افغانستان و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران |
دانشكده حقوق و علوم سیاسی
پایان نامه برای دریافت درجه كارشناسی ارشد در رشته علوم سیاسی
گرایش علوم سیاسی
عنوان:
افغانستان و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
استاد راهنما:
دكتر ادریس بهشتی نیا
استاد مشاور:
دكتر حسن گلپایگانی
سال تحصیلی :
تابستان 1387
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده پایان نامه درج نمی شود
(پایان نامه مقطع ارشد)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
چكیده
برای اینكه به سوال اصلی پژوهشی كه عبارت است از، آیا با پیدایش شرایط جدید در افغانستان در سایه اشغال این كشور توسط امریكا تهدیدات امنیتی جدیدی در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران بوقوع پیوسته یا نه پاسخ داده باشم. ابتدا مفهوم امنیت و امنیت ملی و انواع تهدیداتی كه می تواند امنیت ملی را به چالش بكشد بررسی كرده ام
یک مطلب دیگر :
و در همین بحث بصورت اجمالی سیری در تكوین مفهوم امنیت ملی در دوره های مختلف قبل از جنگ سرد و بعد از آن تا حوادث 11 سپتامبر 2001 می پردازیم، در مراحل بعدی به بحث در مورد آشنایی با كشور افغانستان، با توجه به شرایط و زمینه های استراتژیك آن همانند همسایگی با جمهوری اسلامی ایران، همجواری جغرافیایی با روسیه بعنوان یگانه مجرا برای تهدید روسیه، گرایشات قومی عقیدتی به علت خلاء ایدئولوژیكی و عقیدتی، جاذبه های اقتصادی همانن منابع زیرزمینی بكر و نیروی كار ارزان و بازار فروش مناسب، عامل مهمی است كه قدرتهای منطقه و جهان ترغیب شده اند، تا نفوذشان را در این منطقه افزایش دهند، امریكا بعد از حملات 11 سپتامبر سعی كرد كه از تهدید بوجود آمده برعلیه منافع و امنیت ملی خود بعنوان یك فرصت استفاده كند بنابراین با اشغال افغانستان عملا امریكا قهرا به همسایگی ایران تبدیل شد در مبحث بعدی ضمن شناخت این تهدیدات از ناحیه امریكا و خود كشور افغانستان شاهد هستیم كه در زمینه های مختلف همچون، مواد مخدر، تروریسم، تهیج قومهای بلوچ، حضور مستقیم ناتو و امریكا در مرزهای شرقی و غیره، مسلما در آینده در مرزهای ایران تنش در پی خواهد داشت بخصوص حضور امریكا در این كشور و سیاستهای خصومت آمیز آن، نگرانیهای جمهوری اسلامی ایران را در این زمینه تشدید می كند و در مبحث پایانی به نتیجه گیری و راهكارها تلاش خواهیم كرد تا یافته های پژوهش، ارزش كاربردی نیز داشته باشد و به طراحان سیاستهای امنیت ملی و مجریان آن كمك كند تا با توجه با تاثیر اشكار و پنهان افغانستان بعد از اشغال نظامی، برنامه ریزی كنند.
مقدمه
دولتها به عنوان بازیگران اصلی در روابط بین الملل، در تعیین و اجرای سیاست خارجی خود به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر منافع ملی دیگر كشورها اثرات مثبت بصورت تحقق منافع و یا منفی به صورت تهدید منافع اثر می گذارد. این اقدامات گاه به ظن یك كشور از مسایل و امور سیاست داخلی تلقی می شوند و معتقدند كه اقدامات آنان مخالف و یا تهدید كننده سایر كشورها و یا صلح و امنیت جهانی نیست.
شكی نیست كه تحولات سالهای اخیر افغانستان بر اثر دخالت آشكار مستقیم قدرت ها و گروههای داخلی و خارجی دیگر كشورها بخصوص جمهوری اسلامی ایران را در جهت حفظ منافع خود و جلوگیری از هرگونه تهدید از ناحیه این كشور به واكنش واداشته است.
افغانستان سرزمین شگفت انگیزی است، موزه ای سرشار از عتیقه هایی به رنگ اقوام، قبایل، مذاهب و فرهنگهای گوناگون، كشوری با كوههای سر به فلك كشیده به درازای ششصد كیلومتر و پهنای یكصد كیلومتر، بركشیده از سمت شمال شرقی به سوی غرب و جنوب با معابری چریك رو كه بیش از نیمی از كشور را محصور ساخته تا كابل و قندهار و هرات احساس امنیت كنند.
درهای شگرف كه هریك از آنها بیش از پنج شیر، توان فرمانروایی دارند و دره ای به ژرفای پنجشیر، كه می تواند ده ها یورش ارتش سرخ روس ها و سپاه سیاه، طالبان را در اعماق خود ببلعد.
سرزمینی تشنه كه رویای شیرین اتصال به دریای آزاد را با كابوس تلخ انسداد درهم آمیخته است. با این همه قابلیت آنرا دارد كه دو قدرت ایران و پاكستان را به سه دسته قدرت برتر روسیه، چین و هند پیوند زند، سرزمینی بكر كه معادنش در سایه جنگ های قومی و نژادی باكره مانده است چنانكه بر كسی دانسته نیست كه میزان ذخایر گاز طبیعی، ذغالسنگ، آهن، نفت، مس، لاجورد، منگنز، سرب، بوكسیت، طلا، نیكل، كرم، یاقوت، مرمر، جیوه، لیتیوم، آلومینیوم، قلع و … آن چقدر است.
سرزمینی كه از 96 سال پیش كه از بریتانیا جدا و مستقل شد تاكنون صحنه جنگ ها و كارزارهای مختلف بین اقوام نژادهای گوناگون بوده است. دو نژاد سفید مركب ازپشتون ها، تاجیك ها، هزاره ها و نورستانی ها و نژاد زرد متشكل از ازبك ها، تركمن ها، قرقیز ها و مغولها پس از گذشت یكصد سال از استقلال خود هنوز نتوانسته اند قالب ملت به خود بگیرند و دولتی با ثبات و مقتدر را بنا نهند. نه تنها مردم منطقه و جهان، حتی تندیسهای زحمی بودا نیز به حال زار این مردم بلاكش مویه می كنند.
آیا چنین موجود چند پارچه و نامنظمی می تواند در قالب قلبی واحد با ضربانی موزون عمل كند؟
پاسخ اقبال لاهوری به این پرسش مثبت است، اقبال می گوید:
آسیا یك پیكر آب و گل است ملت افغان در آن پیكر دل است
آیا واقعا افغانستان- به تعبیر اقبال- دل یا هارتلند آسیاست؟
آیا ناامنی در افغانستان پیام آور بی ثباتی و تشنج در آسیاست؟
ممكن است افغانستان به لحاظ ژئوپولیتیك و ژئواستراتژیك هارتلد آسیا نباشد اما بی گمان یكی از دریچه های حساس آن است.
پژوهشی كه پیش رو دارید ضمن بررسی مسایل اخیر افغانستان ، تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار داده است.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1399-08-02] [ 09:25:00 ب.ظ ]
|