مبانی نظری پژوهش………………………………………………………………………………………….. 11
مقایسه شغل معلمی در جوامع مختلف……………………………………………………………………. 11
وظایف آموزش و پرورش و عوامل مؤثر بر ارتقاء سطح زندگی معلمان………………………………………………….. 11
تعریف نهاد آموزش و پرورش و اهداف آن…………………………………………………………………………………………… 14
وظایف آموزش و پرورش از دیدگاه جامعه شناسان……………………………………………………………………………….. 15
شناخت دانش آموزان و عوامل مؤثر بر ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش دانش آموزان……………………………… 17
ویژگی های کیفیت زندگی کاری و نظریه مازلو در ارتباط با نیازهای انسان……………………………………………… 19
پیشینۀ پژوهش …………………………………………………………………………………………………. 22
نتیجه گیری……………………………………………………………………………………………… 39
فصل سوم : روش پژوهش
روش پژوهش و نوع آن ……………………………………………………………………………….. 45
جامعۀ نمونه و روش نمونه برداری……………………………………………………………….. 45
ابزار و روش اندازه گیری داده ها……………………………………………………………………………. 45
روش تجزیه و تحلیل داده ها…………………………………………………………………………. 45
فصل چهارم : یافته ها
سؤال اول : عوامل مؤثر بر ارتقاء سطح زندگی معلمان چیست ؟……………………………………………………………. 47
سؤال دوم: ارتباط بین ارتقاء سطح زندگی معلمان و ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش دانش آموزان چیست ؟ 48
سؤال سوم : ارتباط بین ارتقاء علمی معلمان و ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش و پیشرفت تحصیلی
دانش آموزان چیست؟……………………………………………………………………………. 52
سؤال چهارم : راهکارها و پیشنهادهای مؤثر در زمینه ی ارتقاء سطح زندگی معلمان چیست؟…………………… 53
سؤال پنجم : راهکارها و پیشنهادهای مرتبط درزمینه ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش دانش آموزان چیست ؟…………………….. 57
فصل پنجم : خلاصه ، بحث و نتیجه گیری وپیشنهادها
خلاصه…………………………………………………………………………………………………. 59
بحث و نتیجه گیری………………………………………………………………………….. 64
یک مطلب دیگر :
محدودیت ها……………………………………………………………………………….. 76
پیشنهادها…………………………………………………………………………………………… 76
منابع…………………………………………………………………………………………….. 77
چکیده به انگلیسی………………………………………………………………………… 82
فصل اول
کلیـات پژوهـش
مقدمه :
دنیای امروز، تربیت فرزندان را از نیازهای اولیۀ زندگی قلمداد می کند و توسعه و رشد
سازمان های تربیتی را به عنوان شاخص معتبر رشد سیاسی و اجتماعی جوامع بشمار می آورد. مسأله تربیت در عین ضرورت، یک فن ظریف و تخصصی با پیچیدگی های بسیار است. (عمادزاده ، 1370، ص43). پژوهش های وسیعی برای شناخت مسائل و دشواری های این رشته در سرتاسر جهان صورت گرفته است و محققین در صدد راه یابی به سود بخش ترین و مؤثر ترین روش های تربیتی بر آمده اند که ضرورت و در عین حال اهمیت تعلیم و تربیت را نشان می دهد.
در میان این کوشش ها، مطالعۀ نیروی انسانی کارآمد و با انگیزه در سطح نظام تعلیم و تربیت جوامع مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا تنها چنین منابع انسانی می تواند توسعه و ترقی نظام و دست یابی به اهداف برنامه ریزی شدۀ آن را میسر گرداند. هدف از انجام این پژوهش شناخت دو فاکتور عمدۀ موثر بر کارایی و اثر بخش نیروی انسانی یعنی عوامل مؤثر بر ارتقاء سطح زندگی معلمان و نقش آن در ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش دانش آموزان می باشد.
جامعۀ مورد پژوهش، معلمان را که در نوک پیکان و خط مقدم نظام تعلیم و تربیت هستند در بر می گیرد. درمیان مجموعه فعالیت هایی که در نظام آموزش و پرورش انجام می شود سهم مهم وکلیدی را به تدریس معلّم در کلاس درس اختصاص می دهند. تدریس را می توان به فرآیند دو جانبه ای که بین معلّم و شاگرد جریان دارد و هدفش یاد گیری است تعریف کرد. (سیف ، 1368، ص152).
اهمیت نقش معلّم در این نظام ازآن لحاظ است که عمده ترین و مؤثرترین ارتباط را با فرگیر دارد و هرگونه رفتار ونگرش او می تواند بر فراگیران تأثیر به سزایی داشته باشد .« رضایت شغلی[1]، یکی از عواملی است که در نحوۀ رفتار و عملکرد معلّمان مؤثر می باشد و در مطالعات رفتار سازمانی ثابت شده است که رضایت شغلی با عواملی همچون غیبت، استعفاء، اخراج و بیماری های جسمی و روحی معلّمان رابطۀ منفی دارد». (عباسی، 1370 ،ص 73).
از این نظر یکی از علل توجّه به رضایت شغلی معلّمان این است که نارضایتی از شغل به احتمال زیاد موجب بروز تبعات فوق الذکر درآنان می شود. این امر نه تنها موجب گسیختگی روند آموزش و پرورش شده بلکه تأثیر نامطلوب بر یادگیری دانش آموزان داشته و در نهایت می تواند زیان های غیر قابل جبرانی بر کیفیت آموزش و پرورش وارد نماید. (رضایی، 1376، ص 92).
زیرا معلّم از جمله عوامل مهم و اساسی در فرآیند یادگیری و کیفیت آموزشی است. از طرفی، یکی دیگر از عوامل مؤثر بر ارتقاء سطح زندگی معلّمان، شخصیت [2] آنان می باشد.
«شخصیت به مجموعه ویژگی های خاص، شامل انگیزه ها، عواطف، ارزشها، نگرشها، تمایلات فرد اطلاق می شود که به طرز مهّمی بر رفتار آنها تأثیر می گذارد». (گوردن،[3] 1991، ترجمۀ خوی نژاد، 1374 ص 45).
هم چنین از جمله عواملی که در رابطه با ارتقاء سطح زندگی معلّمان و رضایت شغلی آنها مورد بررسی قرار گرفته ویژگی های فردی از قبیل سن، تحصیلات، سابقۀ خدمت و غیره می باشد. نتایج برخی از پژوهش ها نشان داده است، که این ویژگی ها نیز در ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش دانش آموزان تأثیر دارد. (همان منبع، ص 47).
بررسی رابطۀ بین ارتقاء سطح زندگی معلّمان و ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش دانشآموزان، موجب خواهد شد تا آن دسته ویژگی ها شناخته شوند. این امر نه تنها به شناخت ماهیت رضایت شغلی و فهم بهتر رفتار، کمک خواهد کرد بلکه امکان پیش بینی آن را نیز فراهم می سازد.
[سه شنبه 1399-07-29] [ 07:28:00 ب.ظ ]
|