هویت اجتماعی. 53

هویت قومی. 55

هویت ملی. 57

رویکرد‌های نظری به هویت قومی. 61

ابعاد اساسی در مطالعه‌ی هویت قومی. 62

روان‌شناسی و هویت اجتماعی. 66

فصل سوم. 70

روش شناسی. 70

روش‌ تحقیق. 71

روش پژوهش :مطالعه موردی. 71

ویژگیهای مطالعه موردی. 72

تکنیک‌های جمع آوری شواهد مطالعه موردی. 76

مصاحبه متمرکز  یا ساختار یافته: 79

مصاحبه شوندگان این پژوهش.. 83

جمعیت آماری. 83

اعتبار  و پایایی در مطالعه موردی: 84

تحلیل در مطالعه موردی: 88

ارایه تبیین: 89

عملیاتی کردن مفاهیم 90

تعاریف عملیاتی این پژوهش.. 93

تعاریف نظری مفاهیم 94

فصل چهارم. 96

کلیاتی حول موضوع تحقیق. 96

کردها 97

کردها در خاورمیانه 99

کردها در ایران. 100

دین و مذهب.. 101

نژاد كردی. 103

وقایع نگاری جنبش‏های كرد 103

استان آذربایجان غربی. 106

جغرافیا 107

تاریخ استان. 108

شهرستان‌های استان. 108

مهاباد 109

تاریخچه. 110

ایل‌های منطقه. 111

فصل پنجم 113

یافته‌های تحقیق. 113

توصیف مکان و موقعیت تحقیق. 114

هویت ملی ایران. 116

هویت دولتی و هویت ملی. 119

هویت ملی و مؤلفه‌های آن. 121

هویت قومی کرد و مؤلفه‌های آن. 123

هویت و احساس تعلق. 125

زبان و هویت.. 126

پوشاک و هویت.. 129

موسیقی و هویت ملی – قومی. 133

ادبیات و هویت قومی و ملی. 136

ادبیات کردی. 136

دین و هویت ملی و قومی. 142

مؤلفه‌های دیگر هویت قومی. 143

سرزمین. 143

اوقات فراغت.. 144

نامگذاری. 144

تاریخ قومی. 145

نگرش‌ها و هویت قومی. 146

پایان نامه

 

احساس تبعیض… 149

تعصب.. 149

رفتارهای قالبی یا کلیشه‌ای 150

هویت قومی در برابر هویت ملی؟ 153

هویت فراملی و فرو ملی. 154

تحولات عراق و هویت قومی – ملی. 155

فصل ششم. 158

بحث و نتیجه‌گیری.. 158

نتیجه گیری. 159

خلاصه‌ی نتایج به دست آمده 161

منابع و مأخذ. 163

منابع فارسی. 164

منابع لاتین. 169

 

 

فصل اول

 

کلیات

 

 

 

 

 

مقدمه

توجه به هویت در علوم اجتماعی و حتی علوم انسانی امروز به وضوح از گفتگو‌های فلسفی درباره‌ی هویت فراتر رفته است. بحث‌‌های انتزاعی فلسفه در مورد کیستی ما و ” ما هو ” در علوم اجتماعی امروز یا  به کلی فراموش شده یا تنها به عنوان بخشی از مقدمه‌ی بحث‌های می‌آید. علوم اجتماعی امروز فارغ از مفهوم و معنای لغوی یا فلسفی هویت به نقش هویت در زندگی اجتماعی یا حتی هویت فردی می‌پردازند که ناگزیر بر زندگی اجتماعی تأثیر می‌گذارد.

هویت یکی از مفاهیم عمده‌ای است که انسان در سراسر زندگی اجتماعی‌اش با آن درگیر بوده است. در طول زمان علاوه بر هویت‌های فردی و پایه‌ای طبیعی ، افراد انسانی خود را با هویت‌های گوناگون اجتماعی مانند هویت خانوادگی  و خویشاوندی ،‌ هویت شغلی و مالی ، هویت سرزمینی یا نژادی ، هویت قومی یا ملی و … تعریف کرده‌اند.”

یک مطلب دیگر :

تحقیق رایگان درباره کارشناسی ارشد، در نظام حقوقی

 زندگی اجتماعی انسان بدون وجود راهی برای دانستن اینکه ” دیگران ” کیستند و بدون دانستن ” ما ” کیستیم ، غیر قابل تصور است “.(جنکینز، 1381:8)

از همین روست که پایه‌ای ترین مفاهیم علم انسان‌ شناسی و حتی پیش از آن، اندیشه‌ی انسان شناختی ( ما قبل تاریخ علم انسان شناسی ) ، مفاهیم “خود” و “دیگری” هستند. اینکه ” من ” کیستم بدون آگاهی از کیستی “دیگری ” ممکن نیست. دو مفهوم “خود”  و “دیگری”  را می‌توان با مفهوم “هویت” و “دیگربودگی”  انطباق داد. (کیلانی ،‌1996 و لمبارد 1994، در فکوهی 1381:22) به زبان دیگر ” تأکید اولیه انسان‌شناسان آنچنان‌که همواره گفته‌اند فهم غیریت [ دیگری ] فرهنگی است.” (  جنکینز در بالمر ، 1381:165)

از میان همه ی این هویتها ، بعد از شکل گرفتن اشکال مدرن دولت-ملت، هویت ملی و قومی یکی از اشکال مهم هویت انسان اجتماعی است. این دو هویت ، گرچه همیشه در برابر هم قرار نمی‌گیرند، یعنی تعلق به یکی نشان دهنده ی عدم تعلق به دیگری نیست، اما می توان گفت که همیشه رابطه ی کاملا نزدیک و تنگاتنگی با هم دارند.

پارامترهایی که برای مطالعه و پاسخ به پرسشهای این تحقیق ، بیش از هر چیز مورد توجه است، بررسی هویت ملی، هویت قومی و ویژگیهایی است که در میزان تعلق ملی مهم است.

این پژوهش بر آن است که پیش از همه با یافتن عوامل موثر بر میزان تعلق ملی، و مؤلفه های هویت ملی و قومی جمعیت آماری خود، به این پرسش پاسخ دهد که  آیا شناختی که گفتمان عامه از هویت ملی ، قومی و تعلق ملی دارند، همان شناختی است که گفتمان های موجود دیگر یعنی گفتمان روشنفکری(شامل گفتمان میان انجمن های فرهنگی و نشریات کرد زبان )و یا حتی گفتمان سیاسی –نظامی کردی دارند، یا متفاوت است و اگر متفاوت است چه عواملی این تفاوت را به وجود آورده اند.

” هویت های مختلف به شیوه های پیچیده ای با هم تلاقی می کنند.نهاد ها –همچون هویت ها – فراورده های آنچه مردم به انجام آن مبادرت می کنند، هستند، و در عین حال به عمل آنان شکل می دهند.  با این حال نهادها در هیچ تعبیری ، در هیچ چیز فراتر از عمل مردم موجودیت نمی یابند. در واقع نهادها همان فرآیندهای مستمر نهادینه کردن هستند که به طور جمعی به مثالی بدل شده باشند “.(جنکینز،1381:214)

هویت‌ها از نظر روانی برای افراد و ادامه‌ی زندگی‌ اجتماعی مهم‌ و حیاتی‌اند ، اما آن‌چه باعث می‌شود مفهوم هویت برای متفکران علوم اجتماعی دارای اهمیت شود، این است که هویت‌ها در رفتار مردم نقش دارند. مثلاً‌ اگر فردی خودش را یک کرد تصور کند تلاش می‌کند که همانند یک کرد عمل کند ؛ و همین عملکرد اجتماعی فرد است که دانشمندان علوم اجتماعی را تشویق به تحقیق در مؤلفه‌های هویتی افراد، گروه‌های اقتصادی ،‌ سیاسی و اجتماعی می‌کند.” اما مفهوم هویت به همان اندازه که حیاتی است ، مبهم هم هست “( هانتیگتون،‌1384:41) تعریف هویت دشوار است و در بسیاری از روش‌های معمول اندازه‌گیری نمی‌گنجد.

هویت‌ به تصوراتی از خصوصیات فردی و تمایز مربوط می‌شود که توسط یک بازیگر اجتماعی حفظ و القا شده و به واسطه‌ی روابط با ” دیگران ” شکل گرفته اند. (Katzenstein. Peter J ،1996:59)

در این پژوهش ضمن رد واژه‌ی ناسیونالیسم قومی که موجب سردرگمی می‌شود و  کسانی چون کونور (در احمدی ،‌ 1378:38) و یا  دستوره (1380) آن را به کار برده اند، از واژه‌ی قوم‌گرایی  استفاده می‌شود. دلایل رد این اصطلاح که لوئیس اشنایدر نیز (1969) از آن   انتقاد کرده است را در فصل دوم می‌‌آوریم.

آن‌چه قرار است در این پایان نامه بدان پرداخته شود وضعیت قوم کرد است، سیاست‌های کلی و کلانی وجود دارد که دولت‌های ملی خود را ناچار می‌دانند که آ‌ن‌ها را به اجرا در آورند تا مانع تنش‌های قومی شوند. اما سیاست‌های خرد تری نیز وجود دارند که بسته به موقعیت خاص هر قوم باید در نظر گرفته شود ، به عنوان مثال وضعیت اقوام کرد و ترک و بلوچ در ایران از نظر تنش‌ها و تحرکات قومی کاملاً با هم متفاوت است.(احمدی ، 1378) در همین راستا گروه‌های مختلف اقوام کرد از ساکنین استان کردستان گرفته تا کردهای کلهر کرمانشاه و کردهای آذربایجان غربی هر یک نیز وضعیت متفاوتی دارند که سیاست‌های متکثری را می‌طلبد. همین دیدگاه است که در شرایطی که پیشتر نیز هویت قومی و ملی اهالی بخشهایی از مناطق کرد نشین مورد مطالعه قرار گرفته است ،‌ ما به سراغ منطقه‌ی کردنشین دیگری برویم.

در ایران اقوام کردی داریم که هریک با داشتن زبان متفاوت و دینی ، محیط زیست ، محیط اجتماعی و محل زندگی ، رابطه ی منحصر به فردی را با دولت مرکزی و در نتیجه بقیه اقوام ایجاد می کنند. گروههای قومی که با توجه به شرایط ویژه ای که طی آن خود و هویت قومی و ملی خود را تعریف می کنند، میزان تعلق ملی شان متفاوت است و به همان نسبت هم خواسته ها و تحرکات  قومی متفاوتی دارند. به همین دلیل هم محقق بر آن است ضمن بررسی تعلق ملی آنها، به شناخت آنها از خود و دیگری، هویت قومی و هویت ملی پی ببرد.

 

طرح مسأله

در چهارچوب سیاسی

ایران کشوری است که به خاطر موقعیت ویژه اش در تنوع قومی[1] و تحرکات قومی گریزی از مرکزی – که از زمان تشکیل دولت ملی [2] ، کمابیش همیشه با آن مواجه بوده است ( احمدی ،‌1378:‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  91-93 ) – نیاز اساسی به شناخت موقعیت خود به عنوان یک جامعه‌ی چند فرهنگی [3] دارد. شناختی که طی آن از یک سو، بتوان طی آن به حقوق اقلیتهای قومی احترام گذاشت و از سوی دیگر دولت مرکزی یکپارچگی خود را تضمین کند.

گرچه وجود کشوری به نام ایران سابقه‌ی چند هزار ساله دارد ، در حقیقت سابقه‌ی وجود دولت در ایران به هزاره‌ی ششم پیش از میلاد می‌رسد ( فکوهی ‌a . 1380) ( فکوهی در برتون ، 1380:13) و انسجام این مجموعه‌ی اقوام در این تاریخ چند هزار ساله برای حفظ موجودیت سیاسی  کشور کافی بوده است ، اما بعد از شکل گرفتن دولت ملی ایران به مفهوم مدرن آن ، گرایش‌های قومی گریز از مرکز شکل جدیدی به خود گرفته است . این گرایش‌ها به صورت تحرکات قومی مورد نظر ما –” که تا پیش از این بیشتر به صورت تحرکات ایلی و قبیله‌ای بوده است ” ( احمدی ، 1378:92 )-  از سالهای 1320 آغاز شده  است و تا کنون [4] نیز با شدت‌ و حدت متفاوتی ادامه داشته است.

آنچه مشکلات قومی ایران را دو چندان کرده است ،‌ موقعیت ویژه‌ی ایران در خاورمیانه است . مرز ایران تقریباً‌ در همه جا مرزی است میان اقوامی که در دو طرف مرز اشتراکات قبیله‌ای ، خویشاوندی ، زبانی و فرهنگی دارند . ( ن. ک . به نقشه شماره 1) اقوامی که از نظر فرهنگی بیشتر خویشاوند اقوام آن سوی مرز‌ هستند تا مردم داخل مرزهای رسمی کشور. در شرق بلوچ‌های سیستان و بلوچستان ، خویشاوند بلوچ‌های پاکستا‌نند، در شمال ترکمن‌ها ، همسایه  کشور ترکمنستان ، در شمال غربی آذری‌ها همسایه‌ی آذربایجان و جنوب غرب اعراب خوزستان در همسایگی فرهنگی و مکانی اعراب به سر می‌برند. همین موقعیت ویژه است که شبکه‌ی خبری عربی الجزیره را وا می‌دارد که طی درگیر‌ی‌های اخیر اهواز در اخبار خود به عنوان یک واقعیت عنوان کند که «اهواز در سال 1925 میلادی ضمیمه‌ی ایران شد

این اقوام که مرزهای سیاسی آن‌ها را از هم جدا کرده است  آن‌قدر انسجام دارند  که یک اتفاق در گروه قومی همسان در کشور همسایه باعث تشنج در همان گروه در ایران می‌شود.[5]

تحرکات قومی ترکمن‌ها در شمال  کشور به خاطر عدم دخالت همسایه‌ها و ضعف گروه‌های قومی  با برقراری مجدد اقتدار دولت مرکزی ایران بعد از جنگ جهانی دوم  به پایان رسید ( عسکری خانقاه ،‌ 1374) تحرکات شرق کشور نیز به دلیل ضعف گروه‌های قومی آن‌ سوی مرز که محرک اصلی بلوچ‌ها هستند به راحتی آرام شده‌اند (حمدی ، 1378:118 )، تحرکات شمال‌ غربی و جنوب غربی نیز با توافق و قراردادها‌ی بین‌الملی [6]  آرام می‌شوند.

در این میان اقلیت  قومی کرد به دلیل موقعیت ویژه‌اش در خاورمیانه ، در ایران نیز وضعیت ویژه‌ای دارد. آن‌ها  را با قراردادهای بین‌المللی نمی‌توان به آرامش فرا خواند،‌ آنها در عراق ،‌ترکیه ، سوریه نیز بدون دولت و با شدت و حدت متفاوت خواهان خودمختاری هستند. کردها  بزرگترین گروه اقلیت خاورمیانه هستند، کردستان ایران در غرب کشور بخشی  از ناحیه کردنشین بزرگتری است که  جنوب ترکیه ، شمال عراق و شرق سوریه هم شامل‌اش می شود. گرچه فعالیتهای سیاسی –نظامی کردستان ایران در مقایسه با کردستان عراق و ترکیه خشونت کمتری دارد ولی در ایران مسائل زبانی و مذهبی و فرهنگی ودر نتیجه تحرکات قومی کردها در ایران بیش از ترکها ، بلوچ‌ها وعرب‌های ایران است.( احمدی،1383:76) ” کردها را بسیاری ، بزرگترین گروه مردم بدون دولت می‌دانند. ” (برتون،1380:105)  قدرت دولت مرکزی ایران مانع شده است که ایران یوگسلاوی یا نزدیکتر برویم  افغانستان دیگری شود ، اما در طول همین دوره به هرحال همیشه تحرکاتی وجود داشته و آنچه در این میان فراموش شده است  تلاش برای یافتن راه حلی فرهنگی برای حفظ حاکمیت ملی و تقویت اتحاد اقوامی است که قرنها با هم زیسته‌اند و تاریخ گواه امکان همزیستی مسالمت‌آمیزشان است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...