تبیین های روان شناختی……………………………………………………………………….28
رویکرد روان شناختی اجتماعی……………………………………………………….29
رویکرد کنش متقابل……………………………………………………………………………..30
رویکرد جامعه شناختی………………………………………………………………………….31
دیدگاه بوم شناسی……………………………………………………………………………….32
نظریه ی کنش اجتماعی پارسنز………………………………………………………………..36
نظریه های مکتب تضاد……………………………………………………………………………39
مفهوم کیفیت زندگی از نگاه سایر نظریه پردازان……………………………………………..40
ریف و سینگر……………………………………………………………………………………..40
فلاناگان………………………………………………………………………………………………42
کالمن……………………………………………………………………………………………………..42
گودمن…………………………………………………………………………………………………43
زیمل………………………………………………………………………………………………………43
تورشتاین وبلن……………………………………………………………………………………………46
ماکس وبر…………………………………………………………………………………………….47
گافمن………………………………………………………………………………………………48
جورج هربرت مید……………………………………………………………………………….50
آنتونی گیدنز………………………………………………………………………………………..51
پیر بوردیو…………………………………………………………………………………………..52
نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو………………………………………………………………….52
مصرف و سلیقه فرهنگی نخبهگرایانه………………………………………………………..53
نظریهی بوردیو در مورد اوقات فراغت………………………………………………………54
نظریه ی بوردیو درباره مصرف فرهنگی……………………………………………………..55
اعتماد اجتماعی…………………………………………………………………………………56
بخش سوم :چارچوب نظری…………………………………………………………57
شاخص های کیفیت زندگی بر اساس نظریه های مختلف………………………..58
متغیرهای عینی………………………………………………………………………………60
متغیرهای ذهنی…………………………………………………………………………………65
فرضیه ها………………………………………………………………………………72
مدل نظری تحقیق……………………………………………………………………………73
فصل سوم: روش شناسی
روش تحقیق……………………………………………………………………………75
ابزار گردآوری اطلاعات (تکنیک تحقیق)………………………………………………76
شیوهی اجرا…………………………………………………………………………………..76
سطح تحلیل……………………………………………………………………….77
واحد تحلیل………………………………………………………………………78
قلمرو پژوهش………………………………………………………………………78
روش ها و تکنیک های آماری…………………………………………………………….78
تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم………………………………………………………….79
تعریف نظری کیفیت زندگی و ابعاد آن………………………………………………….79
تعریف عملیاتی کیفیت زندگی………………………………………………………………….80
تعریف متغیرهای زمینه ای……………………………………………………………..85
شناسایی متغیرهای تحقیق……………………………………………………………………….87
جمعیت آماری و نمونه…………………………………………………………………………..87
نمونه گیری……………………………………………………………………………………..88
حجم نمونه……………………………………………………………………………………..88
شیوهی انتخاب نمونه…………………………………………………………………………….89
فصل چهارم: یافته های تحقیق
مقدمه…………………………………………………………………………………………….91
مشخصات عمومی پاسخگویان………………………………………………………………92
بخش سوم: آزمون فرضیه ها……………………………………………………………109
فرضیه اول:……………………………………………………………………………………..109
فرضیه دوم: …………………………………………………………………………114
فرضیه سوم:………………………………………………………………………………119
فرضیه چهارم:…………………………………………………………………………………124
فرضیه پنجم:…………………………………………………………………………….129
فرضیه ششم:…………………………………………………………………………………..131
فرضیه هفتم:……………………………………………………………………………..133
فرضیه هشتم:……………………………………………………………………………………..133
بررسی و تحلیل رگرسیون چندگانه: ……………………………………………………134
فصل پنجم: نتایج نهایی، پیشنهادها و محدودیتها
مقدمه ……………………………………………………………………………………….138
بحث و نتیجهگیری……………………………………………………………………………..138
محدودیت های پژوهش…………………………………………………………148
یک مطلب دیگر :
ارائه پیشنهادها……………………………………………………………………..149
منابع…………………………………………………………………………………………150
چکیده:
بیان مساله: با توجه به اینكه شناخت كیفیت زندگی خانوارها، یكی از موارد بسیار مهم در حوزه تعیین سبك زندگی كنشگران اجتماعی میباشد، لذا پژوهش حاضر به دنبال مطالعه و بررسی جامعهشناختی کیفیت زندگی سرپرستان خانوارهای شهرستان زنجان میباشد. در واقع سوال اصلی تحقیق این بوده كه وضعیت كیفیت زندگی خانوادهها و خانوارهای شهرستان زنجان چگونه بوده و عوامل و فاكتورهای موثر در تغییر كیفیت زندگی در بین سرپرستان خانوارهای شهر زنجان چیست؟
روششناسی تحقیق: پژوهش حاضر به صورت روش كمی انجام گردیده و با استفاده از شیوه پیمایشی اجرا گردیده است كه ابزار جمعآوری دادهها و اطلاعات پرسشنامه بوده است. جامعه آماری این تحقیق كلیه سرپرستان خانوارهای شهرستان زنجان میباشد که طبق نتایج آخرین سرشماری انجام یافته(در سال 1390) تعداد آنها 110943 خانوار بوده كه با استفاده از فرمول كوكران، 390 خانوار به عنوان جمعیت انتخاب گردیده و سرپرستان آنها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفتهاند.
به منظور تجزیه و تحلیل دادهها، از نرم افراز SPSS استفاده گردیده و جهت بررسی فرضیات تحقیق، بر اساس سطح سنجش متغیرهای مورد بررسی از روشهای آماری توصیفی و استنباطی همانند ضرایب همبستگی(اسپیرمن، پیرسون و … ) و آزمونهای آماری پارامتریك( آزمون t، تحلیل واریانس و … ) استفاده گردیده است.
یافتههای تحقیق: بر اساس تحلیل دادههای جمعآوریشده، بین اغلب متغیرهای زمینهای(همانند سن، سواد، تاهل و … ) با متغیر سبك زندگی و مولفههای آن رابطه معنادار وجود داشت. همچنین بین متغیرهای اعتماد اجتماعی، كیفیت زندگی و سبك زندگی و مولفههای آن رابطه معناداری وجود داشت.
فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه:
زندگی موهبتی الهی است که انسانها در طول عمر خویش از آن بهرهمند میشوند. قرن حاضر شاهد تغییرات چشمگیری در مورد دیدگاه آدمی نسبت به زندگی بوده است. در این قرن تنها حفظ زندگی به شکل معمول مطلوب نبوده، بلکه ارتقاء کیفیت زندگی در زمینههای متعدد تلاش اساسی جوامع تلقی میشود. داشتن کیفیت زندگی مطلوب همواره آرزوی بشر بوده و است. در ابتدا این آرزو به بهبود وضعیتهای ظاهری افراد از قبیل میزان درآمد، تحصیلات، سلامتی جسمی و مسکن محدود بود. ولی اکنون به طیفهای وسیعی از جمله متغیرهای کیفی و ذهنی توجه میشود. کیفیت زندگی به دلیل گسترش روند صنعتیشدن و پیشرفت فناوری که توجه به بعد کمی زندگی انسان را مد نظر قرار میدهد و همچنین بدنبال غفلت از جنبههای کیفی زندگی انسان طی چند دهه گذشته در کشورهای غربی بحث کیفیت زندگی مورد توجه اندیشمندان و متفکران علوم انسانی قرار گرفت.
پروژه حاضر در کنار تعریف مفهوم کیفیت زندگی و با گریزی به ابعاد مختلف کیفیت زندگی به بررسی کیفیت زندگی و رابطه آن با سبک زندگی فرهنگی نیز میپردازد تا از این طریق به تعریفی مشخص و شیوهای دقیق در سنجش کیفیت زندگی شهری دست یابد و در راستای ارتقاء آن قدم بردارد. در این پروژه شهرزنجان را، که همچون اکثر شهرهای داخل و خارج از کشور دارای مناطقی با فاصله طبقاتی است و این امر کیفیت زندگی متفاوتی را بین مناطق مختلف شهر موجب شده است، بهعنوان نمونه موردی مدنظر قرار گرفته است.
به هر حال مشخص است که کیفیت زندگی دارای معانی مختلفی نزد افراد متفاوت است که این افراد بسته به متغیرهای طبقهی اجتماعی، جنس، سن، محل سکونت، وضعیت تاهل، وضعیت اشتغال و … تعاریف متفاوتی از کیفیت زندگی دارند.
همه انسانها از آغاز حیات خود در جست و جوی بهبود بخشیدن به کیفیت زندگیشان بوده اند، اما در دوران معاصر کیفیت زندگی به موضوع مطالعهی دانشمندان تبدیل شده است، زیرا آنها به این واقعیت پی بردهاند که آیندهی جامعه در گرو شناسایی عواملی است که بر شرایط زندگی انسانها تاثیر میگذارد(صادقی، 1383).
تاریخچه پیدایش مفهوم کیفیت زندگی به دوران ارسطو در 385 سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد. در آن دوران ارسطو «زندگی خوب» یا «خوب انجام دادن کارها» را به معنی شاد بودن در نظر گرفته است، لیکن در عین حال به تفاوت مفهوم شادی در افراد مختلف پرداخته است و ذکر نموده است. سلامتی که باعث شادی در یک فرد بیمار میشود با ثروت که فرد فقیری را شاد میکند یکسان نیست و بهطور مشخص بیان نموده است که شادی نه تنها برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد بلکه برای یک فرد نیز در شرایط متفاوت معنی یکسانی نخواهد داشت. به هرحال در آن زمان شادی یا شادمانه زیستی معادل با آنچه که امروز کیفیت زندگی نام دارد تلقی میشد؛ ولی اصطلاح «کیفیت زندگی» تا قرن بیستم مورد استفاده قرار نگرفته بود(نجات، 1387).
واژه کیفیت زندگی در سال 1920 میلادی توسط پیگو در کتاب اقتصاد و رفاه، مورد استفاده قرار گرفت. از دههی 1930 محققان مختلف علمی به تحقیق، تحلیل، سنجش و اهمیت کیفیت زندگی در مناطق مختلف جغرافیایی روی آوردند و سعی در تبیین کیفیت زندگی در مناطق شهری و ایالات متحده و همچنین مربوط به ملتهای مختلف در ایالات متحده مورد ارزیابی قرار دهند. تاریخچه پژوهش در کیفیت زندگی به تحقیقات جامعهشناختی برمیگردد و در زمینه بهداشت روانی از دهه 1960 میلادی به دنبال نهضت مؤسسه زدایی آغاز گردیده است(زکی، 1387).
گرچه مفهوم کیفیت زندگی از اواخر قرن بیستم مورد توجه جامعهشناسان قرار گرفته است، اما ریشههای آن در جامعهشناسی را میتوان تا اواسط قرن بیستم پی گرفت. در جامعهشناسی اولین اثر مهم درباره کیفیت زندگی از آگبرن[1] (1946) میباشد که درباره حیات روستایی در ایالات متحده نوشته شده است. در دهه 1960 هنگامی که جامعهشناسان علیه چیرگی شاخصهای اقتصادی واکنش نشان دادند، مفهوم کیفیت زندگی در پژوهشهای اجتماعی اهمیت یافت اما تا آن هنگام تمام شاخصهای کیفیت زندگی، عینی بودند. در دهه 1970 شاخص های ذهنی هم برای سنجش کیفیت زندگی اضافه شدند. اولین بار کمپبل و همکاران در اثر خود در سال 1976 به شاخصهای ذهنی و روانشناختی کیفیت زندگی توجه کردند[2] (کمپبل، 1976).
مراکز تحقیقاتی گوناگونی هماکنون به سنجش کیفیت زندگی در سطح ملی و بینالمل میپردازند. در ایالات متحده آمریکا از دهه 1960 انستیتو تحقیقات اجتماعی در دانشگاه میشیگان و مرکز نظرسنجی شیکاگو کیفیت زندگی را میسنجند و از سال 1995 با تأسیس انجمن بین المللی پژوهشهای کیفیت زندگی[3]، سنجش این مفهوم به خوبی نهادینه شده است[4] (فیلیپس، 2006).
توجه به مفهوم کیفیت زندگی در مجامع علمی و نیز در میان سیاستگذاران روبه فزونی است و این مفهوم در بسیاری از حوزههای علوم اجتماعی و بهداشتی مورد استفاده قرار میگیرد. به واقع میتوان گفت که کیفیت زندگی مفهومی بین رشتهای در علوم اجتماعی است.
توجه به مفهوم کیفیت زندگی مرهون رشد دیدگاههای کمتر اقتصادی درباره کیفیات زندگی اجتماعی است. مفهوم کیفیت زندگی سعی میکند شرایط زندگی مردم را در زمینه اجتماعی خود آنها بررسی کند. به همین دلیل شاخصهایی را برای سنجش این مفهوم انتخاب میکند که وابستگی زیادی به زمینه پژوهش دارند(نوغانی، 1388).