حقوق با موضوع حق سرقفلی و حق كسب و پیشه و تجارت |
دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان
پایان نامه ارشد رشته حقوق
با موضوع:
حق سرقفلی و حق كسب و پیشه و تجارت
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چكیده
حق سرقفلی و حق كسب و پیشه و تجارت كه از بحثهای مهم اجاره محلهای تجاری هستند، از مهمترین قوانین هر كشور بوده و در ایران از تأسیسهای حقوقی رایج در حقوق موضوعه میباشد، كه در خصوص وحدت یا دوگانگی آن هم در دكترین و هم در رویه قضائی اختلاف نظر وجود دارد، و به نظر میرسد این دوگانگی ناشی از عدم تبیین ماهیت و طبیعت حقوقی این دو حق است. این نوشتار بر آن است با طرح دیدگاههای مختلف به تبیین مفهوم و ماهیت حق سرقفلی به عنوان یك حق امتیاز و متمایز از حق كسب و پیشه وتجارت و با بررسی قوانین سابق موجود و نظریات فقها و حقوقدانان و تدقیق در آراء و رویه قضائی، كه نمونههایی از آراء صادره در حین بحث آورده خواهد شد، ابتدا زوایا و مبانی سرقفلی و حق كسب و پیشه و تجارت را تبیین نموده و با بررسی ابهامات موجود در این زمینه بعد از ارائه مباحثی با شناختن تفاوتها و مبانی این دو حق به تبیین تفاوت بین سرقفلی و حق كسب و پیشه و تجارت بپردازد. بدین منظور به بیان تعاریف لغوی و اصطلاحی و بیان سیر تاریخی این دو حق می پردازیم، و با بررسی متون فقهی به ویژه نظرات حضرت امام خمینی (ره) و آخرین تغییرات اعمال شده به این نتیجه خواهیم رسید که این دو حق کاملاً از هم متمایز میباشد. همچنین سرقفلی یک حق مالکانه است و به موجر تعلق دارد، و حق کسب و پیشه و تجارت به مستأجر تعلق دارد.
واژگان كلیدی: سرقفلی، موجر و مستأجر، مبانی، حق كسب و پیشه و تجارت
مقدمه
یک مطلب دیگر :
انسانها در مسیر شتابان زندگی خود نیازمند قوانینی هستند كه بتوانند با تكیه بر آن ادامه حیات دهند. نظر به ساده بودن مقررات گذشته، كه حدود حقوق و آزادیها را ترسیم میکرد، قادر به رفع نیازمندیهای جامعه امروز كه از پیچیدگی زیادی برخودار میباشد نیست. با افزایش جمعیت و گسترش كانونهای جمعیتی و گسترش و توسعه مكان زندگی، انقلابی در روابط بین اشخاص ایجاد گردید. از آنجائی كه دولتها نمیتوانند از روابط اقتصادی كاملاً آزاد سخن بگویند و نظارهگر این وضعیت باشند، از طریق وضع قوانین كارآمد و مناسب اقدام به برقراری امنیت، رفاه و تأمین اجتماعی نموده و بدین صورت در سدد رفع فقر و تبعیض اقدام مینمایند.
سرقفلی و حق كسب و پیشه و تجارت كه باید بین آنها تفاوت قائل شده و نباید آنها را با یكدیگر اشتباه گرفت، از مهمترین مباحث مربوط به اجاره است، كه جایگاه بسیار مهمی در مباحث حقوقی و اقتصادی داشته و دو تأسیس حقوقی رایج بوده كه به عنوان یك نهاد قانونی در نظام اقتصادی و قضایی ما جوان و نوپا میباشد و قدمت آن به چند دهه اخیر (كمتر از پنجاه سال) ختم میگردد. و همچنین از لحاظ فقهی از مسائل مستحدثه و نوپیدا تلقی شده و اگرچه در منابع فقهی و حقوقی كم و بیش در خصوص این دو نظریاتی ارائه شده است، با توجه به تحول قوانین موجر و مستأجر و تغییر تدریجی نگرش قانونگذار در این مورد و اختلاف دیدگاههایی كه در این خصوص به چشم میخورد، بحث پیرامون آن همچنان ادامه داشته و در این نوشتار با رویكرد تحلیلی به بررسی این دو تأسیس حقوقی و مقایسه آن دو میپردازیم.
- طرح مسأله
اغلب كشورها مقررات سرقفلی و حق كسب و پیشه و تجارت را كه از موضوعات بدون واسطه حقوق تجارت و اقتصاد اجتماعی است در میان قوانین تجاری خود جای دادهاند و برخی از كشورها نیز آن را در حقوق مدنی خود جای دادهاند. قانونگذار ما چند سال پیش از پیدایش عملی پدیده سرقفلی و حق كسب وپیشه وتجارت با وضع مقررات روابط مالك و مستأجر در خرداد ماه سال 1339 برای اولین بار به آن وجهه قانونی بخشید. و از آنجائی كه با این پدیده و همچنین با پدیده عدم تخلیه عین مستأجره پس از انقضاء مدت اجاره از سوی مستأجر بیگانه بود، حمایت بیش از اندازه قانون از مستأجر در این خصوص، بین حقوقدانان و فقها بحثهائی را به وجود آورد و با توجه به اینكه بافت ایران مذهبی بوده و بسیاری از متدینین، قوانین مصوب در زمان رژیم گذشته را به رسمیت نمیشناختند، و بیشتر از فتاوی فقها و مراجع پیروی میكردند، این امر باعث شد تا مراجع نیز در خصوص مشروعیت یا عدم مشروعیت این اصطلاحات نظریات خود را بیان نمایند. قانونگذار ایران قبل از انقلاب و با تأثیر از سیستمهای حقوقی بعضی از كشورهای غربی همچون فرانسه و با توجه به مصالح اجتماعی و علیرغم بافت مذهبی جامعه، بر خلاف احكام شرعی، قوانینی را تصویب نمود، كه این نحوه قانونگذاری بسیاری از تجار و پیشه وران و كاسبان را كه از فتوای مراجع پیروی مینمودند دچار مشكل نموده و بر سر دوراهی قرار میداد، و با توجه به اینكه قانون منافعی مانند حق كسب و پیشه را برای مستأجر پیشبینی نموده بود صرف نظر نمودن از این حق توسط مستأجر را امری مشكل و سخت مینمود و از طرف دیگر و با توجه به اینكه فقها بر حرمت اخذ چنین حقی جز در موارد محدود و شرایط خاصی فتوا داده بودند در هنگام تخلیه عین مستأجره تجار و كاسبان را از اخذ سرقفلی و حق كسب و پیشه باز میداشت، كه این هم یك مانع بزرگ بوده و بعضی از تجار و مستأجران اماكن تجاری، به خاطر تدینی كه داشتند هنگام درخواست تخلیه عین مستأجره از ناحیه موجر با انقضاء مدت اجاره آن را بدون اخذ هرگونه وجهی تخلیه میكردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی تصویب قوانین توسط قانونگذار به سمت انطباق با احكام شرعی واجماع نظرات فقها پیش رفته و آنچه را كه قوانین موضوعه قبلی به عنوان یك امر غیر شرعی تلقی میكرد، محدود مینمود. تا اینكه در سال 1376 آخرین قانون روابط موجر و مستأجر تصویب گردید، كه در این قانون، پس از انقضاء مدت اجاره، تخلیه عین مستأجره را حق قانونی و مسلم موجر شناخته است، و فقط در صورتی كه مستأجر در بدو قرارداد اجاره مبلغی را به عنوان سرقفلی به موجر پرداخت نموده باشد، هنگام تخلیه این مبلغ توسط مستأجر قابل مطالبه است. البته این قانون نیز مورد بحث و انتقاد بعضی از نویسندگان حقوقی قرار گرفته و آن را با واقعیتهای خارجی و عادات و رسوم تجاری سازگار نمیدانند. سؤال اینست كه، قوانین مصوب در زمینه سرقفلی و حق كسب و پیشه و تجارت در چه مواردی با موازین فقهی انطباق دارد؟ نظرات فقها در این خصوص چیست؟ آیا این دو حق قابل جمع میباشند یا خیر؟ اگر متفاوت هستند، جهات تمایز آنها چیست؟ آیا شباهتهایی بین این دو حق وجود دارد یا خیر؟ اگر شباهت وجود دارد جهات شباهت آنها در چیست؟ این دو حق چه نوع مالی هستند و آیا قابلیت نقل و انتقال به غیر را دارند؟
این مسائل و مسائلی چند از این قبیل كه تماماً مرتبط با بحث حاضر است، موضوع این تحقیق را تشكیل میدهد. موضوعی كه اگر چه كنكاشی نظری را میطلبد ولی تأثیری كاربردی با دایره شمولی وسیع را در بر دارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[شنبه 1399-08-10] [ 10:09:00 ق.ظ ]
|