دانلود ارشد کشف فرآیند بازگشت بیماران سوختگی به جامعه و ارائه یک مدل |
سوختگیها سومین عامل مرگ و میر هستند. درکشور ما سالیانه قریب به 724 هزار مورد سوختگی پیش میآید که 335 هزار نفر از آنان با خود درمانی بهبود مییابند، 348 هزار نفر با مراجعه به مراکز بهداشتی درمانی و گرفتن خدمات سرپائی بهبود مییابند، 38200 نفر در بیمارستان بستری میشوند و 2920 نفر نیز میمیرند(2).
شدت آسیبهای حاصل از سوختگی از یک زخم سطحی پوست تا جراحات عمیق تهدیدکننده زندگی متفاوت است، مشکلات روانشناختی و تغییرات بدشکلی جسمی شامل بافت جوشگاه، جمع شدگی و قطع عضو اغلب پیامد این سوختگیها میباشند(3) و به همین جهت از نظر اقتصادی نیز سوختگی از پرهزینهترین آسیبها است. در ایران نیز هزینهی درمان برای هر بیمار سوخته در سال 1381 به طور متوسط 20 میلیون تومان برآورده شده است(2). این افراد به دلیل عوارض به جای مانده از سوختگی به درمانهای دارویی، جراحی، توانبخشی و غیره نیاز دارند. بنابراین لحظهها، ساعتها و روزهایی از زندگی فرد سوخته که میتواند مثمر ثمر باشد از دست رفته، به جای آن صرف چنین هزینههایی شده وعدم کارایی باعث خسارات فراوان به فرد و جامعه میگردد(4). کوهن بیان میکند: هزینهای که برای جامعه به دلیل از دست رفتن طولانی مدت عملکرد جسمی یا آسیبهای روانی و نقایص زیبایی پس از سوختگی ایجاد میشود بسیار زیاد بوده و قابل محاسبه نیست(5).
با پیشرفتهای اخیر در درمان سوختگی و بهبود روشهای احیاء مایعات، مراقبت از زخم و شیوههای گوناگون جراحی برای پوشاندن سریعتر زخمها، هر روز بر شانس زنده ماندن بیماران مبتلا به سوختگی افزوده میشود، این در حالی است که با افزایش شانس زنده ماندن بیماران سوخته و تعداد نجات یافتگان از سوختگی، تعداد افراد دارای عوارض سوختگی افزایش مییابد(6).
بیماران مبتلا به سوختگی هنگام حادثه وقایع بسیار ترسناکی را تجربه میکنند و تجارب درمانهای دردناک بیمارستان نیز بر ترس آنها میافزاید. بیمار و خانواده ممکن است احساس خشم، گناه و ناامیدی شدیدی را تجربه کنند. کابوسهای شبانه و یادآوری حادثه منجر به سوختگی اغلب باعث آزار آنها شده و همین امر باعث میشود که هریک از بیماران تجارب ناراحت کننده و متفاوتی را تحمل نمایند که روی سلامت ذهنی و آمادگی آنها برای شرکت در برنامه درمانی شان موثر است(7). نکته قابل توجه اینکه قربانیان سوختگی با وجود همهی آسیبهای تخریبکننده باید به نقشها و مسئولیتهای قبلی خود باز گردند. بازگشت مجدد این افراد به جامعه درحالی است
که بار داغ حاصل از سوختگی را با خود حمل میکنند و به همین سبب است که تاکید زیادی بر نوتوانی این بیماران شده است(1).
پرستاران بخشهای سوختگی روزانه از تعداد زیادی بیمار بطور همزمان مراقبت میکنند، این درحالی است که تجارب ناراحت کننده و متفاوت این بیماران نیاز به یک برنامه مراقبت فردی دارد(7). در این راستا اعضای درمانی و متخصص مراقبتهای سوختگی، اگرچه برای کمک به سازگاری این بیماران با جراحات بسیار وسیع و کسب مجدد حداکثر عملکردها، تلاش مستمری از خود نشان میدهند، با این وجود این سوال همیشه باقی است که چطور زندگی این افراد در بازگشت به جامعه تحت تاثیر قرار خواهد گرفت(8). بویژه تیم مراقبت کننده از بیماران سوختگی نگران این مسئله هستند که جراحات فوق چه تاثیراتی بر شکلگیری رشد و تکامل آنها در سالهای آتی دارد(9).
در پاسخ به این نگرانی، مطالعات زیادی با رویکرد کمی در خصوص بررسی مسائل و مشکلات جسمی و روانشناختی بیماران بخشهای سوختگی صورت گرفته است. این مطالعات نشان میدهد که مشکلات حاصل از جمعشدگی مفاصل و سایر عوارض بهجا مانده اثرات قابل ملاحظهای در عملکرد فیزیکی و نیروی حیاتی بدن داشته و با ایجاد چالشهای جسمی، عاطفی، اجتماعی و شغلی باعث کاهش کیفیت زندگی این بیماران میشود(10). همچنین مشکلات ناشی از اضطراب، افسردگی، اختلال خواب و تغییر در تصویر ذهنی بازگشت این بیماران را به سطح قابل قبولی از کیفیت زندگی تحت تاثیر قرار میدهد(11).
پژوهشهای دیگری نیز با استفاده از ابزارهای کمی نظیرمقیاس کوتاه شده سلامت ویژه سوختگی[1] و پرسشنامه تطابق با سوختگی[2] به بررسی پیامدهای طولانی مدت سوختگی و ارتباط آن با استراتژیهای تطابقی پرداختهاند. نتایج حاصل از این مطالعات نشان دادهاند که راهبردهای تطابقی با پیامدها در زیر گروههایی که مشکلات سلامتی بیشتری داشتهاند ارتباط محکمی داشته است(12).
اغلب این مطالعات که البته با شرکت بیماران بستری در بیمارستان و بیماران سرپایی صورت گرفته است، اگرچه میتواند اطلاعات زیادی در مورد مراحل حاد سوختگی و روشهای مقابله با آن در روزهای اولیهی بدشکلی فراهم سازد، اما اطلاعات مهمی در خصوص اثرات طولانی مدت بدشکلی ارائه نمیکند(13).
انجام مطالعاتی با رویکرد کیفی که به بررسی مسائل بازماندگان سوختگی به پردازد نیز اندک است (14)و غالباً اطلاعاتی را در خصوص آنچه که بازماندگان بعد از سوختگی تجربه میکنند؛ نظیر فقدانهای مرتبط با محدودیتهای فیزیکی، نقشها، وابستگی، ارتباطات و اعتماد به نفس(15) ؛ استرسهای قابل ملاحظه خویشاوندان؛ ازدست دادن روابط بین فردی بویژه با اعضای غیر فامیل(16) ،فراهم میسازد(17). شواهد بدست آمده در ایران ،نیز نشان میدهد، مقاومت افراد در برابر بدشکلی ناشی از سوختگی، عدم پذیرش آن و در نتیجه وضعیت روحی نامساعد آنان و پایداری علیرغم سودمندی اولیه، در طولانی مدت به کیفیت زندگی فرد لطمه وارد میسازد (18). در مطالعه دیگری در ایران در خصوص مشکلات روانی اجتماعی بیماران سوختگی یافتهها نشان داده است که صد درصد از بیماران مشکلات روانی و اجتماعی را در
یک مطلب دیگر :
سطوح مختلف تجربه کردهاند به طوری که احساس غم و اندوه زشت و غیر جذاب بودن آنها را آزار میدهد و اکثریت آنها در زمینه صحبت کردن در مورد نقص عضو خود با دیگران؛ احساس بیزاری و نفرت از وجود خود و در معرض دید بودن عضو مبتلا در بعد روانی دچار مشکل بودهاند. همچنین نقص عضو باعث مجادله و کشمکش در زندگی، کنجکاوی دیگران، توجه بیش از حد خانواده، مشکلات اقتصادی، طعنه زدن، ممانعت از ازدواج، کاهش ارتباط، کاهش فعالیتهای اجتماعی و شغلی در زندگی آنها شده است و در نهایت انزوای تدریجی فرد از اجتماع را به دنبال داشته است(19).
علیرغم آنچه در مطالعات فوق الذکر به عنوان اثرات و تجارب منفی عوارض سوختگی بیان شده است، این نکته را نیز نباید نادیده گرفت که تجارب فلاکت بار ناشی از سوختگی گاها اثرات مثبتی روی رشد شخصیتی داشته(15) در حالی که در بیشتر مطالعات این جنبه از پیامدهای بعد از سوختگی نادیده گرفته شده است(20). همچنین درپژوهشهای فوق، با وجود اینکه تجارب جسمی، روانی و اجتماعی تهدید کننده این گروه از بیماران مطرح شده، اما چگونگی پذیرش این بیماران در جامعه مورد غفلت قرار گرفته است (13) و مهمتر اینکه مسائل فرهنگی خاص ایران به عنوان عوامل تاثیرگذار کمتر معرفی شده است(18).
مروری کلی بر متون نشان میدهد، اگرچه پیشرفت علم و تکنولوژی باعث افزایش تعداد بازماندگان سوختگی شده است، اما مشکلات متعدد اجتماعی، اقتصادی و روانشناختی که این بیماران با آن دست بهگریبان هستند ودر نهایت به انزوای اجتماعی آنها منجر میگردد، حل نشده باقی مانده است و لذا دانش پرستاری باید به دنبال راه هایی برای پاسخ به این نیاز سلامت جامعه باشد(6).
درمطالعات کمی انجام شده در این زمینه که از ابزارهای متعدد برای بررسی متغییرهای مختلف استفاده شده، اطلاعات مفید امّا گسستهای در خصوص پیامدهای سوختگی فراهم آمده که گاهی به دلیل محدودیتهای پژوهش نمیتواند رابطهی بین تعاملات اجتماعی بیماران، مهارت مراقبت از خود و بازگشت آنها به نقش و شغل قبلی را به صورت فرایندی روشن بیان کند(18).
با توجه به ماهیت مفاهیم مربوط به شرایط زندگی پس از سوختگی، مطالعات کیفی برای کشف مقولات این زمینه و درک عمیق تر مسائل و مشکلات بیماران سوختگی مفیدتر به نظر میرسند(15). این مطالعات اگرچه به تعداد محدودی انجام شده است، با این وجود مقولات تازهای را در خصوص کیفیت زندگی پس از سوختگی و نحوه سازگاری با عوارض بهجامانده مطرح ساختهاند، که پژوهشگران را به بررسی عمیقتر موضوع با توجه به باورهای اجتماعی- فرهنگی و مذهبی موجود تشویق مینماید(20).
لذا با توجه به اهمیت بازتوانی در این بیماران(8) و در پاسخ به خلاء مطالعاتی موجود در زمینه فرایند بازگشت این بیماران به جامعه(13) و نادیده گرفتن جنبههای عاطفی مثبت (15) در جامعه پذیر شدن این گروه از بیماران که بنابر توصیف بعضی دچار مرگ اجتماعی شدهاند(21) و درنهایت عدم وجود مطالعهای در این زمینه در کشور(18)؛ برآن شدیم با توجه به ماهیت مطالعات کیفی، به ویژه گراندد تئوری و این دیدگاه که فرآیند بازگشت به جامعه متاثر از تعاملات اجتماعی است و ارزشهای اعتقادی و فرهنگی نقش بسازیی در آن دارد(13)، چگونگی بازگشت مجدد به جامعه را در بیماران بعد از سوختگی مورد کنکاش عمیق قراردهیم و ابعاد مختلف این پدیده را از دیدگاه افرادی که با این مسئله مواجه هستند در بافت اجتماعی کشورمان بررسی نماییم. وضوح ابعاد مختلف فرآیند بازگشت بیماران و توسعه مفاهیم و نظریه در طی این مطالعه، به ارائه مدل مناسب مراقبتی برای این بیماران کمک خواهد نمود، که این مهم بخشی از اهداف پژوهش حاضر است.
اهداف پژوهش
الف) هدف كلی پژوهش
کشف فرآیند بازگشت بیماران سوختگی به جامعه و ارائه یک مدل
ب)اهداف اختصاص
- تبیین نظری چگونگی بازگشت بیماران مبتلا به سوختگی به جامعه
- طراحی و ارائه مدل پرستاری برای بازگشت بیماران مبتلا به سوختگی به جامعه
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1399-07-30] [ 01:12:00 ق.ظ ]
|