3-2- نظریات روان شناختی مرتبط با بهزیستی:. 21
3-2-1- نظریه بهزیستی روانی ریف. 21
3-2-2- نظریه بهزیستی ذهنی. 23
3-2-3- نظریه ویژگیهای شخصیتی و بهزیستی ذهنی. 24
3-3) نظریات روان شناختی اجتماعی مرتبط با بهزیستی. 25
3-3-1- نظریه کوری کیز. 25
3-3-2- نظریه سلسله مراتب نیاز های مزلو. 27
3-3-3- مدل ارتقاء بهزیستی. 30
3-4- نظریات جامعه شناختی مرتبط با بهزیستی. 30
3-4-1- نظریه کنش متقابل. 30
3-4-2- نظریههای قشربندی. 33
3-4-3- نظریه طبقه تنآسا وبلن. 35
3-4-4- نظریه سرمایه فرهنگی و اجتماعی بوردیو. 36
3-5-چهارچوب نظری تحقیق. 38
3-5-1- مقدمه. 38
3-5-2- چارچوب نظری تحقیق. 39
عنوان صفحه
5-3-3- مدل مفهومی و تجربی تحقیق. 41
شکل 1. مدل مفهومی تحقیق. 42
شکل 2.مدل تجربی تحقیق. 43
فرضیههای تحقیق. 44
فصل چهارم روششناسی تحقیق. 45
4-1- روش تحقیق. 46
4-2- تکنیک جمع آوری اطلاعات و ابزار تحقیق. 46
4-3- جامعه آماری و حجم نمونه. 47
4-4- اعتبار و پایایی. 48
4-5 – تعریف نظری و عملی متغییرها. 49
4-5-1- تعریف نظری متغیر وابسته. 49
4-5-2- تعریف عملیاتی متغیر وابسته. 50
4-5-3- تعریف متغییرهای مستقل. 50
فصل پنجم تجزیه و تحلیل دادهها. 52
تجزیه وتحلیل داده ها. 53
5-1- مقدمه. 53
عنوان صفحه
5-2- آمار توصیفی. 53
5-3- آمار استنباطی. 61
5-4- مدل رگرسیون. 71
فصل ششم نتیجهگیری. 71
6-1- بحث و نتیجه گیری. 72
6-2- محدودیت ها. 76
6-3- پیشنهادات. 77
منابع فارسی. 78
منابع انگلیسی. 81
پیوست 1- پرسشنامه ی استفاده شده در تحقیق. 84
پیوست 2- نقشه شهر شیراز به تفکیک مناطق نهگانه شهرداری 87
فهرست جدولها
عنوان صفحه
جدول شماره 1) آلفای کرونباخ مقیاسها.. 49
جدول شماره2. توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات 54
جدول شماره3.توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب نوع طبقه اجتماعی 55
جدول شماره4.توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب سلایق فرهنگی 55
جدول شماره5. توزیع درصد پاسخگویان بر حسب تعامل اجتماعی 56
جدول شماره6. توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب وضعیت اشتغال 56
جدول شماره7 . توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب منطقه محل سکونت 57
جدول شماره 8. توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب میزان درآمد 58
جدول شماره9. توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب وضعیت تاهل 58
جدول شماره 10. توزیع فراوانی و درصد پاسخگویان بر حسب سن 59
جدول شماره 11.توزیع درصد پاسخگویان بر حسب بهزیستی اجتماعی 59
یک مطلب دیگر :
جدول شماره 13- نتایج آزمون T جهت مقایسه بهزیستی اجتماعی زنان بر حسب میزان تحصیلات.. 62
عنوان صفحه
جدول شماره 14. نتایج آزمون تحلیل واریانس یكطرفه جهت مقایسه بهزیستی اجتماعی زنان بر حسب طبقه اجتماعی.. 63
جدول شماره 15- نتایج آزمون T جهت مقایسه بهزیستی اجتماعی زنان بر حسب احساس طبقاتی.. 63
جدول شماره16. نتایج ضریب همبستگی بین سلیقه های فرهنگی و بهزیستی اجتماعی زنان.. 64
جدول شماره17: نتایج ضریب همبستگی بین تعامل اجتماعی و بهزیستی اجتماعی زنان 64
جدول شماره18. نتایج آزمون تحلیل واریانس یك طرفه جهت مقایسه بهزیستی اجتماعی زنان بر حسب وضعیت اشتغال.. 65
جدول شماره 19- نتایج آزمون T جهت مقایسه بهزیستی اجتماعی زنان بر حسب وضعیت اشتغال.. 66
جدول شماره 20. نتایج آزمون تحلیل واریانس یك طرفه جهت مقایسه بهزیستی اجتماعی زنان بر حسب منطقه محل سکونت.. 66
جدول شماره 21. نتایج آزمون معناداری تفاوت میانگین بهزیستی اجتماعی بر حسب درآمد.. 67
جدول شماره22. نتایج آزمون تحلیل واریانس یك طرفه جهت مقایسه بهزیستی اجتماعی زنان بر وضعیت تاهل.. 68
جدول شماره23: نتایج ضریب همبستگی بین سن و بهزیستی اجتماعی زنان 68
جدول شماره24– آزمون رگرسیون خطی چند متغیره برای تبیین متغیر های بهزیستی اجتماعی زنان.. 70
فصل اول
کلیات
1-1- مقدمه
بهزیستی[1] انسان یکی از دغدغه های وی در طول تاریخ حیات بشر بوده است. از گذشتههای دور و در آغاز، بهزیستی متعلق به حوزه فکری فلسفه و فلاسفه و متالهین بوده ولی سپس به برکت پدیدار شدن روشهای پیشرفته مورد توجه روانشناسان و دانشمندان حوزه بهداشت قرار گرفت. علمای علوم انسانی در حوزههای مختلف از جمله جامعهشناسی، مردم شناسی و اقتصاد نیز به آن توجه نشان دادهاند. بهزیستی اشاره به حسی از سلامتی دارد که آگاهی کامل از تمامیت و یکپارچگی در تمام جنبههای فرد را در بر میگیرد. با مطالعه آثار پژوهشگران مختلف در حوزه بهزیستی میتوان دریافت که این مفهوم شامل ابعاد ذهنی، احساسی، روانی و اجتماعی میشود (جوشن لو و همکاران، 1385 ).
یكی از مفاهیم اصلی مدل سلامت، بهزیستی است. اصولاً از دیرباز دو رویكرد اصلی در تعریف بهزیستی وجود داشته است: رویكرد مبتنی بر لذتگرایی معتقد است كه بهزیستی به معنی به حداكثر رساندن لذت و به حداقل رساندن درد است. این رویكرد در طول تاریخ حامیان خاص خود را داشته است كه از آن جمله میتوان اپیكور[2]، هابز[3] و استوارت میل[4] را نام برد. رویكرد دوم مبتنی بر فضیلتگرایی ارسطو[5] است. براساس این رویكرد، ارضای امیال، به رغم ایجاد لذت در ما، همیشه منتهی به بهزیستی نمیگردد، بلكه بهزیستی در برگیرنده تلاش برای كمال و تحقق توانایی های بالقوه واقعی فرد است كه ممكن است همواره توام با احساس لذت نباشد (راین و دسی[6]، 2001).
به نظر میرسد که مدل سلامت، سه نوع بهزیستی یعنی بهزیستی هیجانی، بهزیستی روانی و بهزیستی اجتماعی را با هم تركیب كرده و مفهوم جامع و كاملی از بهزیستی را كه هم جنبه عاطفی و هم جنبه كاركردی سلامت روانی را در بر میگیرد، به وجود میآورد. پژوهشگران حوزه بهداشت روانی نیز معتقدند که جلوههای گوناگون بهزیستی ذهنی نشانه سلامت روانی است. بهزیستی ذهنی به معنای ذهنیتی است که فرد درباره کیفیت زندگیاش دارد و تا حد زیادی همانند معیارهای ذهنی کیفیت میباشد (کیز،2002).
بهزیستی هیجانی نیز دارای دو بُعد است: اول داشتن احساس خوب و نداشتن احساس بد به زندگی است. این نوع بهزیستی مفهوم خوشبختی را میرساند و ماهیتی احساسی دارد، بُعد دوم داشتن رضایت کلی از زندگی است که ماهیتی شناختی دارد. فرد زمانی از احساس بهزیستی خوبی برخوردار است که بگوید از زندگیاش راضی است و بسیاری از اوقات از زندگیاش احساس خوبی داشته باشد (همان، 47).
بهزیستی اجتماعی بر روی تكالیف اجتماعی كه بشر در دل ساختارهای اجتماعی و اجتماعات خود با آن مواجه است، تمركز دارد. بهزیستی اجتماعی نیز دارای پنج مؤلفه است: یکپارچگی اجتماعی[7]: (احساس تعلق نسبت به جامعه؛ احساس داشتن مشتركاتی با جامعه خود)، پذیرش اجتماعی[8]: (درك فرد از خصوصیات و صفات افراد جامعه بهعنوان یك كلیت و پذیرش این كلیت؛ دید مثبت نسبت به افراد جامعه)، مشارکت اجتماعی[9]: (ارزشمند دانستن اجتماع خود؛ خود را عضو مهمی از جامعه دانستن؛ داشتن احساس توانایی ارائه چیزهای ارزشمند به جامعه)، تعالی اجتماعی[10](داشتن این احساس كه جامعه دائماً در حال تحول و پیشرفت است و پتانسیلهای جامعه توسط شهروندان و نهادهای اجتماعی به فعل تبدیل میشود) و همبستگی اجتماعی[11] (توانایی فهم كیفیت، ساختار و طرز كار اجتماع؛ علاقهمندی به شناختن دنیا و اجتماع خود) (كیز، 1998).
سازمان بهداشت جهانی[12] (1948) ویژگی اصلی بهزیستی اجتماعی را سلامت فردی تعریف کرده است؛ به عبارت دیگر در بیشتر مطالعات انجام شده اخیر، بهزیستی اجتماعی در رفتارهایی که مشارکت و عضویت سازمانی و جوامع را منعکس میکنند عملیاتی میشوند (شاپیرو و کیز، 2008). طبق نظر لارسون[13] (1996) عامل مؤثری که بهزیستی اجتماعی را اندازه گیری میکند جزئی از سلامت فردی است که انعکاس پاسخ به محرکهای داخلی احساسات، افکار و رفتارهایی است که با رضایت یا عدم رضایت، با محیط اجتماعی در ارتباط است.
عموماً بیان سطح فردی بهزیستی اجتماعی میتواند مفهومی نظیر این دو حقیقت باشد: سازگاری اجتماعی[14] و حمایت اجتماعی[15]. سازگاری اجتماعی به موضوع رضایت از روابط یا کارایی نقشهای اجتماعی اشاره دارد و حمایت اجتماعی نیز اشاره دارد به کمیت و کیفیت اعتماد شخصی که افراد میتوانند به آن متکی باشند، همچنین درجه نیاز یک شخص یا مسائلی که دیگران با جامعه دارند. ارزیابی افراد از روابط اجتماعیشان، چگونگی واکنش دیگران به آنها و چگونگی تعامل آنها با موسسات و انجمن های اجتماعی تعریف شود (همان، 331).
[جمعه 1399-08-02] [ 10:17:00 ق.ظ ]
|