1-4- سؤالات پژوهش: 5
1-5- اهداف پژوهش: 5
1-6- خلاصه مراحل پژوهش: 6
فصل دوم: 7
چهارچوب مفهومی 7
2-1- حرکت و پویایی: 8
2-1-1) معنای لغوی حرکت 8
2-1-2) حرکت از دیدگاه حکما و فیلسوفان 8
2-1-3 ) حرکت از دیدگاه عرفا 10
2-1-3-1)تجلّی وجودی: 11
2-1-3-2) تقلّب آنی جواهر و تجدّد ماهیّات : 11
2-1-3-3 ) سیر کشفی و رفتن از باطل به سوی حق: 13
2-1-5-1 )عاطفه 14
2-1-5-1-1) تأثیر عاطفه ی پویا در زبان شعر 15
2-1-5-1-2) نقش عاطفه ی پویا در تصویر سازی 16
2-1-5-2) تخیّل و تصویر 17
2-1-5-2-1)تشبیه 19
2-1-5-2-2)تشخیص ( جاندار انگاری) 20
2-1-5-2-3)حسآمیزی 20
2-1-5-2-4)نماد 21
2-1-5-3)زبان 21
2-1-5-4) موسیقی 23
2-1-5-4-1) موسیقی بیرونی 25
2-1-5-4-2) موسیقی کناری 25
2-1-5-4-3) موسیقی درونی 26
2-1-5-4-4) موسیقی معنوی 26
2-1-5-5)شکل 26
فصل سوم ………………………………………………27
مولانا و غزلیات شمس………………………………………..27
3- شرح حال مولوی 28
3-1) نام و نسب و خاندان و شرح احوال 28
3-2) آثار 34
3-2-1) غزلیّات 34
3-2-1-1) سبک شعری 35
3-2-1-2) جهان بینی مولانا در غزلیّات 35
3-2-1-2-1) شادی گرایی و غم ستیزی 36
3-2-1-2-2)حقیقت نمایی 38
3-2-1-2-3)وحدت وجود 39
فصل چهارم: 41
بررسی نمودهای پویایی در عناصر پنج گانه ی غزلیات شمس 41
4-1) تحلیل حرکت و پویایی در عناصر سازندهی شعر در غزلیّات شمس: 42
4-1-1)پویایی عواطف شعری 42
4-1-2) حرکت و پویایی در صور خیال 48
4-1-2-1) تشبیه2 49
4-1-2-2)تشخیص3 51
4-1-2-3) نماد4 52
4-1-2-4)حسآمیزی5 54
4-1-3) زبان 56
4-1-3-1)واژگان نشاطبخش 56
4-1-3-2) واژگان حرکتآفرین 58
4-1-3-3) واژگان طبیعت 60
4-1-3-4) افعال حرکتی (کنشی) 63
4-1-3-5) رنگ ها 65
4-1-3-6) مزهها 69
4-1-4) موسیقی 72
4-1-4-1) موسیقی بیرونی 73
4-1-4-2) موسیقی کناری 76
4-1-4-2-1)ردیف فعلی 76
4-1-4-2-2) ردیف به صورت جمله 77
4-1-4-2-3) ردیف ضمیر 78
4-1-4-2-4) ردیف اسمی 78
4-1-4-2-5)ردیف گروهی 78
4-1-4-2-6)ردیف حرفی 79
4-1-4-2-8) ردیف پسوندی 79
4-1-4-2-9) ردیف عربی 80
4-1-4-2-10) قافیه های مضاعف 80
4-1-4-3) موسیقی درونی 81
4-1-4-3-1) قافیههای درونی 81
4-1-4-3-2) تکرار 82
یک مطلب دیگر :
4-1-4-3-2-1) تکرار واژه 83
4-1-4-3-2-2)تکرار ضمیر 83
4-1-4-3-2-3) تکرار حرف 83
4-1-4-3-2-4) تکرار فعل 84
4-1-4-3-2-5) تکرار عبارت 84
4-4-3-2-6) تکرار جمله 84
4-1-4-3-2-7) تکرار از نوع جناس 85
4-1-4-3-2-7-1) مختلف الوسط 85
4-1-4-3-2-7-2) مذیل 86
4-1-4-3-2-7-3) اشتقاق 86
4-1-4-3-2-7-4) مطرف یا مزید 86
4-1-4-3-2-7-5) اشتقاق یا اقتضاب 87
4-1-4-3-2-7-6) تام 87
4-1-4-3-2-7-7) خط یا تصحیف 87
4-1-4-3-2-7-8) ناقص حرکتی 88
4-1-4-3-2-7-9)قلب 88
4-1-4-3-2-7-10) مرکب 88
4-1-4-3-2-7-11) مضارع 88
4-1-4-4) موسیقی معنوی 89
4-1-4-4-1) مراعاتنظیر (تناسب)8 89
4-1-4-4-2) تضاد9 91
4-1-4-4-3) تلمیح 10 91
4-1-4-4-4) گونه های ایهام 11 93
4-1-5) شکل یا قالب 94
فصل پنجم: 99
نتیجه گیری 99
5-1)نتیجه گیری 100
یادداشت ها: 104
منابع و مآخذ 107
چکیده ی انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………………………..114
« فهرست جدول ها »
عنوان صفحه
جدول 4-1- آمار صورخیال به کار رفته در غزلیّات شمس…………………………………………………………………………….55
جدول 4-2- آمار واژگان پویایی بخش در غزلیّات شمس………………………………………………………………………………62
جدول 4-3- آمار رنگ های بکار رفته در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………….69
جدول 4-4- آمار مزه های بکار رفته در غزلیّات شمس…………………………………………………………………………………71
جدول 4-5- آمار اوزان بکار رفته در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………………….74
جدول 4-6- آمار انواع ردیف در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………………………..81
جدول 4-7- آمار انواع جناس در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………………………89
جدول 4-8- آمار آرایه های مؤثر در موسیقی معنوی غزلیّات شمس……………………………………………………………94
جدول 5-1- آمار ده وزن پرکاربرد در دیوان شمس…………………………………………………………………………………….101
« فهرست نمودار ها »
عنوان صفحه
نمودار 4-1- نمودار آماری واژگان پویایی بخش در غزلیّات شمس……………………………………………………………….62
نمودار 4-2- نمودار آماری کاربرد مزه در غزلیّات شمس……………………………………………………………………………..71
نمودار 4-3- نمودار آماری بحرهای مورد استفاده در غزلیّات شمس…………………………………………………………….75
طرح مسأله:
جلالالدّین محمد رومی، مشهور به «مولانا» (672ه.)، عارفی از خود رهیده و به حق رسیده بود.وی شاعری خوشبین و امیدوار بود که عشق جانمایهی معرفت او را تشکیل میداد.
عشق شورانگیز مولوی به شمس که از نگاه جلالالدّین تجسم حق بر روی زمین بوده،وی را در لحظات شور و هیجان عاطفی در حالتی از مستی و بیخویشی، مستغرق کرده بود. این وضعیت و تجربهی نادر، مولانا را در حال و هوایی ویژه قرار داده بود؛حال و هوایی منحصر به فرد که شعر را ترجمان خود ساخته بود. زبان شعر برای عارف بلخی آن قدر اهمیّت مییابد که گویی با شعر است که میتواند بخشی از غلیانهای روحی خود را به تصویر بکشد؛هرچند در بسیاری موارد چه در مثنوی و چه در غزلیّات از خدا میخواهد به او جانی تازه ببخشد تا بیحرف سخن گوید و آنگاه که ساقی ظهور میکند،کاغذ را بر زمین نهد و قلم بشکند.
دنیای ذهنی مولوی پویا و زنده است. او همه چیز را در حرکت به سوی کمال میبیند؛ در نگاه او جهان جلوهی خدای واحدی است که با هماهنگی و کلیّت خود صاحب حیات شده و عاشقانه به سوی خدا در حرکت است.
روحیهی پرنشاط و عرفان عاشقانهی مولوی ایجاب میکرد که تصاویر او از حرکت و پویایی برخوردار باشد.او شاعری است که غم را بر خود حرام کرده و وجودش مملو از شادی معنوی و سرخوشیهای عارفانه بوده است:
[چهارشنبه 1399-07-30] [ 05:34:00 ق.ظ ]
|