حد اکثر هاله عدم رشد در غلظت 1000 میلی گرم در میلی لیتر هر دو عصاره مشاهده گردید. قطر هاله عدم رشد در غلظت ذکر شده در مرزنگوش و عصاره پوسته خارجی پسته به ترتیب 21 و 19میلی متر مشاهده شد. نکته جالب اینکه اثر مهار کنندگی مخلوط دو عصاره به نسبت نصف از هر کدام  (8 میلی متر) کمتر از هر کدام از عصاره ها مشاهده گردید.

با وجود اینکه عصاره دو گیاه در غلظت 1000 میلی گرم در میلی لیتر بیشترین اثر ضد میکروبی را علیه هلیکوباکتر پیلوری نشان دادند، با این حال تاثیر آنتاگونیستی دو

 عصاره بر رشد هلیکوباکتر پیلوری قابل توجه است.

واژگان کلیدی : عصاره مرزنگوش ، عصاره پوسته خارجی پسته، فعالیت ضد میکروبی ، هلیکوباکتر پیلوری

فصل اول

 

کلیات

اهمیت هلیکوباکتر پیلوری

هلیکوباکتر پیلوری باکتری گرم منفی و مارپیچی شکل است (11) که مهمترین عامل زخم و سرطان معده  می باشد که معمولا از طریق خوراکی و آب آلوده منتقل میشود(14). در کشورهای در حال توسعه 70 تا 90 درصد افراد در قبل از سن 10 سالگی به این باکتری آلوده می شوند و این میزان در کشورهای توسعه یافته کمتر از 40% می باشد و به طور کلی در  بیش از 50%  جمعیت جهان این باکتری کلونیزه شده است (2) که این روند بستگی به شرایط جغرافیایی ، فاکتورهای اجتماعی و رفتارهای فردی دارد. گاستریت مزمن منجر به جایگزینی مخاط طبیعی معده با فیبروز و پرولیفراسیون اپیتلیوم از نوع روده ای می شود. این فرایند خطر پیدایش سرطان معده را تقریبا تا صد برابر افزایش می دهد(2

تاریخچه کشف هلیکوباکتر

پروفسور جاوورسکی لهستانی اولین کسی بود که بیش از ۱۰۰ سال قبل باکتری هایی مارپیچی را در ترشحات معده انسان کشف کرد. ارتباط بین گاستریت و بیماری زخم پپتیک از دهه ۱۹۴۰ مشخص شده بود ولی کشت این باکتری ها با موفقیت همراه نبود. در سال ۱۹۲۴، لاک و ست گزارش کردند که معده انسان دارای فعالیت اوره آزی بسیاری است و در سال ۱۹۵۹ نشان داده شد که فعالیت اوره آزی معده پس از تجویز تتراسیکلین کاهش می یابد ولی ارتباط بین این آنزیم و اسپیروکت های معده تا سال ۱۹۸۴ مشخص نشد(11).

در واقع مانع اصلی در تشخیص نقش باکتری های مارپیچی در پاتولوژی معده انسان، عدم توانایی کشت باکتری ها از معده بود. باکتریایی بودن منبع اوره آز معده در سال ۱۹۶۸ و با نشان دادن عدم فعالیت اوره آز در معده حیوانات فاقد میکروب تایید گشت. در سال ۱۹۷۵ همراهی باکتری ها با گاستریت در ۸۰نمونه های حاصل از رزکسیون معده مبتلایان به زخم معده گزارش شد. در سال ۱۹۷۹، باکتری هایی مارپیچی در سطح مجرایی سلول های اپی تلیومی بیماران مبتلا به زخم معده توصیف گشتند. سه

یک مطلب دیگر :

چطوری مژه‌های بلندتری داشته باشیم؟

 سال بعد اثر مفید بیسموت بر مخاط دئودنوم در مبتلایان به زخم دئودنوم مشخص شد(11).

اما دوران طلایی در سال ۱۹۸۱ شروع شد که یک دستیار داخلی به نام باری مارشالیک طرح پژوهشی بالینی را به همراه یک آسیب شناس به نام رابین وارندر استرالیا آغاز کرد(14).  وارن نمونه های بیوپسی معده را با رنگ وارتین استاریرنگ آمیزی کرد و متوجه وجود باکتری در مخاط گشت. مارشال یک بیمار مسن روسی مبتلا به گاستریت را که در معده اش باکتری وجود داشت، با تتراسیکلین درمان نمود و متوجه از بین رفتن عفونت و بهبود گاستریت شد(11)

تلاش های بعدی برای کشت این باسیل ها ناموفق بود تا این که در آوریل ۱۹۸۲ مارشال به گونه ای غیرمترقبه موفق به انجام این کار شد. ماجرا از این قرار بود که درعید پاک به جای اینکه ظروف پتری ۲ روز در انکوباتور بمانند، به ناچار ۵ روز باقی ماندند. وقتی این ظروف پس از پایان تعطیلات بررسی شدند، کلنی های کوچکی با ظاهر براق دیده شدند

این اولین کشت و جداسازی موفق باکتری ها از معده یک بیمار مبتلا به گاستریت بود. ارتباط این باکتری ها با گاستریت برای اولین بار در کالج سلطنتی پزشکان استرالیا در ۲۲ اکتبر ۱۹۸۲ عنوان شد. این ارگانیسم های شبیه کمپیلوباکتر، ابتدا کمپیلوباکتر پیلوریدیس خوانده شدند چرا که ریزهوازی، خمیده و گرم منفی بودند و هم از لحاظ مورفولوژیک و هم از لحاظ محتویات گوانین/سیتوزینِشبیه کمپیلوباکترها بودند. به خاطر ملاحظات گرامری، این اسم در سال ۱۹۸۷ به کمپیلوباکتر پیلوری تغییر یافت. سپس معلوم شد که این باکتری به جنس کمپیلوباکتر تعلق ندارد و در سال ۱۹۸۹نام جدید هلیکوباکتر پیشنهاد شد که نشانگر ۲ ظاهر مورفولوژیک این ارگانیسم است: مارپیچی در بدن زنده ولی غالبا میله ای در آزمایشگاه (باکتر، عصا) (10). اهمیت کار این دو دانشمند زمانی مشخص شد که مارشال و وارن برنده جایزه نوبل پزشکی در سال 2005 شدند(2).

1-1-2- ویژگیهای ساختاری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...