الف :ارکان تشکیل دهنده تعهدات طبیعی به طور کلی.. 26
ب: ارکان تشکیل دهنده تعهدات.. 27
ج- شرایط تحقق تعهدات طبیعی.. 28
– باور و تأیید وجدان و افکار عمومی؛ عدم وجود ضمانت اجرا 29
فصل دوم: اجرای تعهدات طبیعی‌،  شرایط و موانع ورود تعهدات طبیعی به قلمرو حقوق و    بررسی فقهی این نهاد  31
مبحث نخست: اجرای تعهدات طبیعی.. 33
گفتار نخست: وضعیت خاص اجرای تعهات طبیعی. 33
الف: ماهیت وفای به عهد در تعهدات مدنی.. 33
ب: ماهیت وفای به عهد در تعهدات طبیعی.. 35
گفتار دوم: اعتبار پرداخت در تعهدات طبیعی.. 38
الف :نقش اشتباه در پرداخت دین طبیعی: 39
ب : تفاوت پرداخت در تعهدات طبیعی با اعمال رایگان. 41
مبحث دوم: شرایط و موانع ورود تعهدات طبیعی به قلمرو حقوق. 43
گفتار نخست: شرایط ورود تعهدات طبیعی به قلمرو حقوق. 43
الف: نقش اراده مدیون. 43
– نتیجه گیری طرفداران ایقاع: 44
– نظریه مخالفین.. 45
– طرح مساله در حقوق ایران. 46
ب: نقش وجدان اجتماعی و باور افکار عمومی.. 48
– مفهوم وجدان اجتماعی.. 49
– تبدیل تکالیف اخلاقی به تعهدات مدنی (نظر ساوتیه): 49
گفتار دوم: موانع ورود تعهدات طبیعی به قلمرو حقوق: 50
مبحث سوم: بررسی فقهی تعهدات طبیعی. 52
گفتار نخست: جایگاه تعهدات طبیعی در متون فقهی. 52
گفتار دوم: مصادیقی از تعهدات طبیعی در فقه. 54
الف: تعهد یا شرط ابتدایی.. 54

پایان نامه و مقاله

 

ب: صدقه. 58
– تفاوت هبه با صدقه: 59
ج)تقاص شرعی: 61
فصل سوم: آثار و مصادیق تعهدات طبیعی. 64
مبحث نخست: آثار تعهدات طبیعی.. 66
گفتار نخست: آثار ناشی از اجرای تعهدات طبیعی.. 67
الف: اعتبار پرداخت قسمتی از دین طبیعی.. 67
ب: پرداخت دین طبیعی توسط غیر مدیون. 68
ج: امكان دادن نمایندگی در اجرای تعهد طبیعی.. 69
د: اجرای فضولی تعهد طبیعی.. 69
1- تعهدات ناقص یا عقیم: 70
2 – تعهد طبیعی ساده: 70
گفتار دوم: سایر آثار تعهدات طبیعی. 72
الف: آثار مورد اتفاق تعهدات طبیعی.. 72
– اجرای تعهد طبیعی ایفاء دین است.. 72
– عدم امكان استرداد آنچه پرداخت شده است.. 73
ب: آثار مورد اختلاف تعهدات طبیعی.. 75
1-تهاتر بین دو دین طبیعی و مدنی: 75
2- تهاتر بین دو دین طبیعی: 76
3- ابراء دین طبیعی: 77
4- تبدیل تعهد طبیعی به تعهد مدنی.. 80
5- انتقال تعهد طبیعی.. 82
مبحث دوم: مصادیق تعهدات طبیعی. 87
گفتار نخست: مصادیق تعهدات طبیعی مسبوق به یك تعهد مدنی. 88
الف: دین ناشی از قرار داد ارفاقی.. 88
– تعهدات طبیعی ناشی از قرار داد ارفاقی: 90
ب : دین مشمول مرور زمان. 93
ج: اعتبار امر قضاوت شده 95

یک مطلب دیگر :

 
 

د: قسم قاطع دعوی.. 96
-آثار سوگند: 98
-تأثیر قسم قاطع دعوی در ایجاد تعهد طبیعی: 99
گفتار دوم: مصادیق تعهد طبیعی ساده 101
الف: تعهد به انفاق طفل طبیعی.. 101
-طرح مسئله و هدف از بحث.. 102
ب: وظیفه انفاق به برادر و خواهر و خویشاوندان نزدیك… 105
ج: صدقه. 107
د: جهیزیه. 108
ه‍‍  :تكلیف حق شناسی و جبران خدمت.. 110
نتیجه‌گیری.. 112
منابع و مآخذ. 113
چکیده
ماده 266 قانون مدنی در مبحث « وفای به عهد »از تعهداتی سخن می‌گوید که«برای متعهد له قانوناً حق مطالبه نمی باشد »، در واقع طبق این ماده با وجود اینکه متعهد‌، مدیون می‌باشد ولی طلبکار نمی تواند به دادگاه مراجعه کرده و مطالبه حق بکند و مدیون مکلف به پرداخت دین نمی باشد مگر اینکه خود مدیون به اختیار دست به این اقدام بزند‌، این رابطه را تعهد یا دین «طبیعی »نامیده‌اند.
قانون مدنی ما از نام نهادن به  این مفهوم دریغ کرده است‌، نه مصداقی از آن را معین می‌کند و نه آثار تعهد طبیعی و تنها به اعلان این نکته اکتفا می‌کند که :« اگر متعهد به میل خود آن را ایفاء نماید‌، دعوای استرداد او مسموع نخواه بود ».معلوم می‌شود که مقصود «حقی است که طلبکار آن نمی تواند الزام مدیون را بخواهد ولی  اگر مدیون به میل خود آن را بپردازد‌، وفای به عهد کرده است و حق ندارد آنچه را که پرداخته پس بگیرد ».از این تعریف چنین بر می‌آید که تعهد طبیعی نهادی است میان تعهد اخلاقی و تعهد حقوقی که از قلمرو اخلاق گذشته و در آستانه ورود به جهان حقوق می‌باشد.
در نظام های حقوقی خارجی نیز نویسندگان حقوقی در باب ماهیت تعهد طبیعی اختلاف نظر وجود دارد و نظرات متفاوتی  ارائه شده که همه ی  این اختلاف نظرها ناشی از اختلاف در شناخت ماهیت تعهد طبیعی است برخی این نهاد را ماهیتا” یک نهاد حقوقی و برخی اخلاقی می‌دانند ولی اخلاقی بودن تعهد طبیعی پیش از تأیید و اجرای مدیون مورد تأیید بسیاری از نویسندگان قرارگرفته است
 کلید واژه ها: ماهیت‌، حقوق، فقه‌،  تعهد طبیعی‌،  تعهد اخلاقی‌،  ضمانت اجرا
مقدمه:
الف :بیان مسئله
در هر تعهد اجرای آن بر مدیون واجب است. ایجاد تکلیف در ذات و جوهر هر تعهد نهفته است و مفهوم آن با اختیار جمع نمی شود. به همین جهت‌، کسی را که در انجام دادن کاری آزاد است، نمی توان متعهد به آن پنداشت.  تعهد طبیعی نهادی دو رگه از اخلاق و حقوق است که هر چند مهمترین تضمین حقوقی یعنی امکان اجبار مدیون و مطالبه را ندارد ولی بدون حمایت نیز نمانده که درماده 266  قانون  مدنی به آن اشاره دارد.   وضع  پیچیده و نا متعارف تعهد  طبیعی پرسش های  گوناگونی  را  درباره ماهیت و مبنای آن مطرح می‌سازد.  با توجه به اینکه تعهد طبیعی  یک  تعهد اخلاقی است چه عاملی باعث گذر از اخلاق به  حقوق در این زمینه شده است و در واقع  همان تعهد حقوقی است که به  دلیلی ضمانت اجرای خود را  از دست داده. متأسفانه در ادبیات حقوقی ما نظریه تعهد طبیعی  چندان پرورده نشده است نویسندگان به جای بحث فلسفی درباره ماهیت و مبنای این تعهد‌،  دینی را که مشمول مرور زمان شده است همراه با سوگند انکارشده از مصداقهای تعهد طبیعی شمرده اند.
ب : سوالات تحقیق
1 – نظریه تعهد طبیعی  در نظام حقوقی ما و فقه از چه جایگاهی  برخوردار است؟
2 –  در تعهد ات طبیعی چه عواملی باعث گذر تعهد  از اخلاق به حقوق می‌شود ؟
3 – سایر کشورها  در برخورد با این نهاد چگونه عمل کرده‌اند؟
ج : فرضیه های تحقیق
1 –  در ادبیات حقوقی ما نظریه تعهد  طبیعی چندان پرورده نشده است و مورد استقبال واقع نشده است و رویه قضایی نیز نسبت به قلمرو آن و بیان آثار و مبانی تعهد طبیعی ساکت است و حقوقدانان نیز به صورت گذرا وغالبا” در قالب مطالبی کلی گویی می‌کنند و در فقه نیز به جهت اینکه اینگونه تعهدات نوعی تأسیس حقوقی وارداتی از حقوق غرب است طبیعی است که تحت این عنوان بحثی صورت نگرفته و شاید به همین دلیل است که در حقوق ما این موضوع در انزوا بوده هرچند با توجه به ویژگی اینگونه تعهدات و وحدت ملاک بتوان به مصادیقی از تعهدات طبیعی در فقه برمی خوریم.
2 – اخلاقی بودن تعهد طبیعی پیش از تأیید واجرای مدیون مورد تأیید بسیاری از نویسندگان قرار گرفته است و همه آنان پذیرفته‌اندکه آنچه مورد حمایت قانون قرار می‌گیرد تکلیف وجدانی مدیون است منتها اشکال عمده در تمییز عاملی است که باعث گذر تعهد از قلمرو  اخلاق به حقوق است.  در این زمینه نیز واقعیت این است که هر سه عامل قانون‌، اخلاق و اراده مدیون مؤثر است اراده مدیون نه سبب اصلی و انشا کننده است و نه کاشف ساده بلکه شرط تحقق است و مقتضی فراهم آمده را به دین کامل ارتقا می‌دهد
3 – در سایر کشورها نیز در برخورد با این مقوله‌، نظریه پردازی وجود دارد که برای ایجاد قاعده حقوقی دخالت و حمایت دولت را ضروری می‌دانند و به ویژه اراده مدیون را به عنوان منبع تعهد نمی پذیرند و نفوذ آن را منوط به اعطای صلاحیت از سوی قانون می‌شمارند و نقش دادرس را تمییز تعهد طبیعی از سایر تعهدهای اخلاقی اصیل می‌بینند زیرا اوست که باید راه نفوذ اخلاق را در حقوق هموار سازد که در قانون مدنی مصر در برخورد با  تعهد طبیعی در ماده 200  از جمله کشورهای هستند که از این نظر پیروی کرده‌اندهمچنین در حقوق فرانسه تعهد طبیعی را یک تعهد مدنی ناقص می‌دانند که در بند دو ماده 1235 به آن اشاره شده است.
د : اهمیت موضوع و هدف از تدوین پایان نامه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...