2-5- جمع بندی و نتیجه گیری 126
3-5- محدودیت های تحقیق 140
4-5- پیشنهادها 141
فهرست جداول
جدول 1-4- نام و کد شبکه ها 58
جدول 2-4- کد روز و بخش های خبری شبکه یک 58
جدول 3-4- کد روز و بخش های خبری شبکه من وتو (1) 59
– مقدمه
بدون شک یکی ازشاخص های مهم توسعه ، تیراژ روزنامه و تعداد مخاطبان برنامه خبری است. دلیل این شاخص سازی را نیز می توان درنقش خبر درگستره عمومی جوامع امروزی جست وجو کرد ، در واقع خبر رسانی صحیح و متعادل زمینه ساز مشارکت سیاسی فرد به عنوان شهروند درجامعه است. اساسا فرد درصورتی که در جامعه مشارکت نداشته باشد شهروند شناخته نخواهد شد و مشارکت سیاسی به هنگامی امکان پذیر است که در فرد احساس همدلی با سایر اعضاء جامعه بوجود آمده باشد ، همچنین احساس همدلی با سایر اعضای جامعه هنگامی پدید می آید که فرد برای خود ، سرنوشتی مشترک با سایر اعضاء جامعه یا دست کم گروههایی از آنها قائل باشد و توسعه جوامع امکان پذیر نیست مگر افراد به چنین دیدگاهی درمورد رابطه خود بادیگران دست یافته باشند.
اطلاعاتی که یک رسانه و منبع خبری باید ارائه دهد مستلزم آن است که دسترسی به اطلاعات را جهت توانمند سازی مخاطبان برای مشارکت در فرآیندهایی سرنوشت ساز اجتماعی فراهم نماید. دراین میان سرعت انتقال اخبار به عنوان یک عامل تسریع کننده در تاثیرگذاری، نقش دارد. درصورتیکه اخبار با سریعترین روش به دست مخاطب برسد، مخاطب هیچگاه احساس تحریفی یا ناقص بودن نخواهد کرد. چه بسا عملکرد ضعیف تلویزیون سبب ایجاد این دیدگاه گردیده، به بیان دیگر اطلاعات و اخبار باید بر ظرفیت تجزیه وتحلیل، فهم و به عمل درآوردن اطلاعات از طریق رسانه ملی بیانجامد.
با عنایت به اینکه عمده مخاطبین ما را افرادی با سطح معلومات متوسط با فرهنگ دریافت فوری تشکیل می دهند، لذا لزوم توجه و نزدیکی به فرهنگ بیان و واژگان فرهنگ عامه ضروریست و اخبار با موضوعات مختلف اعم ازاقتصادی، سیاسی و.. باید به گونه ای ساده و قابل فهم و درک بیان شود و موضوعات را به گونه ای بیان کند که درمحتوای آن خدشه ای وارد نگردد و درعین حال برای کلیه اقشاربا هرسطح فرهنگ و تحصیلات قابل درک باشد.
از جمله عوامل موثر در این بخش ، نوع پوشش و بیان گوینده خبر تلویزیونی می باشد که برای مخاطبینی که ازکانالهای مختلف خبری استفاده می نمایند مهم تلقی می شود، لذا به خدمت گرفتن عوامل اجرایی که دارای خصوصیاتی از جمله صمیمی بودن، دارابودن لحن و تن صدای مناسب، داشتن کیفیت نگاه، استفاده از اشاره های چهره وتاکید صوتی بر روی لغات کلیدی و نمایشی از خود درمقابل دوربین ضروریست،لیکن کافی نمی باشد. زیرا که محتوای خبر که توسط گوینده طرح می شود،بر ذهنیت مخاطب اثرگذارمی باشد و چنانچه محتوا با ذهنیت مخاطب همسانی نداشته باشد تاثیرات آن معکوس خواهد بود.
می توان گفت که بدون وجود رسانه های خبری معتبر که مورد اعتماد مخاطبان باشد احساس همدلی درجامعه وجود نخواهد داشت. نقش اعتبار در جذب خبر این است که مخاطب باور سریعتری نسبت به خبرهایی که ازمنابع معتبر منعکس می شوند دارند و آن خبرها را بدون هیچگونه واکاوی قبول می نمایند و درصورتی اخبار و اطلاعات منابع کم اعتبار را مورد واکاوی وپرسش قرار می دهند که بهترین خبرها زیر سوال برده شود. علت این زیر سوال رفتن این است که اخبار بر عناصر خبری که، کجا، وچگونه استوارند و کمتر روی تاکید دارند. دراین صورت خبر زیر سوال رفته و اعتبار ثانویه خود » چرا « عنصر» چرا « را از دست می دهد. تذکر این نکته ضروری است که تکیه روی عنصردر تلویزیون باعث ازبین رفتن خبر خواهد شد و هم از دست دادن مخاطب را به همراه خواهد داشت. (میلر ، 59:1368 )
جوامعی که در آن دولت انحصاروسایل خبری را به طور نسبی دراختیاردارد در مقایسه با جوامعی که دارای تعدد وسایل خبری نمی باشند شرایط یکسانی ندارند. زیرا اخبار از کانالهای مختلف خبری کسب می گردد و افراد در مورد هرحادثه یک خبر و یک نوع تفسیری دارند و این امرسبب می شود افراد نظرات گوناگون را بشنوند واز بین آنها بهترین را انتخاب کنند و به تعمق اندیشه بپردازند و دیدگاههای انتقادی نسبت به مسائل پیدا کنند و رسانه نامطلوب یا کیفیت پایین را مورد توجه قرار ندهند ودر این شرایط ارائه بهترین اخبار و دانستنیها میسر می گردد.
ازسویی دیگر بررسی تاثیرات پوشش های خبری با افکار توده جامعه ضروری به نظر می رسد و می توان بر تاثیرات هدفمند و غیرهدفمند پوشش های خبری بر تصورات و افکار سیاسی همگان پی برد. رویهم رفته می توان به بررسی تغییرات ایجاد شده درعقاید تک تک اعضای جامعه و یا تغییرات صورت گرفته در میزان برجستگی ها از نظر مخاطب دست یافت . در عین حال می توان دریافت که تاثیرات مهم پوشش های رسانه ای برتصورات و افکار شهروندان نسبت به برجستگی یک موضوع که جامعه این اولویت و برجستگی را به موضوع داده است به چه ترتیبی است.بدین ترتیب برنامه های متعدد در رسانه ها قادراست تا ابزارهای قابل دسترسی را دراختیار افکار عمومی قراردهد که آنها به راحتی به نظارت برمحیط سیاسی بپردازند. همچنین به نخبگان این فرصت را می دهد که آنها از تغییر وپیش بینی عکس العملهای عمومی جامعه اطلاع حاصل نمایند.
2-1- طرح مساله
اخبار به عنوان بخش مهمی از ارتباطات ، فراگردی است مقید به شرایط زمانی و مکانی که با ویژگی های اجتماعی و فرهنگی و … قابل شناخت است . در مورد تعریف اخبار و اطلاعات ، می توان گفت : اطلاعات به هر نوع داده جمع آوری شده با استفاده از روش های مختلفی نظیر : مطالعه ، مشاهده ، شایعه و سایر موارد دیگر اطلاق می گردد. در واژه “اطلاعات”، بار معنائی از قبل تعریف شده ای درموردکیفیت ، معتبر بودن و یا صحت داده وجود ندارد و امکان برخورد با اطلاعات معتبر ، غیرمعتبر ، واقعی ، نادرست ، صحیح و گمراه کننده ، وجود خواهد داشت .
در واقع یکی از مهم ترین هدفهای اطلاع رسانی آگاه کردن افراد در زمینه های مختلف است که می تواند برای آنان نافع باشد و مهم ترین عامل، کیفیت آگاهی هاست. قابل درک بودن خبر، تناسب با سلایق و علایق جامعه و میزان برآورد نیازهای اطلاعاتی و دانسته های شخصی افراد منجر به گرایش و تمایل به خبر تلویزیونی می گردد.
یک مطلب دیگر :
مایکروسافت و گوگل به کنار گذاشتن شکایت های دوجانبه شان از یکدیگر رضایت داده اند
همچنین بررسی ها نشان می دهد میان اولویتهای خبری تلویزیون و اولویتهای خبری منتشره در ارتباطات میان فردی ، تفاوت چشمگیری وجود دارد.همچنین عدم همسانی اخبار با دانسته های شخصی و پیچیدگی خبر ازجمله عواملی است که به وفور دراخبار تلویزیونی به چشم می خورد.
ارائه اخبار با سه هدف عمده یعنی نیازمخاطب به اطلاع یابی از خبر ارائه شده (فرهنگی ، اعتقادی ، اقتصادی ، سیاسی ، خدمات )، ایجاد تصور خاص (چه مثبت وچه منفی با در نظرگرفتن شرایط سلبی وایجابی ) در او نسبت به اخبار و اطلاعات و ترغیب او به اعتماد نسبت به صحت اخبار ارائه شده انجام می شود .
توجه به شاخصها و انگیزه های روانشناختی ( تفاوتهای فردی وشخصیتی ) و عوامل رسانه ای ( جامعیت اخبار ، تنوع، عدم سوگیری، جذابیت و..) می تواند سبب حفظ، جلب رضایت واعتماد مخاطب باشد و تا هنگامی که رسانه های ایرانی نتوانند روی افکارعمومی تاثیر قاطع داشته باشند به نظر می رسد بدیهی ترین واکنش جامعه مخاطبان نسبت به رفتار رسانه ها بی اعتمادی نسبی باشد و احتمالا تاثیرگذاری و شکل دهی افکار عمومی بیشتراز طریق دیگر محیط های اجتماعی صورت می گیرد.
دراین پژوهش سعی خواهد شد با رویکردی کمی وکیفی ، مولفه های خبری وفرهنگی واجتماعی موجود درشکل و محتوای اخبار دوشبکه مذکور ، مورد مقایسه بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بدلیل اکتشافی بودن این پژوهش ، نیازی به فرضیه دراین تحقیق نیست و سوالات تحقیق کفایت می کند.
تعداد صفحه : 201
قیمت : 14700تومان
بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد
و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.
پشتیبانی سایت : **** serderehi@gmail.com
در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید.
*** *** ***
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(پایان نامه مقطع ارشد)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
-1 مقدمه
توسعه و بهسازی جزء دومین نظام از نظامهای مدیریت منابع انسانی است.پیاده سازی نظام توسعه ی نیروی انسانی در فضای کسب و کار حال حاضر بسیار مهم می باشد،چنانکه بدون توسعه و آموزش کارکنان و آشنا کردن آنان با مهارتهای جدید، به قدر یقین می توان گفت که سازمان رو به نابودی و حذف از گردونه ی رقابت پیش می رود. در توسعه ی نیروی انسانی سازمان وظیفه دارد به ارتقاء دانش و عملکرد کارمندان خود با استفاده از روشهای مختلف، بپردازد. بعضی از این روشها عبارتند از آموزش،ارزیابی عملکرد،چرخش شغلی كه هر کدام از این مباحث تئوری های خاص خود را دارد.
در حال حاضر قدرت رقابتی ملت ها، در گرو کیفیت سرمایه انسانی آنها است. مدیریت”سرمایه انسانی” در سازمانها حیاتی ترین نوع مدیریت به شمار می آید. فرسودگی سرمایه انسانی،کیفیت کالاها و خدمات تولیدی را به مخاطره می اندازد. بنابراین تردیدی نیست که شکوفایی هر جامعه ای در بهبود و پرورش منابع انسانی آن نهفته است و از این روست که مسئولان سازمانها با یاری متخصصان رفتار و منابع انسانی توجه خاصی به پرورش کارکنان مبذول می دارند.[1]
چنانچه اعتماد متقابل (میان مدیریت و کارکنان) حاکم نباشد،هیچ روشی در ارتقا توانمندی کارساز نخواهد بود.سازمانها برای بقا در دنیای پیچیده و پویای امروزی می باید این نیروی بالقوه را کشف کنند و مورد استفاده قرار دهند. کارکنان توانمند به سازمان و خودشان سود می رسانند.
توانمند سازی به جای اینکه نوعی راهبرد”سوق دادن” باشد که در آن مدیران، کارکنان را بوسیله های متفاوت ، مشوقها و فنون نفوذ تحریک کنند تا به شیوه های مطلوب عمل کنند،راهبردی از نوع “جذب کردن” است. این راهبرد بر راههایی تاکید می کند که مدیران بتوانند با استفاده از آنها محیط کار را به گونه ای طراحی کنند که باعث ایجاد شور و شوق شود و در کارکنان اشتیاق درونی پدید آورد.[1]
1-2 بیان مسئله
[پنجشنبه 1399-08-01] [ 11:21:00 ب.ظ ]
|