۲-۲-۵- ساختار سازمانی

 

ساختار سازمانی، تجلی تفکر سیستمی است. سازمان مرکب از عناصر، روابط بین عناصر و ساختار روابط به عنوان یک کلیت است که یک واحد را تشکیل می‌دهد(چک لند،[۲۱] ۱۹۹۹). به گفته بانگ (۱۹۷۹) ساختار، ترکیب اعلی از روابط بین عناصر سازمانی است که فلسفــه وجودی فعالیت سازمانی را شکل می‌دهد.

 

ساختار سازمانی چهارچوب روابط حاکم بر مشاغل، سیستم ها و فرایندهای عملیاتی و افراد و گروه هایی است کــه بــرای نیل به هــدف تـلاش می‌کنند(بارنی و گریفین،[۲۲] ۱۹۹۲: ۳۱۵). آن مجموعه راه هایی است که کار را به وظایف مشخص تقسیم می‌کند و هماهنگی میان آن ها را فراهم می‌کند(مینتزبرگ،[۲۳] ۱۹۷۹: ۲). ساختــار، توزیــع قــدرت در سازمان را نشــان می‌دهد و صرفاً یک سازوکار هماهنگی نیست بلکه فرایندهای سازمانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ساختار سازمانی به الگوهای روابط درونی سازمان، اختیــار و ارتباطات دلالت دارد(فردریکسون،[۲۴] ۱۹۸۶: ۲۸۲).

 

روابط گزارش دهی، کانال‌های ارتباط رسمی، تعیین مسئولیت و تفویض اختیار تصمیم گیری را روشن می‌سازد(هاگ و آنتونی،[۲۵] ۱۹۹۱: ۳۰۳). بــوسیله ساختار سازمانی عملیات و فـعالیتـهای داخل سازمان، آرایش می‌یابد و خطوط مسئولیت واختیار مشخص می شود. ساختار به مدیران نشان می‌دهد که مسئول سرپرستی چه کسانی هستند و به کارکنان،‌ مدیرانی را می شناساند که از آن ها آموزش و دستور می گیرند. کمک به جریان اطلاعات نـیز از تسهیـلاتی اسـت که ساختار برای سـازمان فراهـم مـی کنـد(آرنولد و فلدمن،[۲۶] ۱۹۸۶: ۲۴۱). ساخـــتار ســازمانی بــاید تــوان تسریـع و تسهــیل تصمیم- گیری، واکنش مناسب نسبت به محیط و حل تعارضات بین واحدها را داشته باشد. ارتباط بین ارکان اصلی سازمان و هماهنگی بین فعالیت‌های آن و بیان ارتباطات درون سازمانی از نظر گزارش دهی و گزارش گیری، از وظایف ساختار سازمانی است(دافت،[۲۷] ۱۹۹۱: ۲۱۰).

 

اگرچه مفهوم ساختار سازمانی یک حقیقت است و بر هر کسی در ســازمــان اثـر می‌گذارد و همه به نوعی با آن سروکار دارند، ولی کم و بیش مفهومی انتزاعی است(کاست و روزنزویگ،[۲۸] ۱۹۸۵: ۲۳۴). سنگ زیرین ساختار، نقشهای افراد در سازمان و الگوی روابط میان نقش‌ها، ساختار سازمانی را شکل می‌دهد، بنابرایــن ساخــتــار را می توان انتظارات موجود از هر نقش و ارتباط میان آن ها دانست. این نقش‌ها اغلب به وسیله شرح پستها و شرح شغلها و اسناد مکتوب که حوزه مسؤلیت و دامنه فعالیت هر شغل را مشخص می‌کنند، جنبه قانونی می‌یابد(دانیک روبی،[۲۹] ۱۹۸۶: ۱۸). ساختار یکی از اجزای سازمان است که از عنصر پیچیدگی، رسمیت، و تمرکز تشکیل شده است.

 

ساختار سازمانی تصریح می‌کند که وظایف، چگونه تخصیص داده شوند، چه شخصی به چه کسی گزارش دهد و سازوکارهای هماهنگی رسمی و همچنین الگوهای تعاملی سازمانی که باید رعایت شوند کدامند؟ (الوانی، دانایی فرد، ۱۳۹۱،۲۲) درک فرایند اصلی و ساختار سازمانی به فهم و شناخت محیط کاری بزرگتر کمک می‌کند و نیز می‌تواند از آشفتگی در سازمان جلوگیری کند. ساختار سازمانی از مفاهیم اصلی در شکل گیری سازمان است. گستردگی حوزه تعاریف و تاثیرگذاری ساختار نیز بر اهمیت آن تأکید دارد به ویژه آنکه هر گونه تغییر و تحول سازمانی با ابعاد ساختار سازمان ارتباط دارد. ساختار سازمانی الگو و نقشه ارتباطات و تعاملات بین بخش ها و اجزای یک سازمان می‌باشد. روابط رسمی افراد، جایگاه مشاغل و پست های سازمانی، میزان دسترسی به چارچوب اطلاعات، شرح وظایف، شرح شغل ها، چگونگی تخصیص منابع، قوانین و مقررات، مکانیزم های تبعیت و اجرای قانون، ایجاد هماهنگی بین فعالیت ها، بخش هایی از نتایج ایجاد و طراحی ساختار است (آقایی و همکاران، ۱۳۹۰،۱۱۰). وﺟــﻮد ﺗﻤﺮﻛــﺰ در ﺗــﺼ ﻤﻴﻢﮔﻴــﺮی و رﺳــﻤﻴﺖ ﺑــﺎﻻ در ﻓﺮآﻳﻨﺪﻫﺎ و رواﺑﻂ ﻛﺎری ﻣﺎﻧﻊ ﺗﻮﻟﻴﺪ داﻧﺶ و اﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎی ﺟﺪﻳﺪ ﻣﻲ ﺷﻮد ؛ درﺣﺎﻟﻴﻜـﻪ ﺗﻮزﻳـﻊ ﻗـﺪرت و اﻧﻌﻄـﺎف ﭘﺬﻳﺮی در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎ ﻣﻮﺟﺐ اﻓﺰاﻳﺶ ﺧﻠﻖ داﻧﺶ ﺷﺪه و اﻧﺘﻘﺎل آن را در ﺳﺎزﻣﺎن ﺗﺴﻬﻴﻞ ﻣـﻲ ﻛﻨـﺪ (آزاده و همکاران،۱۳۸۷،۴۳)

 

ﭘـﺮﺩﺍﺧﺘﻦ ﺑـﻪ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺩﺍﻧﺶ ﺑﺪﻭﻥ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻭ ﺣﻤﺎﻳﺘﻲ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﭘﺬﻳﺮﻧﻴﺴﺖ . ﺳﺎﺯﻣﺎﻥﻫﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﻫﺎﻳﻲ ﺭﺍ ﺑﭙﺬﻳﺮﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻥﻫﺎ ﺍﺟـﺎﺯﻩ ﺩﻫـﺪ ﺗـﺎ ﺣـﺪ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﺩﺍﻧﺶ ﺑﻴﺶ ﺗﺮﻱ ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﻭ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﻫﻨﺪ. ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻧﻲ ﺑﺮ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻭ ﻫـﻢ ﭼﻨـﻴﻦ ﺑـﺮ ﻣﺤـﻴﻂ ﻭ ﻣﺎﻫﻴـﺖ ﺗﻌـﺎﻣﻼﺕ ﺍﻧﺴـﺎﻧﻲ ﺗﺄﺛﻴﺮ ﻣﻲﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﻣﺰﻳﺖ ﺭﻗﺎﺑﺘﻲ ﺩﺭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺩﺍﻧﺎﻳﻲ ﻣﻲﮔﺮﺩﺩ.( رحمان سرشت و همکاران، ۱۳۹۰،۳۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...