فصل دوم (سطح ادبی) ………………………………………………………………… 74

2-2-1) صور خیال…………………………………………………………………………………………… 75

2-2-2) صناعات بدیع معنوی………………………………………………………………………… 92

2-2-3) قالب‌های شعری در دیوان حافظ و محوی……………………………………….. 98

فصل سوم (سطح فکری)……………………………………………………………… 101

حافظ…………………………………………………………………………………………………….. 103

مداحی حافظ……………………………………………………………………………………………… 104

نگاه حافظ به زندگی……………………………………………………………………………………. 104

بازتاب اوضاع زمانه در شعر حافظ………………………………………………………………. 105

محوی………………………………………………………………………………………………………… 105

انسان کامل………………………………………………………………………………………………… 106

حقیقت محمّدی…………………………………………………………………………………………. 107

فنا………………………………………………………………………………………………………………. 108

بازتاب اوضاع زمانه در دیوان اشعار محوی…………………………………………………. 109

روح ملی گرایانه و حس ناسیونالیستی در اشعارمحوی …………………………………… 110

اندیشه‌های مشترک در دیوان حافظ و محوی ………………………………………………. 111

دستاوردها (نتیجه گیری)……………………………………………………………………. 127

فهرست منابع و مآخذ…………………………………………………………………………. 132

ضمایم و نمودارها………………………………………………………………………………… 136

چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………….. 145

چکیده:

در این پژوهش، اشعار حافظ(727- 795ه.ق) و اشعار محوی شاعر كرد زبان (1246-1324ه‍. ق) از منظر سبك شناسی مقایسه شده و در سه مقولة زبانی، ادبی و فكری

پایان نامه

 

 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. محوی در سطح‌های زبانی و ادبی از حافظ به طور مستقیم یا غیر مستقیم تأثیر پذیرفته و این تأثیرات به شیوه‌های مختلف در دیوان او نمود یافته است؛ امّا در سطح فكری با وجود شباهت‌هایی، تفاوت مشرب فكری و اندیشة آنان كاملاً واضح و مبرهن است.

این پایان نامه در دو بخش تنظیم شده است:

بخش اوّل (كلیّات) شامل: مقدمه، بیان مسأله، فرضیّه‌ها، اهداف و پیشینة تحقیق است.

بخش دوم شامل سه فصل است:

فصل اوّل (سطح زبانی) به سه زیر فصل آوایی، لغوی و نحوی تقسیم شده است.

در فصل دوم (سطح ادبی) صور خیال و صناعات بدیع معنوی پرکاربرد در دیوان هردو شاعر، مورد بررسی قرار گرفته و قالب‌های شعری هر دو دیوان در پایان این فصل آمده است.

در فصل سوم (سطح فكری) بازتاب اوضاع زمانه، بدبینی و خوشبینی شاعران، روح ملّی گرایانه و اندیشه‌های مشترك هر دو شاعر بررسی و اختلاف مشرب فكری آنان عنوان شده است.

یک مطلب دیگر :

 
 

نتایج این تحقیق بیانگر این است که:محوی در سطح‌های زبانی و ادبی از حافظ تأثیر پذیرفته است ،امّا در سطح فكری از حافظ متأثر نیست وبا او در مشرب عرفانی تفاوت دارد

در این تحقیق از 75 كتاب و 11 مقالۀ مجلات علمی- پژوهشی بعنوان منبع استفاده شده است كه در بخش منابع و مآخذ فهرست آن ها آمده است .

ضمایم، پیوست‌ها و نمودار‌ها خلاصه ای از مباحث مورد تحقیق را به تصویر كشیده است.

بخش اول: کلیات

ملا محمّد بن عثمان بالخی (1246-1324ه‍.ق) شاعر کرد زبان اهل سلیمانیه و متخلص به « محوی» اشعار خود را به زبان های کردی و فارسی سروده است، او در این سرایش به دیوان اشعار سرایندگان قبل از خود نظر داشته و از دیوان ها بهره‌ها برده است. تامّل و تفحّص در دیوان او مؤید این است که: به طور مستقیم یا غیر مستقیم از سخنان شاعران پارسی‌گوی ایران مخصوصا « حافظ » استفاده نموده و این بهره جویی به شیوه‌های مختلف (تضمین، تخمیس، نقل به مضمون و ….)دردیوان کردی_ فارسی او نمود یافته که در خور توجّه و تامّل است.

بسامد بالای مضمون‌های شعری حافظ و نمود گستردۀ واژگان و ترکیبات زیبای او دردیوان محوی، نگارنده را بر آن داشت تا اشعار این دو شاعر را از منظر  سبک شناسی با هم مقایسه کند و در ضمن آن به تاثیر پذیری‌های محوی از حافظ اشاره نماید.

با توجّه به این که محوی بخش اعظم اشعارش رابه زبان کردی سروده است، قبل از مقایسه اشعار این دو شاعر، توضیح موارد ذیل(در حد وسع رساله) ضروری به نظر رسید:

– زبان، خط و ادبیّات کردی

– محوی و شاعران پارسی گوی ایرانی

– محوی و شعر او

– شاعران کرد و زبان فارسی

– شاعران کرد و حافظ

– پشینۀتاثیر و تأثّر در ادبیّات

زبان کردی:

زبان یکی از توانایی‌های ذهن انسان است که خداوند همچون سایر نعمات به او ارزانی داشته است، زبان شناسان تعاریف متعددی در این زمینه ارائه داده‌اند  و هر یک با توجّه به تخصص  و پژوهش خود به اظهار نظر در این زمینه پرداخته‌اند،  امّا آنچه که برای بشریّت مهم به نظر می‌رسد نقش ارتباطی آن است که همچون پلی گذشتگان و آیندگان را بهم می‌رساند. ما عمدتاً به وسیلۀ زبان ارتباط برقرار می‌کنیم، وبه کمک زبان تفکر و استدلال می‌نماییم وبا بیانی خلّاق، زبان را بر تن تخیّل خود می‌پوشانیم.

زبان کردی نیز به عنوان یکی از زبان های زندۀ دنیا همواره مورد توجّه مستشرقان و پژوهشگران قرار گرفته است و درمورد آن و لهجه‌های مختلفش تحقیقات زیادی انجام شده است.

ولادیمیر مینورسکی (1877-1966)، مستشرق بزرگ و نامدار روس، زبان کردی را از خانوادۀ زبان های آریایی می‌داند و آن را با زبان اوستایی به طور مستقیم ارتباط می‌دهد.

او بر این باور است که زبان کردی مانند قسمت اعظم لهجه‌های جدید فارسی بیشترین ارکان تشکیل و تکوین خود را از زبان مادی قدیم گرفته است و آن را به سه لهجۀ جنوبی ،شرقی و غربی تقسیم می‌کند[1].

محمّد مردوخ کردستانی (1256-1354ه.ش) زبان اوستا، زبان مادها و زبان کردی مکری را همانند  می‌داند و می‌نویسد:

” آنتوگرافی (علم قومیت) و اکثر تواریخ هم مصرح اند به این معنی که زبان مادها همین زبان کردی مکری بوده است. چنان که زند و اوستا که به زبان مادی نوشته شده، خیلی نزدیک به لهجه مکری و یا همانند زبان مکری است. [2] “

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...