وضعیت طرح در شرایط آینده با توجه به سیاست گذاری­های موجود، سنجیده شده است. در این پژوهش داده­های هیدرولوژیکی 41 ساله حوضه گاماسیاب جهت کالیبراسیون مورد استفاده قرار گرفته است و سناریوها نیز در دوره ای 40 ساله جهت بررسی عملکرد سد و نیز تأثیر سدهای بالادست بر سد پایین دست، با کمک نرم­افزار WEAP، به کار گرفته شده­اند. در شبیه­سازی حوضه، از روش مونتانا جهت برآورد نیاز زیست محیطی استفاده و گامهای زمانی بصورت ماهانه در نظر گرفته شده است. نتایج به دست آمده نشانگر عملکرد مناسب سد بیستون در تأمین نیازهای مربوطه بوده است. سدهای بالا دست با کمبود آب در تأمین تقاضاهای حوضه مواجه بوده و برای جبران باید راهکارهای مناسبی اندیشیده شود. بیشترین کمبود در بخش کشاورزی سد قشلاق مشاهده شده است و توان تعریف شده انتقال خط انتقال آب از رودخانه گاماسیاب به سد بیستون مناسب می باشد.
فصل اول: کلیات
1-1- مقدمه
تامین آب تمیز مبنای اصلی استفادۀ پایدار از منابع طبیعی است. در سال 1940 حجم آب تمیز مصرفی جهان 1500 کیلومتر مکعب در سال بوده است حال آنکه در سال 2000 این مقدار به 5000 کیلومتر مکعب در سال رسیده است. تعداد کشورهایی که با بحران آب مواجه هستند از 7 کشور در سال 1955 به 20 کشور در سال 2000 رسیده­اند و این تعداد به 34 کشور در سال 2025 خواهند رسید. اصلی ترین موضوعات جهانی در قرن 21 عبارتند از امنیت غذایی و کیفیت محیط زیست که هر دو موضوع به مدیریت حوزه­های آبخیز بستگی دارند. همچنین محدودیت­ منابع، رشد جمعیت، خصوصیت روان بودن آب، فعالیت­های اقتصادی و به تبع آن رشد تقاضای آب باعث شده است که خصوصیات هیدرولوژیکی حوضه آبریز، خصوصیات اقتصادی-اجتماعی ذی­نفعان و خصوصیات زیست محیطی رودخانه بیش از پیش به هم پیوسته گردند. به همین علت امروزه اثرات یکی بر دیگری در فاصله­ای نزدیک­تر و زمانی کوتاه­تر نمودار گشته و در بلند مدت روند عرضه و تقاضای آب در حوضه آبریز را دچار تغییرات شدیدتری می­نماید. عدم توجه به تعامل خصوصیات هیدرولوژیکی، اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی، تخصیص آب به متقاضیان را با محدودیت مواجه می­کند. از این رو جهان با معضلات فزاینده ای در زمینه بهبود کیفیت آب و تامین تقاضای روبه رشد آن، مواجه است.
2-1- مصارف آب
استفاده از آب به دو دسته عمده تقسیم می­گردد:
1- استفاده­ های مصرفی آب (آبیاری کشاورزی، صنعتی و شهری)
2- استفاده­ های غیر مصرفی آب (برق آبی، تفریحی و زیست محیطی)

یک مطلب دیگر :

 

در کشورهای جهان از بین استفاده­های مصرفی آب، آبیاری بیشترین سهم را داراست (حدود 70% که این مقدار در ایران حدود 92% می­باشد)[1]. این درحالی است که با رشد جمعیت علاوه بر مصارف آبیاری، نیاز مصارف شهری و صنعتی نیز در حال افزایش است. این مسئله سبب رقابت بین مصرف کنندگان شده، که تبعاً نیازمند راهکارهای جدیدی جهت مدیریت عرضه آب است. علیرغم توسعۀ تکنولوژی و تکنیکهای کشاورزی، در بسیاری از مناطق جهان تولید مواد غذایی و رشد جمعیت نه تنها همگون نیست (تعدادی از کشورهای آفریقایی)، بلکه حتی با افزایش درخواست مواد غذایی مواجه هستیم. اگرچه نقش عوامل مدیریتی و سیاسی در تأمین مواد غذایی انکار ناپذیر است، اما تنزل کمیت و کیفیت منابع خاک و آب دلیل اصلی کمبود مواد غذایی است. با توجه به اینكه آب یكی از نهاده­های تولید اكثر بخشهای اقتصادی است، مقدار تولید و شاخص­های اقتصادی-اجتماعی وابسته به آن، مانند؛ اشتغال نیروی كار، درآمد حاصل از فروش تولیدات و ارزش افزوده تولید، عرضه كمی و كیفی آب را با محدودیت مواجه می­كند.
سیاست­گذاران و تصمیم­گیران زمینه تخصیص آب با توجه به بهم پیوستگی خصوصیات هیدرولوژیكی، اقتصادی-اجتماعی-زیست محیطی، و برای پرهیز از اشتباه در تصمیم­گیری­ سعی می­كنند اولویتهای لازم را برای لحاظ این به هم پیوستگی، در تحلیل سیاست­ها و ارزیابی دقیق­تر اثرات آنها اعمال نمایند. به همین علت رویكرد برنامه­ریزی مبتنی بر مدیریت عرضه[1] كه با هدف بیشینه سازی عرضه آب برای تقاضاهای آبی عمل می­كند، امروزه به رویكرد مدیریت توامان عرضه و تقاضای[2] آب تبدیل می­گردد.
3-1- مدیریت جامع منابع آب
مفهوم مدیریت جامع منابع آب در دهه ۸۰ قرن بیستم میلادی در پاسخ به مشكلات مدیریت آب مطرح گردید. در مدیریت جامع منابع آب به جای بهره­گیری از روش قدیمی مدیریت از بالا به پایین یا به عبارت دیگر برنامه­ریزی جامع آب كه در آن تمركز بر روی موجودیت آب و توسعه منابع است، از روش جدیدتر مدیریت از پایین به بالا یا به عبارت دیگر برنامه­ریزی جامع سیاست­های آب كه در آن اندركنش موجود بین بخش­های مختلف نیز دخیل گردیده است، استفاده می­شود.
یکی از نکات اساسی در تعریف و اعمال برنامه­ریزی و مدیریت یکپارچه منابع آب، تأکید بر تمرکز برنامه­ریزی و مدیریت در مقیاس و سطح حوضه آبریز به عنوان واحد مکانی تحلیل به جای اکتفا به برنامه­ریزی مجزا در سطح پروژه­های منفرد است. بنابراین پرواضح است که برنامه­ریزی تخصیص بهینه منابع آب بین مصارف و محل­های مصرف رقیب نیز بایستی در واحد مکانی و اشل حوضه آبریز صورت پذیرد. در نتیجه مدیریت یکپارچه منابع آب در سطح حوضه آبریز[1] و یا IRBM، موضوعی دارای اهمیت و قابل توجه برای طراحان، برنامه­ریزان، مدیران و قانون گذاران حیطه مسائل آب بوده که در آن به موضوع مدیریت سیستم­های آبی بعنوان امری تأثیرگذار در محیط طبیعی و اجتماعی-اقتصادی در برگیرنده آنها پرداخته می­شود.
اگر مدیریت یکپارچه منابع آب در حوضه آبریز را به معنای رعایت یکپارچگی و جامع­نگری از منظر:
1- احتساب و تحلیل تمامی عناصر و المان­های پخش شده در گستره مکانی سیستم با هم و روی هم و در تعامل با هم (Spatial Integrity).
2- یکپارچگی تحلیل در گستره زمانی و یا به عبارتی توجه به شرایط هم حال و هم آینده و تغییر پذیری رفتار حوضه در اشل زمانی مناسب و معرف (Temporal Integrity).
3- دیدن منابع آب سطحی و زیرزمینی و حتی منابع خاک با هم و در تعادل با هم (Resource Integrity) در کنار مدیریت مصارف به شکل یکپارچه تحت معیارها و اولویت­بندی­های مختلف (Demand Management).
4- احتساب همزمان اهداف کمی در کنار اهداف کیفی (Quantity-Quality Integrity).
5- پذیرش و لحاظ کردن تعدد اهداف تأمین آب، تولید برق، کنترل سیلاب، حفظ اکولوژی و محیط زیست (Multi-Objective Aspects)، ضمن توجه به ملاحظات اقتصادی-اجتماعی و مناسبات اداری و سازمانی (Institutional Aspects) در سطح حوضه آبریز.
بدانیم، طبیعتا بایستی در جستجوی آندسته از روش­ها و مدل­های ریاضی و تحلیل سیستمی باشیم که قابلیت و سنخیت بیشتر در احتساب جنبه­های پنج­گانه فوق از مدیریت یکپارچه را دارا می­باشند. اصولا با گسترش افق دید و تحلیل از برنامه­ریزی برای یک طرح و پروژه مضوعی و محلی خاص به برنامه­ریزی در سطح و اشل بسیار بزرگتر نظیر کل حوضه آبریز و حتی برهم­کنش آن با حوضه مجاور، هدف اصلی استفاده از یک رویکرد مبتنی بر یکپارچه­نگری و تبع تحلیل و مدل­سازی یکپارچه، آنهم با پتانسیل یکپارچه­نگری از جنبه­های مختلف اشاره شده در بالا و نه صرفا جنبه مکانی آن است. این خصوصیت مهم واقعیتی است که متدولوژی و روش­های تحلیل و مدل­سازی متعاقب آن خود بخود بایستی در برابر آن پاسخگو باشند. بنابراین توانایی در برآوردن نیاز فوق است که مبنای انتخاب متدولوژی و روش­های تحلیل سیستمی مؤثر و سپس مدل­ها و بسته­های نرم­افزاری توسعه یافته بر اساس این روش­ها در برنامه­ریزی تخصیص آب در سطح حوضه آبریز خواهند بود. که این تحقیق در راستای اعمال اصول فوق در سطح حوضه آبریز گاماسیاب انجام می­پذیرد.
1-3-1- مفاهیم
در این قسمت مفاهیم مرتبط با مدیریت جامع منابع آب تعریف می­گردد:
1- توسعه منابع آب: فعالیت­های معمولا فیزیكی، كه منجر به استفاده سودمند از منابع آب با منظورهای منفرد یا چندگانه می­گردد.
2- برنامه­ریزی منابع آب[1]: برنامه­ریزی، توسعه، ذخیره و تخصیص منابع محدود (درون بخشی یا بین بخشی)، منطبق با موجودیت و تقاضا است و با در نظر گرفتن مجموعه كاملی از اهداف ملی، محدودیت­ها و علایق ذی­نفعان.
3- مدیریت منابع آب[1]: مجموعه كاملی از اقدامات فنی، نهادی، مدیریتی، منطقی و عملی مورد نیاز جهت طراحی، توسعه، بهره­برداری و مدیریت منابع آب با هدف كاربری پایدار.
4- مدیریت جامع منابع آب[1]: فرآیندی است كه مدیریت و توسعه آب، زمین و منابع مرتبط را با هدف بیشینه كردن برآیند اقتصادی و رفاه اجتماعی به نحوی متعادل و بدون به خطر انداختن پایداری اكوسیستم­های حیاتی، ترویج می­نماید.
5- خصوصیات هیدرولوژیکی شامل : مقدار ارتفاع بارش، دبی رودخانه، مساحت منطقه مطالعاتی، مقدار ارتفاع تبخیر، تخلخل و ضریب هدایت هیدرولیكی سفره زیرزمینی، ارتفاع متوسط سنگ بستر سفره و ارتفاع متوسط سطح زمین،می­باشد[2].
6- خصوصیات اقتصادی-اجتماعی ذی نفعان: خصوصیات اقتصادی-اجتماعی مورد نظر این تحقیق شامل؛ نرخ رشد جمعیت، راندمان تولید كشاورزی در واحد سطح به تفكیك كشت، و راندمان مصرف آب صنعت در واحد تولید وزنی، می­گردد، كه جزو پارامترهای اقتصادی-اجتماعی مساله تخصیص آب در نظر گرفته می­شوند.
7- خصوصیات زیست محیطی: حداقل مقدار جریان لازم در رودخانه برای حفظ اكوسیستم آن نیاز زیست-محیطی درون رودخانه نامیده شده و بعنوان خصوصیت زیست-محیطی در نظر گرفته شده است.
2-3-1- مدیریت جامع حوضه رودخانه
مدیریت جامع حوضه رودخانه[1] روندی است جهت هماهنگ سازی مدیریت و توسعه منابع آب، زمین، محیط زیست و منابع مرتبط دیگر درون حوضه یك رودخانه برای بیشینه كردن سود اجتماعی و اقتصادی در یك روش متعادل به طوری كه اكوسیستم­های آب شیرین، گونه­ها و خدمات در معرض خطر قرار نگیرند. مدیریت جامع حوضه رودخانه همچنین یك روند مشاركتی برای حل اختلاف و تخصیص آب میان كاربران رقیب می­باشد.
یكی از سیاست­های اصلی از مجموعه روش­ها و فناوری­های خلاقانه مرتبط با مدیریت جامع حوضه رودخانه، طرح جامع حوضه رودخانه [2]است. به عبارت دیگر یك طرح جامع [3]كه چشم انداز و اهداف مدیریت را تنظیم می­نماید و برای روند تصمیم­گیری و تدوین اولویت­ها به كار می­رود، یكی از اجزای اصلی مدیریت جامع حوضه رودخانه است. طرح جامع باید موضوعاتی از قبیل چگونگی برقرار كردن تعادل ما بین نیاز آتی به انرژی برق آبی، حفظ تنوع زیستی، حفاظت از سیلاب، آب شرب و حیات پایدار را مورد توجه قرار داده و راه­هایی برای آنها بیابد. طرح­های فرعی و منطقه­ای باید حتماً همگی تحت این طرح جامع انجام گیرند[3].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...