سرمایه اجتماعی عبارت است از محیط و شرایط اجتماعی و سیاسی که منجر به توسعه و بهبود هنجارها شده و ساختار اجتماعی را شکل می‌دهد (فیلدمان، آصف، بانک جهانی: ۱۹۹۹)

 

آنچه از تعاریف متعدد سرمایه اجتماعی برمی‌آید این است که این مفهوم دربردارنده مفاهیمی همچون اعتماد، همکاری و روابط متقابل بین اعضای یک گروه بوده به‌نحوی‌که گروه را به سمت دستیابی به هدفی که بر مبنای ارزش‌ها و معیار رایج در جامعه مثبت تلقی شود هدایت می‌کند. لذا آنچه از این تعریف استنباط می‌شود این است که هرچند ممکن است سرمایه اجتماعی به دلیل تقویت نیروهای جاذبه بنی اعضای یک گروه و نیروهای دافعه بین گروه‌های متفاوت لزوماًً عامل مثبتی در جامعه به شمار نیاید ولی قطعاً برای پیشبرد و سهولت در عملکرد اقتصادی، اجتماعی آن‌ ها، جامعه یک عامل ضروری به شمار می‌رود.

 

‌بنابرین‏ میزان سرمایه اجتماعی در یک جامعه می‌تواند نشان‌دهنده شکاف موجود بین آن جامعه یا یک جامعه برخوردار از یک نظام دموکراسی با حداکثر کارایی در نظام اقتصادی، اجتماعی باشد.

 

دیدگاه‌ها و تئوری‌های سرمایه اجتماعی

 

سرمایه اجتماعی از دیدگاه فرانسیس فوکویاما

 

فوکویا ما در کتاب پایان نظم در رابطه با پیشینه مفهوم سرمایه اجتماعی اشاره به آثار کلاسیک می‌کند و می‌نویسد: تا آنجا که من آگاه شده‌ام، این اصطلاح نخستین بار در اثر کلاسیک جین جاکوب، مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی ۱۹۶۱ به‌کاررفته است که در آن توضیح داده بود شبکه های اجتماعی فشرده در محدوده‌های حومه قدیمی و مختلف شهری گونه‌ای از سرمایه اجتماعی را تشکیل می‌دهند و در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایت خیابانی و دیگر تصمیمات ‌در مورد بهبود کیفیت زندگی، در مقایسه با عوامل رسمی مانند نیروی حفاظتی پلیس و نیروی انتظامی، مسئولیت بیشتری از خودشان می‌دهند. در تعریف سرمایه اجتماعی، فرانسیس فوکویا ما چنین می‌گوید. سرمایه اجتماعی مجموعه معین از هنجارها یا ارزش‌های غیررسمی است که اعضای گروهی که همکاری و تعاون حیانشان مجاز است، در آن سهیم هستند که البته مشارکت در ارزش‌ها و هنجارها به‌خودی‌خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی‌گردد، چراکه این ارزش‌ها ممکن است ارزش‌های منفی باشند. فرانسیس فوکویاما سرمایه اجتماعی را مجموعه‌ای از هنجارهای موجود در سیستم‌های اجتماعی می‌داند که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن هزینه های تبادلات و ارتباطات می‌گردد. فوکویا ما سرمایه اجتماعی را به عنوان یک پدیده جامعه‌شناختی موردتوجه قرار می‌دهد. به نظر او سرمایه اجتماعی با شعاع اعتماد ارتباط تنگاتنگی دارد. هر چه قدر شعاع اعتماد در یک گروه اجتماعی گسترده‌تر باشد، سرمایه اجتماعی نیز زیاد خواهد بود. و به تبعیت از آن میزان همکاری و اعتماد متقابل اعضای گروه نیز افزایش خواهد یافت (فوکویاما، ۱۹۹۹).

 

فوکویاما منابع ایجادکننده سرمایه اجتماعی را این‌گونه مطرح می‌کند:

 

۱-هنجارهایی که خودجوش هستند و بر خواسته از کنش‌های متقابل اعضای یک جامعه هستند.

 

۲-ساخت­مندهای برون‌زاد که بر خواسته از اجتماعی غیر از اجتماع مبدأ خودشان هستند. و می‌توانند از ایدئولوژی، فرهنگ و تجربه تاریخی مشترک نشأت بگیرند.

 

۳-هنجارهایی که به لحاظ نهادی ساخته‌شده‌اند و منتج از نهادهای رسمی مانند دولت و نظام‌های قانونی هستند.

 

۴-هنجارهایی که از طبیعت ریشه گرفته‌اند مثل خانواده، نژاد و قومیت (فوکویاما، ۱۳۷۹، ۱۰۷-۸۷).

 

فوکویاما در رابطه با سرمایه اجتماعی، هنجارهای اجتماعی را به دو قسمت تبدیل می‌کند: ۱-هنجارهای مولد سرمایه اجتماعی ۲-هنجارهای غیر مولد

 

سرمایه اجتماعی از دیدگاه بوردیو[۱۱]

 

بوردیو سه نوع سرمایه شناسایی نمود که شامل سرمایه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی می‌گردد. از دیدگاه بوردیو سرمایه اجتماعی به ارتباطات و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و می‌تواند به‌منزله ابزاری برای دست‌یابی به سرمایه های اقتصادی مورداستفاده قرار گیرد. از این منظر، سرمایه اقتصادی، شکل غالب سرمایه‌گذاری است و انواع دیگر سرمایه اجتماعی و فرهنگی را دربر ‌می‌گیرد.

 

به‌منزله ابزاری برای حصول به سرمایه اقتصادی مفهوم پیدا می‌کند. ‌بنابرین‏ می‌توان چنین نتیجه‌گیری کرد که دیدگاه بوردیو در زمینه سرمایه اجتماعی یک دیدگاه ابزاری صرف است؛ به عبارتی اگر سرمایه اجتماعی نتواند موجب رشد سرمایه اقتصادی شود کاربردی نخواهد داشت.

 

سرمایه اجتماعی از دیدگاه کلمن[۱۲]

 

کلمن برخلاف بوردیو از واژه های متفاوتی برای تعریف سرمایه اجتماعی استفاده ‌کرده‌است، وی مفهوم سرمایه اجتماعی را از ابعاد گوناگون بررسی نموده است. کلمن برای تعریف سرمایه اجتماعی به نقش و کارکرد آن توجه ‌کرده‌است و تعریفی کارکردی نه ماهوی، از سرمایه اجتماعی ارائه داده است (الوانی و سید نقوی، ۱۳۸۱: ۵-۴).

 

کلمن معتقد است که سرمایه اجتماعی باکارکردش تعریف می‌شود: سرمایه اجتماعی شیئی واحد نیست و بلکه انواع چیزهای گوناگونی است که دو ویژگی مشترک دارند؛

 

الف) همه آن‌ ها جنبه‌ای از یک ساخت اجتماعی را شامل می‌شوند،

 

ب) کنش‌های معین افرادی را که درون ساختار هستند، تسهیل می‌کنند.

 

ازنظر کلمن، سرمایه اجتماعی مثل شکل‌های دیگر سرمایه مولد است و دست‌یابی به هدف‌های معینی را امکان‌پذیر می‌سازد که در صورت عدم وجود سرمایه اجتماعی دست‌یافتنی نخواهند بود.

 

به‌طورکلی سرمایه اجتماعی مانند سرمایه فیزیکی و انسانی قابل جایگزین کردن نیست؛ هرچند در برخی از فعالیت‌ها می‌توان آن را جایگزین نمود. شکل معینی از سرمایه اجتماعی که در تسهیل کنش‌های خاصی ارزشمند است، ممکن است برای کنش‌های دیگر بی‌فایده یا حتی زیان‌بار باشد.

 

برخلاف بوردیو که سرمایه اقتصادی را به‌مثابه هدف غایی در نظر می‌گرفت. کلمن سرمایه انسانی را به‌منزله هدف غایی در نظر می‌گیرد و سرمایه اجتماعی را چون ابزاری برای دست‌یابی به سرمایه انسانی مدنظر قرار می‌دهد. (الوانی و سید نقوی، ۱۳۸۱: ۵-۴).

 

سرمایه اجتماعی از دیدگاه پوتنام[۱۳]

 

توینام سرمایه اجتماعی را مجموعه مفاهیمی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه ها می‌داند که موجب ایجاد ارتباطات و مشارکت بهینه اعضای یک اجتماع شده، درنهایت منافع متقابل آنان را تأمین خواهد کرد.

 

ازنظر وی، اعتماد و ارتباط متقابل اعضا در شبکه، منابعی را شکل می‌دهند که کنش‌های اعضای جامعه را تسهیل می‌کند. پوتنام سرمایه اجتماعی را وسیله‌ای برای رسیدن به توسعه سیاسی و اجتماعی در سیستم‌های سیاسی گوناگون می‌دانست. تأکید عمده وی بر مفهوم اعتماد بود. به نظر وی با جلب اعتماد میان مردم و دولتمردان و نخبگان سیاسی، توسعه سیاسی ایجاد می‌شود.

 

تفاوت کار پوتنام با بوردیو و کلمن در مقیاسی است که برای تبیین مفهوم سرمایه اجتماعی از آن استفاده ‌کرده‌است. پوتنام برخلاف بوردیو و کلمن، سرمایه اجتماعی را در مقیاس کلان و با توجه ‌به نظام سیاسی حاکم بر جامعه موردمطالعه قرار داده است به همین خاطر با مشکلات و پیچیدگی‌های خاص سیاسی و ملاحظات سیاسی روبرو شده است (الوانی و سید نقوی، ۱۳۸۱: ۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...