2-3- مبانی نظری…………………………………. 21
2-3-1- مقدمه………………………………… 21
2-3-2- سلامت اجتماعی…………………………………. 21
2-3-3- نظام اجتماعی قدیم و جدید………………………………… 23
2-3-4- محیط اجتماعی…………………………………. 27
2-3-4-1- دلبستگی مکانی…………………………………. 27
2-3-4-2- تعاریف دلبستگی مکانی…………………………………. 28
2-3-4-2-1- نظریات دلبستگی مکانی…………………………………. 29
2-3-4-3- مدلهای دلبستگی مکانی…………………………………. 33
2-3-4-4- عوامل مؤثر بر دلبستگی اجتماعی…………………………………. 34
2-3-4-4-1- عوامل کالبدی…………………………………. 34
2-3-4-4-2- عوامل اجتماعی…………………………………. 35
2-3-5- امنیت اجتماعی…………………………………. 37
2-3-5-1- رویکرد سنتی به امنیت اجتماعی…………………………………. 38
2-3-5-2- رویکرد مدرن امنیت اجتماعی…………………………………. 38
2-3-5-3- امنیت اجتماعی و سلامت اجتماعی…………………………………. 39
2-3-6- محیط فیزیکی…………………………………. 48
2-3-6-1- قابلیت پیاده مداری…………………………………. 48
2-3-6-2- کاربردهای پیادهراهها……………………………….. 49
2-3-6-3- الگوهای رفتاری پیاده……………………………….. 50
2-3-6-4- عوامل اجتماعی پیاده راه ها……………………………….. 54
2-3-6-5- امنیت پیاده راه ها ………………………………..56
2-3-7- امکانات ارتباطی…………………………………. 58
2-3-7-1- تفاوت بین مکان و فضا……………………………….. 59
2-3-7-2- روابط مردم در مکان…………………………………. 59
2-3-8- چارچوب نظری…………………………………. 67
2-3-9- مدل نظری تحقیق…………………………………. 71
2-4- فرضیات تحقیق…………………………………. 72
فصل سوم………………………………… 11
3-1- مقدمه………………………………… 75
3-2- نوع روش پژوهش…………………………………… 75
3-3- جامعه آماری………………………………… 76
3-4- حجم نمونه………………………………… 76
3-5- روش نمونهگیری…………………………………. 76
3-6- ابزار پژوهش…………………………………… 77
3-7- واحد تحلیل…………………………………. 77
3-8- سطح تحلیل…………………………………. 77
3-9- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مورد بررسی………………. 78
3-9-1- سلامت اجتماعی…………………………………. 78
3-9-2- امنیت اجتماعی…………………………………. 83
3-9-3- دلبستگی مکانی…………………………………. 83
3-9-3-1- مؤلفه های دلبستگی مکانی…………………………………. 84
3-9-3-1-1- وابستگی مکانی…………………………………. 84
3-9-3-1-2- هویت مکانی…………………………………. 85
3-9-4- قابلیت پیاده مداری…………………………………. 86
3-9-5- امکانات ارتباطی…………………………………. 88
3-10- پایایی (قابلیت اعتماد)……………………………….. 89
3-11- روایی (اعتبار)……………………………….. 89
فصل چهارم. ………………………………..99
4-1- مقدمه………………………………… 93
4-2- یافته های توصیفی…………………………………. 94
4-2-1- جنسیت………………………………….. 94
4-2-2- سن پاسخگویان…………………………………. 94
4-2-3- متغیر سلامت اجتماعی…………………………………. 95
4-2-4- متغیر امنیت اجتماعی…………………………………. 95
4-2-5- متغیر دلبستگی مکانی…………………………………. 96
4-2-6- متغیر قابلیت پیادهمداری…………………………………. 97
4-2-7- متغیر امکانات ارتباطی…………………………………. 97
4-3- تجزیه و تحلیل دو متغیره……………………………….. 99
4-3-1-1- فرضیه اول…………………………………. 99
4-3-1-2- فرضیه دوم………………………………… 100
4-3-1-3- فرضیه سوم………………………………… 103
4-3-1-4- فرضیه چهارم………………………………… 105
4-3-1-5- فرضیه پنجم………………………………… 106
4-3-2- مدل معادله ساختاری محله لبخندق…………………………………. 108
4-3-2-1- شاخصهای کلی برازش مدل محلهی لبخندق…………………. 110
4-3-3- مدل معادله ساختاری محلهی مهرآوران………………………… 111
4-3-3-1- شاخصهای کلی برازش مدل محلهی مهرآوران……………….. 113
4-3-4- تأثیر محیط فیزیکی بر روی سلامت اجتماعی………………….. 114
4-3-5- تأثیر محیط اجتماعی بر روی سلامت اجتماعی……………… 116
فصل پنجم………………………………….120
5-1- مقدمه………………………………… 121
یک مطلب دیگر :
5-2- نتایج حاصل از توصیف داده ها……………………………….. 123
5-3- نتایج حاصل از تحلیل و تبیین داده ها……………………………….. 124
5-4- پیشنهادها ………………………………..127
منابع…………………………………. 139
ضمائم…………………………………. 150
چکیده:
ایدهی شهر سالم بدون تصور سلامت اجتماعی ساکنان ممکن نیست. به همین دلیل بُعد اجتماعی سلامت در محیط زندگی دارای اهمیت ویژهای است و کمرنگ شدن آن موجب عدم توانایی افراد در تعامل مؤثر با دیگران است. تحقیق حاضر با هدف سنجش تأثیر محیط اجتماعی و فیزیکی محلات قدیم و جدید شهر یزد بر سلامت اجتماعی ساکنین آنها تهیه شده و رابطهی سلامت اجتماعی را با امنیت اجتماعی محله، دلبستگی مکانی، امکانات ارتباطی و قابلیت پیادهمداری سنجیده است. در این پژوهش درزمینهی سلامت اجتماعی از نظریههای لارسون، کییز و شاپیرو، در زمینهی امنیت اجتماعی از گهل و بوزان، در زمینهی دلبستگی مکانی از نظریههای هاشاس، مانزو و پرکینز و در زمینهی قابلیت پیادهمداری و امکانات ارتباطی از نظریه های جیکوبز، سِنت، لو و آلتمن استفاده شده است. روش تحقیق، پیمایشی بوده؛ ابزار تحقیق پرسشنامه میباشد و از روش نمونهگیری خوشهای استفاده شده است. جامعه آماری 28071 نفر و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 379 نفر به تفکیک 110 نفر از محلهی لبخندق، 270 نفر از محلهی مهرآوران، انتخاب شد. نتایج تحلیل آماری بر روی دادهها در دو بخش توصیفی و تبیینی بررسی گردید و طی آن معلوم گردید که میزان سلامت اجتماعی در شهر یزد در حد متوسط رو به پایین است. همچنین نتایج نشانگر وجود تأثیر محیط فیزیکی و اجتماعی در هر دو محله با سطح معناداری کمتر از 05/0 بر روی سلامت اجتماعی بدست آمد.
کلیات:
شهر محل تجمع انسانها کنار هم است؛ همراه با امکاناتی که ساختهی دست خودشان میباشد. انسانها در کنار یکدیگر جمع شدهاند تا نیازها و مشکلات خود را سریعتر و بهتر رفع کنند. یکی از نیازهای انسان، نیاز برقراری ارتباط با دیگران است. انسان موجودی اجتماعی است و امکان زندگی منفرد برایش دشوار است. شهرهای امروزی که مملو از ساختمانهای کوچک و بزرگ و سر به فلک کشیده است، از وسایل موتوری پُرشده و مکان مناسبی برای انسان و تأمین نیازهای اجتماعیاش نیست. امروزه انسانمدار بودن شهرها جای خود را به ماشینمدار بودن داده است و این خود باعث مشکلاتی در سلامت روانی و اجتماعی انسانها شده است. طبق تعریفی که سازمان جهانی بهداشت[1] (1948) ارائه داده است، سلامت انسانها تنها مربوط به جسم آنها نمیشود، بلکه دارای پیچیدگیهای بیشتری است. طبق تعریف این سازمان، سلامتی انسانها علاوه بر وجوه جسمی و فیزیکی آنها، بر وجوه یا ابعاد روانی و اجتماعی آنها هم مربوط میشود. این ابعاد اجتماعی و روانی در محیط زندگی انسانها (شهر) مورد تهدید واقعشده است و کمتر موردتوجه میباشد.
وجوهی که یک شهر میتواند بر روی شهروندان خود تأثیر بگذارد، ابعاد فیزیکی و اجتماعی آن شهر است. انسان در شهر هم در یک فضای فیزیکی قرار دارد و هم در یک فضای اجتماعی که این دو عوامل تأثیرگذار بر انسانها میباشند. انسانها روزانه با سپری کردن عمر خود، از آنها تأثیرهای مثبت و یا منفی دریافت میکنند. این محیطهای فیزیکی و اجتماعی جزو عوامل تأثیرگذار بر سلامت اجتماعی شهروندان میباشد و با تغییر در شرایط این دو محیط میتوان به تغییر در شرایط شهروندان به سمت بهبود آن کمک کرد. درواقع، شهر پدیدهای اجتماعی- مکانی است، با بُعدی زمانی که مدنی است. هر مکان، محل زندگی مردمی است که تحرک، رمز تشکیل، توسعه و استمرار آنان است. این تحرکها در تمامی مکانهای شهر اثر ملموس میگذارد و سازندهی شکلی جدید از معادلهای میشود که هیچگاه پایدار نمیماند؛ همچنین در این صورت، کیفیت ساختار شهر بیش از هر چیز به میزان انطباق سازمان کالبدی آن با سازمان اجتماعی شهر مربوط میشود.
شالودهی سازماندهی کالبدی-اجتماعی در شهرهای قدیم بر نظام محلهبندی و سلسلهمراتب تقسیمات آن (بازار و مرکز شهر، محله، کوی و…) استوار بوده که هم به روابط اجتماعی و اقتصادی شهر و هم به روابط اداری، ارتباطی و خدماتی شهر، سازمان میداده است؛ بنابراین، محله بخشی از تقسیمبندی کالبدی-فرهنگی شهر با حوزه یا فضای جغرافیایی مشخص، وابستگیها، علاقهها، احساسات، تعلقات اجتماعی، روابط همسایگی و الگوی مشترک زندگی است که در استیلای سلسلهمراتب فضای شهر قرار دارد. از گذشتههای دور، محلات بهعنوان سلولهای حیات شهری دارای نقش اساسی در زندگی ساكنان آنها داشتهاند. با توجه به اینكه درگذشته محلات شهری، مكانی برای گردآمدن افراد با ویژگیهای قومی، نژادی، مذهبی، اقتصادی و اجتماعی مشترك بوده است؛ به دنبال تجمع بیشتر افراد با ویژگیهای مشترك در یك محدوده، آن بخش از شهر دارای هویت خاص و شناختهشدهای بوده كه سبب تمایز آن از دیگر بافتهای اطراف میگردید (وحیدا، 1391: 36).
نقش محلات شهری در پاسخ به نیاز ارتباط رودرروی انسانها با یکدیگر بسیار بااهمیت است. ارتباط چهره به چهره از نیازهای مهم انسان اجتماعی است و فقدان چنین ارتباطات بیواسطهای میتواند تبعات منفی زیادی بر سلامت روانی و اجتماعی افراد داشته باشد. بهطور سنتی، فضاهای باز شهری محل چنین ارتباطاتی بودهاند. با پیشرفت سریع ارتباطات در چند دهه گذشته نیاز به رابطه رودررو بهعنوان عاملی کاربردی تقلیل یافته است، ولی نیاز اجتماعی-فرهنگی و روانی به این نوع ارتباط هنوز جایگاه رفیع خود را حفظ کرده است (و خواهد کرد). مفهوم «محل» از همه بهتر با تصور جایگاه مشخص میشود که اطلاق میشود به محیط مادی فعالیت اجتماعی که بهگونهای جغرافیایی مشخص شده باشد. در جوامع پیش از مدرن، مکان و محل غالباً بر هم منطبق بودند، زیرا ابعاد مکانی زندگی اجتماعی برای بیشتر آدمها و از بیشتر جهات، تحت چیرگی حضور یا تحت تسلط فعالیتهای محلی بود. پیدایش مدرنیت با تقویت روابط میان دیگرانِ غایب، بیشازپیش مکان را از محل جدا ساخت؛ این دیگران از جهت محلی از هرگونه موقعیت همکنش رودررو به دورند (گیدنز، 1387: 23). شهر در هرلحظه و زمان كیفیت زندگی خود را وامدار تعامل میان محیط انسانی با ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی خاص خود از یکسو و محیط كالبدی به مفهوم فضای ساختهشده از سوی دیگر است و این در حالی است كه هردوی این عرصهها با ارتباطی متقابل، فضای طبیعی شهر را از طریق تصمیمات و دخالتهایی كه در آن به اقتضای نیازهایشان داشته، دگرگون ساختهاند (فلامکی، 1367: 57).
تردیدی نیست كه كمرنگ شدن ارتباطات دوستانهی همسایگی بهعنوان تضعیف سنتی مطلوب و تخریب یك نهاد اجتماعی با كاركردهای مثبت و مفید متعدد، برای جامعهی بشری عموماً و در كشور ما بخصوص، امری اجتنابناپذیر است.
این پایاننامه به پنج فصل تقسیم شده است. فصل اول به بیان مسئله مورد تحقیق و اهمیت و ضرورت تحقیق پرداخته شده است. در فصل دوم به بیان پیشینهی تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور و آوردن نظریات مرتبط و بدست آوردن مدل نظری که از چارچوب نظری گرفته شده است، پرداخته شده است. در فصل سوم تحقیق به بیان روش و ابزار تحقیق، نمونه گیری، روایی و پایایی ابزار تحقیق و تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای مورد بررسی، پرداخته شده است. فصل چهارم شامل یافتههای تحقیق است و در فصل پنجم به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادات تحقیق پرداخته شده است.