ارشد یكپارچگی زنجیره تأمین با تأكید بر نقش باراندازهای میانی با فرض عدم قطعیت |
3-5-2- پرداختن به توابع هدف…………………………………………………… 40
3-6- ضرورت یكپارچه كردن مسیریابی و زمانبندی وسایل نقلیه و استراتژی فرابارانداز…42
3-7- تعریف مسأله دوم…………………………………………………………… 43
3-7-1- مفروضات مسأله دوم……………………………………………………. 45
3-7-2- مدل ریاضی مسأله دوم………………………………………………….. 46
3-8- رویكرد حل مسأله دوم………………………………………………………. 53
3-8-1- نحوه نمایش جواب و تولید جمعیت اولیه……………………………….. 54
3-8-2- ارزیابی میزان برازندگی كروموزومها……………………………………… 58
3-8-3- عملگر انتخاب………………………………………………………………. 60
3-7-4- عملگر همگذری……………………………………………………………. 61
3-7-5- عملگر جهش……………………………………………………………….. 62
3-7-6- نحوه اصلاح كروموزومهای نامعتبر………………………………………… 63
3-7-7- روش جستجوی محلی…………………………………………………… 65
فصل چهارم (نتایج محاسباتی و تحلیل)………………………………………… 66
4-1- نتایج محاسباتی مسأله اول………………………………………………… 67
4-2- نتایج محاسباتی مسأله دوم……………………………………………….. 72
4-2-1- تولید مسائل نمونه و تنظیم پارامترهای الگوریتم………………………..73
4-2-2- تحلیل نتایج………………………………………………………………….. 75
فصل پنجم (جمع بندی و تحقیقات آتی)………………………………………….. 82
4-1- جمع بندی……………………………………………………………………… 83
5-2- تحقیقات آتی………………………………………………………………….. 85
منابع…………………………………………………………………………………. 86
چکیده:
در این تحقیق فرآیند مدیریت زنجیره تأمین پنج سطحی، چند محصولی و چند دورهای با تأكید بر نقش استراتژی فرابارانداز و با فرض وجود عدم قطعیت مورد بررسی قرار میگیرد. از این رو، به منظور یكپارچه كردن طرحهای تهیه مواد اولیه، تولید و توزیع در یک افق زمانی میان مدت با در نظر گرفتن عرضه، تولید و تقاضای فازی با هدف حداقل كردن هزینهها و طراحی یك سیستم توزیع به موقع یك مدل ریاضی توسعه داده میشود. در زنجیره تأمین مورد بررسی از استراتژیهای فرابارانداز و ارسال مستقیم برای توزیع محصولات استفاده میشود. همچنین از اعداد فازی مثلثی برای بیان عدم قطعیت موجود در زنجیره و از برنامهریزی محدودیت فازی مبتنی بر شانس و رویكرد حداكثر-حداقل برای تبدیل مدل دو هدفه فازی به یك مدل یك هدفه قطعی استفاده میشود. مدل یك هدفه قطعی حاصله به وسیله یك نرم افزار تجاری قابل حل میباشد.
علاوه بر این، مسیریابی و زمانبندی وسایل نقلیه ورودی و خروجی به منظور بهینه كردن عملیات استراتژی فرابارانداز امری ضروری است. اما از آنجایی كه یكپارچه كردن مسیریابی و زمانبندی وسائل نقلیه و استراتژی فرابارانداز در مسئله مذكور باعث افزایش پیچیدگی خواهد شد، لذا به منظور كاهش پیچیدگی مسئله، زنجیرهای با سه سطح مورد بررسی قرار میگیرد. در مدلی که به این منظور ارائه میشود، مسیر و زمان حركت وسایل نقلیه ورودی از تأمینكنندگان به باراندازهای میانی و همچنین وسایل نقلیه خروجی از باراندازهای میانی به خرده فروشها مشخص میشود. هدف، تخصیص محصولات به تأمینكنندگان و باراندازهای میانی به منظور بهینه كردن
یک مطلب دیگر :
پایان نامه درمورد کلاهبرداری،موضوع جرم در کلاهبرداری
مسیر و زمان حركت وسایل نقلیه ورودی و خروجی و عملیات دستهبندی كردن محصولات در باراندازهای میانی بوده به طوریكه كل هزینه های خرید محصولات، حمل و نقل و نگهداری حداقل شود. همچنین به منظور حل مدل ارائه شده، یك الگوریتم ژنتیك تركیبی توسعه داده میشود.
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
رقابتی بودن بازارها، معرفی و وجود محصولاتی با عمر کوتاه و بالا بودن انتظارات مشتریان در ارتباط با کیفیت و زمان تحویل محصولات، ایجاب میكنند كه محصولات در مقدار، مكان، زمان و قیمت مناسب عرضه شوند كه این خود ضرورت ایجاد هماهنگی تولیدکنندگان با تأمینکنندگان مواد اولیه و توزیعکنندگان محصولات را ایجاب میکند.
زنجیره تأمین به عنوان یک ساختار یکپارچه شامل تعدادی از فعالیتها به طور مثال فعالیت خرید، تولید، نگهداری و توزیع میشود. این فعالیتها به منظور تهیه مواد اولیه، تبدیل مواد اولیه به محصولات نهایی و تحویل محصولات به مشتریان انجام میشوند. مدیریت صحیح این فعالیتها موجب بهبود عملكرد زنجیره خواهد شد از این رو مدیریت زنجیره تأمین را میتوان به عنوان مدیریت جریان اطلاعات، محصولات و منابع مالی در زنجیره تعریف کرد [1]. فرآیند برنامهریزی زنجیره تأمین به عنوان یكی از مهمترین فرآیندهای مدیریت زنجیره تأمین به منظور یكپارچه و هماهنگ كردن فعالیتهای مذكور در بین اعضای مختلف زنجیره انجام میشود [2]. برنامهریزی زنجیره تأمین بسته به افق برنامهریزی به سه دسته تقسیمبندی میشود:
– برنامه ریزی استراتژیک: این فاز از برنامهریزی به طراحی ساختار زنجیره تأمین مربوط بوده و افق زمانی مورد بررسی در این فاز بین پنج تا ده سال میباشد.
– برنامه ریزی تاکتیکی (افق زمانی میان مدت): در این سطح از برنامهریزی در ارتباط با استفاده بهینه از ظرفیت منابع مختلف از جمله تأمین کنندگان، تولیدکنندگان و مراکز توزیع تصمیم گیری میشود. افق زمانی مورد بررسی در برنامهریزی تاكتیكی یك تا دو سال است.
– برنامه ریزی عملیاتی: افق زمانی مربوط به این سطح از برنامهریزی هفتگی بوده و در ارتباط با مسائلی از قبیل مسیریابی وسایل نقلیه، برنامه ریزی تولید و توزیع روزانه تصمیم گیری میشود [1].
هدف هر زنجیره تأمین افزایش سودآوری زنجیره از طریق كاهش هزینهها و افزایش سطح
خدمتدهی است. طرح توزیع به عنوان یكی از عوامل ایجاد هزینه در زنجیره تأمین، عملكرد زنجیره را تحت تأثیر قرار داده و تقریبا 30 درصد از قیمت محصول نهایی را شامل میشود [3]. بنابراین استفاده از استراتژیهای مناسب توزیع به منظور كاهش هزینههای حمل و نقل و افزایش سطح
خدمتدهی میتواند باعث افزایش سودآوری زنجیره شود. در میان استراتژیهای مختلف توزیع استراتژی فرابارانداز[1] به عنوان یك تكنیك لجستیك موثر محصولات ارسال شده از تأمینكنندگان مختلف را دریافت کرده و بدون نگهداری موجودی آنها را مطابق با مقصدهایشان به گروههای مشخصی دستهبندی و ارسال میکند. این استراتژی با دستهبندی كردن محصولات و در نتیجه تكمیل ظرفیت وسایل نقلیه باعث كاهش هزینههای حمل و نقل میشود.
از آنجاییكه قرار دادن محصولات مختلف در یك گروه مشخص مستلزم ورود همزمان آنها به بارانداز میانی و منتج به ملاقات مشتریهای مختلف (سفارش دهندگان محصولات) میشود، لذا مسیریابی و زمانبندی وسایل نقلیه ورودی و خروجی به منظور بهینه كردن عملیات استراتژی فرابارانداز ضروری است.
از طرفی دیگر، در نظر گرفتن شرایط دنیای واقعی از جمله غیر قابل پیشبینی بودن انتظارات مشتریان و همچنین وجود روابط پیچیده بین اعضای زنجیره، باعث ایجاد یك درجه مهمی از عدم قطعیت در زنجیره تأمین میشود. نادیده گرفتن عدم قطعیت موجود در زنجیره تأمین باعث ضعف در عملكرد زنجیره خواهد شد. بنابراین شناخت منابع ایجاد عدم قطعیت و استفاده از رویكردهای مناسب برای برطرف كردن این عدم قطعیت به منظور افزایش سودآوری زنجیره ضروری است. سه منبع ایجاد عدم قطعیت در زنجیره تامین عبارتند از:
– عدم قطعیت در عرضه: این عدم قطعیت در اثر تغییر در عملکرد تأمینکنندگان به علت تأخیر در تحویلها به وجود میآید.
– عدم قطعیت در فرآیند: این عدم قطعیت از غیر قابل اعتماد بودن فرآیند تولید به دلیل خرابی ناگهانی ماشین آلات، تغییر در عملکرد نیروی انسانی و غیره ناشی میشود.
– عدم قطعیت در تقاضا: این عدم قطعیت مهمترین عامل ایجاد عدم قطعیت در زنجیره تأمین بوده و از نوسانات موجود در تقاضا و پیشبینی نادرست ناشی میشود [4].
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-07-30] [ 01:53:00 ق.ظ ]
|