2-1- طرح مسأله

گرچه اوقات فراغت[1] پدیده‌ای است كه با تمدن صنعتی[2] پیوند دارد، اما افلاطون و ارسطو، دو فیلسوف بزرگ یونان باستان نیز در آثار خود به این موضوع پرداخته‌اند. اوقات فراغت نیز مانند سایر جنبه‌های زندگی بشر، در طول قرون و اعصار ثابت نمانده و تغییرات عظیمی را در روند تاریخی خود شاهد بوده است. اما مهمترین برهه‌ای که تغییر و تحولی بنیادی در اوقات فراغت پدید آورد، انقلاب صنعتی بود. با پدید آمدن انقلاب صنعتی در قرن هجدهم، در مفهوم اوقات فراغت تغییری ماهوی به وجود آمد. اوقات فراغت به عنوان مفهوم جدیدی که محصول جدایی کار از خانه، پیشرفت‌های فناوری و تقسیم کار اجتماعی است این فرصت را مهیا کرد که انسان از اجبارها و محدودیت‌های نظم اجتماعی مدرن رها شود (كیویستو،80:1380).

بنابراین دیدگاه‌ها و تعاریف متفاوتی پیرامون آن شکل گرفته است که اوقات فراغت را از سه بُعد (زمان، فعالیت و حالتی از بودن) مورد تعریف و مطالعه قرار می‌دهند (تورکیلدسن،31:1382).

چون فرد معمولاً می‌تواند در اوقات فراغت همان چیزی را که می‌پسندد انجام دهد، شخصیت نهایی خود را بازیابد و آن را ابراز کند، بنابراین قابلیت‌های فرد غالباً در عرصه‌ی اوقات فراغت جلوه‌گر می‌شود. از طرف دیگر، فعالیت‌های اوقات فراغت از چنان اهمیتی برخوردار است که از آن به مثابه آیینه‌ی فرهنگ جامعه یاد می‌کنند. در نتیجه چگونگی گذران اوقات فراغت افراد یک جامعه به میزان زیادی معرف خصوصیات فرهنگی آن جامعه است. پی‌پر[3]، اظهار می‌دارد موجودیت و اصالت فرهنگ در هر جامعه‌ای بر مبنای اوقات فراغت افرادی كه در آن جامعه زندگی می‌كنند قرار دارد (سلسله مباحث فرهنگ،25:1383).

پایان نامه

 

ژوفر دومازیه[4]، جامعه‌شناس فرانسوی، معتقد است که حتی در جوامع کشاورزی که دارای کتابت هم بوده‌اند نمی‌توان از فراغت به معنی امروزی آن سخن گفت. بنابراین، در چنین تمدنی، دو شرط لازم برای پیدایش فراغت تحقق یافته است: نخست، كار از شكل اجبار فرهنگی و اجتماعی به در آمده، شكل مسئولیت آزاد فرد را دارد. شرط دوم، جدا شدن کار از فعالیت‌های دیگر انسان است. از نظر دومازیه این دو شرط ضروری، تنها در زندگی اجتماعی تمدن‌های صنعتی و پس از صنعت وجود دارد و نبود آن‌ها در تمدن‌های باستانی سنتی به معنای نبود فراغت است (ساروخانی،764:1370).

بنابراین آنچه که امروز از آن تحت عنوان فراغت یاد می‌شود با کیفیت یاد شده پدیده‌ای مدرن و متأخر است چرا که در دنیای پیشامدرن به دلیل ماهیت در هم تنیده زندگی و کار اساساً فراغت به معنای امروزی آن معنا نداشت. در واقع در دوره جدید است که با جدایی کار از خانه، ظهور پدیده‌ی ساعت کاری و زمانمند شدن کار و زندگی، اوقات فراغت به عنوان یک بخش از زندگی روزمره بروز یافته و اهمیت پیدا کرده است. جایگاه و اهمیت این پدیده به اندازه‌ای است که چگونگی گذران آن می‌تواند نشانه‌ای از جایگاه طبقاتی افراد دانست و حتی طبقات اجتماعی با مدیریت اوقات فراغت خود تلاش می‌کند خود را از یکدیگر جدا کنند.

اگرچه انحای گذران اوقات فراغت بسته به شرایط اجتماعی و تاریخی متفاوت است، اما در میان جوانان به دلیل خصایص ویژه دوره جوانی معمولاً با آسیب‌های بیشتری همراه است. افزایش سالهای تحصیل، دیررسی ورود انسان به بازار کار و افزایش سن ازدواج، دوران جوانی را طولانی کرده است. انسان جدید از کودکی مستقیماً به

یک مطلب دیگر :

پایان نامه درمورد مدیریت دانش/ارزشيابي عملكرد

 بزرگ‌سالی قدم نمی‌گذارد بلکه دوره‌ای در زندگی او وجود دارد که با فقدان یا کمی مسئولیت همراه است از این رو اوقات فراغت در آن سهم بزرگی یافته است. در این دوران گاه رفتارهایی از فرد سر می‌زند که ازسوی جامعه تأیید و تجویز نمی‌شود و گاه انحرافی تلقی می‌شود. انتخاب چگونگی گذران اوقات فراغت تحت تأثیر عواملی مانند سن، جنس، طبقه‌ی اجتماعی و… قرار دارد و بر اساس این عوامل می‌توان رویه‌هایی را در آن مشاهده کرد. این رویه‌ها ما را به الگوهای فراغتی افراد هدایت می‌کند. الگوهای فراغتی نا مناسب به خصوص در قشر جوان می‌تواند آن‌ها را از چارچوب‌های پذیرفته شده در جامعه دور ساخته و آسیب‌هایی را در این گروه اجتماعی موجب شود.

نیاز به اوقات فراغت مربوط به یک قشر خاص نیست اما ازآنجاکه ایران در ردیف کشور‌های جوان قرار دارد، توجه خاص به فراغت و ایجاد امکانات برای گذراندن اوقات فراغت جوانان می‌تواند نقش مؤثری در شکل‌گیری شخصیت آنان و همین طور سازندگی جامعه داشته باشد.

تحقیقات متعدد در این باره نشان می‌دهد کمبود امکانات تفریحی و عدم برنامه ریزی در اجرای صحیح سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی جوانان را به سوی فعالیت‌های ناسالم و انواع تفریحات
آسیب زا سوق می‌دهد و ممکن است مبنایی برای بروز کج‌روی در این قشر فراهم آورد (سلگی،39:1382).

مطالعاتی كه در حوزه جامعه‌شناسی اوقات فراغت انجام شده است نشان می‌دهد كه اساساً اوقات فراغت، مسئله آفرین نیست، بعضی از انواع اجرای اوقات فراغت مسئله آفرین است. یكی از الگوهای مسئله آفرین گذران اوقات فراغت، الگوی اوقات فراغت خانه محور، فردی و خصوصی شده است (ابرکرومبی و دیگران،341:2000). این الگو،از جمله الگوهای رایج در بسیاری از کشورها است که باعث بروز مسائل متعددی گردیده است (سعیدی،205:1383). اوقات‌ فراغت‌ خانه محور، فردی و خصوصی شده، بر اعتماد بین شخصی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی تأثیرگذاشته و سرمایه‌ اجتماعی را كاهش‌ می‌دهد (غفاری،90:1379).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...