آموزش مهارت های کاربردی




جستجو



 



8-2 دیگر آثار منسوب به سنائی.. 31

غریب نامه، زاد السالکین، بهرام و بهروز. 31

9-2 جایگاه سنائی در تاریخ شعر فارسی.. 31

10-2 اوضاع روزگار آن زمان. 31

11-2 ویژگی ها سخنوری سنائی.. 35

12-2 نمونه ی لغات و ترکیبات شعر او: 46

13-2 تشابه سنائی با شاعران معاصر: 49

14-2 سبک آثار سنائی.. 49

15-2 سه حالت وجودی سنائی: 50

سنائی سه شخصیت متفاوت دارد که عبارتند از: 50

1-15-2 قطب تاریک وجود او: 50

2-15-2 سنائی واعظ و ناقد اجتماعی (مدار خاکستری وجود او). 51

3-15-2  سنائی قلندر و عاشق (قطب روشن وجود او). 52

نمونه اشعار او : 53

16-2 فکر و اندیشه سنائی.. 53

17-2 سنائی و تحولاتی که در ادب فارسی ایجاد کرده است: 54

18-2 زبان سنائی در حدیقه: 55

معنی و مفهوم در شعر سنائی: 55

1-18-2  مقایسه حدیقه با آثار عطار و مولانا 56

2-18-2  سنائی در تغییر ساختار معنایی و محتوا 57

19-2 چند سوال راجع به سنائی.. 58

فصل سوم. 59

 

3- فصل سوم : 60

1-3 در ماهیت ادبیات تعلیمی: 60

2-3 شعر تعلیمی.. 61

3-3 شاخه های ادبیات تعلیمی.. 64

1-3-3 اندرزهای (اخلاقیّات) ایران باستان: 64

2-3-3 اخلاقیّات فلسفی: 66

4-3 اخلاقیّات اسلامی.. 69

5-3 ساختار منظومه. 70

6-3 بازتاب تعلیمات اخلاقی صوفیانه در حدیقه الحقیقه. 72

7-3 اندرزنامه های سیاسی سنائی در مثنوی حدیقه الحقیقه و. 73

سرچشمه های آن: 73

8-3  اندرزهای سیاسی در حدیقه الحقیقه. 75

9-3 سیرالعباد سنائی غزنوی و کمدی الهی دانته. 81

10-3 چکیده ی سیر العباد. 83

11-3 چکیده ی کمدی الهی.. 86

12-3 مقایسه ی دور نمایه ی دو اثر. 88

13-3 ساختار. 89

1-13-3 مرحله ی اوّل: 89

2-13-3 مرحله ی دوم : 90

3-13-3مرحله ی سوم : 90

فصل چهارم.. 92

فصل چهارم : اشعار تعلیمی سنائی.. 93

4- موضوع پایان نامه ما 93

1-4 اشعار تازیانه های سلوک : 94

1-1-4 مکن در جسم و جان منزل، که این دونست و آن والا. 94

1-1-1-4 تا کی ز هرکسی ز پی سیم بیم ما 99

2-1-4 آراست، دگر باره، جهاندار جهان را 101

3-1-4 ای مسلمان ! خلایق حال دیگر کرده اند. 104

4-1-4 مسلمانان ! سرای عمر ، درگیتی دو دَر دارد. 109

5-1-4 سوز و شوق مَلَکی بردلت آسان نشود. 111

6-1-4 ای خداوندان مال ! الاعتبار الاعتبار! 113

7-1-4  طلب! ای عاشقان خوش رفتار. 129

9-1-4  ای سنائی جهد کن تا بهر سطان ضمیر. 140

10-1-4  درگَهِ خلق ، همه زَرق و فریب است و هَوَس.. 145

11-1-4   بس کنید آخر حمال ، ای جملگی اصحاب قال. 147

12-1-4  کی باشد کین قفس بپردازم. 150

13-1-4  برگ بی برگی نداری، لاف درویشی مزن. 152

14-1-4 ای سنائی ! بی کُله شو. 157

یک مطلب دیگر :

 

15-1-4   بمیر ای حکیم ! 163

16-1-4  مسلمانان مسلمانان. 166

17-1-4  دلا ! تا کی.. 173

2-4 اشعار کتاب  حدیقه الحقیقه. 178

1-2-4فصل اندر درجات.. 178

2-2-4 فی الحفظ و المراقبه. 179

3-2-4 فی الحکمه و سبب رزق الرزاق.. 180

4-2-4 فی المجاهده : 181

5-2-4 فصل اندر تقدّس.. 183

6-2-4 فی ذکر دارالبقا : 184

7-2-4 اندر تجرد گوید. 185

8-2-4 فی سلوک طریق الاخره 186

9-2-4 ذکر هدایت قرآن: 189

10-2-4 فصل فی الزهد و الحکمه و الموعظه و النصیحه. 190

11-2-4 اندر مذّمت علما: 192

12-2-4 ستایش علم و عالم و طلب علم. 193

13-2-4 اندر ستایش عقل و عاقل و معقول. 194

14-2-4  در چشم نگاه داشتن گوید: 197

قالَ النّبی علی السّلام: 197

15-2-4  در مذّمت شهوت راندن : 198

16-2-4 اندر مذّمت دنیا و وصف ترک او. 199

17-2-4 اندر مذّمت کسانی که به جامه و لقمه مغرور باشند . 200

18-2-4 اندر مذّمت مال دوست.. 201

19-2-4 اندر مذّمت شراب گوید . 201

20-2-4 اندر ترک دنیا و ریاضت نفس گوید: 202

21-2-4 فی مذّمه الدنیا و اهانته و ترکه. 203

22-2-4 اندر نکوهش شکم خواری و بسیار خوردن. 204

23-2-4 فی ذّم حبّ الدنیا و منع شراب الخمر. 206

24-2-4 اندر مذّمت افعال زشت که از خوی های بهیمی است.. 207

25-2-4 اندر نگاه داشتن راز و مشورت کردن : 207

26-2-4 اندر موعظت و نصیحت گوید: 208

27-2-4 اندر تصوّف و زٌهد : 209

28-2-4 در عدل پادشاهان وصف آن. 210

29-2-4 در عدالت و ستم نا کردن : 210

30-2-4 در تعهّد علمای دیندار : 212

31-2-4 در سیاست پادشاه 212

32-2-4 در ذم عوّام و بازاریان و جهال گوید. 213

3-4 اشعار تعلیمی طریق التحقیق: 213

1-3-4 کلید درهای اسرار و چراغ ارواح ابرار. 213

((آیا پنداشتید که ما شما را به عبث خلق کردیم؟)) 214

2-3-4 ره بر جان های سالکین و شادی دل های محققین. 217

3-3-4 بستان ارواح و باغ اشباح. 219

4-3-4 منهاج العارفین و معراج العاشقین. 220

5-3-4 درباره عشق.. 221

6-3-4 در نکوهش ریا و ریاورز. 223

7-3-4 درباره ی ترک دنیا و دوری از آن. 225

8-3-4 درباره ی تسلیم . 226

9-3-4 درباره ی بلا . 226

10-3-4 درباره ی شکیبایی و سپاسگزاری . 227

11-3-4 پیدا کردن غافلان و نکوهش جاهلان. 227

12-3-4 درباره ی خوردن. 230

13-3-4 درباره ی روزی. 231

5- فصل پنجم : 235

1-5 نتیجه گیری : 235

2-5 طرح چند سؤال : 238

کتابنامه. 239

الف : منابع  و مآخذ. 240

ب) فهرست مجله. 242

Abstract. 243

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1399-07-30] [ 05:35:00 ق.ظ ]




1-4- سؤالات پژوهش‏:   5

1-5-  اهداف پژوهش:   5

1-6- خلاصه مراحل پژوهش:   6

فصل دوم:   7

چهارچوب مفهومی   7

2-1- حرکت و پویایی:   8

2-1-1) معنای لغوی حرکت   8

2-1-2) حرکت از دیدگاه حکما و فیلسوفان   8

2-1-3 ) حرکت از دیدگاه عرفا   10

2-1-3-1)تجلّی وجودی:   11

2-1-3-2) تقلّب آنی جواهر و تجدّد ماهیّات :   11

2-1-3-3 ) سیر کشفی و رفتن از باطل به سوی حق:   13

2-1-5-1 )عاطفه   14

2-1-5-1-1) تأثیر عاطفه ی پویا در زبان شعر   15

2-1-5-1-2) نقش عاطفه ی پویا در تصویر سازی   16

2-1-5-2) تخیّل و تصویر   17

2-1-5-2-1)تشبیه   19

2-1-5-2-2)تشخیص ( جاندار انگاری)   20

2-1-5-2-3)حس‌آمیزی   20

2-1-5-2-4)نماد   21

2-1-5-3)زبان   21

2-1-5-4) موسیقی   23

2-1-5-4-1) موسیقی بیرونی   25

2-1-5-4-2) موسیقی کناری   25

2-1-5-4-3) موسیقی درونی   26

2-1-5-4-4) موسیقی معنوی   26

2-1-5-5)شکل   26

فصل سوم ………………………………………………27

مولانا و غزلیات شمس………………………………………..27

3- شرح حال مولوی   28

3-1) نام و نسب و خاندان و شرح احوال   28

 

3-2) آثار   34

3-2-1) غزلیّات   34

3-2-1-1) سبک شعری   35

3-2-1-2) جهان بینی مولانا در غزلیّات   35

3-2-1-2-1) شادی گرایی و غم ستیزی   36

3-2-1-2-2)حقیقت نمایی   38

3-2-1-2-3)وحدت وجود   39

فصل چهارم:   41

بررسی نمودهای پویایی در عناصر پنج گانه ی غزلیات شمس   41

4-1) تحلیل حرکت و پویایی در عناصر سازنده‌ی شعر در غزلیّات شمس:   42

4-1-1)پویایی عواطف شعری   42

4-1-2) حرکت و پویایی در صور خیال   48

4-1-2-1) تشبیه2  49

4-1-2-2)تشخیص3  51

4-1-2-3) نماد4  52

4-1-2-4)حس‌آمیزی5  54

4-1-3) زبان   56

4-1-3-1)واژگان نشاط‌بخش   56

4-1-3-2) واژگان حرکت‌آفرین   58

4-1-3-3) واژگان طبیعت   60

4-1-3-4) افعال حرکتی (کنشی)   63

4-1-3-5) رنگ ها   65

4-1-3-6) مزه‌ها   69

4-1-4) موسیقی   72

4-1-4-1) موسیقی بیرونی   73

4-1-4-2) موسیقی کناری   76

4-1-4-2-1)ردیف فعلی   76

4-1-4-2-2) ردیف به صورت جمله   77

4-1-4-2-3) ردیف ضمیر   78

4-1-4-2-4) ردیف اسمی   78

4-1-4-2-5)ردیف گروهی   78

4-1-4-2-6)ردیف حرفی   79

4-1-4-2-8) ردیف پسوندی   79

4-1-4-2-9) ردیف عربی   80

4-1-4-2-10) قافیه های مضاعف   80

4-1-4-3) موسیقی درونی   81

4-1-4-3-1) قافیه‌های درونی   81

4-1-4-3-2) تکرار   82

یک مطلب دیگر :

 

4-1-4-3-2-1) تکرار واژه   83

4-1-4-3-2-2)تکرار ضمیر   83

4-1-4-3-2-3) تکرار حرف   83

4-1-4-3-2-4) تکرار فعل   84

4-1-4-3-2-5) تکرار عبارت   84

4-4-3-2-6) تکرار جمله   84

4-1-4-3-2-7) تکرار از نوع جناس   85

4-1-4-3-2-7-1) مختلف الوسط   85

4-1-4-3-2-7-2) مذیل   86

4-1-4-3-2-7-3) اشتقاق   86

4-1-4-3-2-7-4) مطرف یا مزید   86

4-1-4-3-2-7-5) اشتقاق یا اقتضاب   87

4-1-4-3-2-7-6) تام   87

4-1-4-3-2-7-7) خط یا تصحیف   87

4-1-4-3-2-7-8) ناقص حرکتی   88

4-1-4-3-2-7-9)قلب   88

4-1-4-3-2-7-10) مرکب   88

4-1-4-3-2-7-11) مضارع   88

4-1-4-4) موسیقی معنوی   89

4-1-4-4-1) مراعات‌نظیر (تناسب)8  89

4-1-4-4-2) تضاد9  91

4-1-4-4-3) تلمیح 10  91

4-1-4-4-4) گونه های ایهام 11  93

4-1-5) شکل یا قالب   94

فصل پنجم:   99

نتیجه گیری   99

5-1)نتیجه گیری   100

یادداشت ها:   104

منابع و مآخذ   107

چکیده ی انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………………………..114

 

« فهرست جدول ها »

عنوان                                                                                               صفحه

جدول 4-1- آمار صورخیال به کار رفته در غزلیّات شمس…………………………………………………………………………….55

جدول 4-2- آمار واژگان پویایی بخش در غزلیّات شمس………………………………………………………………………………62

جدول 4-3- آمار رنگ های بکار رفته در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………….69

جدول 4-4- آمار مزه های بکار رفته در غزلیّات شمس…………………………………………………………………………………71

جدول 4-5- آمار اوزان بکار رفته در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………………….74

جدول 4-6- آمار انواع ردیف در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………………………..81

جدول 4-7- آمار انواع جناس در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………………………89

جدول 4-8- آمار آرایه های مؤثر در موسیقی معنوی غزلیّات شمس……………………………………………………………94

جدول 5-1- آمار ده وزن پرکاربرد در دیوان شمس…………………………………………………………………………………….101

« فهرست نمودار ها »

عنوان                                                                                                           صفحه

نمودار 4-1- نمودار آماری واژگان پویایی بخش در غزلیّات شمس……………………………………………………………….62

نمودار 4-2- نمودار آماری کاربرد مزه در  غزلیّات شمس……………………………………………………………………………..71

نمودار 4-3- نمودار آماری بحرهای مورد استفاده در غزلیّات شمس…………………………………………………………….75

طرح مسأله:

جلال‌الدّین محمد رومی، مشهور به «مولانا» (672ه.)، عارفی از خود رهیده و به حق رسیده بود.وی شاعری خوش‌بین و امیدوار بود که عشق جان‌مایه‌ی معرفت او را تشکیل می‌داد.

عشق شور‌انگیز مولوی به شمس که از نگاه جلال‌الدّین تجسم حق بر روی زمین بوده،وی را در لحظات شور و هیجان عاطفی در حالتی از مستی و بی‌خویشی، مستغرق کرده بود. این وضعیت و تجربه‌ی نادر، مولانا را در حال و هوایی ویژه قرار داده بود؛حال و هوایی منحصر به فرد که شعر را ترجمان خود ساخته بود. زبان شعر برای عارف بلخی آن قدر اهمیّت می‌یابد که گویی با شعر است که می‌تواند بخشی از غلیان‌های روحی خود را به تصویر بکشد؛هرچند در بسیاری موارد چه در مثنوی و چه در غزلیّات از خدا می‌خواهد به او جانی تازه ببخشد تا بی‌حرف سخن گوید و آن‌گاه که ساقی ظهور می‌کند،کاغذ را بر زمین نهد و قلم بشکند.

دنیای ذهنی مولوی پویا و زنده است. او همه چیز را در حرکت به سوی کمال می‌بیند؛ در نگاه او جهان جلوه‌ی خدای واحدی است که با هماهنگی و کلیّت خود صاحب حیات شده و عاشقانه به سوی خدا در حرکت است.

روحیه‌ی پرنشاط و عرفان عاشقانه‌ی مولوی ایجاب می‌کرد که تصاویر او از حرکت و پویایی برخوردار باشد.او شاعری است که غم را بر خود حرام کرده و وجودش مملو از شادی معنوی و سرخوشی‌های عارفانه بوده است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:34:00 ق.ظ ]




شیر شادروانت از ثور  وحمل گیرد شکار             آهــوی ایـــوانت از خلـــد برین جــوید گیـاه

فاریابی به جز علم نجوم علم هیات یعنی علم استخراج  تقویم ومحاسبه حوادث وپیشگویی نیز می دانسته است وی حکم به ابطال پیشگویی انوری درباره طوفان را داده است طوفانی که هرگز اتفاق نیفتاد دراین پایان نامه ابیاتی که بیانگر اطلاعات نجومی فاریابی است استخراج شده وبه دانسته های وی درباره علم هیات اشاره شده است  .

واژگان کلیدی : ظهیر الدین فاریابی ،  دیوان ، اصطلاحات نجومی

1-1مقدمه 

یکی از راز ناکترین پدیده های عالم هستی که از دیر باز ذهن کنجکاو آدمی را  به خود مشغول داشته است وآرزوی دستیابی به راز ورمزهای نهفته درآن شگفت انگیزترین معمای زندگانی وی را رقم زده است آسمان پر ستاره ای است که در حقیقت نخستین گردشگاه آباد وآزاد روح بشر ونیز یکی از مهمترین عوامل تلطیف ذوق وتعالی روح او به شمار می آید نخستین ثمره تلاش آدمی برای آگاهی از سیر اختران کهن سیر این بوده است که با وجود گذشت هزاران سال هنوز هم بسیاری از باورهای

 مزبور درآداب ومعتقدات مذهبی انسان امروز نیز جایگاهی ویژه دارد .

شعر ونثر ادبی فارسی دارای زبان خاصی است وبرای درک آن زبان گذشته از دانستن لغت وصرف ونحو ومعانی وبیان به فهم اصطلاحات علوم وفنون وقصص وتواریخ وغیره نیاز داریم دراین مورد می توان از اصطلاحات نجوم وطلب وصیدنه وریاضی وموسیقی ومنطق وفلسفه وکلام وعرفان وتصوف وعلوم دینی ومعتقدات مذاهب وملل وعلوم ادبی  وتاریخ وجغرافی یاد کرد .

ضرورت حصول این مقدمه یعنی آشنایی با اصطلاحات ومواد زبانی ادبی تا جایی است که می توان گفت عدم آشنایی با آن همواره مانعی بزرگ در راه تحصیل معانی ومفاهیم شعر  و نثر فارسی وحجاب چهره مقصود بوده است مثلاً بدون آشنایی با مفهوم مدلول حقیقی یا مجازی عقل یا نفس اول ودوم ورابطه ی خورشید ولعل وچار تکبیر زدن وفلاطون یادیو جانس خم نشین وسگ اصحاب کهف وگربه دقیانوس وبیست یک وشاق سقلابی نوروز وهندوی اطلس نقاب ویوسف زرین رسن وزرین نقاب وهفت مهره ی زرین وحقه مینا وصلب بام خضرا درک مفاهیم یا لطف معانی اشعار مشهور مولوی ، حافظ عطار وخاقانی ومنوچهری قابل تصور نمی باشد با توجه به این مطالب ضرورت آشنایی با مصطلحات مربوط به همه ی علوم برهمه ی دانشوران وفضلای متبحر مشخص می گردد .

ظهرالدین فاریابی از جمله شاعرانی است که دانش گسترده  خود را در علم نجوم همراه ، اصطلاحات مربوط به آن درشعر وارد نموده است از این جهت شعر او ویژگیهای خاص خود را دارد واز این روست که ضرورت وجستجو در اشعار وی برای دریافت مفاهیم نجومی ونیز میزان استفاده وی از این اصطلاحات در اشعار آشکار می گردد این

یک مطلب دیگر :

چرا لباس رسمی مردانه را باید سفارشی بخریم؟

 پژوهش حاصل تلاشی در راستای میزان بهره گیری ظهیر فاریابی از انواع اصطلاحات نجومی وسایر ترکیبات مربوط به آن می باشد .

بیان مسئله  :

طاهر ظهیرالدین فاریابی ازشاعران قرن ششم اهل فاریاب از شهرهای جوزجان است از نظر سبکی شاعری است که از سبک خراسانی به سبک عراقی میل می کند وی علوم بسیاری را می دانسته وبرخی از این علوم دراشعار وی  منعکس است واز ویژگیهای سبک عراقی نیز وجود اصطلاحات علمی نجومی فراوان در شعر وی است ظهیر الدین فاریابی به جز علم نجوم علم هیات نیز می دانسته است زیرا وی حکم  به ابطال پیشگوئی انوری درباره طوفان داده است که هرگز اتفاق نیفتاد ظهیر با نظامی وخاقانی ومجال الدین عبدالرزاق اصفهانی وانوری ابیوردی ومجیر الدین بیلقانی وواثیر الدین اخسیکتی وفلکی شروانی همزمان بوده است ظهیر از زمان حیات مورد اکرام وبزرگداشت دیگران بوده ودر طی قرون بعد نیز نام وی همواره در ردیف استادان مسلم شعر فارسی یاد شده است.

1-2اهمیت تحقیق

ظهیر الدین فاریابی از علوم ودانشهای متعددی بهره مند بوده واز  آنها در سرودن اشعار خویش بهره گرفته است یکی از مسائل مورد علاقه وی ومسائل نجومی است .

1-3سوالات اصلی تحقیق :

میزان بهره گیری ظهیرالدین فاریابی از اطلاعات نجومی وکاربرد اصطلاحات مربوط به علم نجوم در دیوان اشعار وی چگونه است ؟

1-4پاسخ سوالات تحقیق :

یکی از مختصات اشعار شاعران در سبک عراقی به کار بردن اصطلاحات علمی از جمله موضوعات نجومی واطلاعات مربوط به آن است شاعرانی چون خاقانی ، انوری ، ظهیر فاریابی رویکرد گسترده ای به این علوم دارند بدیهی است آنچه در ادبیات زمان بازتاب پیدا می کند در نتیجه تفکر اجتماعی عصر شاعر است با توجه به کاربرد اصطلاحات فراوان نجومی در اشعار ظهیر فاریابی وبر روی زمینه اجتماعی بازتاب آن ضمن پرداختن به موضوع اصلی یعنی وجود نجوم در دیوان اشعار علل اجتماعی این رویکرد نیز آشکار خواهد شد .

1-5فرضیه ها :

ظهیر الدین فاریابی درسر تا سر اشعار دیوان خود از اصطلاحات نجومی به منظور تصویر آفرینی ونشان دادن آگاهی از  جنبه های خرافی واساطیری اختران وباورهای عامیانه در خصوص کیهان وپدیده های آن استفاده نموده است . به نظر می رسد میزان کاربرد اصطلاحات نجومی وموضوعات مرتبط با آن در دیوان ظهیر الدین فاریابی بسیار است . شاعران  سبک عراقی رویکرد گسترده وفراگیری در این باب دارند ممکن است در این باره متأثر از یکدیگر باشند .

بدون شک تأثیر اجتماعی توجه به مسائل نجومی در اشعار شاعران این دوره منعکس است .

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:33:00 ق.ظ ]




2-7) آثار مولانا ……………………………………………………………………………………………………………………   20

3) فصل سوم: مبانی نظری پژوهش ……………………………………………………………………………………….   23

3-1) صدق و راستی …………………………………………………………………………………………………………….   25

3-1-1) تعریف صدق (راستی و درستی) ………………………………………………………………………………..   25

3-1-2) صدق و راستی از دیدگاه قرآن کریم ……………………………………………………………………………   25

3-1-3) صدق و راستی از منظر بزرگان …………………………………………………………………………………..   27

3-2) آفرینش، اعیان ثابته، کَون ……………………………………………………………………………………………….   30

3-2-1) غرض از خلقت ……………………………………………………………………………………………………….   30

3-2-2) اعیان ثابته ………………………………………………………………………………………………………………..   33

3-2-3) مفهوم کَون در نزد صوفیه ………………………………………………………………………………………….   34

3-3) خدا، انسان، خلیفة الهی …………………………………………………………………………………………………   35

3-3-1) آفرینش انسان ………………………………………………………………………………………………………….   35

3-3-2) رابطه ی انسان با خدا ……………………………………………………………………………………………….   37

3-3-3) انسان کامل ……………………………………………………………………………………………………………..   38

3-3-4) حقیقت محمّدیه ………………………………………………………………………………………………………   39

 

3-4) رجوع به اصل و مبدأ افرینش ………………………………………………………………………………………..   39

3-4-1) قوس نزولی، قوس صعودی ………………………………………………………………………………………   39

3-4-2) بازگشت به اصل امور ……………………………………………………………………………………………….   42

3-4-3) آخر بودن حق تعالی …………………………………………………………………………………………………   43

3-4-4) ابدیّت انسان ……………………………………………………………………………………………………………   44

3-5) انسان، ماهیّت، خود شناسی، تهذیب نفس ……………………………………………………………………….   45

3-5-1) حقیقت انسان از دیدگاه قرآن …………………………………………………………………………………….   45

3-5-2) هویّت تغییر ناپذیر انسان …………………………………………………………………………………………..   46

3-5-3) خود شناسی و طریق تهذیب ……………………………………………………………………………………..   46

3-5-4) آفرینش روح و بقای آن در ذات الهی …………………………………………………………………………   48

3-6) حقیقت، توحید، ولایت و نبوّت …………………………………………………………………………………….   49

3-6-1) حقیقت …………………………………………………………………………………………………………………..   49

3-6-2) توحید و مراتب آن …………………………………………………………………………………………………..   50

3-6-3) ولایت و نبوّت ………………………………………………………………………………………………………..   51

3-7) نفس، استقامت، اخلاص ……………………………………………………………………………………………….   52

3-7-1) نفس ………………………………………………………………………………………………………………………   52

3-7-2) استقامت …………………………………………………………………………………………………………………   54

3-7-3) اخلاص ………………………………………………………………………………………………………………….   54

3-8) محبّت، عشق، هَیَمان …………………………………………………………………………………………………….   56

3-8-1) محبّت …………………………………………………………………………………………………………………….   56

3-8-2) عشق ………………………………………………………………………………………………………………………   57

3-8-3) هَیَمان ……………………………………………………………………………………………………………………..   60

3-9) محو، سُکر، صحو …………………………………………………………………………………………………………   60

3-9-1) محو ……………………………………………………………………………………………………………………….   60

3-9-2) صحو ………………………………………………………………………………………………………………………   61

3-9-3) سکر ……………………………………………………………………………………………………………………….   61

3-10) ولادت، حیات، فنا و بقا و وصال ………………………………………………………………………………….   62

3-10-1) ولادت و انواع آن …………………………………………………………………………………………………..   62

3-10-2) حیات و ممات ………………………………………………………………………………………………………   62

یک مطلب دیگر :

 

3-10-3) فنا و بقا ………………………………………………………………………………………………………………..   64

3-10-4) وصال …………………………………………………………………………………………………………………..   65

4) فصل چهارم: دلایل جاودانگی راستی و درستی در مثنوی معنوی ……………………………………….   66

4-1) صدق، عشق، دل ………………………………………………………………………………………………………….   67

4-1-1) صدق و راستی از منظر مولانا …………………………………………………………………………………….   67

4-1-2) عشق، اکسیر معراج عاشقان راستین …………………………………………………………………………….  70

4-1-3) دل، اسطرلاب اسرار الهی …………………………………………………………………………………………..  79

4-2) درد، نیاز، طلب …………………………………………………………………………………………………………….  82

4-2-1) درد / ارادت، خارخارِ عشق ……………………………………………………………………………………….  82

4-2-2) نیاز و فقر، برگ بی برگی راه وصال ……………………………………………………………………………  87

4-2-3) طلب، مفتاح مطلوبات عارفان …………………………………………………………………………………….  90

4-3) اغراض نفسانی، حواس ظاهری، اولیاء الله ……………………………………………………………………….  92

4-3-1) اغراض نفسانی، حوایل حقایق ربّانی …………………………………………………………………………..  92

4-3-2) حواس ظاهری، حجاب معارف الهی …………………………………………………………………………..  96

4-3-3) اولیا ء الله، سالکان منتهی …………………………………………………………………………………………..  101

4-3-4) تفاوت سالک منتهی با سالک مبتدی …………………………………………………………………………..  105

4-4) ریاضت، مرگ، ولادت ………………………………………………………………………………………………….  106

4-4-1) ریاضت، مجاهده با نفس …………………………………………………………………………………………..  106

4-4-2) روح، لقمان باطنی ……………………………………………………………………………………………………  107

4-4-3) موت احمر مقدمه ی تولّدی دیگر ……………………………………………………………………………..  108

 

4-4-4) تولّد ثانی، زاده ی مرگ ارادی ………………………………………………………………………………….  110

4-5) معرفت، اتّصال و وحدت …………………………………………………………………………………………….  112

4-5-1) معرفت، عارف و معروف ………………………………………………………………………………………..  112

4-5-2) فناء فی الله و بقاء بالله ……………………………………………………………………………………………..  115

4-5-3) توحید و اتّصال به حق ……………………………………………………………………………………………  118

4-5-4) میل جان عالم بالا …………………………………………………………………………………………………..  121

4-6) کمال جویی و جاودانگی …………………………………………………………………………………………….  122

4-6-1) سیر استکمالی انسان ……………………………………………………………………………………………….  122

4-6-2) جاودانگی و ابدیّت …………………………………………………………………………………………………  125

نتیجه گیری ………………………………………………………………………………………………………………………..  128

فهرست منابع و مآخذ ………………………………………………………………………………………………………….  130

چکیده انگلیسی ………………………………………………………………………………………………………………….  135

چکیده

عرفان مولانا عالی‌ترین مرتبه‌ی فکری و تعالی روحی و اخلاقی است که با مجاهده و سیر و سلوک و کسب معرفت حقیقی و عشق به حق و پیروی از مردان کامل و انبیا و اولیا الهی حاصل می‌شود. وی به وحدت وجود از طریق فناء‌فی‌الله و بقاءبالله همچون نیست شدن قطره در دریا و یا تبدیل دانه به گیاه معتقد بود. بدیهی است که پیمودن مدارج و مراتب کمال آدمی تا رسیدن به مرتبه اتّصال و بقاءبالله جز به صدق و صفای باطنی میسّر نمی‌شود. صدق و راستی یکی از صفات حق‌تعالی است. خداوند خود، در تأیید نبوّت و دین پیامبران، کلمه‌ی صدق را پیش از عنوانِ نبوّت آنان ذکر می‌کند و این مبیّن آن است که صداقت انبیا، مقدّم بر مقام نبوّت آنان است و به سخنی دیگر، خداوند به واسطه‌ی صدق باطنی انبیا، آنان را به مقام نبوّت برگزیده است. پیامبران الهی به واسطه‌ی همین صداقت باطنی و راستی و درستی راهشان، به جاودانگی رسیده‌اند. نگاهی به آیات الهی در قرآن کریم و نیز کتب مقدس سایر انبیا، مؤید این ادّعاست. در مکتب عرفان نیز، صدق و راستی و صفای باطنی، حُکم پله‌ی نخستینِ نردبان تعالی و استکمال آدمی و بقا و جاودانگی او را دارد. مسلماً اگر صدق و راستی در وجود آدمی نمود نیابد، باقی راه را پیمودن ناممکن است. در مکتب عرفانی مولانا، صدق و راستی با نمود‌های گوناگون آن، در همه‌ی مراتب طریق تحقیق، دست آدمی را می‌گیرد و او را با خود از خاک به سوی افلاک و از ثَری به ثریّا می‌برد؛‌ و اگر نیک بنگریم، حتّی فراتر از افلاک. در این رهگذر، سالک صادق و عاشق راستینِ حق، به واسطه‌ی صدق و صفای باطنی و پس از طی کردن مراحل و مراتب عشق، درد، فقر و نیاز، طلب، ریاضت توأم با تهذیب نفس و حصول به معرفت الهی از طریقِ مرگ ارادی و در نهایت فنای ظاهر و باطن، به مقام بقاءبالله و جاودانگی در حق می‌رسد. در این پایان‌نامه به بررسی مسأله‌ی جاودانگی صدق و راستی در حوزه‌ی عرفان، از منظر مولانا در کتاب مثنوی وی پرداخته شده است. این پایان‌نامه علاوه بر مقدّمه، مشتمل بر چهار فصل است. در فصل نخست تحت عنوان «کلیّات» به پرسش‌های اصلی، بیان مسأله، پیشینه، فرضیه‌ها، اهداف پژوهش، روش‌کار و جامعه‌ی آماری پرداخته شده است. فصل دوم شامل شرح‌ حال و آثار مولانا جلال‌الدّین محمّد بلخی است. در فصل سوم به مبانی نظری پژوهش در ده مدخل و در ارتباط با موضوع پایان‌نامه پرداخته شده است. فصل چهارم به موضوع صدق و راستی از نگاه مولانا و مراحل و مراتبی که به جاودانگی راستی و درستی می‌انجامد، اختصاص یافته است.

واژگان کلیدی:

مولانا، مثنوی، جاودانگی، صدق (راستی و درستی)، عشق، درد، طلب، موت احمر، تولّد ثانی، فناءفی‌الله

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:32:00 ق.ظ ]




گرشاسب در «اوستا» به صفت نیرمانا یا نریمان و نیرم موصوف بوده و این اسم صفت در داستان به دو شخصیت ممتاز: گرشاسب و نریمان مایه می‌دهد و نریمان از راه سام و زال به رستم دستان هستی می‌بخشد. در صورتی که داستان «گرشاسب نامه» نریمان را به عزای گرشاسب پدرش می‌نشاند.

به هر صورت باید بدین نکته توجه داشت که مردم در تقدیر مرتبۀ پهلوانان باستانی بزرگ و قضایای مربوط بدانها مقید نمی‌شدند و به دلخواه خود آنها را برمی‌گزیدند، چنانکه رستم ما معروف در ادبیات اوستایی و قاتل اسفندیار پسر گشتاسب مروج کیش زردشتی را به اعتبار هنرنماییهای او در داستانها، طوری قدر می‌شناختند و ارزش

 می‌نهادند که در شاهنامه و شاید «خداینامه»ی پهلوی هم جایی برای توصیف گرشاسب نریمان قهرمان اوستایی تهی نمی‌گذاردند. چنانکه فردوسی از نام گرشاسب نریمان یا نیرم تنها در ضمن شاهنامه از زبان سام یاد می‌کند و به ذکر حوادث قهرمانی مربوط به او نمی‌پردازد.

یک مطلب دیگر :

 

تعداد صفحه : 174

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:32:00 ق.ظ ]