مساله

در ابتدای هزاره سوم، جهان ورزش دوران جدید و تازه ای را تجربه می کند. افزایش فعالیت در عرصه تربیت بدنی و ورزش موجب افزایش تقاضا برای کالا و خدمات مختلف شده است. این فعالیت ها به پیدایش صنعت ورزش منجر شده است. برای موفقیت در این صنعت، به کارگیری بازاریابی ورزشی امری ضروری است(پیتس و استولار، 2002).

حمایت مالی از عناصر ارتباطات بازاریابی است که می تواند در موقعیت های معین، در کنار عناصر دیگر مانند تبلیغات، ارتقای فروش، به عنوان انتخابی سودمند، ابزار لازم ، فروش شخصی، روابط عمومی و بازاریابی مستقیم را برای تحقق اهداف خاص شرکت ها تأمین کند و باعث موفقیت بازاریابان در محیطی آشفته شود(سگون و اورلی[1]،2008). امروزه ورزش از طریق به کارگیری دانش بازاریابی به صنعتی تبدیل شده است که حمایت ورزشی از ابزارهای اصلی آن به شمار می رود. موفقیت حمایت ورزشی لازمه تصمیم گیری صحیح و اصولی است که در نظر داشتن عوامل مختلف تاثیرگذار بر آن، هدایت بهتر فعالیت های حمایتی را میسر می کند. در حوزه مدیریت، حمایت ورزشی به عواملی مانند اهداف حمایت ورزشی، ملاک های انتخاب رشته ورزشی، آمیخته ارتباطات بازاریابی و ارزیابی حمایت ورزشی می پردازد که از فاکتورهای مهم در فرآیند تصمیم گیری حمایت ورزشی محسوب می شوند و به صورت فرآیند انجام می شوند(حسینی و همکاران،1391). حمایت مالی از ورزش از تکنیکهای ارتباط جهانی است که هدفش سرمایه گذاری در فعالیت های ورزشی، افراد و رویدادها برای بهره برداری بالقوه از مسائل تجاری مربوط به ورزش، ترغیب تماشاچیان در ورزشگاه و تماشاچیان تلویزیونی و ایجاد ارتباط بین حمایت شونده رویداد، تیم ورزشی یا ورزشکار و حمایت کننده است(رهام و همکاران، 1390).

یکی از راه های تامین بودجه کافی جهت انجام فعالیت های ورزشی به ویژه فعالیت های قهرمانی، جذب شرکت ها و سازمان ها  جهت حمایت مالی می باشد. امروزه شرکت ها حمایت مالی را به عنوان یکی از ابزارهای ارتباطی محسوب می کنند و تمایل دارند از این طریق  آگاهی از خدمات شرکت را افزایش دهند(احسانی و همکاران،1387). سرمایه گذاری جهانی در حمایت مالی، روندی رو به رشد داشته و از حدود 500 میلیون دلار در سال 1982(کلاه[2]،2003)، به 15 میلیارد دلار در سال 2009 رسیده (شانک،2009) و بیش از 70 درصد مبالغ سرمایه گذاری شده برای حمایت مالی، در حوزه ورزش و رویدادهای ورزشی بوده است(کرمپتون،2004).

پدیده حمایت ورزشی در دهه اخیر رواج یافته است. مثلا محققانی مانند ایزدی (1383)، آقازاده و همکاران (1387)، الهی (1387)، الهی و همکاران (1388)، عامری و همکاران(1388)، بنار و همکاران (1391)، رهام و همکاران (1390)، نافر و بوهلر (2010)؛ بیشتر به بررسی عوامل و موانع موثر بر جذب حامیان مالی در ورزش پرداخته اند اما توافق کامل و جامعی در زمینه معیارهای انتخاب حامیان مالی در ورزش وجود ندارد و این موضوع به مطالعات و تحقیقات بیشتری نیاز دارد. گذشته از عدم اتفاق نظر کلی در حوزه موانع جذب حامیان مالی، تحقیقی در کشور بر روی موانع جذب حامیان مالی در ورزش استان فارس انجام نگرفته است. با توجه به اینکه در حال حاضر ورزش استان فارس نه تنها رو به پیشرفت نیست بلکه پسرفت های نیز داشته است که حذف اکثریت تیم های حرفه ای استان فارس از مسابقات ورزشی در سطح اول کشور گویایی این قضیه می باشد. با بررسی علل ناکامی این تیم ها مشخص می شود که تمامی این تیم ها از لحاظ مالی دچار مشکلاتی بوده اند که با برنامه ریزی مناسب در حوزه حامیان مالی می شود این مشکلات را کاهش داد. با توجه به موارد ذکر شده، وجود شکاف تحقیقاتی در این حوزه به خوبی درک می شود. لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی و تحلیل موانع جذب حامیان مالی در استان فارس طراحی و اجرا گردید.

 

[1] _segon and orli

[2] -kolah

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...