بخش اول: حکم اعتقاد به تجسیم و تشبیه در روایات… 66

روایات صریح در کفر. 66

روایات غیر صریح.. 74

بخش دوم: حکم اعتقاد به جبر یا تفویض در روایات… 85

روایات صریح در کفر. 85

روایات غیر صریح.. 93

بخش سوم: حکم عدم پذیرش ولایت و امامت ائمه اطهار (علیهم‌السلام) در روایات… 102

روایات مختص به امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) 102

پایان نامه

 

روایات مربوط به عدم قبول ولایت و امامت دوازده امام (علیهم‌السلام) 113

حکم ادعای امامت از سوی نااهل و پذیرش آن در روایات.. 146

حکم انکار یا تردید در قیام حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) در روایات.. 151

فصل چهارم: نتیجه‌گیری بر اساس روایات معارض…. 153

کفر یا اسلام؟. 157

موضوع حکم کفر در روایات… 169

کتاب‌نامه. 179

چکیده

در بسیاری از روایات شیعی، مسأله کفر مخالفان مطرح شده است و برخی از علمای امامیه نیز بر اساس همین روایات، حکم به کفر مخالف نموده، آنها را از حوزه اسلام خارج دانسته‌اند. در خصوص حوزه معنایی مخالف، از روایات و کلام علمای امامیه برداشت می‌شود که مقصود مسلمانی است که شیعه اثناعشری نباشد. مخالفت نیز گرچه می‌تواند در حوزه‌های مختلفی، مانند اعتقاد به تجسیم و تشبیه و جبر و تفویض باشد، لکن بارزترین مصداق مخالفت، مخالفت در مسأله امامت و ولایت است. از سویی، در

یک مطلب دیگر :

بررسی چگونگی تأثیر عضویت در فیس‌بوک بر رفتار انتخاباتی در انتخابات ریاست‌جمهوری

 روایات بسیاری نیز تصریح شده که هر کس توحید و نبوت را بپذیرد، مسلمان است و تمام احکامی که برای مسلمان ثابت است، بر او نیز جاری می‌شود. بررسی روایات مرتبط در هر دو سو و نیز مراجعه به سایر روایات و کلام علمای امامیه نشان می‌دهد که هیچ‌یک از دو حکم اسلام و کفر را نمی‌توان به طور مطلق برای تمام مخالفان ثابت نمود؛ بلکه هم در حوزه حکم به اسلام و کفر و هم در معنای مخالف باید حکم به تفصیل نمود. آنچه می‌توان به طور یقینی ثابت نمود این است که کفر به معنای خروج از اسلام تنها برای مخالف معاند ثابت است، اما برای سایر اصناف مخالف، یعنی مخالف جاهل و منکر، حکم به اسلام می‌شود و اطلاقات و عموماتی که در روایات وارد شده و کفر را برای مطلق مخالف ثابت می‌کند، بر مراتب و درجات مختلف کفر و ایمان حمل می‌شود.

کلیدواژه‌ها: کفر مخالف، کفر، اسلام، جاهل، منکر، معاند، امامت، ولایت، تشبیه، تجسیم، جبر و تفویض.

مقدمه

یکی از اصول مسلم در بیان معارف دینی، مخاطب شناسی است. شناخت مخاطب و دانستن سطح درک و دریافتش نسبت به مسائل و قدرت تحلیل وی، از نکات ضروری در انتقال معارف است. از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نیز نقل شده که فرمودند: «ما پیامبران مأموریم با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوییم.»[1]

امامان شیعه نیز همواره در بیان عقاید و افکار و نیز در مقام پاسخ‌گویی به سؤالاتی که از حضورشان پرسیده می‌شد، به این نکته عنایت ویژه داشته‌اند و گاه مخاطب را امر می‌کرده‌اند که کلامشان را برای کسی نقل نکند یا تنها برای عده خاصی نقل کند. از حضرت امیر (علیه‌السلام) نقل شده که به حذیفة بن یمان فرمودند: «با مردم نسبت به آنچه علم ندارند و ظرفیت درک و دریافتش در آنها وجود ندارد سخن مگو که طغیان می‌کنند و کافر می‌شوند. برخی از مسائل، پیچیده و مشکل است و اگر بار آن بر کوه‌ها هم نهاده شود، طاقت تحمل آن را ندارند.»[2]

اما در عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات، که در کمتر از ثانیه‌ای و با فشردن یک یا چند کلید می‌توان حجم فراوانی از اطلاعات را جابجا نمود، مخفی نمودن عقاید و افکار، امری بس دشوار است و دیگر چیزی به عنوان عقاید سرّی و مخفی کمتر مصداق پیدا می‌کند. کلامی که دیروز تنها برای خواص و در زیرزمین‌ها و پشت درهای بسته نقل می‌شد، امروز آشکارا و به سهولت در میان تمامی افراد دهان به دهان می‌چرخد و دیگر نمی‌توان عقیده‌ای را پنهان نگاه داشت.

افکار و عقاید شیعی نیز از این امر مستثنا نیستند. تمامی آنچه در کتب روایی شیعه موجود بوده و زمانی به عنوان اسرار از آنها یاد می‌شده است، امروزه در اختیار عموم قرار گرفته و این امر پیامدهای ناگواری را نیز به دنبال داشته است.

در برخوردها و ارتباطات با برخی از برادران مسلمان غیرشیعی در ایران و دیگر کشورها، سؤالاتی از کاتب پرسیده شد که این حقیقت را روشن‌تر نمود؛ سؤالاتی در خصوص روایاتی که در کتب شیعه نقل شده و آنها را به صراحت کافر معرفی کرده است و بسیاری از عقایدشان را باطل دانسته است. این امر باعث می‌شد تمامی تلاش کاتب برای ایجاد الفت و برادری در چشم آنها منافقانه جلوه کند و اعتماد آنان را سلب نماید و آنان را وادار به پرسیدن این سؤال کند که: با وجود این همه روایات که در کتب شیعه نقل شده و ما را کافر می‌داند، چگونه ممکن است به شعارهای شما مبنی بر تقریب و برادری و … اعتماد کنیم؟!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...