کارشناسی ارشد رابطه ی مولفههای هوشهیجانی و مولفههای یادگیری خود تنظیمی و زندگی ... |
1-4-2) هدف های اختصاصی.. 8
1-5 ( فرضیه ها و سئوال اصلی پژوهش… 9
1-6) تعاریف نظری.. 9
1 -6-1) اهمال کاری تحصیلی.. 9
1-6-2) خودتنظیمی.. 10
1-6-3) هوش هیجانی.. 10
1-6-4) زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت… 10
1-7) تعاریف عملیاتی متغیرها 10
1-7-1) اهمال کاری تحصیلی.. 10
1-7-2) خودتنظیمی.. 10
1-7-3) هوش هیجانی.. 10
1-7-4) زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت… 10
فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه تحقیق
2-1) اهمالکاری.. 12
2-1-1) تعاریف اهمالکاری.. 12
2-1) اهمالکاری اجتنابی.. 13
2-2) اهمالکاری تحصیلی.. 16
3-2 هوش هیجانی.. 26
2-2-1)گسترش مفهوم هوش… 30
2-2-3) تاریخچه هوش هیجانی.. 31
2-2-3) نظریههای هوشهیجانی.. 33
3-3) خودتنظیمی.. 36
3-3-1) خود تنظیمی رفتار. 37
2-3-2) خود واکنشی (خود مشوقی) 38
2-4) زندگی در دو منطقه اقتصادی – اجتماعی متفاوت… 53
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
روش پژوهش… 66
جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری 66
روش اجرای پژوهش… 67
ابزار(ابزارهای) گردآوری دادهها 67
روش اجرا 69
نمره گذاری.. 69
قابلیت اعتماد یا پایایی ( Reliability ) 69
روش تجزیه و تحلیل دادهها 71
فصل چهارم:تجزیه و تحلیل
داده ها 72
بخش اول: آمار توصیفی.. 73
بخش دوم: آمار استنباطی.. 75
فرضیه های پژوهش… 75
فصل پنجم:بحث و نتیجهگیری
بحث و نتیجه گیری.. 83
فرضیه اصلی پژوهش… 86
محدودیت های پژوهش… 89
پیشنهادهای پژوهش… 89
منابع فارسی.. 91
ضمائم. 100
فهرست جدول ها
عنوان صفحه
جدول2-1: راهبردهای یادگیری خودتنظیمی زیمرمن و مارتینزپونز(1986) 44
جدول3-1 اعتبار کل پرسشنامه ها 70
جدول 3-2 پایایی پرسشنامه ها به تفکیک مولفه ها 70
جدول 4-1 توزیع فراوانی سن دانش آموزان. 73
جدول 4-2 توزیع فراوانی دانش آموزان به تفکیک منطقه آموزشی.. 74
جدول 4-3 آمارههای توصیفی مولفه های یادگیری خود تنظیمی, مولفه های هوش هیجانی و اهمال کاری 74
جدول 4-4 بررسی میران همبستگی مولفه های هوش هیجانی با اهمال کاری تحصیلی.. 76
جدول 4-5 بررسی میران همبستگی مولفه های یادگیری خودتنظیمی با اهمال کاری تحصیلی.. 77
جدول 4-6)بررسی میران همبستگی زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی با اهمال کاری تحصیلی.. 78
جدول 4-7 خلاصه مدل و ضرایب رگرسیونی.. 79
جدول 4 -8 آنالیز واریانس… 79
جدول 4-9 ضرایب رگرسیونی.. 80
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین مولفه های هوش هیجانی و مولفه های یادگیری خودتنظیمی وزندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی 6 و11 با اهمال كاری تحصیلی بود. جامعه ی آماری پژوهش، دانش آموزان دختر دوره متوسطه در منطقه 6 و11 شهر تهران بودند. نمونه ی پژوهش شامل 480 دانش آموز بود که با روش نمونهگیری در دسترس از بین دانش آموزان دختر دبیرستانهای این دو منطقه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اهمال کاری نسخه دانش آموزی(سولومون و راث بلوم،1984)، پرسشنامه خودتنظیمی (زیمرمن ومارتینزپونز, 1988) و هوش هیجانی شات (مایرو سالووی، 1990) جمع آوری شد. دادههای پژوهش با روشهای ضریب هبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغییری(گام به گام)، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین مولفه های یادگیری خودتنظیمی تنها مولفه ی انگیزشی،(نشانگر باور فرد به خودکارآمدی اش در انجام تکلیف) پیش بینی کننده اهمالکاری تحصیلی بوده است و همچنین از بین مولفه های هوش هیجانی، دو مولفه ی بهره برداری از هیجان ،بصورت منفی و مولفه تنظیم هیجان ، بصورت مثبت پیش بینی كننده اهمالکاری دانشآموزی بود. در مجموع حدوداً 14 درصد از واریانس، اهمال كاری تحصیلی را پیشبینی كردند. متغییر زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی نیز در حاشیه معنی داری قرار گرفت.
کلمات کلیدی: مولفه های هوش هیجانی، مولفه های یادگیری خودتنظیمی،زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی، اهمالكاری تحصیلی
فصل اول
کلیات پژوهش
1-1) مقدمه
موفقیت و پیشرفت تحصیلی یکی از مهمترین دغدغه های هر دانشآموز، والدین و به طورکلی هر نظام آموزشی است. موفقیت تحصیلی هر جامعه مبین وجود دانشآموزان و در عین حال نظام آموزشی کارا و موفق است. از طرف دیگر، از نظر والدین مهمترین شاخص برای تربیت این است که فرزند آنها بتواند در آینده گلیم خود را از آب بیرون بکشد و از پس وظایفی که به آنها محول میگردد، بخوبی برآید. در همین راستا، زیستشناس و مربی بریتانیایی قرن نوزدهم، توماس هاکسلی[1]( 1896)اشاره دارد كه: “شاید ارزشمندترین نتیجه همه آموزشها، توانایی وادارکردن خود به انجام کاری است، موقعی که آن کار باید انجام شود. چه آن را دوست داشته باشد و چه نداشته باشد. در واقع این اولین درسی است که باید آموخته شود”(فاران[2]، 2004,به نقل از پور کمالی,1392).
یکی از ویژگیهایی که مانع از انجام خوب کارها، نیل به موفقیت و پیشرفت میشود، اهمالکاری[3]است. اصطلاح”اهمالکاری”، از کلمه لاتین پروکرستینوس گرفته شده است که پرو به معنای جلو یا پیشرو و کرستینوس به معنای فردا میباشد و ترکیب آن بهمعنای به بعد موکول کردن، به تأخیرانداختن، طولانی کردن، عقب انداختن، قصور ورزیدن و یا به تعویق انداختن انجام یک تکلیف، میباشد(رساریو[4] و همکاران، 2009). اهمالکاری با توجه به پیچیدگی و مؤلفههای مختلف، تظاهرات گوناگونی نیز دارد، که یکی از متداولترین اشکال آن، اهمالکاری تحصیلی میباشد. و به شهادت از دو پژوهش, شیوع آن در میان جمعیت دانشآموختگان، دانشجویان و دانش آموزان رو به افزایش است(استراند[5]، 2009؛ لوی[6]، 2001؛به نقل از پور کمالی,1392).
اهمالکاری تحصیلی، نوعی از انواع اهمالکاری است که در حیطهها و ساختارهای تحصیلی نمایان میگردد(لوی، 2010). و عبارتست از گرایش عامدانه به تأخیر انداختن و یا عدم تکمیل وظایف تحصیلی که تجارب ناراحت کنندهای را بههمراه دارد. و بهشکل تاخیر در فعالیتهایی همچون مطالعه و آماده شدن برای امتحانات، نوشتن مقالات پایان ترم وخواندن تکالیف هفتگی نمایان میشود(سولومون و راث بلوم، 1984؛ به نقل از پور کمالی,1392).از آنجاییکه اهمالکاری بهعنوان صفتی درنظر گرفته میشود که دارای مؤلفههای شناختی، رفتاری و انگیزشی است. بهنظر میرسد هزاران دلیل برای رفتار سهل انگارانه وجود داشته باشد(استراند، 2011). در خصوص پیشایندها و عوامل علی اهمالکاری، محققان و نظریه پردازان به عوامل مختلفی اشاره نمودهاند.
یكی از پیشایندهای اهمالکاری، هوشهیجانی است. منظور از هوشهیجانیاز نظر گاردنر[7] (2011) متشكل از دو مولفه است: هوش درونفردی: این هوش مبین آگاهی فرد از احساسها و هیجانهای خویش، ابراز باورها و احساسهای شخصیت و احترام به خویشتن و تشخیص استعدادهای ذاتی، استفلال عمل در انجام كارهای مورد نظر و در مجموع كنترل شخصی بر هیجانها و احساسات خود رهبری است.
هوش میان فردی: كه به توانایی درك و فهم دیگران اشاره دارد و میخواهد بداند چه چیزهایی احساس آنها را برمیانگیزد، چگونه فعالیت میكنند و چگونه میتوان با آنها همكاری داشت، بهنظر گاردنر، فروشندگان، سیاستمداران، معلمان متخصصان بالینی ورهبران مذهبی موفق احتمالاً ازهوش میانفردی بالایی برخوردارند( به نقل از جلالی، 1381).
پیشایند دیگر اهمالکاری، خودتنظیمی[8]است. در سالهای اخیر،اهمالکاری بهعنوان نوعی “نقص در خودنظم جویی”مطرح شده است(استیل[9]،2007(. بهطورکلی، خودتنظیمی به استفاده فرد از نشانههای درونی و بیرونی جهت آغاز، نگهداری و خاتمه دادن به فعالیتهای هدفمند است .یادگیری خودتنظیمی از جمله مقولههایی است که به نقش فرد در فرایند یادگیری میپردازد.اهمیت این سازه در یادگیری بهحدی است که صاحب نظران مختلف الگوهای متفاوتی را از آن ارائه دادهاند.از جمله این
یک مطلب دیگر :
منابع مقاله درباره اموال غیر منقول – مجله علمی خبری رهاجو
الگوها،”الگوی پینتریچ “(1990) است. یافتهها در این زمینه حاکی است که اهمالکاری با خودتنظیمی در زمینه تحصیلی درارتباط است (لی[10]،2005). درهمین راستا، تن[11] و همکاران(2008، به نقل از لوی،2010) از مطالعه بر روی دانشآموزان دریافتند که دانشآموزانی که خودشان را در سازماندهی یادگیریشان توانا ادراک میکنند، از سایرین کمتر دچار اهمالکاری میشوند.
با توجه به اهمیت مطالب فوق این سوال پیش می آید که کدامیک از مولفه های هوش هیجانی و مولفه های خود تنظیمی و زندگی در دو منطقه اقتصادی – اجتماعی متفاوت در نمونه, پیش بینی کنندگان خوبی برای اهمالکاری تحصیلی هستند
1-2) بیان مسأله
تعلل و مسامحه در انجام کار و بعبارتی دیگراهمالکاری یکی از موضوعاتی است که تا کنون مورد توجه پژوهشگران بوده است. بسیاری از پژوهشگران (سنکال و همکاران، 1995؛ هاریوت و فراری[12]، 1996؛ فراری و همکاران، 1995؛ فاران، 2004) براین باورند که هر یک از ما حداقل چندبار در زندگی دچار اهمالکاری شدهایم و این پدیده پیچیده، مشکلی فراگیر و شایع در میان افراد بشر است.
بطورکلی، گزارش شده است که اهمالکاری در میان 20٪ از جمعیت افراد بزرگسال امری شایع و رایج است؛ این درحالی است که اهمالکاری در حوزه تحصیلی در جمعیت دانشآموختگان به 65٪ می رسد و در میان دانشآموزان و دانشجویان به امری شایع بدل گشته که این روند امروزه و در عصر تکنولوژی رو به افزایش است (آسیف، 2011). از اینرو، با توجه به شیوع روز افزون این رفتار، متمایز کردن و مورد بررسی قرار دادن اهمالکاری که در حوزه تحصیلی رخ میدهد از سایر انواع اهمالکاری در حیطههای دیگر، کارا و سودمند بنظر میرسد (فراری و همکاران،1995؛ به نقل از استراند، 2009).
دامنه شیوع اهمالکاری در میان دانشجویان و دانشآموزان متغیر است؛ برای مثال، در متون مربوط به اهمالکاری عنوان شده است که70٪ دانشجویان دارای رفتارهای تاخیری و سهلانگارانه هستند.دامنهای که50٪ آنها حداقل در نیمی از اوقات در مورد مسئولیتهایشان اهمالکاری میکنند و تنها 38٪ بهندرت دچار اهمالکاری میشوند(سولومون و راث بلوم، 1984). بیشتر پژوهشهای حوزه اهمالکاری تحصیلی به سبب شناسی رفتار سهلانگارانه معطوف بوده اند و دلایل متعددی را بهعنوان رفتار سهل انگارانه معرفی کردهاند، که در این پژوهش خودتنظیمی به دلیل اینکه در ادبیات پژوهشی گذشته زیاد مورد توجه قرار نگرفتهاند، مورد بررسی قرار میگیرد. درواقع،در سالهای اخیر محققان به خودتنظیمی، بهعنوان یکی از عوامل بروز اهمالکاری، توجه ویژهای داشتهاند؛ بهطوریکه، پژوهشهای اخیر نشان داده است، ممکن است یادگیری خودتنظیمی یک کلید ساختاری و مهم در تشریح اهمالکاری باشد(کلاسن[13] و همکاران، 2009) و از روند رو به افزایش و درجات بالای اهمالکاری تحصیلی جلوگیری کند(والکایری[14]، 2006؛ لی، 2005). همچنین، بسیاری از پژوهشگران اهمالکاری را فقدان و یا کمبود مهارت خود تنظیمی تعریف نموده اند (فراری، 1998؛ لی، 2005؛ استراند، 2009). برخی نیز آن را نتیجه شکست در خودتنظیمی عنوان کردهاند(از جمله، استیل، 2007؛ کلاسن و همکاران، 2009؛ آسیف، 2011).
در نهایت چون در ایران مشخص نشده که کدامیک از مولفه های هوشهیجانی و مولفه های خودتنظیمی و زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی 6و 11، پیش بینی کنندگان اهمالکاری تحصیلی هستند. لذا در این راستا، پژوهش حاضر کوششی برای جمعآوری و ارائه اطلاعات بیشتر در این زمینه میباشد، که نتایج آن میتواند بستر بهتـری برای برنامهریزیها، اتخاذ تصمیمات و رویکردهای مناسبتر، همچنین بکارگیری مداخلات صحیحتر از جمله: تربیت دانشآموزان خودتنظیم و دارای هوشهیجانی، و پیشگیری هرچه بیشتر و جدیتر از شیوع روز افزون آن و بالتبع نتایج و آثار منفی مترتب با آن را، فراهم آورد. لذا، با توجه به مطالبی که از نظر گذشت، پژوهش حاضر بهدنبال پاسخگویی به این سوال است که: کدامیک از مولفه های هوش هیجانی و مولفه های خود تنظیمی و زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت در نمونه, پیش بینی کنندگان خوبی برای اهمالکاری تحصیلی هستند؟
1-3) اهمیت و ضرورت پژوهش:
اهمالکاری متاثر از متغیرهای متعدی است, لکن بنظر میرسد که مولفه های یادگیری خودتنظیمی و مولفه های هوش هیجانی و زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت در این میان بی تاثیر نیست. با این حال این مشخص نیست که کدامیک از مولفه های هوش هیجانی و مولفه های خود تنظیمی در کنار منطقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت، تعیین کننده اهمالکاری تحصیلی در رابطه با دختران دبیرستانی در جامعه ایرانی است. اهمال کاری یکی از واقعیات بی چون و چرای زندگی است که در بین قشر خاصی از افراد شیوع ندارد، بلکه در بین تمام اقشار جامعه اعم از دانشجو، دانشآموز و شاغلین دیده میشود (فراری و همکاران، 1995).
پژوهشگرانی که اهمالکاری را در محیطهای آموزشی مطالعه کردهاند، بر این باورند که 70 درصد دانشجویان گرفتار اهمالکاری مداوم هستند که این روند رو به افزایش میباشد(الیس و ناس،1997به نقل از پوركمالی، 1392).
یکی از این راهبردها تربیت دانشآموز خودتنظیم است. تربیت دانشآموز خودتنظیم از این نظر با اهمیت است که این افراد از نظر شناختی و رفتاری در فرایند یادگیری خود شرکت فعال دارند. این دانشآموزان شخصا یادگیری را آغاز و آنرا اراده مینماید و در یادگیری به فعالیت و تلاش خود متکی هستند. از نظر شناختی نیز، در مراحل یادگیری شخصا به برنامهریزی و نظارت پرداخته و از نظر انگیزشی دارای انگیزش درونی بالایی هستند(کدیور، 1386).
در نهایت، شیوع اهمالکاری تحصیلی در میان دانشآموزان و رشد روزافزون آن، لزوم توجه مسئولین، برنامهریزان نظام آموزشی را به حوزه اهداف و بکارگیری راهبردهایی برای تغییر جهتگیری هدف، جهت کاهش اهمالکاری یا اصلاح آن ضروری مینماید؛ چرا که، اهمالکاری از یکسو با نقصان در خودتنظیمی و هوشهیجانی در دانشآموزان و از سویی دیگر رفتاری ناسازگارانه و راهبرد دفاعی غیر مؤثری است که افراد برای پرهیز از شکست، حفظ عزت نفس و ارزش شخصی از آن بهره میجویند. لذا توجه بیشتر به این مسئله و برخورد جدی و کارشناسانه میتواند گامی در جهت حل معضلات یادگیرندگان در سطوح مختلف تحصیلی و وصول به اهداف آموزشی و پیشرفت تحصیلی باشد.
[1]- Thomas Henry Huxley
[2]- Farran
[3]- procrastination
[4]- Rosario
[5] -Strand
[6]- Lui
[7]- Haward Earl Gardner
[8]- self- regulation
[9]- Steel
[10]- Lee
[11]- Ten
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-08-02] [ 07:44:00 ق.ظ ]
|