کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو



 



در میان کودکان کم توان ذهنی،کودکان و دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر کودکانی هستند که علی رغم توانایی برای یادگیری خواندن، نوشتن و عملیات ساده ریاضی از طریق آموزش و تمرین، نسبت به کودکان عادی همسال خود دارای تفاوت هایی می باشند، احتمالا یکی از این تفاوت ها در مهارت های شناختی، اجتماعی و حرکتی می باشند )سیمین قلم وعلی بخشی، 1390 ؛ ملک پور،1391؛ یانگ و سو[3]، 2012 (این گونه کودکان بهره هوشی بین 55 تا 74 دارند و در زمینه مهارت های زبانی، قدرت ادراکی، ظرفیت حافظه، تخیل و خلاقیت ازتوانایی پایینی برخوردار هستند )افروز، 1389).

موضوع بازی و تأثیر آن بر رشد شناختی، اجتماعی و حركتی دانش‌آموزان در حوزه روانشناسی، پیكره وسیعی از تحقیقات و پژوهش‌ها را به خود اختصاص داده است. در واقع شروع بازی را می‌توان به گذشته‌های دور حتی بدو پیدایش انسان نسبت داد. اولین مورد استفاده از بازی در درمان، به پسری پنج ساله به اسم هانس كوچولو مربوط است كه فروید طی آن به درمان ترس بیمارگونه كودك پرداخت.

به این ترتیب بهترین كارهای اولیه با كودكان براساس روش‌های فروید[4] انجام گرفت. بنابراین روانكاوان سهم زیادی در پیشرفت ادبیات درمانی بازی داشتند و از جمله فروید به خاطر ارائه نظریه تداعی آزاد و استفاده از آن در تبیین بازی كودكان به عنوان پدر بازی درمانی شناخته شده است. در اوایل قرن بیستم درمانگری به نام «هلموت» برای نخستین بار بازی درمانی را به كار گرفت «آنا فروید[5]» و «ملانی كلاین[6]» كار «هلموت» را ادامه دادند و بازی درمانی را وارد كار روانكاوی خویش كردند (حسین نژاد، 1389).

در دهه 1920 درمانگاه‌های راهنمایی كودك فنون بازی سازمان‌یافته را ابداع كردند. «دیوید لوی[7]» (1939) به منظور كمك به كودكانی كه به علت تخلیه هیجانی و دستیابی به بینش مشكلاتی داشتند «درمان راه اندازی ساخت دار» را به وجود آورد.

در بازی درمانی ، طرح‌ریزی مجموعه‌ای از موقعیت های ویژه مد نظر می‌باشد كه می‌تواند از نقطه‌نظر بالینی چارچوب وسیع‌تری از روان‌درمانی با كودكان فراهم آورد، لذا پرداختن به امر بازی ضروری است لندرث[8]( به نقل از آرین، 1388) اظهار می‌دارد در تجربه بازی درمانی محوطه امنی به كودك داده می‌شود. تا خود را امتحان كند از طریق بازی خود را اظهار دارد و با انجام این كار یاد بگیرد كه خود را بهتر بشناسد تا بدان جا كه دانش خود را در مورد به‌کارگیری ظرفیت‌های خود در راه‌های مناسب تر بالا ببرد.

 بیان مسأله

بازی جزیی از زندگی انسان از بدو تولد تا زمان مرگ است. انسان از نظر فیزیولوژیك نیاز به جنبش و حركت دارد و بازی جزء مهم این جنبش و حركت است.انسان برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیاز به تفكر دارد و بازی خمیرمایه تفكر است (مهجور، 1390).

به نظر دیل لبو[9] (1967) اولین مدافع مطالعه بازی كودكان جهت درك و آموزش آن‌ها «روسو» بود. او در كتاب امیل[10] عقایدش را در مورد اهداف آموزش كودك بیان نمود. روسو بر اهمیت بازی برای درك كودكان تاكید و توصیه می‌کند كه معلم باید برای ملحق شدن به بازی شاگردانش با ایفای نقش كودك، معاشری مناسب برای آن‌ها باشد. البته تعاریف روسو در مورد بازی و تفریح‌های كودكان بیشتر در جهت اهداف تربیتی بوده است تا اینكه بر كاربردهای تحقیقاتی و درمانی مدرن بازی منطبق باشد (احمدوند، 1389). «لاندرت[11] » (1982) اظهار داشت بازی درمانی را می‌توان در تمام رویكردهای مشاوره‌ای به كار گرفت. از نظر او این شیوه درمانی روش اصلی كار با كودكان 2 تا 12 ساله است. زیرا رشد شناختی آن‌ها محدود است و نمی‌توانند افكار و احساسات خود را به زمان بیاورند. او بازی را جزء جدانشدنی زندگی كودكان و شیوه طبیعی یادگیری و ارتباط برقرار كردن آن‌ها با دیگران معرفی می‌کند و «شافر[12]» (2007) اظهار می‌دارد كه در دهه اخیر علاقه شدیدی به موضوع و حرفه بازی درمانی

 به وجود آمده است (به نقل از حسین نژاد، 1389).

براساس مراحل رشد ذهنی، همكاران پیاژه به بررسی رشد ذهنی كودكان عقب‌مانده ذهنی در چارچوب نظام پیاژه پرداختند و به این نتیجه رسیدند كه عقب‌ماندگان متوسط[13] از مرحله پیش عملیاتی (7-2) سالگی و عقب‌ماندگان سطحی از مرحله عملیات عینی (12-7) سالگی جلوتر نمی روند و این كودكان از نظر تحول ذهنی 2/1 تا 4/3 یك كودك عادی می‌باشند (جوادیان، 1388).

نظریه‌ها و پژوهش‌های مربوط به رشد كودك نشان می‌دهد كه كودكان در آغاز تا بلوغ از مراحل مختلف رشد می‌گذرند. در مرحله حسی- حركتی[14] آنان به مدد حس و جنبش و در حیطه حركتی[15] درباره محیط اطراف خود به تجربه می‌پردازند و به تدریج به سوی مرحله ادراكی[16] پیشرفت می‌کنند. هر دو مرحله فوق پایه و اساس پیشرفت و ارتقا آنان به سطح شناختی[17] است برخورداری كودكان از یك زمینه غنی و استوار از تجربیات حركتی- ادراكی موجب رشد خودپنداره[18] و تصور بدنی[19] و حس اعتمادبه‌نفس در آنان می‌شود بنابراین غنی‌سازی رشد این فرایند در كودكان ضروری است و كودكانی كه در پاسخ‌دهی مناسب در این فرایند فرو می مانند در یادگیری نیز با دشواری‌هایی مواجه خواهند گشت (سازمند، طباطبایی، 1389). تحقیقات نشان می‌دهد كه كودكان كم توان ذهنی معمولاً در این فرآیند با تأخیرهایی مواجه‌اند بنابراین با توجه به نقشی كه بازی می‌تواند در غنی‌سازی این فرآیند ایجاد نماید لازم است به آن پرداخته شود. به طوری كه «هارلوك» به نقش بازی در ارتباط‌های اجتماعی تاكید دارد. «استرانگ» بازی را بهترین چراغ هدایت برای درمان بلوغ اجتماعی كودك می‌داند «اسپنسر» اظهار می‌دارد بازی وسیله سلامت جسم و پرورش حواس است. پیاژه با مشاهده بازی كودكان خود موفق به كشف قوانین رشد ذهنی گردید و نظریه «رشد مراحل ذهنی» را ارائه نمود (احمدوند، 1389).

روانشناسان معتقدند كه بازی به كودكان فرصت می‌دهد كه توانایی‌های جسمانی‌شان را در مقایسه با معیارهای خود و دیگران آزمایش كنند و از طریق بازی حس بینایی، شنوایی و لامسه آنان پرورش می‌یابد. لذا با توجه به اثرات و نقش بازی در كلیه ابعاد زندگی كودكان و بهره‌گیری از بازی در قالب بازی درمانی كه درمانگر بر جنبه‌ها و رابطه هیجانی بین خود و كودك تاكید و توجه دارد و امروزه نیز رویكردها و روش‌های متفاوت و رایج بازی درمانی شامل بازی درمانی آدلری، بازی درمانی گشتالتی، بازی درمانی رفتاری- شناختی و بازی درمانی راجرزی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

نگارنده در این پژوهش توجه خود را به كودكان عقب‌مانده ذهنی آموزش پذیر جلب كرده است، تا با توجه به نقش درمانی بازی و ویژگی‌های این كودكان فرصت‌هایی را برای آنان فراهم آورد تا به طور عمیق و در مكانی امن بتوانند توانایی‌های خود را برای انسان بودن (كه حق آن‌ها است) تجربه كنند. این تجربه می‌تواند از طریق یك رابطه امن و در قالب بازی‌های آموزشی، حركتی و اجتماعی كه بین درمانگر و كودك برقرار می‌گردد حاصل شود. زیرا تحول اجتماعی یكی از حیطه‌هایی است كه در این كودكان دچار آسیب شده است. كودكان عقب‌مانده ذهنی در توانایی برقراری، حفظ و تداوم یك رابطه منطقی اجتماعی ضعف‌هایی آشكار دارند. ظرفیت و كشش پایین ذهنی آنان منجر به عدم درك صحیح آن‌ها از روابط اجتماعی می‌گردد. براساس مراحل رشد ذهنی، همكاران پیاژه به بررسی رشد ذهنی كودكان عقب‌مانده ذهنی در چارچوب نظام پیاژه پرداختند و به این نتیجه رسیدند كه عقب‌ماندگان متوسط[20] از مرحله پیش عملیاتی (7-2) سالگی و عقب‌ماندگان سطحی از مرحله عملیات عینی (12-7) سالگی جلوتر نمی روند و این كودكان از نظر تحول ذهنی 2/1 تا 4/3 یك كودك عادی می‌باشند (جوادیان، 1388).

از آنجا كه در كودكان كم توان ذهنی اختلال حركتی مشاهده می‌شود و فعل‌وانفعالات فیزیكی آنان در رابطه با محیط و سایر افراد عموماً در سطح نازل‌تری از هنجارهای طبیعی جامعه انجام می‌شود و به نقل از (منصور دادستان، 1386) كودكان معلول ذهنی عموماً دچار «كودنی حركتی» می‌باشند. (فیت به نقل از شریفی درآمدی، 1386) اظهار می‌دارد كه كودكان عقب‌مانده ذهنی در انجام امور حركتی بین دو تا چهار سال از كودكان عادی عقب‌ترند. كودر[21] (2006 به نقل از شاكریان، 1390) با اجرای یك برنامه بازی و تربیت بدنی و حركتی برای عقب‌ماندگان ذهنی نتایجی را به دست آورد. به طوری كه افراد شرکت‌کننده در تحقیق وی از نظر هماهنگی، چابكی و آناستقامت پیشرفت كرده بودند. رشد و تحول اجتماعی نیز یكی از حیطه‌هایی است كه كودكان عقب‌مانده ذهنی در توانایی برقراری ارتباط، حفظ و تداوم یك رابطه منطقی اجتماعی

یک مطلب دیگر :

 

 صفت‌های آشكار دارند (منشی طوسی، 1387) به لحاظ اهدافی كه این پژوهش دنبال می‌کرد یعنی تأثیر بازی درمانی در رشد مهارت‌های حركتی، شناختی، اجتماعی كودكان كم توان ذهنی در شهركرد.

لذا برای اعمال متغیر مستقل بازی‌هایی را كه مبتنی بر افكار و دیدگاه‌های پژوهش گران است انتخاب و طراحی نموده است به نوعی كه با این سه حیطه پیوند داشته باشد هرچند كه نتایج حاصل از تحقیقات در این زمینه محدود بوده است اما قبل از اجرای بازی‌ها لازم است مربی نكات زیر را مورد توجه قرار دهد.

1- چون هدف از ارائه بازی‌ها تنها گذاشتن كودكان در یك اتاق یا مكان با مقداری وسایل بازی و اسباب‌بازی كه احتمالاً كودك نیز با آن‌ها آشنایی دارد نیست لذا مربی (درمانگر) پس از برقراری ارتباط با كودك باید ضمن اینكه احساس اطمینان به خود را به كودكان القا می‌کند عمیقاً به درك كامل از آنچه كه انجام می‌دهد باشد. چون مفاهیمی كه در این بازی‌ها نهفته است بسیار فراتر از تفریح و سرگرمی است و آموزش‌دهنده مفاهیم اساسی به كودك می‌باشد تا سبب بالا رفتن مهارت در او گردد، در واقع بهره‌گیری از روش‌ها و فنونی است كه صاحب‌نظران پیشنهاد کرده‌اند. بدین معنا كه زبان شفاهی در بازی‌ها به ویژه بازی گروهی كاربردی ندارد. زبان غیركلامی مشروط بر آنكه همراه آموزش باشد مفیدترین وسیله در ایجاد ارتباط با كودكان دارای معلولیت به شمار می‌آید (نظری نژاد، 1387).

2- چون این بازی‌ها بیانگر رابطه مشخص میان مربی و كودك است لذا مربی باید سعی كند بازی‌ها  طوری اجرا شوند تا برای كودك خوشایند باشند و نشاط و شادی را در او برانگیزاند و ضمن لذت بردن كودك از بازی اهداف درمانی نیز تحقق یابد.

3- برای حفظ علاقه كودكان به بازی باید از وسایل مختلفی كه برای این منظور در نظر گرفته شده است به تناوب استفاده شود.

4- بازی‌ها براساس سطح توانایی كودك ارائه می‌گردند و هدف آن است كه كودك عقب‌مانده ذهنی از نظر مهارت مورد نظر پیشرفت كند.

5- به هر بازی 15 الی 20 دقیقه اختصاصی داده می‌شود البته مربی و درمانگر می‌تواند تا زمانی كه كودك اشتیاق به بازی را از دست نداده است بازی را متوقف نكند.

6- اتاق بازی شبیه یك كلاس نیست بلكه همانند آزمایشگاهی است كه وسایل، ابزار و اسباب‌بازی‌های متنوعی وجود دارد كه متناسب با اهداف بازی در اختیار كودك قرار می‌گیرد. استرین (2007) اظهار می‌دارد كه آماده سازی محیط می‌تواند فعالیت بازی كودكان را افزایش دهد. (نظری نژاد، 1387).

7- در یك جلسه بازی درمانی مربی (درمانگر كودك) می‌تواند با انتخاب بازی‌هایی كه ارائه شده است یك یا دو بازی را از هر حیطه انتخاب و پس فراهم آوری شرایط و مكان بازی اقدام به بازی كرد.

8- به‌کارگیری متغیر بازی در این پژوهش همراه با مداخلات و همراهی مربی و درمانگر است زیرا هدف از به‌کارگیری بازی‌ها توجه به جنبه‌های اصلاحی و درمانی آن نیز می‌باشد. به همین دلیل از اصطلاح بازی درمانی كه در ارزش‌های بازی جنبه درمانی نیز دارد بهره گرفته شده است.

در واقع در این تحقیق در صدد آن هستیم تا به مطالعه اثربخشی بازی درمانی در رشد مهارت های شناختی، اجتماعی و حرکتی دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر بپردازیم.

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

طبق آمارهای بین‌المللی در هر جامعه‌ای حدود 10% كودكان به دلایل مختلف قادر نیستند همسان با هنجارهای گروه سنی خود در حیطه‌های شناختی و اجتماعی و حركتی عمل نمایند.

و به نوعی تأخیر در این فرایندها دارند و از آنجا كه بازی به عنوان یك هدف كلی و بازی درمانی به عنوان یكی از اهداف ویژه بازی می‌تواند زمینه لازم را برای برقراری ارتباط با كودكان و به ویژه كودكان كم توان ذهنی فراهم آورد تا از طریق طرح‌ریزی‌های موقعیتی بتوانیم فرآیند رشد و یادگیری آنان را تسهیل نماییم و تاكنون این فرصت به صورت عملی فراهم نشده است تا بتوانیم اثرات آن را به صورت علمی و تجربی بررسی نماییم. لذا برای فراهم آوری این فرصت جهت كودكان كم توان ذهنی ضرورت‌های زیر به نظر می‌رسد:

1- فراهم آوری روش جدید و مفید برای آموزش كودكان كم توان ذهنی

2- فراهم آوری زمینه جهت رشد مهارت‌های شناختی كودكان كم توان ذهنی از طریق بازی در مدارس

3- بررسی و آزمایش متدهای بازی در جهت رشد مهارت‌های حركتی و اجتماعی كودكان كم توان ذهنی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1399-07-29] [ 12:27:00 ق.ظ ]




2-3-10-3   مسئولیت‌پذیری. 110

2-3-10-4  همدلی. 111

2-3-11 طلاق والدین و تاب‌آوری کودکان. 111

2-3-12  منابع تاب آوری در فرایند طلاق. 117

2-3-13  فاکتورهای حمایتی و تاب‌آوری کودکان طلاق. 118

2-3-14  سیستم‌های حمایت اجتماعی فراخانوادگی برای تاب‌آوری کودکان طلاق. 119

2-3-15 آموزش و افزایش تاب‌آوری و برنامه های افزایش آن. 121

2-3-16 نگاهی اجمالی به پژوهش‌هایی در قلمرو تاب‌آوری. 123

2-4 برنامه های مداخله ای برای کودکان طلاق. 125

2-4-1  هدف‌های برنامه CODIP. 131

2-4-2  ملاحظات کلی در رابطه با اجرای برنامه CODIP. 136

2-6-  مطالعات انجام شده پیرامون اثر بخشی برنامه CODIP. 139

2-6-1  پژوهش‌های داخلی. 139

فصل سوم: روش و طرح پژوهش

مقدمـه 145

3-1  روش پژوهش… 146

3-2  ابزار پژوهش… 148

3-3   تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه تاب‌آوری. 152

3-4  شیوه اجرای پژوهش… 153

3-5  روش تجزیه و تحلیل داده‌ها در چهارچوب طرح پژوهش… 154

3-6  قلمرو تحقیق( زمانی، مکانی، موضوعی) 154

3-7  ملاحظات اخلاقی پژوهش… 155

3-8  تکمیلی. 155

3-8-1  مقیاس سنجش عقاید کودکان درباره طلاق (CIADS) 156

3-8-2  فرم ارزیابی والدین (PEF) 156

3-8-3 فرم ارزیابی رهبر گروه (GLEF) 156

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده­ها

مقدمـه 160

4-1  تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه 161

4-2  آمار توصیفی و اطلاعات جمعیت‌شناختی. 169

مقدمـه 189

فصل پنجم: نتیجه گیری و بحث

5-1 مروری بر مساله، پیشینه، هدف‌ها، چارچوب پژوهش انجام‌شده 191

5-2 بیان مختصر یافته‌ها 192

5-3 نتیجه، بحث، تبیین و تفسیر یافته‌ها به تفکیک فرضیه‌ها 193

5ـ4 موانع و محدودیت‌ها 206

5ـ5 پیشنهادها 208

5-6 جمع‌بندی و نتیجه‌گیری نهایی. 210

فهرست منابع………………………………………………………………………………………………………. 213

پیوست ها ………………………………………………………………………………………………………….. 236

Abstract     285

چکیـده

هدف:  پژوهش حاضر با هدف مطالعه مدل مداخله‌ای ویژه کودکان طلاق و اندازه‌گیری اثربخشی آن بر بهبود راهبردهای خودکنترلی و سازه های تاب آوری آنان انجام شد.

روش: بدین منظور ابتدا پرسشنامه توانمندی‌های اجتماعی‌‌-‌هیجانی و تاب اوری مرل (2008) روی 130 دانش‌آموز مقطع ابتدایی با روش تحلیل عاملی، تعیین اعتبار و روایی شد. برای پژوهش اصلی از جامعه آماری 193 نفری کودکان 8 تا 12 ساله طلاق شهرستان کاشمر در سال 1393، گروه نمونه  40 نفری( 23 دختر و 17 پسر) به روش نمونه‌گیری در دسترس و با حفظ معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و در گروه‌های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه به پرسشنامه‌ خودکنترلی ادراک شده کودکان (هامفری، 2000) و پرسشنامه تاب اوری در پیش‌آزمون و پس‌آزمون و مرحله پیگیری  پاسخ دادند، در این میان 15 جلسه برنامه مداخله‌ای به میزان سه روز در هفته و هر جلسه 45 دقیقه به طور گروهی برای گروه آزمایش اجرا شد. در پایان، داده‌ها با فنون آماری در چارچوب یک طرح نیمه‌آزمایشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته‌ها: این برنامه مداخله‌ای موجب افزایش معنادار نمرات خودکنترلی، خودکنترلی میان‌فردی، خودسنجی، تاب‌آوری، وخودتنظیمی کودکان طلاق شد، این افزایش برای توانمندی اجتماعی معنادارنشد، در مقابل، این مداخله باعث کاهش نمره همدلی شد.با پیگیری سه ماهه، مشخص شد اثرتمام تغییرات ماندگار است . همچنین جنسیت کودک در اثربخشی مداخله بی‌تاثیر شناخته‌شد ولی جنسیت والدسرپرست بشرط اینکه مادر باشد توانست بر بهبود نمره تاب‌آوری اثربگذارد.

نتیجه‌گیری:  زندگی‌های دور از معنویت، صنعتی و پردغدغه امروز، روزبروز بر تعداد خانواده‌های طلاق می‌افزاید، و خیل عظیمی از آنان از اثرات منفی ناشی از آن  بر کودکان‌شان واقف نبوده و شیوه‌های صحیح برخورد با آنها را نمی‌دانند. بدون شک چنان چه مداخلاتی از این نوع ارائه شود قطعا از بروز برخی مشکلات عاطفی و رفتاری در این دسته از کودکان پیشگیری به عمل
خواهد آمد.

کلیدواژه‌ها: برنامه مداخله‌ای ویژه کودکان طلاق، تاب‌آوری، خودکنترلی.

مقدمـه

خانواده كاركردهای مختلفی برای اعضای خود، مخصوصا كودكان دارد؛ مثل احساس تعلق
و دلبستگی، فرهنگ‌پذیری و اجتماعی‌شدن، تكوین شخصیت، ارضای نیازهای عاطفی، شكل‌گیری هویت شخصی و جمعی. فرو‌پاشی خانواده مخصوصا در شکل طلاق در همه این كاركردها اختلال ایجاد می­كند و از آن‌جا كه گروه كودكان، مهمترین مرحله تحولی را طی می‌كنند گزینه ‌های مناسب‌تری برای دریافت بیشترین آسیب‌های طلاق هستند(داهل[1]، هانسن[2] و ویگنس[3]، 2014).

ناكامی‌ها، نیازهای ارضا‌ نشده، تعارض‌های شناختی و رفتاری كودكان خانواده‌های گسسته، پریشان و ناسازگار، زمینه ‌های لازم بروز جرائم فردی و اجتماعی را مهیا می‌كند(حسینی نثار
و فیوضات، 1390). كمك به به­زیستی روانی و كیفیت بخشی به احساس و شناخت این كودكان
از گرفتار شدن آنان در چرخه معیوب تعاملات اجتماعی می‌كاهد.

بررسی مطالعات انجام شده درباره اثربخشی برنامه‌های گروهی برای کودکان طلاق نشان

 

می­دهد که برخی مداخلات می‌توانند منجر به بهبودهای قابل توجهی در عملکرد کودکان
در زمینه‌های مختلف شوند. از بین همه مداخلات، برنامه مداخله‌ای ویژه كودكان طلاق[4]
توانسته است بیشترین پیشینه و حمایت تجربی را از آن خود کند(گریچ[5] و فینچام[6]، 2008).

این برنامه یک برنامه مداخله‌ای 15 جلسه‌ای است که بر عوامل حمایتی مرتبط با به­زیستی
در کودکان بعد از طلاق تمرکز دارد و اساسا بر بهبود توانایی کودک برای مقابله با استرس­های مربوط به طلاق طراحی می­شود، به این صورت كه محیط گروهی حمایتگری را برای یادگیری و تمرین مهارت‌ها ایجاد می­کند. این برنامه که یکی از موفقترین برنامه‌های کودک محور در رابطه با طلاق برای کودکان سن دبستان است، به­صورت گروهی اجرا می‌شود و طراحی شده‌است تا توانایی کودکان را برای مقابله موثر با چالشها و تغییرات فراوانی که همراه طلاق هستند افزایش دهد، در واقع هدف نهایی و مهم برنامه، ارتقای تاب آوری و سازگاری کودکان است(لی‌کروی[7]، 2008).

این پژوهش بر آن است تا تاثیر اجرای برنامه مداخله‌‌ای را بر خودکنترلی[8] و تاب آوری[9] کودکان طلاق و زیرمقیاس‌های آن بررسی کند.

1ـ1 بیان مساله

از دهه 1980، نرخ طلاق در همه کشورهای صنعتی و در بسیاری از کشورهای نیمه صنعتی، حتی در کشورهایی که موانع مذهبی و حقوقی محکمی دارند افزایش یافته است. در سالهای اخیر این معضل اجتماعی در کشور ما آمار رو به رشدی داشته است.

آماری که توسط مرکز آمار ایران منتشر می‌شود حاکی از رشد بیش از دو و نیم برابری میزان طلاق در یک فاصله ده ساله از سال 1380 تا 1390 بوده است.

آمارهای موجود در خصوص ازدواج و طلاق در دنیا حاکی است که بالاترین نرخ طلاق دنیا در سال 2007، مربوط به کشور سوئد با 9/54 درصد طلاق می‌باشد و کشور آمریکا رتبه دوم را به خود اختصاص داده است، کشور ایران در این رتبه بندی، رتبه سی‌ویکم را دارد. آمار طلاق چنان رو به گسترش است که برطبق آمارهای ارائه شده توسط سازمان ثبت احوال کشور، در سال 1389 میزان طلاق نسبت به سال گذشته خود، 1/9درصد رشد داشته و نسبت ازدواج به طلاق 5/6 بوده است؛ یعنی در مقابل هر 5/6 ازدواج ثبت شده، یک طلاق به ثبت رسیده است در حالی­که این نسبت درسال1390، 1/5 بوده است، یعنی در قبال هر پنج ویک دهم ازدواج ثبت شده، یک طلاق ثبت شده است(توکلی، 1391).

طلاق می‌تواند زمینه‌ساز بسیاری از معضلات دیگر نظیر خودکشی، اعتیاد و جرم و … شود. بدین ترتیب است که طلاق بعنوان یک معضل مهم اجتماع، محل توجه گسترده دارد.

طلاق علت دامنه وسیعی از مشکلات رفتاری و هیجانی جدی و پایدار کودکان و نوجوانان است. تعداد، شدت و طول مدت جدائی‌ها و استرسورهای ایجاد شده توسط طلاق از یک کودک
به کودک دیگر و از خانواده‌ای به خانواده دیگر و در طی زمان متفاوت است.

ماهیت جدایی، سازگاری والدین، منابع دردسترس، تضادها و همکاری بین والدین بعد از طلاق، ازدواج مجدد والدین، ثبات منابع مالی، و منابع روانی خود کودک در اینکه چگونه این استرسها
بر کودک تاثیر بگذارد نقش بسزایی دارد(کلی[10] و امری[11]، 2003). اکثریت کودکان آمادگی هیجانی کمی برای جدایی دارند و با پریشانی و عصبانیت و اضطراب به طلاق واکنش نشان می­دهند، حتی در کودکانی که در ابتدا مشکلات اندکی دارند یا زودتر با طلاق سازگار می­شوند، مشکلات رفتاری
و روانی ناشی از طلاق، ممکن است بعدا در زندگی و در مواجهه با چالش‌ها و تکالیف رشدی جدید عود پیدا کند (هترینگتون[12] و استنلی هاگان[13]، 2009).

پژوهشها نشان می دهد که کودکان طلاق در معرض خطر بیشتر مشکلات روانی، رفتاری
و اجتماعی و تحصیلی هستند (آماتو[14]، 2001).

بیشتر کودکان طلاق، دوره‌های پراسترسی را قبل از طلاق والدین تجربه کرده‌اند، زمانی
که والدین در روابط متقابل خود، سازگاری کافی ندارند، از نقش والدگری خود و تکالیف و وظایف آن غافل می‌شوند، لذا فرزندان این خانواده‌ها از حقوق اولیه رشدی خود مثل پذیرش نامشروط، مهرورزی، نظارت مناسب، تعامل صحیح با اعضای خانواده و نظایر آن، محروم می‌شوند.

لذا قابل انتظار است که نشانه‌های کودکان رشدیافته، تاب‌آور، سازگار، و خودکنترل را نداشته باشند یا کمتر درونی کرده باشند(اما[15]، کارلی[16]، میشل[17] و لورا[18]، 2015).

با توجه به آمار نگران‌کننده طلاق و کودکان بازمانده از طلاق کشورمان و آسیب‌های جدی
به پیکره جامعه و نسل آینده، پژوهش حاضر درصدد ارائه یک مدل نظری برای کاهش

یک مطلب دیگر :

 
 

این آسیب‌هاست.

لذا پژوهشگر، با اجرای برنامه مداخله ای ویژه این کودکان، درنظر دارد اثربخشی آن را بر بهبود راهبردهای خودکنترلی و تقویت تاب‌آوری و سازه‌های چهارگانه آن(مسئولیت‌پذیری[19]، توانمندی اجتماعی[20]، خودتنظیمی هیجانی[21]، همدلی[22]) بسنجد و درصورت کار‌آمد بودن، این برنامه بتواند مورد استفاده خانواده‌ها، آموزش وپرورش، نهادهای مرتبط با طلاق و فرزندان طلاق قرار بگیرد.

1ـ2 اهمیت و ضرورت پژوهش

در دوران مدرن، ساختار اجتماعی در معرض تغییرات بی‌وقفه است، گرچه افراد سعی
در پایداری و ثبات دارند ولی رشد شتابان شهرنشینی، رشدجمعیت، رشد تکنولوژی و فناوری، تغییر نهاد آموزش و پرورش، پیدایش ارتباط همگانی(تلویزیون، اینترنت و ….) و بسیاری از تغییرات کوچک و بزرگی که در اطرافمان در حال رخ دادن هستند از پیامدهای موثر در نهاد خانواده دوران مدرن‌اند. در نتیجه زندگی شهری امروزی نوعی از زندگی است که گویا در بستر تغییرات اجتماعی عظیم طراحی شده‌است و نه تنها به­طور کلی در زندگی اجتماعی انسان‌ها اثر می‌گذارد، بلکه به­صورت مشخص خانواده به­عنوان یکی از نقاط استراتژیک و گلوگاه مواجهه با این حجم انبوه تغییرات اجتماعی محسوب می‌شود(کلانتری، 1393).

شواهد موجود در جامعه حاکی از این واقعیت است که

ساختار خانواده در کشور دستخوش تحولاتی شده، بسیاری از کار ویژه های سنتی خانواده کم‌رنگ شده و تنش‌های زیادی در روابط خانوادگی بوجود‌ آمده است، به­حدی که خانواده به­عنوان ضربه‌گیر مهم جامعه، در معرض ضربه های بسیاری قرارگرفته است. هرچند که بخش اعظم ضربه های وارد شده بر خانواده را می‌توان به سیل تازگی و تجدد، تنوع و کثرت جامعه امروز و نیز نوعی همگرایی در کنش‌های فرهنگی ناشی از تحولات تکنولوژی‌های اطلاعاتی و ارتباطی نسبت داد، اما به­هرحال از این هجوم گریزی نیست و زحمت نهاد خانواده برای مقاومت و پایداری در برابر تندبادها، بیشتر از دو چندان شده است(افسری و اسماعیل‌نیا، 1393).

آثار و عوارض طلاق فقط به افراد خانواده منتهی نمی­شود، بلکه از عوارض اجتماعی آن هم نباید غافل بود که در برخی موارد هزینه­هایی را به جامعه تحمیل می­کند، از جمله هزینه هایی که برای کنترل و پیشگیری جرایم و بزه های اجتماعی ناشی از طلاق توسط جامعه پرداخته می­­شود. بارزترین پیامد طلاق از نظر کمی و کیفی بر روی کودکان و زنان است.

برخی از مسائل و آسیب­های اجتماعی که از هم گسیختگی خانواده و نزاع درون آن برای کودکان به همراه دارد، گسترش بزه­کاری کودکان، فرار کودکان، خودکشی، کار خیابانی و مصرف مواد و الکل است. برخی از بزه­کاران جوان متعلق به خانواده هایی هستند که دچار تعارض و کشمکش های خانوادگی
و اختلالات روانی هستند. وجود این گونه تنش ها در خانواده می­تواند آن ها را وادار به فرار از خانه کند تا با گروه بزه­کاران همکاری کنند. در روانشناسی جنایی، بروز انحرافات اجتماعی یا جامعه زدگی
و تشکیل گروه آسیب دیدگان اجتماعی ثمره­ی جراحت عاطفی کودکان در خانواده های طلاق تشخیص داده می­شود. آمارها مؤید این نکته است که بیشتر جرم و بزه­کاری کودکان و نوجوانان ریشه در مسائل
و مشکلات خانوادگی و طلاق دارد. میزان جرایم و خودکشی در اطفال باقی مانده در طلاق به­نحو بارزی افزایش می­یابد. از این اطفال خیلی بیشتر از دیگر همسالان آنها سوء استفاده جنسی می­شوند
و اعتیاد نیز در میان آنان شیوع بیشتری دارد. تحقیقات انجام شده درباه علل بزه­کاری کودکان نشان
می­دهد که کودکان طلاق از امنیت روانی و عاطفی برخوردار نبوده و وجود جانشین مادر در محیط خانواده منجر به ناسازگاری، انحراف و فرار کودک از محیط خانواده می شود. برابر اظهارات مدیر کل امور آسیب‌دیدگان بهزیستی، 95 درصد دختران فراری از فرزندان خانواده­های طلاق هستند.(کاملی، 1389). مطالعه‌های متعددی مثل یافته انجسین(2014)، کروی(2008)، حسینی یزدی(1392) و گزارش مرکز امور مددکاری زندان‌های کل کشور(1393) نشان می‌دهند اختلال‌های فردی، و تعاملی نامناسب که زمینه‌ساز افت تحصیلی، ترک تحصیل، گرایش به جرم، معیارهای نادرست انتخاب همسر، مشکلات رفتاری درونی و برونی‌سازی شده، استفاده از مکانیزم‌های جبرانی مخرب و نظایر آن حاصل خودپنداره پایین، خودکنترلی ضعیف، و سطح کم تاب‌آوری در کودکان آسیب‌دیده از خانواده‌های نابسامان است، لذا هر برنامه و مداخله و آموزشی كه بتواند عوارض و پیامدهای درونی طلاق را بر این كودكان كم كند
و در مقابل، توانمندی‌های مقابله‌ای آنان مثل تاب‌آوری، خودكنترلی و خودپنداره آنان را بهبود ببخشد بالقوه از آسیب‌های بزرگتر فردی و اجتماعی پیشگیری خواهدكرد، امید است این پژوهش نیز با توجه
به ضرورتی که ذکر شد بتواند با افزایش سطح تاب‌آوری و خودکنترلی کودکان خانواده‌های طلاق،
از آسیب‌هایی که ذکر شد پیشگیری کند و خود کودکان، خانواده‌ها و جامعه، از آن بهره‌مند گردند.

1ـ3 هدف‌ها، سوال و فرضیه‌ها

 

1-3-1 هدف‌ کلی

 

  1. بررسی اثربخشی برنامه مداخله‌ای ویژه کودکان طلاق بر بهبود راهبرد‌های خودکنترلی
    و سازه‌های تاب‌آوری آنان.

1-3-2 هدف‌های ویژه

 

  1. اندازه گیری میزان خودکنترلی و تاب‌آوری کودکان طلاق
  2. مقایسه تاب‌آوری و خودکنترلی دختران و پسران طلاق
  3. بررسی اثربخشی برنامه مداخله‌ای ویژه کودکان طلاق بر بهبود خودکنترلی آنان و زیرمقیاس‌های آن(خودکنترلی درون فردی[23]، خودکنترلی میان فردی[24]، خودسنجی[25])
  4. بررسی اثربخشی برنامه مداخله‌ای ویژه کودکان طلاق بر بهبود تاب‌آوری آنان و زیرمقیاس‌های آن(خودتنظیمی هیجانی، مسئولیت‌پذیری، توانمندی اجتماعی، همدلی).
  5. بررسی تاثیر جنسیت در اثربخشی برنامه مداخله‌ای ویژه بر خودکنترلی و تاب‌آوری کودکان طلاق.
  6. بررسی تاثیر جنسیت والد سرپرست بر نتایج حاصل از اجرای برنامه مداخله‌ای روی کودکان.
  7. مطالعه و اندازه‌گیری میزان ماندگاری تاثیر اجرای برنامه بر خودکنترلی و تاب‌آوری کودکان طلاق.
  8. بررسی تاثیر جنسیت والد سرپرست برمیزان ماندگاری نتایج حاصل از اجرای مداخله.

1-3-3 فرضیه‌های پژوهش

 

  1. اجرای برنامه مداخله‌ای ویژه کودکان طلاق باعث افزایش خودکنترلی و زیرمقیاس‌های آن
    ( خودکنترلی درون‌فردی،  خودکنترلی میان‌فردی، و خودسنجی) در این كودكان می­شود.
  2. اجرای برنامه مداخله‌ای کودکان طلاق باعث بهبود تاب‌آوری و زیرمقیاس‌های آن
    (  خودتنظیمی،  توانمندی اجتماعی،  همدلی، و مسئولیت‌پذیری) در این كودكان می‌شود.
  3. میان دختران و پسران در تغییر خودکنترلی وتاب‌آوری حاصل از اجرای برنامه مداخله‌ای کودکان طلاق تفاوت معنادار وجود دارد.
  4. نوع جنسیت والدسرپرست، در میزان اثربخشی اجرای برنامه مداخله‌ای بر خودکنترلی و تاب‌اوری کودکان طلاق و زیرمقیاس‌های ان دو تاثیری معنادار دارد.

1ـ4 متغیرها، مفاهیم و سازه‌ها

با توجه به اهمیت رشد شناختی در دوره تحولی کودکی دوم، و از آنجا که در این دوره، رشد شناختی کودک دچار تغییرات عمده‌ای می‌شود و تفکر کودک راهبردها و سازمان‌دهی بیشتری دارد
و از نظم و منطق بیشتری برخوردار می‌شود لذا توانایی استفاده از منابع شناختی خود در فرایند حل مساله[26] دارند(مایرز[27]، 2009). از این رو متغیرهای شناختی و هیجانی- اجتماعی خودکنترلی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:26:00 ق.ظ ]




گرچه ذهن­آگاهی از تعلیمات قدیمی شرقی نشات گرفته است ولی امروزه در غرب جایگاه ویژه­ای را به خود اختصاص داده است و توسط اساتیدی همچون ژوزف گلداشتاین، جک کورن­فیلد و شارون سالزبرگ تدریس می­شود . ذهن­آگاهی توسط بسیاری از روان­شناسان بالینی در غرب به ­عنوان یک ابزار غیر دارویی برای کاهش استرس و اضطراب مورد استفاده قرار می­گیرد ، همچنین تحقیقات اخیر نشان­دهنده نقش درمانی ذهن­آگاهی است که بر بسیاری از مشکلات جسمی و روانی، دردهای مزمن و استرس اثر مثبت و مفید دارد (میلیگان، بادلی و فیلیپ[12]، 2010).

در تحقیقات انجام شده توسط سعید صادقی (1394) به بررسی میزان{ اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن اگاهی

مهارت مقابله با استرس و دارو درمانی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه شهر اصفهان} پرداخته و نتایج ان حاکی از تاثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی MBCT)) نسبت به سایر مداخلات تفاوت معناداری (05/0>P )در کاهش افسردگی ، نگرشهای ناکارامد و اصلاح مهارت های مقابله با استرس در زنان مطلقه شهر اصفهان داشته است .

کابات­زین ، برنامه کاهش استرس بر مبنای ذهن آگاهی (MBSR)[13] را در غرب رواج داده است. MBSR یکی از  شیوه­های پزشکی مکمل است که در بیش از 200 بیمارستان آمریکایی ارائه شده و موضوع برخی مطالعات تحقیقی در مرکز ملی طب مکمل و جایگزین می­باشد ، این تکنیک همچنین در برخی روش­های روان­درمانی جدید از جمله شناخت درمانی بر مبنای ذهن آگاهی (MBCT)[14] استفاده می­شود. تحقیقات اخیر نشان می­دهد که MBCT می­تواند برای پیشگیری از اختلالات ذهنی و افسردگی استفاده شود (بار[15]، 2003).

رایج­ترین روش آموزش ذهن آگاهی ، آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر كاهش استرس (MBSR)[16] است كه به شكل برنامه كاهش استرس و برنامه آرامش­آموزی شناخته می­شود (کابات- زین، 1982، 1990).    پژوهش­ها از این نتایج حمایت كردند كه برنامه MBSR می­تواند اثرات مثبتی بر مؤلفه­های مختلف مانند ذهن آگاهی و ابراز وجود و اضطراب امتحان داشته باشد. هارتون- داتسچ و هارتون (2003) نشان دادند كه با افزایش ذهن آگاهی در پردازش اجتماعی از جنبه های گوناگون تعارضات متقابل درون فردی، تغییراتی حاصل می­شود. آن­ها دریافتند كه میزان آگاهی، خودتنظیمی و بازیابی تعادل نیز با افزایش ذهن آگاهی، بهبود می­یابد . یافته­های چین، كریر و

 اسمیلك[17] (2006) نشان می­دهد كه آگاهی متوجه و هوشیارانه و توجه آگاهانه در هنگام تكلیف ،  به طور معكوس با خطاهای توجه مرتبط هستند و هر چقدر این میزان بیشتر باشد، میزان خطاهای توجه كاهش می­یابد. دكیسر ریز، لیجس ، لیسن و دوولف (2008) با مطا لعه مهارت­های ذهن آگاهی و رفتار درون فردی نشان دادند كه چهار مؤلفه از مؤلفه­های ذهن آگاهی (مشاهده­گری، توصیف، عمل همراه با آگاهی و پذیرش بدون قضاوت) با مهارت­های ذهن آگاهی همبستگی مثبت و بالایی دارند، همچنین این مؤلفه­ها با توصیف و تشخیص بهتر احساسات بدنی و اضطراب و آشفتگی كمتر همراه هستند. میت مانسگروبر، بك و اسچابلر[18] (زیر چاپ) در بررسی خود در مورد حمایتگرهای ذهن آگاهی در اجتناب عملی، فرا هیجان و تنظیم هیجانی، دریافتند كه تحت شرایط استرس­زا آگاهی هشیارانه بیماران در ابتدا به سرعت افزایش یافته و سپس تنزل می یابد. در بررسی تاثیر مراقبه ذهن آگاهی بر كاهش درد مزمن در بیماران ، مورون، لینچ، گریكو، تیندل و وینر[19] (زیر چاپ) دریافتند با آموزش مراقبه ذهن آگاهی در این بیماران ، درد مزمن آن ها كاهش وكیفیت خواب آن­ها بهبود یافته و نیز میزان توجه فراگیر این افراد به طور معنی داری افزایش یافت (گل­پور و امینی، 1391)

در تحقیق سمانه (1393) { پیرامون اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر کمال گرایی} نتایج نشان داد تفاوت میانگین دو گروه در متغیرکمال گرایی و دو مولفه ان شامل نشخوار فکر و نیاز به تائید در پس ازمون می باشد به گونه ایی که میزان کمال گرایی و دو مولفه ان شامل نشخوار فکر و نیاز به تائید کاهش یافت به نظر می رسد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی تاثیر مطلوبی در کاهش کمال گرایی داشته است .

در تحقیق افسانه نیک نفس (1393) { بررسی پیش بینی استرس تحصیلی بر اساس مولفه های ذهن اگاهی با واسطه گری خود کارامدی تحصیلی در دانشجویان }نتایج نشان داد که از بین مولفه های ذهن اگاهی توصیف و عمل توام با اگاهی پیش بینی کننده منفی و معنادار استرس تحصیلی هستند ، همچنین در این میان خود کارامدی تحصیلی پیش بینی کننده منفی و معنادار استرس تحصیلی بود از دیگر مولفه های ذهن اگاهی توصیف عمل توام با اگاهی و عدم واکنش پیش بینی کننده مثبت و معنادار خود کارامدی بود .

در تحقیق زرین زرین سادات لاریجانی (1393) مقایسه { اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و درمان فرا شناختی در دانشجویان با نشانه های افسردگی نشخوار فکری اجتناب تجربه ای و باورهای فرا شناخت } نتیجه این تحقیق به این شرح است،  شناخت درمانی مبتنی بر حضور ذهن و درمان فراشناختی در بهبود نشخوار فکری اسیب شناسی و علائم افسردگی موثر است و در کاهش اجتناب تجربی و درمان فرا شناختی و باورهای مثبت و منفی اثربخشی بیشتری دارد .

خدیجه اعراب شیبانی(1392){اثربخشی مداخلات روانشناسی بر شاخص های سلامت جسمی و روان بیماران دیابتی نوع 2}، نتایج نشان داد که مداخله های گروهی شناخت رفتاری ذهن اگاهی مبتنی بر شناخت درمانی و افزایش انگیزه تاثیر بیشتری در بهبود شاخص های کیفیت زندگی و نگرانیهای ناشی از دیابت  نوع 2 داشته اند .

صداقتی باروق(1392) به بررسی {اثربخشی اموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر روی افسردگی مادران دارای کودک فلج مغزی} نتیجه شناخت درمانی مبتنی

یک مطلب دیگر :

 

چگونه هنگام خرید، وایت برد با کیفیت را از بی کیفیت تشخیص دهیم؟

 بر ذهن اگاهی قادر به کاهش نشانه ها و پیشگیری از بازگشت افسردگی می گرددو در این میان حمایتهای اجتماعی برنامه اموزش و روان درمانی موثر است.

ناصر واحدی (1392) بررسی { اثربخشی اموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر افزایش بهزیستی افراد نابینا}، نتایج نشان داد که اموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی می تواند بهزیستی ذهنی افراد نابینا را افزایش دهد.

در تحقیق گل­پور و امینی (1391) پیرامون {اثربخشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود ذهن آگاهی و افزایش ابراز وجود در دانش­آموزان مبتلا به اضطراب امتحان}، مشخص گردید تحلیل واریانس چند عاملی بر روی تفاضل نمر­ه­های پیش­آزمون- پس­آ­زمون بین گروه­های آموزش ذهن آگاهی و گواه در متغیرهای ذهن آگاهی و ابراز وجود و اضطراب امتحان تفاوت معنی­داری وجود دارد ، روش آموزش كاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود ذهن آگاهی ، افزایش ابراز وجود و اضطراب امتحان مؤثر بود.

باباپور، پورشریفی، هاشمی و احمدی (1391) به بررسی {رابطه مؤلفه­های فراشناخت و ذهن آگاهی با باورهای وسواسی دانش­آموزان} پرداختند. نتایج همبستگی نشان داد تمام ابعاد فراشناخت با باورهای وسواسی رابطه مثبت و معنادار دارد، اما ازمؤلفه های ذهن آگاهی، توصیف تجارب درونی، عدم واكنش به تجارب درونی و عدم قضاوت به تجربه درونی رابطه منفی و معنی­دار با باورهای وسواسی دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نیز نشان داد متغیرهای كنترل ناپذیری افكار، خودآگاهی شناختی و توصیف تجارب درونی به طور معناداری تغییرات باورهای وسواسی را تبیین می­كنند.

در برخی دیگر از پژوهش­های انجام گرفته مطرح شده است که محققین و صاحب­نظران در مدیریت و رهبری سازمانی نیز مدتی است که در اندیشه بررسی استفاده از مفهوم ذهن­آگاهی در مباحث مختلف این حوزه هستند. به طور واضح ، موضوعات مدیریت استرس و رهبری بر خود در مدیران و کارکنان می‌توانند نزدیک‌ترین موضوعات به ذهن­آگاهی باشند. اما برخی محققان، ذهن آگاهی را پیش نیاز حل مسایل سازمانی، درک صحیح شرایط محیطی ، شناخت صحیح از نقاط قوت و ضعف سازمان و عاملی مهم در ثبات فکری و تفکر کارکنان می‌دانند. از این­رو ، در تحقیق حاضر به «بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی کارکنان شرکت بهینه­سازی مصرف سوخت» پرداخته شده است تا از این طریق بتوان به میزان اثربخشی روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی نائل آمد. بنابراین، سؤال اصلی تحقیق بدین ترتیب مطرح می­شود:

به چه میزان روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی کارکنان شرکت بهینه­سازی مصرف سوخت مؤثر است؟

با تأکید بر سؤال اصلی می­توان سؤالات فرعی را به شرح زیر مطرح کرد:

به چه میزان روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس­های ماهیت شغل کارکنان شرکت  بهینه­سازی مصرف سوخت مؤثر است؟

به چه میزان روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس­های سازمانی کارکنان شرکت بهینه­سازی مصرف سوخت مؤثر است؟

به چه میزان روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس­های محیطی کارکنان شرکت بهینه­سازی مصرف سوخت مؤثر است؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1399-07-28] [ 11:47:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم