شاعر بزرگ حماسه سرای ایرانی، حكیم ابوالقاسم فردوسی توسی، اهل توس بود كه در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم می‌زیست، بدین ترتیب حكیم توس به سال 370 یا 371 هـ ق سرودن شاه نامه را آغاز كرد.

اما یكی از جذاب‌ترین قسمت‌های شاه نامه، بدون شك عاشقانه‌های آن است كه در لابه لای داستان‌های حماسی، پهلوانی و اساطیری به خوبی می‌درخشند. چون از شاه نامه به عنوان یك اثرحماسی یاد می‌كنند، همه چیز در آن تحت‌الشّعاع حماسه قرار می‌گیرد، عاشقانه‌های آن كمتر مورد توجه قرار گرفته است اما با اندكی تأمل در ساختار عاشقانه‌های شاه نامه به این نكته پی می‌بریم كه عشق‌های راستین در این اثر غالباً به وصال انجامیده است.

عشق در شاه نامه مانند آب روان و روشن است كه جریان آن، نه در جهت تسلیم و انفعال یا هوس و غریزه است بلكه در جهت تلطیف روح پهلوانی و انسانی است. رودابه، تهمینه و منیژه دل بسته نمی‌شوند مگر به سبب آن كه نیروی مردانگی و جاودانگی در پهلوانان می‌بینند، زنان در نبرد میان نیكی و بدی و پیروز شدن، دوشادوش مردان خود پیش می‌روند. هم دلدار هستند و هم هماورد.

پایان نامه

 

عشق در شاه نامه مبیّن روشنی و راستی در مقابل سیاهی و فریب است، عشق در پیروزی قهرمانان نقش بسزایی دارد زیرا آنان پرورده‌ی عشق‌اند و هیچ قهرمانی بی‌نیاز از عشق زنی پاك دامن و زیبا رو نیست.

در شاه نامه با عشق به طور طبیعی و روشن آن، یعنی مشاركت جسم و جان، روبه رویی زن و مرد مواجه می‌شویم كه در آن غریزه‌ی ذاتی انسان با تمدن آراسته و ظرافت خاص خودش می‌گیرد.

كردارها و گفتارهای قهرمانان غنایی نیز جذاب و قابل توجه است ، هیچ گاه از دایره نزاكت خارج نشده است و سرشار از لطافت و احساس می باشد.

 

كلید واژه: فردوسی، شاه نامه، عاشقانه‌ها، ساختار، كردارها، گفتارها.

مقدمه

 

یک مطلب دیگر :

 
 

عشق در فرهنگ‌های مختلف این گونه بیان شده است: علاقه به شخص یا شیء وقتی كه به اوج شدت برسد به طوری كه وجود انسان را مسخر كند عشق نامیده می‌شود.

عشق در متون اسلامی هم مورد توجه قرار گرفته، اگر چه در قرآن و نهج البلاغه از واژه‌ی عشق به صراحت سخن به میان نیامده، اما از معادل‌های معنایی آن نظیر «ودّ‌« و «حبّ» استفاده شده است.

با توجه با جایگاه والای عشق در ادب فارسی حكیم توس در اثر حماسی خود نیز از آن غافل نبوده، چنان چه می‌توان گفت:

شاه نامه فقط یك اثر حماسی نیست كه در آن از جنگ و خون‌ریزی و پیروزی قومی بر قوم دیگر سخن گفته شود شاه نامه كتاب حماسه و عشق است و درخشیدن عشق در آن برای ظهور قهرمانی حماسه آفرین (رستم) است. در شاه نامه عشق مقدمه‌ی فتح‌ها و شكست‌هاست. داستان‌های عاشقانه در شاه نامه از روح حماسه ملی و فضای پهلوانی تاثیر گرفته است، پهلوانان در عین وفاداری به عشق و پیمان خود، از آشفتگی‌های دوران عاشقی مانند دیگر عشاق دور می‌مانند، یعنی عشقشان هم مردانه است و هم پهلوانی.

زنان نیز زیبایند و عشق آفرین و هم پاك دامن و با وقار. تنها زیبایی و لطافت زنانشان نیست كه دل را به سوی آن‌ها می‌كشد، بلكه منش نیك و رفتار پسندیده هم بر جاذبه و جمال آنان می‌افزاید.

عاشقانه‌ها در شاه نامه جهت بهتر جلوه دادن و قابل فهم شدن روح حماسی این اثر است و با اصل موضوع شاه نامه پیوندی محكم و ناگسستنی دارد به طوری كه اگر عاشقانه‌ها را از شاه نامه حذف كنیم با اثری كه فقط حدیث كشت و كشتار است مواجه می‌شویم و ارزش آن رو به كاستی می‌رود.

این پژوهش كه پیرامون « بررسی ساختاری علاشقانه های شاه نامه» نوشته شده، در پنج بخش تنظیم شده است:

بخش نخست، تحت عنوان «كلیات» به بررسی بیان مسئله، اهداف تحقیق، شیوه‌ی گردآوری، پرسش‌ها و فرضیه‌های تحقیق اختصاص یافته است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...